دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

کتاب دستمایه عمر حاصل دسترنج حاج سید حسین صادق زاده؛که بر اساس روایات و احادیث معتبر نگارش شده است.

جهت دریافت کتاب بر روی کتاب دستمایه عمر کلیک کنید.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۸ ، ۱۹:۲۸
سید حسین صادق زاده

  امیرالمؤمنین ع  فرمود نسبتی برای اسلام بیان کنم  که کسی جزء من نکرده باشد و پس از من هم کسی  جزء بمانند من بیان نکند  همانا اسلام همان تسلیم است  تسلیم همان یقین و  یقین همان تصدیق  همان اقرار و اقرار همان عمل و عمل همان عمل و عمل همان اداء همانا مومن دینش را از ء رایش نگرفته بلکه از حانب پروردگارش آمده و از او گرفته است   همانا مومن یقینش در عملش دیده می‌شود و کافر هم انکارش  در عملش دیده می شود  قسم بانکه جانم در دست  اوست که آنها امر دین خود را نشناختند پس شما انکار کافران و منافقان را از کردارهای پلیدشان تشخیص دهید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۰۲ ، ۱۹:۵۰
سید حسین صادق زاده

 ونیز آن حضرت ع فرمود  هیچ روزی نباشد که بر فرزند آدم در اید جز اینکه آن روز بدو گوید ای پسر آدم من روز نوینی هستم و من بر تو گواهی پس در من حرف خوب بزن و کار خیر بکن تا در روز قیامت برایت گواهی دهم زیرا پس از این هر گز مرا نخواهی دید فرمود علی ع چنین بود که شب می‌فرمود مرحبا باین شب تازه و نویسنده گواه بنویسید برای من بنام خدا سپس نام خدای عزوجل را یاد می‌فرمود وبر زبان جاری می‌کرد  حدیث ۹ شهاب بن عبد یه گوید  شنیدم از حضرت صادق ع که می‌فرمود  هنگامیکه خورشید گشت و غروب آفتاب نزدیک شد پس ذکر  خدای عزوجل کن و اگر با مردمی هستی که تو را از ذکر خدا باز دارند پس از نزد آنان بر خیز  ودعا کن 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۲ ، ۱۵:۴۶
سید حسین صادق زاده

وزین از یکی از دو امام باقر و یا امام صادق ع حدیث کند که فرمود هر که بگوید  اللهم آنی اشهدک واشهد ملایءکتک المقزبین و حملت عرشک المطیعین  آنک انت الله لا اله انت الرحمن الرحیم و آن محمدا عبد ک ورسولک وان فلان بن فلان وبجای آن نام امام زمان و پدر بزرگوارش  علیهما السلام را ببرد امامی وولیی واباء رسول الله  صلی الله علیه و آله وسلم و علیا ء و الحسن و الحسین و فلان وفلان و اما مان بعد حسین علیالسلام را تا برسد به امام زمان ع نام ببرد  ایءمتی و اولیایی علی ذالک اء حیا وعلیه آموت و علیه ابعث یوالقیامه و ابرء فلان و فلان فلان پس اگر در همان شب بمیرد وارد  بهشت گردد تو ضیح فلان فلان در آخر دعا کنایه از غاصبان خلافتند و در نسخه وافی یک فلان دیگر هم هست که رویهم چهار مرتبه ذکر شده و آن چهارمی چنانجه فیض ره ونیز آنحضرت ع فرمود هنگامی که شب فرا رسید بگو اللهم آنی اسئلک عند اقبال لیلک و ادبار نهار ک و حضور صلواتک و اصوات دعایک آن تصلی علی محمد وال محمد آنگاه بهر چه خواهی دعا کن و هرچه از خدا خواهی آنگاه بخواه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۰۲ ، ۱۹:۳۰
سید حسین صادق زاده

 امام صادق ع می‌فرمود از مناجات های خدا عزوجل با موسی ع این بود که ای مو سی بدنیا تکیه مکن مانند تکیه کردن ستمگران و تکیه کردن کسی که آنرا پدر و مادر خود دانسته ای موسی اگر ترا بخودت واگذارم که بان بنگری محبت و رونق دنیا بر تو چیره شود ای موسی در کار خیر با اهلش مسابقه گذار و بر آنها پیشی گیر زیرا کار خیر مانند اسمش نیکو و پسندیده است و آنچه از دنیا را بدان احتیاج نداری رهاکن و بفریب خورندگان بدنیا و بخود واگذاشتگان منگر و بدانکه آغاز هر فتنه یی محبت دنیاست و بمال هیچکس غبطه مبر زیرا مال بسیار مایه گناه بسیار است نظر باحقوق واجبه و بحال کسیکه مردم از او خشنودند غبطه مبر تا بدانی خدا هم از او خشنود است و نیز بحال مخلوقی که مردم از او اطاعت کنند غبطه مبر زیرا اطاعت و پیروی نا حق مردم از او باعث هلاکت او و پیروانش باشد  حضرت صادق ع فرمود گناهانیکه نعمت ها ار دگرگون سازند تجاوز بدیگران است و گناهانیکه پشیمانی ببار آورند کشتن و آدم‌کشی است وان گناهانی که بلا نازل کند ستم است و آنها که پرده را بدرند شرابخواریست و آنها که روزی را ‌نگهدارند و در نتیجه کم شود زنا است و آنها که در نابودی شتاب کنند قطع رحم است و آنها که دعا را بر گردانند و قضا را تیره و تار کند نافرمانی و آزردن پدر و مادر است حدیث ۳ ص ۱۸۴ ونیز حضرت صادق ع فرمود همین که چهار چیز شایع شد همراه آنها چهار چیز دیگر پدیدار گردد هر گاه زنا شایع شد زلزله پیداشود  و هرگاه حکم بناحق شایع شود باران بند اید و هر گاه پیمان با کفاریکه در ذمه اسلامیند شکسته شود و طبق مقررات با آنها رفتار نشود دولت بدست مشرکین افتد و بر مسلمین حکومت کنند و هر گاه زکات داده نشد فقر و احتیاج پدیدار گردد 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۶:۴۶
سید حسین صادق زاده

امیرالمؤمنین  ع  می‌فرمود جان خودرا بمطالب شگفت حکمت استراحت دهید زیرا جان هم چون تن خسته شود  ۲ امیرالمؤمنین ع می‌فرمود ای دانشجو همانا دانش امتیازات بسیاری دارد اگر                         کاملی تشبیه شود   سرش تواضع چشمش بی رشگی  گوشش فهمیدن زبانش راست گفتن حافظه اش کنجکاوی دلش حسن نیت خردش شناختن اشیاء و امور دستش رحمت پایش دیدار علما همتش سلامت حکمتش پرهیز کاری قرار گاهش رستگاری جلو دارش عافیت    مرکبش وفا اسلحه اش نرم زبانی شمشیرش رضا کمانش مدارا لشگرش گفتگوی با علماء ثروتش ادب پس از اندازش دوری از گناه توشه اش نیکی آشامیدنی سازگاری رهبرش هدایت رفیقش دوستی نیکان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۰۰
سید حسین صادق زاده

ابا یحیی سنمانی گوید امام صادق ع بمن فرمود ای ابا یحیی برای ما در شبهای جمعه شاءن بزرگی است عرضکردم قربانت آن شانء چیست فرمود بارواح 

پیغمبران و اوصیاء در گذشته و روح وصیکه در میان شما ست امام زمان شما اجازه داده می شود که باسمان بالا روند تا بعرش پروردگارشان برسند در آنجا هفت دور طواف کنند و نزد هر رکنی از ارکان عرش دو رکعت نماز گزارند پس به کالبد های پیشین خود بر گردند چون صبح شود پیغمبران و اوصیا از شادی سرشار باشند و آن وصی که در میان شماست مقدار زیادی بعلمش افزوده شده باشد شرح راجع برفتن و برگشتن روح امامی که زنده و در میان مردم است علامه مجلسی ره توجیهاتی می کند و می فرماید ممکن است مقصود از آن روح در بدن مثالی و یا اصل روح باشد اگر بگوییم روح در خواب مجسم می‌شود و یا مقصود تعلق یافتن ارواح مقدس ایشانست بملاء اعلی و گزاردن نماز بر سبیل استعاره و مجاز است ولی در آخر سخن می فرماید و چه خوب می فرماید باینگونه مطالب ایمان اجمالی یافتن بهتر و سالم تر است   مقصود مجلسی ره اینستکه ما از این روایت همین قدر می فهمیم که روح امام در شبهای جمعه ارتباطی با عالم پیدا می کند و امام افزایش علمی می یابد اما کیفیت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۴۰
سید حسین صادق زاده

 امام صادق ع می فرماید ماییم که خدا اطاعت ما را واجب ساخته  مردم راهی جز معرفت ما ندارند و بر نشناختن‌ ما معذور نباشند هر که ما شناسد مومن است وهر که انکار کند کافر است و کسی که نشناسد و انکار نکند گمراهست تا زمانیکه بسوی هدایتی که خدا بر او واجب ساخته و آن  اطاعت حتمی ماست برگردد و اگر بهمان حال گمراهی بمیرد خدا هر چه با او کند  شرح مقصود از کسانیکه ائمه را شناخته و انکار هم نکرده اند آنهایند که عقل و فرا واجب هم درک مقام امامت ندارند و در قرآن از آنها بمستضعفین تعبیر شده است و همچنین کسانیکه از محیط تعلیمات مذهبی دور افتاده و مقام امام چنانکه شایسته است بایشان معرفی نگشته در باره این اشخاص هم امید عفو و بخشش هست  ۱۲ ابن فضیل گوید  از امام ع  پرسیدم بهترین وسیله تقرب بندگان‌ بخدا ی  عزوجل چیست فرمود بهترین وسیله تقرب بندگان  بسوی خدای عزوجل  اطاعت خدا و اطاعت رسول و اطاعت والیان  امر است امام باقر ع فرمود دوستی ما ایمان و دشمنی ما کفر است   ۱۳ اسماعیل بن جابر گوید بامام باقر ع عرضکردم دین خودم را که خدای عزوجل را بان می پرستم بشما عرض کنم فرمود بگو عرض کردم گواهی دهم که شایسته پرسشی جز خدای یگانه بی نیاز نیست و محمد بنده او و فرستاده اوست و آنچه از جانب خدا آورده اعتراف دارم علی امامست و خدا اطاعتش را واجب ساخته و بعداز او حسن امامست و خدا اطاعتش واجب  نموده و بعداز او حسین امامست و خدا اطاعتش را واجب دانسته و بعداز او علی بن حسین امامست و خدا اطاعتش را واجب کرده  همینطور گفتم تا بخود حضرت رسید  سپس عرض کردم تویی امام خدایت کند فرمود دین خدا ودین ملائکه او همین است 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۲۷
سید حسین صادق زاده

 امام باقر ع فرمود بلندی و کوهان و کلید و در همه چیز و خرسندی خدای رحمان تبارک و تعالی اطاعت امامست بعد از معرفت او سپس فرمود خدای تبارک و تعالی می فرماید آیه ۸۳ سوره ۴ هر که اطاعت پیغمبر ص نماید اطاعت خدا کرده و هرکه رو گرداند اورا رها کن زیرا ما ترا نگهبان او نفرستاده ایم  حدیث ۲ ابی الصباح گوید گواهی دهم که شنیدم امام صادق ع می‌فرمود گواهی دهم که علی ع امامیست که خدا اطاعتش را واجب ساخته و حسن امامیست که خدا اطاعتش را واجب ساخته وحسین امامی است که خدا اطاعتش را واجب ساخته وعلی بن حسین امامیستکه خدا اطاعتش را واجب ساخته و محمدبن علی امامی است که خدا اطاعتش را واجب ساخته است  ۳ بشیر عطار گوید شنیدم امام صادق  ع می فرمود ما خانواده گروهی هستیم که خدا اطاعت ما را واجب کرده و شما پیروی می کنید از کسیکه مردم بنادانی او معذور نیستند پس اگر اهل سنت در قیامت گویند ما اهل بیت پیغمبر ص را نمیشناختیم تا از آنها پیروی کنیم اگر مستضعف نباشد خدا معذورشان ندارد زیرا امامت ایشان براهین روشن دارد  ص ۲۶۵   از اصول کافی ج۱ حدیث ۱۰ طبری گوید من در خراسان بالای سر امام رضا ع بخدمت ایستاده بودم و جمعی از بنی هاشم که اسحاق بن موسی در میانشان بود خدمت  حضرت بودند امام فرمود ای اسحاق بمن خبر رسید که مردم اهل سنت می گویند ما عقیده داریم که مردم برده ما هستند نه

 سوگند بخویشی و قرابتیکه با پیغمبر  ص دارم نه من هرگز  این سخن گفته ام و نه از پدرانمان شنیده ام و نه بمن خبر رسیده که یکی از گفته باشد  ولی من  می گویم مردم بنده ما هستند در اینکه اطاعت ما بر آنها واجب است و در اطاعت فرمانبر مایند در دین پیرو ما هستند هرکس حاضر است بغایبین برساند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۰۱ ، ۱۶:۱۴
سید حسین صادق زاده

محمد بن زید گوید خدمت حضرت رضا شرفیاب شدم در باره توحید پرسیدم حضرت برایم دیکته کرد ستایش خدایرا که همه چیز بدون نقشه پدید آورد  و بقدرت و حکمت خویش اختراعات کرد آنها رااز چیزی نیافرید تا اختراع صادق نیاید و علت و سببی در میان نبود تا ابتکار صحیح نباشد  آنچه را خواست چنانچه خواست با یکتایی خویش برای اظهار حکمت و حقیقت ربو بیتش آفرید  خردها اورا بدست نگیرند و خاطرها باو نرسد بینایی درکش نکنند و در اندازه نکنجد در آستانش تعبیر ناتوان و  بینایی ها در مانده اند هر گونه ستایشی در مقام او نارسا است  بی پرده نهانست و بی پوشش پوشیده نادیده شناخته شده و بی تصور ستوده گردیده و بی جسم توصیف شده شایسته ستایشی جز خدای بزرگ متعال نیست  ص۵۷ ج۱ کافی حدیث۱  امیرالمؤ منین ع گوید  رسول‌خدا ص فرمود دو پر خورند که سیر نشوند دنیا طلب و دانشجو کسیکه از دنیا بانچه خدا  برایش حلال کرده قناعت کند سالم ماند و کسیکه دنیارا از را غیر حلال بدست آورد هلاک  گردد مگر این که توبه کند و باز گشت نماید مال حرام را  بصاحبش بر  گرداند و کسیکه علم را از اهلش گرفته و بان عمل کند نجات یابد و کسی که منظورش از طلب مال دنیا باشد بهره اش همانست  در آخرت  بهره  ندارد ۲ امام صادق ع فرمود کسی که حدیث ما را برای  سود دنیا خواهد در آخرت بهره ای ندارد  وهر که آنرا   خیر آخرت جوید خداوند خیر دنیا وآخرت باو عطا فرماید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۴۶
سید حسین صادق زاده

باب عبادت   امام صادق فرمود در تورات نوشته است ای آدمی زاد تنها بعبارت من پرداز تا دلت را از بی نیازی پر کنم و نسبت بخواستت  ترا بخودت وانگذارم و بر من است که نیاز را از تو برادارم و دلت را از ترس خود پر کنم و اگر برای عبادتم خودرا فارغ نسازی دلت را از گرفتاری دنیا پر کنم سپس در نیاز را برویت نبندم و ترا با خواستت واگذارد  ص۳۱۹ حدیث ۱۱ و ۱۲ رسول‌خدا ص فرمود خوشا حال بنده گمنامی که خدا اورا شناسد و مردم اورا نشناسد اینها چراغهای هدایت و چشمه های دانشند هر فتنه تاریک و سختی از برکت آنها بر طرف شود آنها نه فاش کننده و پخش کننده اسرارند و نه خشن و ریاکار   ۱۲ امیرالمؤمنین ع فرمود خوشا حال بنده    گمنامیکه باو اعتنا نشود او مردم را شناسد ولی مردم اورا نشناسند خدا رضایت اورا شناسد اورا برضوان شناساند   اینها چراغهای هدایتند که هر فتنه تاریک و سختی از برکت آنها زایل شود ودر هر رحمتی برایشان گشوده گردد نه پخش کننده وفاش سازنده رازند و نه خشن وریاکار  فرمود سخن خیر گویید تا بدان معروف شوید  و کار خیر کنید تا اهل خیر شوید عجول و فاش کننده راز نباشید زیرا بهترین شما کسانی  باشند که چون بانها بنگرند بیا خدا افتد و بدترین شما سخن چینائی باشند که میان دوستان جدایی افکنند و عیب‌جویی پاکدامنان باشند  ۱۴ حضرت ابوالحسن ع فرمود اگر در این دستت چیزی باشد و بتوانی بان دستت نفهمایی بکن یعنی رازت را از خواص اصحابت پوشیده دار  راوی گوید مردی نزد آنحضرت بود و از فاش ساختن‌راز سخن به میان آمد حضرت فرمود زبانت را نگهدار تا عزیز شوی و مردم را بافسار گردنت مسلط مساز که ذلیل گردی ۱۶ امام صادق ع می فرمود نفس کشیدن کسیکه برای ما اندوهگین است ستمیکه بما شده غمگین است تسبیح میباشد و همت گماشتن برای امر ما عبادتست  وپنهان داشتن راز ما جها ۱۵د در راه خداست راوی گوید محمد بن سعید بمن گفت این روایت را با آب طلا بنویس که من چیزی بهتر از این ننوشته ام ۱۵ امام صادق ع فرمود همانا امر ما پوشیده و در پرده پیمانست همان پیمانی که خدا و پیغمبر و ائمه صلوات الله علیهم از مردم گرفته اند که راز ما را از نا اهل نهان دارند پس هرکه آن پرده را علیه ما بدرد خدا ذلیلی کند 

   
   
   

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۵ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۳۳
سید حسین صادق زاده

۱ اصبغ بن نباته گوید روزی امیرالمؤمنین ع در خانه یا دارالاماره اش برای ما سخنرانی فرمود و ما انجمن بودیم سپس امر  فرمود آن  سخنرانی را بنویسید و برای مردم بخوانند و دیگری روایت کرده است که این گو از امیرالمؤمنین ع تعریف اسلام و ایمان و کفر و نفاق را پرسید حضرت فرمود  اما بعد خدای تبارک و تعالی دین  اسلام را مقرر فرمود و ابگاهایش را برای واردین آسان ساخت   زیرا دستورات اسلام ابی گوارا و سهل الموءنه که بلب تشنگان وادی جهل و ضلالت می‌رسد و مجاب می‌کند و آنرا مایه عزت پیروان و دوستانش قرار داد  موجب صلح واردینش و هدایت اقتدا کنندکانش و زیور  جلال دانند‌گانش و پوزش هر گه بدان در آویزد و دست آویز  هرکه بدان پناه برد ورشته هر که بدان چنگه زند و برهان هر که بدان سخن گوید و نور هرکه از آن روشنی خواهد و یاور هرکه از آن گوش گیرد و حدیث هرکه بدان مناظره کند و پیروی هرکه بدان احتجاج کند و دانش هر که آنرا  در گوش گیرد و حدیث هر که روایت کند و فرمان هر که قضاوت کند و مایه خویشتن داری هرکه تجربه اندوزد  و لباس حافظ   وتگهبان هرکه بیندیشد و مایه فهم هر که زیرک باشد و یقین آنکه تعقل کند و مایه بصیرت آنکه تصمیم گیرد و نشانه آنکه باریک بین شود و اندرز آنکه پند  پذیرد و نجات آنکه تصدیق و آرامش انکه‌اصلاح جوید و مایه تقرب آنکه تقرب جوید و اطمینان آنکه توکل کند و نعمت انکه‌ کار خود بخدا واگذار کند و جایزه آنکه احسان کند و خیر آنکه پیشی گیرد و سپر آنکه صبر کند و لباس آنکه پرهیز کار باشد وکمک آنکه براه راست رود و پناه آنکه ایمان آورد و امان آنکه اسلام آورد و امید آنکه راست ‌گوید و ثروت آنکه  قناعت کند می باشد اینست حق  داهش هدایت نشانش بزرگواری وصفش بهتری است  پس برنامه اش روشن است و مناره اش تابان  و چراغش روشن هدف وپایانش عالی  میدان مسابقه اش  مدت عمر مسلمان کوتاه شرکت کنندگانش گرد آمده مسابقه اش  با شتاب  جایزه برندگان که بهشت است بزودی داده شود  کیفر  و انتقامش دردناک و ساز برگش کامل سوارانش  مسابقه دهندگان بزرگواراند  ایمان برنامه آنست و کارهای شایسته چرا غگاهش دانش چراغهایش دنیا  میدان مسابقه اش مرگ  

پایانش رستاخیز قیامت انجمن مسابقه   گزارانش بهشت  جایزه اش دوزخ  کیفرش تقوی ساز و برگش  و نیکو کاران سورانش  پس بسبب ایمان بر اعمال صالح استدلال شود وبا اعمال صالح فقه و دانش رونق گیرد و فقه و دانش موجب ترس از مرگ شود و با مرگ دنیا خاتمه پذیرد و با دنیا قیامت بگذرد و با اعمال شایسته در دنیا گرفتاریها قیامت بگذرد و با قیامت بهشت نزدیک شود و بهشت مایه حسرت و افسوس اهل دوزخ و دوزخ مایه پند پرهیزکاران و پرهیز کاری پایه ایمانست  استواری عمل و مداومت بر آن  امام صادق ع فرمود هرگاه مردی عملی انجام می‌دهد تا یکسال ادامه دهد  سپس اگر خواهد بعمل دیگری منتقل شود زیرا شب قدری که آنچه خدا می‌خواهد از خیرات و برکات در آنست در یکسال میباشد  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۰۱ ، ۱۸:۱۷
سید حسین صادق زاده

امیرالمؤمنین ع بانجمنی از مردم قریش  گذشت که جامه های سفید پو شیده بودند و رنگه صافی داشتند و بسیار می خندیدند و بهر که از آنجا می گذشت با انگشت اشاره می کردند سپس با نمجمن اوس و خزرج گذشت و آنهارا دید با پیکر  فرسوده و گردن  باریک و رنگه زرد که با فروتنی سخن  گفتند   علی ع از این دو انجمن در شگفت شد و خدمت رسول‌خدا ص آمد و گفت پدر ومادرم بقربانت  من بانجمن ال فلان گذشتم و حال آنها را بیان کرد و بمجلس اوس و خزرج گذشتم رسول‌خدا ص اندکی سر بزیر انداخت و سپس سر بلند کرد و فرمود بیست خصلت در مومن است گه اگر نداشته باشد  ایمانش کامل نیست از اخلاق مومنانست که ۱ در نماز جماعت حاضرند در پرداخت زکاه شتابان  ۳ مستمندان را اطعام کنند  ۴ بر سر یتیم دست نوازش کشند ۵ لباس‌های خود پاکیزه دارند ۶ بند زیر جامه را بکمر بندند تا ستر عورت شود و بزمین نکشد ۷   اگر خبر دهند دوروغ نگویند  ۸‌اگر وعده خلف ننمایند  ۹ چون امانت گیرند خیانت نکنند ۱۰ چون سخن گویند ۱۱ در شب عابدند  ۱۲ در روز شیر دلیرند ۱۳ روزها روزه دارند ۱۴ شبها برای عبادت بپا خیزند  ۱۵  همسایه را نیازارند  ۱۶  همسایه از آنها آزار نبیند اگر چه بوسیله بچه و خادم‌  آنها باشد ۱۷ بر زمین با آرامش گام بردارد  ۱۸  بخانه های بیوه زنان بمنظور کمک و مساعدت‌رهسپارند ۱۹  تشییع جنازه کنند ۲۰  خدا ما و شما را از جمله متقین قرار دهد  کنایه از اینکه صفت بیستم آنها تقوی است  حدیث ۶  از صفحه ۲۷۱ محمد بن ریان گوید بامام عسگری حضرت هادی ع نوشتم قربانت برای ما روایت کرده اند که پیغمبر ص از دنیا جز  خمس  حقی ندارد جواب آمد که جهان و آنچه  روی آنست از پیغمبر  ص است   امام باقر ع فرماید پیغمبر ص  فرمود خدا آدم را آفرید و دنیا را باو پس آنچه از آن آدم  ع بوده متعلق برسولخدا ص است و آنچه متعلق بر سولخدا ص بوده  از آن امامان  از ال محمد علیهم‌السلام است   نگوهش دنیا و زهد در دنیا  ۱ امام صادق ع فرمود گسیکه‌بدنیا زاهد و بی رغبت باشد خدا حکمت را در قلبش برجا دارد و زبانش بان گویا سازد و اورا به عیب‌ها ی دنیا ودرد و دوایش بیناگرداند و اورا از دنیا سالم بیرون کند و ببهشت دارالسلام در اورد  ۲ امام صادق ع فرمود همه  خیر در خانه یی نهاده‌شده و کلیدش را زهد و بی رغبتی بدنیا قرار داده اند  سپس فرمود رسول‌خدا ص فرمود مرد شیرینی ایمانرا در قلبشیزش نمیابد تا  آنکه باکش  نباشد  که  چه کسی دنیا را خورد آنگاه امام صادق ع فرمود  آنگاه امام صادق ع فرمود شناختن شیرینی ایمان بر دلها شما حرامست تا بدنیا  بی رغبت شود  خصال مومن ص۷۸ امام صادق ع فرمود مومن سزاوار که دارای هشت خصلت باشد هنگام شدائد با وقار باشد ۲  هنگام بلا شکیبا باشد ۳  در فراوانی نعمت سپاسگزار باشد ۴ بانچه‌خدا روزیش کرده قانع و خورسند باشد ۵ بدشمنانش ستم نکند ۶ بارش را بر دوستانش نیفکند  بخاطر دوستانش متحمل گناه نشود ۷ بدنش از او در رنج و مشقت باشد از بسیاری عبادت و قضا حوایج مردم ۸ مردم از ناحیه او در آسایش باشد همانا علم دوست مومن است و بردبار وزیرش و عقل امیر سپاهش یعنی اعضا و جوارحش بفرمان عقل رفتار کند و مدارا برادرش و احسان پدرش باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۴۴
سید حسین صادق زاده

 ۱ امام صادق ع فرمود مردیکه نامش حمام و خداپرست و عابد و ریاضتکش بود در برابر امیرالمؤمنین ع که سخنرانی می‌فرمود بر خاست و گفت یا امیرالمؤمنین  ع اوصاف مومن را برای ما آنطور بیان گن که گویا در برابر چشم ماست و باو می‌نگرم     فرمود ای هشام مومن همان انسان زیرک‌و با هوش است که شادیش بر چهره و اندوهش در دلش باشد فراخ دلتر از همه چیز و متواضعتر از همه کس است از هر نابودی گریزان و بسوی هر خوبی شتابانست کینه  و حسد ندارد  و بمردم نمیپرد و دشنام نمی دهد عیب جو نیست و غیبت نمی‌کند گردن فرازی را نمی‌خواهد  و شهرت را نا پسند شمارد اندوهش دراز و همتش بلند و خاموشی بسیار است با وقار است و متذکر صابر است و شاکر از فکر خود غمناکست و از فقیر خویش شادان خوش خلق و نرم خو است با وفا  و کم آزار است  دورغین و پرده در نیست  اگر بخندد دهن ندرد و ا،ر خشم کند سبکسری نورزد خنده اش بر لبها است و پرستش برای دانستن دویاره و پرسیدنش برای فهمیدن و دانشش بسیار و برد برایش بزرگه و مهربانیش زیاد است  بخل  نورزد و شتاب  نکند دلتنگی نکند و مستی ننماید در قضاوت خلاف  حق نگوید  و در  علمش بیراهه نرود از سنگ خارا محکمتر است و در کسب کار از  عسل شیرینتر نه حریص است و نه بیتاب نه خشن و نه پر مدعا و نه متکلف و نه پر کنجکاو در امر دنیا نزاع کردنش نیکو و مراجعه کردنش شرافتمندانه است عادلست اگر  حلم‌ورزد ملایمست ا،ر چیزی چیزی خواهد بی باک و پرده در و زور ،گو  نیست دوستیش صمیمانه و پیمانش محکم و در  قرداد با وفاست مهربان و چسبان و بردبار و گمنام و کم زواید است و از خدای عزوجل راضی و مخالف هوای نفس خویش است بزیر  دستش درشتی نکند و در آنچه باو مربوط نیست وارد نشود یاور  دین و حامی مؤمنین و پناه مسلمین است ستایش مردم از او گوشش را ندرد و فریفته اش نسازد و طمع دلش را نخراشیده بازی‌های کودکانه حکمتش را نگرداند و مرد نادان بدانشش پی نبرد  می‌گوید و بکار می بندد دانشمند است  و دور اندیش ناسزا نگوید و سبکی نکند صله رحم‌ کند و بر آنها گرانبار نشود  بخشش کند بدون اسراف نیرنگباز و حیله گر نیست پیگیر عیب کسی نباشد و بر هیچ کس ستم نکند با  مردم ملایمت دارد و  برای قضاء حوایج آنها در روی زمین کو شش می‌کند یاور ناتوانست و دادرس بیچاره پرده یی را ندرد و رازی را آشکار نسازد گرفتاریها زیاد و شکایتش آندکست اگر خوبی بیند  بیاد آورد و اگر بدی بیند نهان کند عیب را بپوشد و عیب نگهدار باشد آبروی مردم را در نبودنشان نگهدارد از خطا در گذرد و از لغزش چشم پوشی کند بنصیحتی آگاه نشود که آنرا رها کند وهیچ کجرویها اصلاح نکرده نگذارد امین است و با وفا و پرهیز کار و پاکدامن و بی عیب و پسندیده  نسبت بمردم عذر پذیر است و از آنها به نیکی یاد می‌کند و حسن ظن دارد و در نهان خودرا و خود را بعیب متهم می‌کند  از روی فهم ودانش برای خدا دوست شود و یا دور اندیشی و تصمیم برای خدا از مردم کناره گیرد شادمانی تا  بخردش نسازد و خوشحالی بسیار عقلش  را نبرد یاد آور دانا باشد و معلم نادان کسی از او انتظار شر ندارد   واز برایش نترسد زیرا شر و یلا بکسی نرساند کار و کوشش هر کسی را از خود خلق تر داند و نفس هرکسی را از نفس خود صالحتر شناسد عیب خودرا  می داند و گرفتار غم خویش است جز  بپروردگارش بچیزی اعتماد نکند غریب ویکتا و بی‌علاقه و اندوهگین است برای خدا  دوستی کند در راه خدا جهاد  تا از  نماید تا از خشنودی او پیروی کرده باشدخودش بخاطر خویش انتقام را  نگیرد بلکه انتقام  را بخدا واگذارد و در مورد خشم پروردگارش دوستی نکند با فقر بنشیند و با راستان راست باشد و اهل حق را یاری کند یاور خویشاوندانش و پدر یتیم و شوهر بیوهزنان و مهربان بمستمندان در گرفتاریهااروزی او  کشند و در سختی‌ها باو  امیدوارند با نشاطست  و خوش رو نه  عیب جو و ترش رو محکم است و در فرو خوردنده  خشم  خندان لب است و دقیق نظر و بسیار 

پر هیز نادانی نکند و در برابر نادانی دیگران برد باری ورزد بخل نکند و در  برابر بخل  دیگر صبر کند تعقل کند تا شرم ورزد و قناعت کند تا بی نیاز گردد  شرمش بر شهوتش برتری دارد و دوستیش بر حسدش و گذشتن بر کینه اش جز سخن درست نگوید و جز  لباس اقتصاد نپو شد با تواضع راه رود و در اطاعت پروردگارش خاضع باشد در همه احوال از خدا راضی است نیتش  خالص است  اعمالش بی غش و نیرنگ بازی  نگاهش عبرتست و سکوتش فکرت و سخنش حکمت خیر خواه وبخشنده و برادر است در نهان و آشکار نصیحت کند از برادرش دوری نکند و غیبت ننماید وبااو مکر مکر نورزد بر آنچه از دستش رفته افسوس نخورد و بر مصیبتی که باو رسیده اندوهگین  نشود توقع بیجا بیجا نداشته باشد و هنگام‌سختی سست نشود در زمان خوشی مست نگردد بردباری را با دانش آمیزد و عقل را با صبر تنبلی را از او دور بینی ونشاطش پیوسته آرزویش و لغزش کم است منتظر مرگست و دلش خاشع بیاد خداست و نفسش قانع و جهلش زدوده و کارش آسان برای گناهش غمگین است و شهوتش مرده و خشمش فرو خورده  و خلقش نا آلوده همسایه اش از او آسوده است و بر سر حود پسندی نیست بانچه  برایش مقدر شده قانع است بردباریش متین و کارش محکم و تذکرش بسیار  است با مردم در آمیزد که دانا شود و سکوت  کند که سالم  ماند بپرسد که بفهمد و تجارت   کند   که سود برد گوش دادنش بستن خوب برای بالیدن بدیگران نیست پست حساس را نپذیرد که آنرا وسیله گناه و زشت کاری سازد و سخن  گفتنش برای زور گویی بدیگران نیست خودش از خویش در زحمت است و مردم از او در راحت خودش را برای آخرتش بزحمت افکنده و مردم را از شر و آزار خود راحت ساخته اگر  بر او ستمی شود  صبر کند تا خدا برایش انتقام گیرد دوریش از هر که دوری می‌کند بغض و کناره گیری از آلودگی است و نزدیکیش بهر که نزدیک می‌شود ملایمت و مهربانی است دوریش برای خودپسندی و بزرگه فروشی نیست و نزدیکیش برای فریب و نیرنگ نباشد بلکه از پیشینیان اهل  خیر پیروی کند و خود پیشوای نیکان پس از خود باشد  راوی گوید همام فریادی کشید و بی هوش بیفتاد  امیرالمؤمنین ع فرمود همانا بخدا من از بی تابی او ترسان بودم سپس فرمود اندرزهای رسا با اهل اندرز چنین میکند شخصی عرض کرد پس شما را چه شد که فریاد نکشی و بیهوش نشوی فرمود هر هرکسی را اجلی  است که از ان  نگذرد و سببیاست که از آن تجاوز نکند آرام باش و دیگر مگو که شیطانی این سخن را بزبانت  دمید  شرح این روایت با اختلاف بسیاری در نهج البلاغه ذکر شده ودر آخر روایت جمله ایست که مردن همام را نیز متضمن است ولی در آنجا سوال همام از اوصاف متقین است پس ممکن است سوال از صفات مؤمنین و متقین بوده ودر برخی روایات تنها صفات مؤمنین ودر برخی خصوص متقین ذکر شده است اما آنچه شخص معترض در آخر روایت گفت ممکن است مقصودش این باشد که این موعظه و اندرزهای بلیغ چرا در خود شما اثر نکرد وبیهوش نشدی یا آنکه چرا این مو عظه را بهمام فرمودی با آنکه نسبت باو ترسان بودی و اما جواب از اشکال اول اینست که با وجود آنکه آنچه را حضرت جواب فرمود درست و مطابق با واقع و قانع کننده معترض بود ولی در عین حال سبب بعیدی بود که برای بیهوش یا مرگ همام بیان فرمود و سبب قریبش اینستکه نفوس بشر را استعداد ات و حوصله های مختلف است و اولیاء خدا مخصوصاء امیرالمؤمنین ع در حد اعلای آن قرار گرفته اند 

پیداست که نیروی قدسی علی علیه‌السلام در برابر واردات الهیه تحمل بسیار دارد و با ریاضت و تمرین بدرجه وقار و طما‌ء نینه رسیده است علاوه بر آنکه امام ع این صفات را که برای مؤمنین بیان فرمود بحد اعلا از برکت فیض خدایتعالی در خود می بیند از این رو از فقدان آنها متاثر و مالم نمی‌شود برخلاف همام که اولا ضعف نفس و کمی   حوصله  دارد و ثانیا فقدان این صفات  در او  موجب اندوه و افسوس کشنده  می شود واما جواب از اعتراض دوم اینستکه امام ع بی تابی اورا بحد بیهوشی و مرگ یقین نداشت و یا آنکه برای هر کسی اجل و مرگ مقدریست و امام ع مرگ اورا باین سبب می‌دانست و طبق قضاء و قدر الهی رفتار کرد  پس نظیر کشتن جوان در داستان خضر و موسی ع است که قرآن  کریم بیان می‌کند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۰۱ ، ۱۹:۵۶
سید حسین صادق زاده

رسول‌خدا ص فرمود خدای تبارک و تعالی فرماید اگر در روی زمین جز یک  مومن نباشد باو از همه مخلوقم بی نیازی جویم و از ایمانش همدمی برای او سازم که بهیچ کس محتاج نباشد ۳ امام باقر ع فرمود کسی را که خدا باین امر تشیع آشنا کرد چه باک دارد از اینکه بر سر کوهی باشد و از گیاه زمین بخورد تا بمیرد   ۴ کلیب بن معاویه گوید شنیدم امام صادق  ع می‌فرمود برای مومن سزاوار نیست که از ترس وحشت با برادر و غیر برادرش ماءنوس شود مومن از نظر دینش عزیز است یعنی عزت و شرافت دینش از هر همدمی برای او بهتر و بالاتر است  فضیلت بن یسار گوید خدمت امام صادق ع رسیدم در مرضی که اورا لاغر و نحیف کرده بود جز سرش باقی نمانده بود فرمود  ای فضیلت من بسیار می‌گویم کسی را که خدا باین امر تشیع آشنا کرد اگر بر سر گوهی باشد تا مرگش برسد زیانی نیست 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۰۱ ، ۱۹:۵۶
سید حسین صادق زاده

امام باقر ع فرمود خدا را بهشتی است که جز سه کس در آن وارد نشوند یکی از آنها کسی است که در باره خود بحق داوری کند  ۲۰ امام صادق ع فرمود عدالت شیرینتر از ابی است که بجگر سوخته رسد چه گشایشی است در عدالت زمانیکه در امری عدالت شود اگر چه کم باشد  باب بی نیازی از مردم   امام صادق ع فرمود شرافت مومن بشب زنده داری و عزتش به بی نیازیش از مردیست   ۲ و فرمود چون یکی از شما خواهد هرچه از پروردگارش  سوال کند باو  عطا کند باید از مردم مایوس  شود و امیدی جز بخدا  نداشته باشد چون خدای عزوجل این را از دلش داند  وهرچه از خدا خواهد باو عطا کند  ۳ علی بن الحسین ص فرمود  تمام  خیر  ونیکی را دیدم که در بریدن طمع از دست مردم است و هر که هیچ امیدی بمردم  نداشته باشد و امرش را در هر کاری بخدا ی عزوجل  واگذارد  خدای عزوجل در هر چیزی اورا اجابت کند  رضا بموهبت ایمان و سپس صبر بر همه‌ چیز  ۱ عبدالواحد مختار گوید امام باقر ع فرمود ای عبدالواحد مردی که دارای این عقیده مذهب تشیع باشد هرچه مردم در باره او گویند زیانی باو نرسد اگرچه بگویند دیوانه است و اگر بر سر کوهی هم باشد خدا را عبادت کند تا مرگش برسد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۱ ، ۱۶:۴۱
سید حسین صادق زاده