دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

۱۳۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

امام باقر  ع فرمود چون امیرالمومنین ع وفات کرد حسن بن علی ع در مسجد کوفه بپاخاست وحمدو تنای خدا گفت وبر پیغمبر ص درود فرستاد   سپس فرمود ای مردم در اینشب مردی وفات کردکه پیشینیان باونرسنداو پرچمدار. رسولخداص بود که جبرییل در طرف راست و مبکاییل در طرف چپش بودند از مبدان.جنگ     برنمیگشت جز اینکه خدا باو فتح و پیروزی میداد بخدا که او از مال. سفید  سر خ دنیا حز هفتصد درهم که ان هم از عطایش زیاد امده بوده باقی  نگذاست و میخواست با ان پول خدمتگزاری برایخانواده اش بخرد بخدا که او در شبی وفات کرد ه یوشع بن نون وصی موسی وفات کرد و همانشبیکه عیسی بن مریم. باسمان بالا رفت و همان شبیکه  فران فرود امد

 

دنیا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۵۴
سید حسین صادق زاده

 امام صادق ع فرمود امیرالمومنین ع دایهی هایی  در قبیله بنی مخزوم داشت جوانی از انها خدمتش امدو عرضکرد دایی جان برادرم مرده و من در مرگش سخت غمگین شده ام  حضرت باو فرمود مبخواهی اورا ببینی عرضکردم اری  قبرشرا بمن نشان ده  پس خارجشد و برد رسولخداص را بکمر  بست چون نزد قبر  رسیدلبهایش بهم میخورد سپسا. پایش. بقبراورداو از فبر  بیرون امد و بزبان فارسی سخن گعت مبگفت  امبدالمومنین ع  فرمود مگر وقتی تو مردیاز عرب نبودی گفت چراولی بروش فلان فلان مردیماز این رو زبان مادگرگون شد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۴۹
سید حسین صادق زاده

صفوان جمال  گوید من و عامر وعبدا لله بن جذاعه ازدی خدمت  امام صادق ع بودیم عامر بحضرت عر ضکرد قربانت گردم مردم گمان میکنند امیرالمو منین ع در رحبه میدان کوفه یا جلو خان مسجدش دفن شده است فرمود چنین نیست  عرض کردم پس کجا دفن  شده  فرمود چون وفات نمود امام حسین ع اورا برداشت و پشت  کوفه نزدیک تپه بلند دست چب غری و دست داست حبره اورد ودر مییان تپه های کو چکیککه ریک سفبد  داشت بخاک سپرد راوی گویدسپسمن بانجارفتم و محلی را فکرکردم که قبر انحضرتست انگاه خدمت امام امد م و باو گزارش دادم بمن فرمود درست فهمیدی خدایت رحمت کند تا سه بار 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۰۱
سید حسین صادق زاده

که گمانش را نداشتن بر کافران عذابی ریزان و رباینده و برای مومنان پشتیبان  سنگر بودیبخدا همراه نعمتهای خلاف مصیبتهایش پرواز کردی افریده شدی و بهطایش  یعنی عطای الهی کامیاد   گشتی. سوابقش را احرازکردیو فضایلش را بدست اوردی شمسیرحجت و دلیلت کند. نبو د و دلت منحرف  نگشت وبصبرتت  ضعیف نشدهراسا،ن. نگشتی و سقوط نکردی تو مانند کوه بودی  ه طوفان نجنباندو همچنان بودی که پیغمبز ص فرمود رفاقت  و دارایی خویش امانت تگهدار ترین مردمست و باز چنان بودی  ه فرمود از لحاظ بدن ضعیف ودر انجام امر خدا قوی است نزد خود فروتن و نزد خدا عظمت داشتی در روی زمین بزرگ و نزد مومنین شریف بودی هیچکس را در بارهتو راه عیبجویی. نبود و هیچ گو یندهیی  نسبت  باو  راه خرده گیری  نداشت وکسی از تو طمع حق پوشی  نداشت و برای هبچکس نرمی ومجامله  نداشتی  هرناتوان و زبونی نزد تو نوانا وعزیز بود تا حقش را برایش  بستانی وهر توانای عزیز ندت ناتوان وزبون بود تا حق را از او بستانی و در اینم ضوع خویش و بیگانه نزدت برابر بود.  شان شخصیت حق. وراستی و مدارا بود،  گعتارت حکمت و ثابت و فرمانت خویشتن  داری ودور اندیشی ورابت دانش و تصمیم. بودنسبت  بهر چه کردی وهر اینه راه راست روشن گشت و امر مشگل اسان شد واتشها خاموش گشت ودین بوسبله تو راست  شد و اسلام قوت بافت وامر خدا ظا هر شد اگر چه کافران دوست نداشتند واسلام واهل  ایمان  از برکت  تو پا برجا شدو بسیار بسیارپیشی گرفتیو جانشینان خودرا برنج بسیارافکندی  زیرا هرچه بکوشند تا از تو پیروی کنندنتوانند تو بزرگتر از انی که مصیبت با گریه چبران. شودمرگ تو در اسمان بزرگ  جلوه. کرد و مصیبت تو مردم راخرد کدد  فا نا لله و انا الیه راجعون ما بقضا خدا راضی و نسبت بفرمانش  تسلبم بخدا  سوگند مسلمین هر گز کسی رامانندتو از دستند ندهند تو برای مومنین پناه و سنگر ومانندکوهی  پا.برجا. بر کافران خشونت. و خشم بودی خدا ترابپیغمبرش برساند ومارا از اجرت محروم نسازدو بعداز توگمراه نگرداند. مردم همه خاموش بودند تا سخنت تمام شد او گریست   واصحاب پیغمبر ص   گریستند سپس هرچه جستند اورا نبافتند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۰۲
سید حسین صادق زاده

 مفضل بن عمر گوید شننیدم امام صادق ع میفرمود چون رسولخد ص متولد شد سفیدی مملکت فارس وکاخهای شام برای مادرش امنه نمایان شد فاطمه بنت اسد مادر  امیرالمومنین ع خندان وشادان نزد ابوطالب امد و انچه را امنه گفته  بود باو خبر ابوطالب گفت از این تعجب میکنی همانا توهم ابستن شوی ووصی ووزیر اورا بزایی 4 اسید بن صفوان مصاحب رسول خداص واله گوید روزیکه امیرالمومنین  ع.وفات کرد گریه شهر را بلرزه در اورد  ومردم مانند روز وفات پیغمبر ص دهشت زده شدند مردی گریان وشتابان. انا لله وانا اله داجعون  گویان پیدا شد و می گفت  امروز خلافت نبوت بریده  گشت تا بدر خانه ابکه امرالمومنین ه در ان بود. ایستاد و گفت خدایت رحمت کند. ای ابوالحسن تو در گرویدن  باسلام ازهمه مروم پیشتر ودر ایمان با اخلاصتر واز نظیر یقین محکمتر واز خدا ترسانتر واز همه مردم رنجکشتر و رسولخداص حافظتر و نسبت  باصحابش امبن تربودی مناقبت از همه برتر و سوابقت از همه شریفتر و درجه ات از همه رفیقتر  پیغمبر ص از همه نزدیکتر و از نظر روش  اخلاق وطریقه و کردار از بانحضرت شبیه تر  مقامت شریف تد  واز همه نزدش گرامیتر   بودی. خدا ترا از جانب اسلام و پیغمبر  مسلمبن پاداش خیر دهد توانا بودی هنگامیکه اصحاب پیغمبر نا توانی کردن و بمیدان امدی زمانبکه خواری وزبونی از خود نشان دادندوقیام. کردیم. مو قعبکه سستی ورزبده و بروش رسولخدا چسبیدی  انگاه  که اصحابش اهنگ انحراف کردند خلیفه بر حق بر حق او بودی بی چون و چرا و بنزاع بر نخاستی ودر برابر زبونی منافقانو خشم کافران وبد امدن حسودان وخواری فاسقان ناتوانی نشان ندادی زمانبکه همه سست شدندتو بامرخلاف قیام کردی وچون از سخن گفتن ناتوان. شدند سخن گفتی و چون  توقف کردند در پر تو نور خدا گام برداشتی انگاه از تو پیروی کردند و هدایت یافتند و تو از همه نر. گو تر و خدارافرمانبری دارتر عافبت اندیشتر و سخن تر  ودرست گوی تر وبزرگ  رای تر و پر دلترو با یقین بیشترو کردار نیکو تر و باموراشناترا بودی  تو بخدادر ابتداو انتها ریس وبزرگ دین بودی ابتدا زمانی بود که مردم پراکنده شدند  بعد از وفات پیغمبر ص و انتهازمانی بود که سست شدند  بعد از فتل عثمان   برای مومنان پدر مهربان زمانیکه تحت سرپرستی تو در امدند بارهای گرانی را ه که انهااز کشید نش نا توان شدند  بدوش گ فتی و انچه را از اموردین. تباه ساختند محافظت نمودی و انچه را از احکام و شرایع رخا کردندرعایت. فرمودی وزمانیکه زبونی کردند بگرد اوردن دنیاحریص شدند دامن بکمرزدی بلندی گرفتی زمانیکه بیتابیکردند و صبر نمودیزمانیکه شتاب کردند هر خونی راکه میخواستندتو گرفتی برای مسلمین از کنارخونخاهی کردیو از برکت تو بخیراتی رسبدن 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۴۹
سید حسین صادق زاده

روزی بر سولخدا ص عرضکرد من میخواهم  این کنیز خود راازاد  کنم  حضرت باو فرمود اگر چنبن کنی خدا در برابر  هد هضوی از او یک عضو . ترا از اتش  دوزخ ازادکند پس جون. بیمار پیغمبر صوثبت کر د وسفارش نمود خادمش ازادکند و زبانش بند امده بودلذابپبغمبر  ص اشاره کر د.  و پیغمبر وصیتش  پذیرفت خادمش را ازاد کند و ربانش بند امده بود  لذا. بپیغمبرص   اشاره کردو پیغمبر ص وصیتش را پذیرفت پس روزی پئغمبر نشسته که امیرالمومنین ع گریان واردشد پیغمبر   ص باو فرمود چرا گریه میکنی وگفت مادم  فاطمه وفات وفات کر باونگریست گریان انگاه بزنها دستور داد غسلش دهد  فرانمود چون ازفارطغ شدبد کاری نکنید تا بمن خبر دهیدا نها چون فارغ شدند  انحضرت را اگاه ساختند دسواخداص پیراهنی را که در  زیرمیپوشیدو ببندش میچسبید بیکی از انهاداد تا در ان کفنش کنند و بمسلمان فرمود هر گاه  دیدبد من کا ری کردم که پیش از این نکرده بودم  از من بپرسید چرا این کار  کردی چون زنان ز غسل و کفنش بپرداختند پیغمبر ص در امد جنازه را روی دوش کشید و همواره زیر جنازه بود تا بقبرش رسانید سپس چنازه را گذآشت و خود داخل قبد شدودر ان دراز کشبد انگاه بر خاست و چنازه  را با دست خود گرفت و داخل قبز کرد سپس  خم شد و مدتی  طولانی با او سر گوشی میکرد می. فرمود پسرت پسرت  پسرت  پس برخاست وروی قبر  را هموار  کر د میفر مودلا اله الا الله با ر خدایا  من اورا بتو میسپارم  انگاه مراجعت فرمو د مسلمین عرضکردند شنا را دیدیم کارهایی  کردید که پیش. ا ز این نکرده بودیدفرمود امروز  مهربانی ابو طالب از دست دادم فاطمه اگرچیز خوبی نزدش بود مرا بر خود و فرزندانش مقدم میداشت من از روز قیامت یاد کردم و گعمم  مردم بر همه محشور شوند او گعت وای از این رسوابی  من ضامن شدم که  خ دااورا با لباس محشور کند واز فشار قبر یاداور شد، او گفت ای از ناتوانانی من ضمانش  کردم که خداکارگزاریش کند  از اینجهت اورادر پیراهنم کفن کردم ودر قبرش خوابیدموسر بگو. شش گذا دمو انچه از اومبپرسیدند تلقینش کردم  چون اورا  از پروردگارش پرسیدند جواب داد. وچوناز پیغمبزش پرسیدم اما چون از.ولی وامامش پرسبدند بلکنت افتاد. من گفتم  پسرت پسرت  پیرت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۰۱:۰۶
سید حسین صادق زاده

امام صادق ع فرمود فاطمه بنت اسد مادر امیرلمومنین  نخسنتین  زنی بود که پیادهاز مکه بمدینه بسوی پبغمبرص مهاجرت و از همه مرد،م نسبت. بپغمبرص مهربانتر بود. ازپیغمبرشنبد که مبفرمود مردم  روز قیامت برهنه مادر زاد. محشو ر شوند پس گفتوای از ابن ریوایی پیغمبر ص باو فرمودمن از خدا مبخاهمکه ترابا لباس محشو ر کند و نیراز انحضرت شنیدکه فشارقب رایاد اود می شدفاطمه. گعت. وای. از ناتوانی پیغمبر ص باو فرمود من از خدا می خواهم که تورادر انجا. اسوده دار 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۲۴
سید حسین صادق زاده

 امرالمومنین  ع سی سال بعداز عاالفیل متولد شد بکشنه 21 ماه رمضان سال چهل هجری دختر اسد بنت اسد نزد ابوطالب امد تا اورا بولادت پیغمبر ص مزده دهد ابو طالب  گفت یک سبت صبر کن  من هم تورا بشخصی مانند او غبراز مفام نبوت  مژوه خواهم. داد امام صادق ع فرموو سبت 30 سال. است و فاصله میان پیغمبر ص گو امرالمومنین عسی سال لود   2  امام صادق ع فرمود  فاطمه بن اسدنزد ابوطالب امد تا اورا. بولادت. پیغمبر. ص مژوه دهد  ابوطالب گفت بگ سبت صبر من هم تورا بشخصی مانند او غیراز مقام. نبوت مژده خواهم. داد   امام صادق ع فرمودسبت 30 سال است وفاصله مبان پیغمبرص وامیرالمومنین ع سی سال بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۵۸
سید حسین صادق زاده

جعفر. بن مثنی گوبد من درمدبنه بودم زمانی که سقف  مسجد طرف بلای قبر پیغمبر فروریخته بود  و گارگرها بالا ،میرفتند و پایین میامدند من همراه جماعتی انجا بودم برفقای خود گفتم کدام یک از شما بناست امشب خدمت امام صادق ع برسد مهران بن ابی نصر گعت من گفت و اسماعیل  بن عمار صیرفی هم گفت من ما باندو گفتیم از ان. حضرت راجع ببالا رفتن دراینجا بپرسبد تا ماهم بر قبر پیغمبر ص مشرف شویم  چون فردا شد اندونفر را دیدم وهمه گرد امدیم اسماعیل  گفت انچه را گفتیدما از حضرت برای شما پرسبدم فرمود من دوست ندارم     هیچیکاز شما بالای قبر براید اورا ایمن ندهم از دیدن. چیری که بینایی چشمش نابود شود یا انحضرت را بنمازایستاده ویا همراه بعضی. از همسانش بیند شرح. نزد اهل مدینه معروفست که نظر افکندن بقبر مفدس انحضرت موجب کو ری  میشود وهر. گاه چیزی در ضریح بفتد. دستمالی بچشم کووکی میبندیم وارا داخل ضریح مبکنند تا انرا در اورد ولیاز علما سیعه در این باره فتوایی ذکر نشده. آست و در این روابت هم اگر چه کلمه لا احب ووست نداربم دلالت بر کرامت دارد ولی علتی که پس بیان فر،موده دلیل بر حرمتیت و مقثود از نماز خواندن انحضرت  ممکن ایت با. پبک  اصلی یا پبکر مثالی باشدواخبار مسفیضه بسیاری وارد شده است که پیغمبران و ایمه پس از وفات خوداحوال عجبیب و غریبی  دارند که مردم دبگر چنان نیتند جنانکه گوشت بدن انها لر رمبن حرامست وپبکرشان باسمان بالا مبرود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۵۷
سید حسین صادق زاده

شرح مجلسی ره گوبد گویامقصوداز اهل ریب انهایی هستندکه در دین انها بر گمان و اوحامفاسده بنانهادهشده مانند علمای اهل خلاف  سپس کلام مصباح اللغه را در معنای بدعت ذکرکرده وپس ازان فرمایدبدعت در عرف شرح بان. چیزی  گویند که پس از رسولخداص  پدیدار گشته ودرباره خصوص ان نمی نرسبده و داخلدر تحت دستورات عمومیهم نباشدیا بطورخصوص یا عموم از ان نهی شده پس انچه درعمومات و اجبه یا مستحب داخل است بدعت شامل ان نگردد مانند تالیف کتابهای علمی که داخل در کمک بعلوم.  شرعیه است و مانند پوشیدن یا دوختن جامه ها نهی درباره.غذاهایی وه در زمان دسولخداص نبوده  نبوده که داخل در  عمومات حلیت زینت. اکل است   ونهی  در بارهانها نرسیده و انچه داخل  در تبن گونه عمومات استتا بدان  خصو صیتی  ندهد بدعت نیست وگرنه  اگر   بصورت   خاصی انجام دهند که  دلیل و نمی ندآش. ته باشد بعت کردد مانند  نماز بهترین مو ضوعست درهر وقت وزمان انجام ان  مستحب است امآ ا گر عمین نماز را در وقت مخصوس.و مکآن  مخصوص. و رکعات.   مخصوصی بدون دلیل  و نمی بجا اورد بدعت گزدد مانند دستوریکه عمر  برای جماعت خوان نمازهای نافله شبهای ماه  رمضان داد و خود اوهم.  گفت خوب بدعتی است و هم چنین  سایر کارها واینکه.اهل ستت بدعت را مانند  احکام  پچگانه. واجب  مستحب و حرام مکروه  مباح  پنج کرده اند برای تصحیح همان  گفتار عمر است که  در نماز شبهای ماه رمضان گفت این  درست نیست  زیرا بدعت اطلاق نشود جز  بر انچه  محرم است چنانچه رسولخداص  فرموده است که هر بدعتی گمراهی است و هر. ،گمراهی  راهش بدوزخ است. و انچه  عمر کرد از بدعتهای محرمه است  زیرا. پبغمبر  ص  از جماعت   در نافله نهی فرموده بود پس این تقسیم انان را نفع نبخشد   سپی مرحوم منلیی قده کلام شهید ره   را در این باره نقل. فرموده که انهم نظیر کلامی است که گذشت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۳۲
سید حسین صادق زاده