اصول کافی جلد 2 ص 395 از بحث قبل
امام کا ظم ع فرمود بداستان مرد هندی باز گردد راهب گفت من این نامهارا شنیده ام ولی حقیقت و تفسیرش را نمیدانم و نیز نمیدانم انها کدامست و چگونه میباشد ودعا کردن با انها چگونه استپس براه افتادم تا بسبذان هند رسبدم و نشانی ان مرد پرسیدم بمن گفتند او در کوهی صومعه ای ساخته و در سال جز دوبار بیرون نیاید ودیه نشود وهندیان دارندکه خدا برای او در صو معه اش چشمه ای شکافته و ایجاد کرده و بدون شخم و بذر افشانی برای کاشته شود ومحصول دهد من در خانه او رعتم و سه دوز انجا بودم نه در را کوبیدمونه دستی بان زدم روز چهارم خدا درا گشود زیرا گاویکه هیزم بار داشت و پستانش از بسیاری شیر کشیده میشد ونزدیک بود جاری شود بیامد ودر را فشار داد در باز شد من پشت سرش واردشدم انمردرا دیدم ایستاده باسمان مینگرد و میگرید و بکوها مینگرد و می گرید گفتم سبحان الله چه اندازه نظبر تو در این روزگار کمیابست او گفت بخدا که من جز یکی از حسناتو نیکیهایمردبکه اورا پشت سرت ذاشتی موسی بن جعف. ع نیستم گفتم بمن خبر داده اند که تو یکی از اسما خدارا میدانی که بوسیله ان در بکشبانه روزبه بیت اامقدس میر وی و بمنزلت بر مبگردی گفت بیت المفدسرا میشناسی که در شا، است نمیشناسم گفت مقصودم ان بیت المقدس نیست بلکه ان خانه مقدسی است که خانه ال محمد است گفنم من تا امروز هر چه شنبده ام همان بیت المفدس بوده گفت ان جای محرابهای پیغمبرانست و انرا حظبر ه المحاریب جایگاه محرابها میگفتند تا انکه زمان فاصله محمد و عیسی صلی الله علیهما رسیدو بلا بمشرکین نزدیک شد و کیفر و سختی خانه های شبا طین در امد و انهاان نامهارا تغیییر و تبدیل دادندو جابجا کردندو همین است معنی قول خدای تبارک وتعلی که بطن ایه در باره ال محمد و یک مثلی است و انها جز نامهایی نیست که شما و پدرانتان نام گذاری کرده اید و خدا برای ان هیچ دلیلو ایه اینازل نکردهاست 23 سوره 53