دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

اصول کافی جلد 2 ص 404 حدیث 2

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۳:۰۱ ب.ظ

صفوان بنیحی گوید چون موسی بن جعفر ع در گذشت امام  رضا ع ار امامت خود سخن گعت ما بر او بیمناک شدبم بحضرت  عرض شدشما امر بزرگیرا اظها رکرده اید وار این  طغیان گری هارون بر شما میترسیم فرمود او هر چه خواهد تلاش کند برمن راهی نداردنتواند بمن اسیبی رساند 3 پسر منصور گوید شبی خدمت امام رضا ع رسیدم واو در پستوخانه بود پس دستش را بلند کرد مثل اینکه ر خانه ده چراغ باشد دوشن ومنورگشت انگاه مرد دیگری اجازه تشرف گرفت حصرت دستش را بینداخت و باو اجازه دادغفاری گوید مردی از خاندان ابی رافع غلام پیغمبر ص که نامش  طیس بود واز من طلبی داشت مطالبه داشت مطالبه میکرد و پا فشاری مینمو د مردم هم اورا کمک میکردند چون چنین دید نماز صبح رادر مسجد پیغمبر ص گزاردم و بامام رضا ع که در عریض بود روی اورومچون نزدیک خانه اش رسیدم ان حثدت پیداشد بر الاغی سوار بود و پیراهن وردایی در بر داشت چون نگاهم بامام افتاد از انحضرت خجالت کشیدم  حضرت رسید وایستاد و نگاه کرد من سلام کردم ماه رمصان بود گفتم خدا مرا قربانت کند غلام شماطیس. از من  طلبی و بخدا که مدا رسوا کرده است من با خود گمانمبکردم باو میفرماید از من بدارد و بخدا که من نگفتم او چقدر از من میخواهدبمن فرمود بنشین تا برگردم من بودم تا نماز مغرب را گزاردم وروزه هم داشتم سینه ام تنگی کرد وجواستم بر گردم که دبدم حضرت پیداشد و مروم گردش بودند گدایان بر سر راهس نشسته بودند واو بانها تصدق میداد از انهاگذشت تا داخل خانه شد سپس بیرون امد و مدا بخواست من نزدش رفتم و داخل منزل شدبم او بنشست ومن هم نشستم من شروع کردم و از احوال ابن مسبب که امبر مدبنه لود وبسیاریاز اوقات در باره اوبا حثرت سخن گفتم چون فارغ شدم فرمود گمان ندارم هنوز افطار کرده باشی  عرض کردم نه برایم غذایی طلبید و پیشم گذاشت و بغلامش عرمود تا همراه من بخورد من وغلام غذاخوردیم چون فارغ شدبم فرمود تشک را بروار  وهرچه زیرش هست بر گی. چون بلند کردم اشرفی هایی در انجا بود من بد داشتم ودر استینم نهادم حضرت دستور داد چهار تن از غلامان همراه من بیایند تا مرابمنزلم رسانند  من دوت ندارم که مرا مراه غلامان شما ببیند فرمود راست گفتی و خدا  چونترا براه هدایت برد بانهادستور داد هر وقت من گفتم بر کردند چون نزدیک منزلم رسبدم ودلم ارام شد انها را بر گردانیدمو بمنزلم رفتم وچراغ طلبیدم و باشرفیها نگریستم دبدم 48 اشرفی است وطلب انمرد از من 28 اشرفی بود در میان انهایک اشرفی جلب نظرم کرد ومرااز زیباییش خوشم امد اورا بر داشتم و نزدبک چراغ بردم دبدم اشکاروحوانا روی ان نوشته است 28 اشرعی طلب انمرد است وبقیه از خودت وبخد  ا که من نمیدانستم باو نگفته بودم او چقدر از من میخواهد و سپاس پروردگار جهانیان را که ولی خود را عزت دهد  5 یکی ازاصحاب گوید سالیکه هارون حج گذارد امام رضا ع از مدینه بقصد حج بیرون شد   تا بکوهی رسبد که دست چب راهست وفتی بجانب مکه روی  وبانکو هفارغ مبگفتندحصرت رضا ع نگاهی بکوه کرد و فرمود ساختمان کنندخ و خراب کننده روی  فارغ  میگفتنند  قطعه قطعه شود ما معنی ین سخن را نفهمیدیم چون حضرت از انجا پشت کردوهارون رسبد در انجا بار انداخت جعفر بن یحیی برمکی کهدر بارهارون دولت وشوکت بزرگی داشت بالای ان کوه رفت ودستور داد برای او در انجا مجلسی بسازند چون از مکه بازگشت بالای ن کوه رفت و دستور داد خرابش کنند و   چون بعراق باز گشت بامر هارون قطعه قطعه شد  توصیح داستان جعفر برمکی که موردتوجه وعنایت خاص هارون ارشید بود تا انجاخواهرش عباسه بازدواج او در اوردو سپس بر او غضب و بیاسر خادمش دستور داد اورا بکشد و طایفه برامکه را ریشه کن کرد در کتب تواریخ مشهور است مجلسی ره در کتاب مراتالعقول 409 ابن تاریخ را ر مروج اذهب میعودی باختصار نقل میکند  ابراهیم بن موسی گوید راجع بطلبیکه از امام رضا ع داشتم اسرار وپا فشاری میکردم و او مرا وعده میداد یک روز که باستقبال والی مدینه میرفت من همراهش بودم نزدبک قصر فللان رسید ودر سایه درختان فرود امد منهم فدود امدم و شخص سومی با ما نبود عرضکردم قربانت عید نزدیک است وبخدا که من درهم عیر درهمی ندارم حضرت با تازبانه اش بسختی زمین را خراش داد سپس دست برد وشمش طلایی از انها برداشت و فرمود اینرا بهره خود ساز و انچه دیدی پنهان دار 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۰۲
سید حسین صادق زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی