اصول کافی جلد 2 ص 423 حدیث 2
دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۱۰ ب.ظ
صالح بن سعید گوبد خدمت امام هادی ع سیدم وعرضکردم قربانت در هر امری در صدد خاموش کردن نور شما وکوتاهی در حق شما بودند تا انجاکه شما رو در این سرای زشت وبد نامی که سرای گدایان نامند منزل دادند فرمود پسر سعید تو ه، چنین فکر میکنی سپس با دستش اشاره کرد و فرمود بنگر من نگاه کردم بوستانهایی دیدم سرور بخش وبوستانهایی با میوهای تازه رس که در انها دخترانی نیکو و خوشبوی بود مانند مروارید در صدف وپسر بچه گان و مرغان و اهوان و نهرهای جوشان که چشم خیرهکشد ودیدهام از کار افتاده انگاه فرمود ما هر کجا باشیم اینها برای ما مهیاست ماکدر سرای گدایان نیستیم
۹۸/۰۹/۱۸