اصول کافی جلد 2. ص 459 بقیه از حدیت قبل
جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۴۴ ب.ظ
ان مرد قرمطی شده بود حسن بن فضل گوید من ایمه عراق را زیارت کردم و بطوس رفتم براب زیارت اما رضا ع و تصمیم گرفتم که بیرون نروم جز اینکه امر امامت حضرت قایمع و پذیرفتن انحضرت مرا برایم روشن شودو حوایجم روا گردد اگر چه بمانم که گدایی کنم در انمیان دلم از ماندن تنگ شد ترسیدم که حج از دستم برود روزی نزد محمد بن احمد امدم که از او تقاضای کمک کنم بمن گفت بفلان مسجد برو که مردی بدیدن تو میاید ن انجا رفتم مردی نزدم امد چون مرا دبد بخندیدو گفت غم مخور که امسال حج میگزاری و سالمان بسوی همسر و فرزندانت مراجعت خواهب کرد من خاطر جمع شدم دلم ارام گرفت و با خود میگفتم این مصداق ان تصمیم و خواست من است والحمد لله
۹۹/۰۱/۱۵