اصول کافی جلد 3 ص 202 حدیث 19
رسولخدا ص فرمود مرا بادنیاچکار حکایت من و دنیا حکایت سواریست که در روز گرمی درختی برایش بپاشده واورا در زیر اندرخت خواب قیلوله کوتاهی نموده سپس کوچ کرده و درخت واگذاشته است 20 امام باقر ع فرمود حکایت شخص حریص بدنیا حکایت کرم ابریشم است که هرچه بیشتر بر خود تند راه بیرون امدنش دورتر شود تا انکه ازغصه بمیرد وامام صادق ع فرمود در انچه لفمان پسرش را موعظه کرد این بود که پسر جان مردم پیش از تو برای فرزندان خود اموال گرد اوردند ولی نه ان اموال گرد امده باقی ماند ونه اولادی که برای انها گرد اوردند وهمانا تو بنده مزدوری باشی که بکاری دستورات داده اند و اجرتی برایش وعده داده اند پس کارت را تمام کن و اجرتت تمام بگیر در ابن دنیا مانند گوسفندی مباش که در میان زراعت سبزی افتاده و بخورد تا فربه شود و مرگش هنگام فربهیش باشد بلکه دنیارا پل روی نهری دان که بر ان میگذری و انرا وامیگذاری وتا پایان روزگار بسویش برنمیگردی خرابش کن و ابادش مساز که مامور بساختنش نیستی