اصول کافی جلد 3 ص344 حدیث 6
رسولخدا ص فرمود خدای عزوجل فرماید در هر کاریکه انجا مشتنها بدست من است مردد نشدم،مانند ترددیکه در مرگ بنده مومنم دارم من دیدار اورادوست دارم واو مرگ را نمیخواهد پس مرگ را ازاو میگردانیم، مومن بدر گاهم دعا میکند ومن اجابتش مبکنم واو از من میخواهد من باو عطا میکنم و اگر در دنیا جز یک بنده مومنم نباشد باو از همه مخلوقم بی نیازی جویم و از ایمانش برای او همدمی سازم که بهیچ کس متاج نباشد که از ترس باو پناه برد شرح این حدیث میان عامه وخاصه مشهور است وچون تردد بمعنی شک ودودلی است وبر خدای عالم قادر محالست که نسبت بچیزی شک و دودلی داشته باشد علما وخاصه وعامه وجوهی در بیان و توجیه این حدیث گفته اند که مرحوم مجلسی سه وجه از خاصه و سه وجه از عامه نقل میکند وما تنها به ذکر اقوال خاصه اکتفا میکنیم 1 در کلام اضمسار است و تقدیر اینستکه اکر بر فرض محال برای خدا تردد باشددر چیزی مانند مرگ مومن تردد نکند 2 چون از طریق خاصهو عامه روایت شده که خدایتعلی هنگام مرگ مومن بقدری نسبت باو لطف و کراپت میفرماید ووعده بهشت میدهد که کراهت مرگ از او زایل میشود و بانتقال بسرای جاودانی رغبت پیدا میکند و برسیدن مرگ راضی و خرسند میگردد پس این موصوع مثل اینستکه کسی بخواهد بدوستش ازاری رساند که پس از ان آورا باستراحت و اسایش دایم کشاند وپا خود فکر کند که چگونه ان ازار را باو رساند که اورا کمتر بدرد اورد