ططوتو اصول کافی جلد4 ص 396 بقیه از قبل
فرمود پس قران د. صورت دبگری برگردد سعد خفاف کوید من عرضکردم در چه صورتی باز گردد ای اباجعفر فرموددر صورت مردی رنگ پربده ومتغیر که اهل. محشر اوراببینند پس بیایدنزد مردی از شبعیان ما که اودا مبشناخته و
بدان بامخالفین بحث میکدده و در برابر ش بایستد و باو بکوید مرا نمی شناسی انمردباو نگاه کند و گوید ای بنده خدامن تورا نشناسم پس بدان صورت که در خلقت اولیه بوده است باز گردد و گوید مرانشناسی کویدچرا پس فران گوید منمکه تو را بشب بیداری کشبدم ودر زنکدگییت تو رابشب افکندم ودرباره من ناهنجار شنبدی وراندها در گفتار در گفتارشدی اگاه باش که همانا هر تاجری سود خودرادر یافت کند ومن امروز پشتیبانو پشت سرت هستم فرمود پس اورابسوی پرورد،گار تبارک تعلی بردو گوبد پروددگارا پرودرگادا بنده تو استوتو باو داناترب که رنجکش دد باره من. بود و مواظب بر من لود بخاطر من باشمنانم د شمنی میکرد ودوستی وخشمش. در باره من بود .س خدای عزوجل فرمابد بنده. ام دا وادو بهستم کنبدواز جامه های بهستی باو بپوشانبد وتاج بر ش نهیدو چون با او چنین کننداورابقران نشان دهند و گویند ایا بانچه در باره دوستت رفتار شد خوشنود.شدی گوبد بار پروردگادا من اینراکم شمرم خیر را در باره اش افزون گن خداوند فرمابد بعزت و جلال و ارتقاع مقامم سوگند امروز باو وهرکه در پایه اوست پنج چیز و افرون کنم اگاه باش که ایشان جوانانی باشند که پیر نشوندو تندرستانی باشنده بیمار نگردندو توانگرانی باشند که نادار نشوند. حورسندانی باشند که غمگین نشوند و زنده هایی باشند که نمیرند