غدیر برترین پیام اسمانی 2 1
هذا یوم الفضل الذی کنتم توعدون امروز روز جدایی حق از باطل است که وعده ان به شما داده است این عبارت در حقیقت تشبیهی از غدیر به ایمان روانه بهشت می شوند گروه باطل به سوی دوزخ برده می شوند روز غدیر نیز مومنان به ولایت اهل بهشت و ان ها که از ولایت اعراض کردند دوزخی اند هذا یوم الارشاد امروز روز ارشاد هدایت روزی است که خداوند به وسیله پیامبر ص مردم رابه مسیر ارشاد و هدایت روزی است که خداوند به وسیله پیامبر ص مردم را به مسیر اینده شان راهنمایی کرد حقایق را گعت و ولی ام را معرفی کرد و یوم محنه العباد و روز ازمون بندگان روز غدیر روز ازمایش بندگان بود روزی که خداوند ولی و پذیرش ولایتش را وسیله ازمودن انسان ها قرار داد هر که ان را پذیرفت و بدان پایبندبود از بوته ازمایش سر افراز در امد و هر که ان را نپذیرفت مردود شد چرا که نفی ولایت در حقیقت رها کردن رسالت و ترک توحید است هذا یومءابدی خفایا الصدورو مضمرات الامور امروز روز اشکار گشتن انچه در سینه ها پنهان و پوشیده بوده هم نفاق و دورویی ها اشکار شد وه، آسرار ممدوح یعنی این روزی است که خداوند راز بین خود ورسولش را اشکار کرد در ان روز پیامبر ص سری را که خداونددر درونش با ودیعت نهاده بود و پیامبر از افشای ان در هراس بود با تضمین بر تامین اشکار گشتن انچه در سینه ها پنهان و پوشیده بود هم نفاق و دورویی ها اشکار شد وهم اسرار ممدوح یعنی این روزی است که خداوند در دورونش به دیعت نهاده بود و پیامبر از افشای ان در هراس بود با تضمیین بر تامین اشکار کرد هذا یوم ءاظهار المصون من المکنون روز ظهور انچه در نهان پاسداری می شد غدیر روزی است که انچه در نهان پاسداری می شد علنی گردید و این همان امر مهم ولایت است تعبیر به المصون من المکنون بیانگر ان است که حادثه غدیر برنامه ای نبوده است که خلق الساعه پدید امده باشد بلکه پیش از فرارسیدن این برهه از زمان در مکنون و در علم الهی و سینه پیامبر ص وجود داشته است روز غدیر تنها ظرف اعلان ان است هذا یوم ءابلاء السراءیر و امروز روز عیان شدن راز هاست روزی که اسرار درون اعم از کفر ایمان بغض حب شر و خیر ریا و اخلاص وو و اشکار شد بزرگداشت غدیر در بهشت عن ءاحمد بن محمد بن ءابی نصر کنا عند الرضا علیه السلام والمجلس غاص بءاهله فتذاکر و ا یوم الغدیر فءانکره بعض الناس فقال الرضا علیه السلام حدثنی ءابیه علیه السلام قال احمد بن محمد بن ابی نصر می کوید نزد امام رضا ع بودیم و مجلس لبریز از جمعیت بود اهل مجلس از روز غدیر یاد کردند اما برخی ان را انکار کردند امام رضا ع فرمود پدرم از پدرش نقل کرد که فرمود ءان یوم الغدیر فی ءالسماء ءاشهر منه فی الارض ءان لله فی ءافردوس الاعلی قصر البنه من فضه ولبنه من ذهب فیه منه ءالف قبه من یاقوته حمراء و منه ءالف خیمه من یاقوت ءاخضر ترابه المسک والعنبر فیه ءاربعه ءانهار تهر من خمر و نهر من ،اءو نهر من لبن نهرمن عسل و حوالیه ءاشجار جمبع الفواکه علیه طیو راءابدانها من لولو و ءاجنحتها من یا قوت تصوت بالوان الاصوات ر وز غدیر در اسمان مشهورتر از زمین است خدا در بهشت برین کاخی دار که خشت هایش یکی ار سیم ویکی از زر است و دران صد هزا ر گنبد از یاقوت سرخ و صد خیمه از یافوت سبز است و خاک ان نیز مشگ و عنبر است در ان چهار نهر جاری است نهر شراب نهر اب نهر شیر و نهر عسل و پیرامونان درختانی با همه گونه میوه هست که بر ان هاپرندگانی با پیکر هاییاز مروارید و بال هایی از یاقوت با صدا های گوناگون نشسته اند اذا کان یوم الغدیر ورد الی ذالک القصر اهل السماوات یسبحون الله ویقدسونه و یهللونه فتطایر تلک الطیور فتقع فی ذالک الماء و تتمرغ علی ذالک المسک والعنبر فاذا اجتمعت الملایکه طارت فتنفض ذالک علیهم و انهم فی ذالک الیوم لیتهادون نثار فاطمه علیها السلام
چون روز غدیر می شود ساکنان اسمان با تسبیح تقدیس تهلیل خداوند به ان کاخ وارد می شوند پس همه پرندگان می پرند و داخل اب ها می شوند و خود را به مشک و عنبر بهشتی اغشته می کنند و هگامی که فرشتگان گرد می ایند پرواز می کنند و ان مشگ و عنبر را بر ان ها می افشانندودر ان روز فرشتگان شاد باش عروسی فاطمه ع را که سنبل ومیخک بهشتی بود به هم هدبه می دهند فاذا کان اخر ذالک الیوم نودوا انصرفوا انصرفو االی مراتبکم فقد ءامنتم من الخطاء والزلل ءالی قابل فی مثل هذا الیوم نکرمه لمحمد صلی الله علیه و اله و علی علیه السلام در پایان ان روز به انان ندا می شود که به جایگاه های خود باز گردید که به خاطر بزرگداشت محمد ص وعلی ع تا چنین روزی در سال دیگر از خطا ولغزش ایمن خواهید بود در جوار امیر مومنان ع در روز غدیر ثم قال ءابی نصر ءاینما کنت فاحضر یوم الغدیر عند ءامیرالمومنین علیه السلام فءان الله یغفر لکل مومن و مومنه و مسلم و مسلمه ذنوب ستین سنه و یعتق من النار ضعف ما ءاعتق فی شهر رمضان و لیلهالقدر و لیله الفطر و الدرهم فیه باءلف درهم لاخوانک العارفین فاءفضل علی ءاخونک فی هذا الیوم و سر فیه کل مومن و مومنه سپس امام رضا ع فرمودند ای ابن ابی نصر روز غدیر هر کجا بودی نزد مزار امیر مومنان ع حاضر شو که خداوند در این روز گناهان شصت ساله هر مرد وزن با ایمان و مسلمان را می امرزد و دو برابر کسانی که در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر از اتش رهانیده ازاد می سارد و انفاق یک درهم در ان روز به برداران حق اشنای خود برابر هزار درهم در روزهای دیگر است پس در این روز به بردارانت احسان کن و هر مرد وزن با ایمان را در ان خوش حال کن ثم قال یا ءاهل الکوفه لقد اعظیتم خیرا کثیراو انکم لممن امتحن الله قلبه للایمان مستقلون مقهورون مقهورون ممتحنون یصب علیکم البلا ء صبا ء ثم یکشفه کاشف الکرب العظیم سپس فرمود ای کوفیان خیری فراوان به شما عطا شده و شما از کسانی هیتید که خداونددل هایشان را به ایمان ازموده است شما راخوار و مقهور می سازد و ازمایش می شوید و بلاهابر شما سرازیر می شود سپس باز کننده گره های بزرگ ان را می گشاید فضیلت غدیر والله لو عرف الناس فضل هذا الیوم بحیقته لصافحتهم الملابکه فی کل یوم عشرمرات و لولا ءانی ءاکره التطویل لذکرت من فضل هذاالیوم و ما ءاعطی الله فیه من عرفه مالا یحصی بعدد به خدا سوگند اگر مردم فضیلت حقیقی این روز را می دانستند فرشتگان باان ها در هر روز ده بار مصافحه می کردن و اگر نبود که درازگویی را نا خوش دارم از فضیلت های این روز و عطایای خداوند بر شناسندگان قدر این روزچندان ذکر میکردم که به شماره نیابد ارزش روزهودر عید غدیر الحسین بن الحسن الحسینی قال حدثنا محمد بن موسی الهمدانی قال حدثنا علی بن حسان الواسطی قال حدثنا علی بن الحسین العبدی قال سمعت ءابا عبدا لله الصادق ع یقول صیام یوم غدیر خم یعدل صیام عمر الدنیا لو عاش ءانسان ثم صام ما عمرت الدنیا لکان له ثواب ذالک و صیامه یعدل عند الله عزوجل فی کل عام مءائه حجه و ماءیه عمره مبرورات متقبلات وهو عید الله الاکبر و ما بعث الله عزوجل نبیا قط الا و تعید فی هذاالیوم و عرف حرمته و اسمه فی السماء یوم العهد المعهود و فی الارض یوم المیثاق الما خوذ و الجمع المشهود علی بن حسین عبدی می گوید شنیدم که امام صادق ع می فرنود روزه در روز غدیر خم معادل روزه تمام عمر دنیاست اگر کسی به اندازه تمام عنر دنیا زتده بماند و تمام ان را روزه بگیرد ثواب ان به اندازه ثواب روزه در روز غدیر است وروزه روز غدیر نزد خداوند عزوجل معادل صد حج وصد عمره مقبول است وروزه غدیر عید بزرگ الهی است و خداوند عزوجل هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر ان که این روز را عید گرفت وحرمت ان را دانست و نامش در اسمان روز عهد معهود و نامش در زمین روز میثاق ماءخوذ و جمع مشهود است من صلی فیه رکعتین یغتسل عند زوال الشمس من قبل ءان تزول مقدارنصف ساعه یسءال الله عزوجل یقراء فی کل رکعه سوره الحمد مره و عشر مرات قل هوالله ءاحد و عشر مرات ایه الکرسی و عشر مرات انا انزلنا ء عدلت عند الله عزوجل مایه الف حجه و مایه ءالف عمره و ماسال الله عز وجل حاجه من حوایج الدنیا و حوایج الدنیا و حوایج الاخره ءالاخره الا قضیت کاینه ما کانت الحاجه و ان فاتتک الرکعتان و الدعا ء قضیتهما بعد ذالک کسی که در عید غدیر خم نیم ساعت به ظهر ماتده غسل کند دعا کند و دو رکعت نماز در هر رکعت یک مرتبه حمد ده مرتبه قل هو الله و ده مرتبه ایت الکرسی و ده مرتبه انا انزلناه بخواند این نماز در نزد خدای تعالی معادل صد هزار حج صد هزار عمره است وهر حاجت دنیایی و اخرتی از خدا در خواست کند هرچه باشد بر اورده مب شود واگر این دو رکعت نماز و دعا از تو فوت شد بعد از ان قضا کنافطاری دادن در روز غدیر و من فطر مومنا کان کمن ءاطعم فءانا و فءیانا فءیانا فلم یزل یعد ءالی ءان عقد بیده عشرا ثم قال ءاتدری کم الفءام قلت لا قال ماءیه الف کل فءام کان له ثواب من ءاطعم بعددها من النبین والصدیقین والشهداء فی حدم الله عژوجل و سقاهم فی ذی مسغبه والدرهم فیه بالف ءالف درهم -هرکس در روز غدیر مومنی را افطاری دهد همانند کسی است که اطعام کرده باشد فامی و فامی و فامی ووو را و همواره ان کلمه را با انگشتان می شمر دندتا این که به ده مرتبه رسید ان گاه فرمودند ایا می دانی چیست گفتم نه فرمود هر فام صد هزار نعر است وبرای کسی که مومنی را افطاری دهدثواب وپاداش کسی است به همین تعداد یک میلیون از پیامبران وصدیقین و شهدا را در حرم خدای عزوجل اطعام کند ود روز قحطی به انان اب دهد و هزینه کردن یک درهم برای بزرگداشت عید غدیر معادل یک میلیون درهم است قال لعلک تری ءان الله عزوجل خلق یوماءاعظم حرمه منهلا واالله لا والله لا والله فرمود شاید فکر می کنی خدا با عظمت تر از روز غدیر خم روزی را خلق کرده است نه به خدا سوگند نه به خدا سوگند نه به خدا سوگند نه به خدا سوگند نه بخدا سوگند ثم قال ولیکن من قولکم ءاذاالتقیتم ءان تقولو ا الحمد لله اءلذی ءاکرمنا بهذا الیوم و جعلنا من الموفین بعهده ءالیناو میثاقه الذی و اثقنا به من ولایه ولاه ءامره والقوام بقسطه ولم یجعلنا من الجاحدین والمکذبین بیو ، الدین ان گاه فرمود هرگاه یکدیگر را زیارت کردید بگویید سپاس خدا ی را که ما رابه این روز گرامی داشت وما را از وفا کنندگان با عهدی که به ما سپرده و از وفا کنندگان پبمانی که برای ولایت والیان امرش و قایءمان به عدلش از ما گرفته است قرار دادهاست ومارا از منکران و تکذیب کنندگان به روز قیامت قرار تداده است ثم قال وءلیکن من دعا ئک فی دبرهاتین ال رکعتین ءان تقول ربنا ءاننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ءان امنو ا بربکم فامنا ربنا فاغفر لنا ذتوبنا و کفرعنا سیءاتناو توفنا مع الابرار ربنا واتنا ما وعدتنا علی رسلک و لا تخزنا یوم القیامه اتک لا تخلف المیعاد پروردگارا ما صدای منادی تو را شنیدیم که با ایمان دعوت مب کردند که به پروردگارخود ایمان بیاوریدو ایمان اوردیم پروردگارا گناهان ما را ببخش و بدی های ما بپوشان و ما را بت نیکان و در مسیر ان ها بمیران پروردگا را انچه را به وسیله پبامبرات به ما وعده فرمودی به ما عطا کن و ما را در روز رستاخیز رسوا مگردان زیرا تو هیچ گاه از وعده خود تخلف نمی کنی ثم تقول بعد ذالک ان گاه بعد از ان می گویی اللهم ءانی اءشهدک و کفی بک شهبدا و ءاشهد ملایکتک حمله عرشک ک سکان سماواتک وءارضک بانک ءانت الله الذی لا ءاله الا ءانت المعبود الذی لیس من لدن عرشک الی قرار ءارضک معبود یعبد سواک الا باطل مضمحل غیروجهک الکریم اله ءانت المعبود فلا معبود سواک تعالیت عما یقول الظالمون علوا کبیرا این دعا یی است نسبتا طولانی و با مضامینی بلند در باره واقعه غدیر و ولایت امیرالمومنین ع ولعن و نفرین بر منکران ولایت و سپاسخدای تعالی بر نعمت بزرگ ولایت که درتهذیب الاحکام شیخ طوسی و وسابل الشیعه شیخ حر عاملی امده است در پایان دعا امده است ثم تسءال بعدها حاجتک للدنیا والاخره فانها الله مقضیه فی هذا البوم سپس حاجت های دنیا و اخرت خود را از خدای تعالی در خواست کن که به خدا قسم در این روز بر اورده است در اجتماع شیعیان محمد بن علی الطرا زی فی کتابه رویناه باسنادنا الی عبد الله بن جعفر الحمیری قال حدثنا هارون بن مسلم عن ءابی الحسن اللءیثی عن ءابی عبد الله جعفر بن محمد ع انه قال لمن حضره من موالیه و شیعته محمد بن علی طرازی در کتاب خود با اسنادش به عبدالله بن جعفر حمیری برای ماروایت کرده است که او گفت روایت کرد برای ما هارون بن مسلم از ابوالحسن لیثی از عبدالله جعفر محمد ع که که به حاضران در مجلس حود که از موالیان و شیعیانش بودند فرمود استحکام دین اءتعرفون یوما شید الله به الاسلام و ا ظهربه منار الدین و جعله عییدالنا ولموالینا وشیعتنا فقالو الله ورسوله وابن رسولهءاعلم ءایوم الفطر هو یا سیدنا قال لا قالو ءافیوم الاضحی قال لا وهذان یومان جلیلان شریفان و یوم ءامنا ء امنارا الدین ءاشرف منهما و هو الیوم الثامن عشر من ذیحجه ایا روزی را که خدا به وسیله ان بنای اسلام را محکم وو رفیع ومناره دین را اشکار کرد وان را برای ما ودوستداران و شیعیانمان عید قرار داد می شناسد گفتند خدا و پیامبر و پسر پیامبرش داناترندای سرور ما ایا ردز عید فطر است فرمود نه گفتند ایا روز عید قربان است فرمود نه این دو روز از جلالتو شرافتی ب خور دارند ولی روز اشکار شدن مناره دین شریف تر از ان هاست و ان روز هجدهم ذیحجه است بیان واقعه غدیر و ان رسول الله ص لما انصرف من حجه الوداع و صار بغدیر خم ءامر الله عزوجل جبیریلع ءان هبط علی النبی ص وقت قیام الظهر من ذالک الیوم ءامره ءان یقوم بولایه ءامیرالمومنین ع ءات ینصبه علما للناس بعده و ءان یستخلفه فی ءامته فهبط ءالیه و قال له حبیبی محمد ءان السلام قرءیک السلام و یقول لک قم فی هذاالیوم بولایه علی علیهالسلام لیکون علما لاامتک یعدک یرجعون ءالیه و یکون لهم کانت و شرح ان این است که چون رسول خدا ص از حجهالوداع باز گشت وبه غدیر خم رسید خدای عزوجل به جبرییل امر فرمود که در استانه اقامه نماز ظهر ان روز بر پیامبر ص فرود اید و اورا به اقامه ولایت امیرالمومنین ع فرمان دهد و ان حضرت را به امامت بعد از خودش منصوب کند و به عنوان جانشین خود در امتش بگمارد پس جبرییل به محضر پیامبر ص فرود امد وگفت ای حبیب من محمد خدای سلام به تو سلام می رساند و می فرماید در این روز ولایت علی ع را بر پای دار تا بعد از تو پیشوای امت تو باشدو با او مراجعه کنند و او بر انان همچون تو باشد فقال النبی ص حبیبی جبرییل ءانی هبط بامر الله فقال له یا ایهاالرسول بلغ ما ءانزلءالیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس پس پیامبر ص فرمود ای حبیب من جبراییل من از این که اصحابم دگرگون شوند و به او ستم کنند و کینه های پنهانشان را اشکار سازند می ترسم ار این رو جبرییل باز گشت طولی نکشید که جبرییل با فرمان خدا فرود امد و به پیامبر ص گفت ای پیامبرانچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش را نرسانده ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه می دارد فقام رسول الله ص ذعرا مرعوبا خاثفا من شده الرمضاء و قدماه تثسویان وءامر بءانینظف الموضع و یقم ما تحت الدوح من الثسوک و غیره ففعل ذالک ثم نادی بالصلاه و جامعه فاجتمع المسلمون و فیمن اجتمع ءابو بکر و عمر و عثمان و سایر المهاجرین الانصار ثم قام خطیبا ء و ذکر بعد ه الولایه فاءلزمها للناس جمیعا فءاعلمهم ءامرالله بذالک فقال قوم ما قالوا و تناجوا بما ءاسروا پس پیامبر ص با بیم و خوف از شدت گرمی هوا در حالی که کف پاهاش از شدت گرما هوا می سوخت بلند شد و فرمود ان محل را نظافت کنند و خارها وچیز هایدیگری که زیر درخت بزرگی که در انجا بود جارورب کنند پساز انجام این کارندای نماز جماعت داد از این رو مسلمانان جمع شدند در حالی که در میان انان ابو بکر و عمر و عثمان و همه مهاجران انصار بودند ان گاه به پا خاست و خطبه خواند و پس از ان مساله و لایت را یاد اور شد وان را برای همه مردم واجب ساخت انان را نسبت به فرمان خدا به ولایت اگاه ساخت پس گروهی گفتند انچه را گفتندو به انچه در دل داشتندبا یگدیگر در گوشی سخن گفتند