امام صادق ع فرمود در انچه خدای عزو جل بداود وحی فرمود این که ای دواود چنانکه نزدیکترین مردم بخدا متواضعانند و دورترین مردم از خدا متکبرانند
امام صادق ع فرمود در انچه خدای عزو جل بداود وحی فرمود این که ای دواود چنانکه نزدیکترین مردم بخدا متواضعانند و دورترین مردم از خدا متکبرانند
امام باقر علیه السلام باسمه بن کمیل ومحکم بن عتبه که ه دو زیدی مذهب و ملعون امام بودند فرمود مشرق وروید و بمعرب روید علم درستی جز آنچه از ما خانواده تراوش کند پیدا نکنبد
امام رضا علیه السلام فرمود تواضع اینستکه بمردم دهی آنچه را میخواهی بتو دهند با آنها چنان رفتار کنی که میخواهی بما تو رفتار کنند در حدیثدیگر گوید بحصرت حد تواصع که چون بنده آنرا متواضع است چیست فرمود تواصع را درجایی برخی از آنها اینستکه انسان قدر خود را بشناسد وبا دلی سالم خودرا جایگاه خویش نشاند ودوست نداشته که بسوی کسی رود مگر جنانچه بسویش آیند با مردم چنانند او رفتار کنند رفتار کند اگر بدی ببیند آنرا بانیکی بگو فرو خورنده خشم است واز مردم میکدره خدا هم نیکو کاران را دوست دارند
امام صادق ع فرمود در انچه خدای عزوجل بداود وحی فرمو د این بود که ای داود چتان که نزدیکترین مردم بخدا متواصمانند دورترین مردم از خداهم متکبرانند
امام صادق علیه السلام فرمود ادای تبارک و تعالی ملایم است و ملایمت را دوست دارد از ملایمت او نسبت به بندگانش بیرون ساختن کیانا و مخالفت هوس ها ودلهایشانست ونیز از ملایمت او نسبت به بندگان اینستکه امری را که میخواهد مردم را از ان بر کنار کند برای ملایمت با آنها ایشان را با آن امر وامیگدارد که طبق عادت رفتار کنند و از ابتدا بر آنها سخت نمیگیرد تا سنگینی امر ایمان یکباره بر آنها نفتد که ناتوان گردند وچون آزاده بر کناری آنها کند آن امر را با مر دیگری نسخ فرماید تا امر اول منسوخ گردد چنانچه در صدر اسلام مردم راب قبله بیت المقدس واگذاشت و چون با حکام اسلام انس و الفت پیدا کردند آنها را متوجه ک ع ب ه فرمود بیت المقدس منسوخ گردید
امام صادق علیه اسلام فرمود رسول خدا ضال که علیه و آله را جز گرسنگی و خوف و چیزی از دنیا مسرور نمی ساخت و خوشش ن میاورد و فرمود روزی پیغمبر صلی الصلاه علیه واله اندوهگین بیرون رفت و فرشته ایکه کلید های خزانه های زمین دستش بود نزد او ادمد گفت ای محمد ص اینها کلید های خزانه های زمین است پروردگارت بتو میگوید باز کن ه هرچه خواهی از زمین بر گیر بدون آنکه چیزی از مقامت نزد من کاسته شود رسولخدا صلی اللاه علیه اله فرمود دنیا خانه کسی است که خانه ندارد آنکه عقل ندارد برای دنیا جمع میکند فرشته گفت سوگند بان که ترا بحق مبعوث ساخته من این سخن از فرشته یی در آسمان چهارم زمانیکه کلیدها را بمن دادند
امیر المومنین علیه السلام فرمود علامت مشتاق بثواب ا خ ر ت بی رغبتی زاهد نسبت بدنیا از آنچه خدای عزوجل برایش از از دنیا قسمت کرده کاهش ندهد اگرچه زهد کند و حرص شخص حریص بر شکوفه دنیای نقد برایش افزونی نیاورد اگرچه حرص زند پس مغبون کسی است که از بهره آخرت خود محروم ماند
امام باقر علیه السلام فرمود نه بخدا سوگند خداوند از مردم جز دو خصلت نخواسته است یکی اعتراف بتعمتهای او تا نعمت را بر ایشان بیفزاید و دیگر اعتراف بگناهان تا آنها را برای ایشان بیامرزد
عبد الرحمن بن حماد در حدیثی مرفوع از برخی از اصحابش نقل کند که امیرالمومنین ع در کوفه بر منبر بر آمد خدا را سپاس گفت و ستایش کرد سپس فرمود ای مردم همانا گناهان سه گروهند اینرا فرمود و خاموش نشست واز سخن گفتن خود داری کرد حبه عرنی که یکی از اصحاب آنحضرت بود بوی عرصکرد ای امیر مومنان فرمودی گناهان سه گونه اند ودم فرو بستی فرمود من آنها را یاد نکردم جز اینکه میخواستم شرح دهم ولی تنگی نفسی بر من عارض شد که میان من وسخنم حائل شد آری گناهان سه گونه اند گناهی که آمرزیده است و گناهی که آمرزیده نشود و گناهی که بر صاحبش هم امیدوار وهم بیمناک عرض کردم ای امیرالمومنین آنهارا برای ما بیان فرما فرمود آری اما گناه آمرزیده گناه ان بنده ای است که خداوند اورا در دنیا بر گناهش عقوبت کند پس خدا بردبارتر و کریمتر از آن است که بندهخودرادوبار عقوبت کند واماگناهی که امرزیده نشود ستمکاریهایی است که بندگان برخی ببرخی کنند زیرا چون خداوند تبارک و تعالی بوسیله پیغمبران و احکام بر خلقش عیان شد برخودش سوگند یاد کر ده و فرمود ه است باعزت وجلالم سوگند که ستم هیچ ستمکاری بدون کیفر از من نگذرد گر چه زدن مشتی بمشتی باشد یا مالیدن دستی بد ستی باشد از روی لذت و هوسرانی وگر چه شاخ زدن شاخداری به بی شاخی باشد پس برای بندگان از یکدیگر فصاص گیرد تا ستمی از کسی بر کسی بدون کیفر نماند سپس آنهارا خداوند برای حساب بر انگیزد و اما گناه سوم گناهی است که خداوند ب خلقش پنهان داشته و توبه از ان ابر گنهکار روزی کرده و ب وصعی در آمده که از گناهش بیمناک وبپروردگارش امیدوار است پس ما برای او یعنی این شخص گنهکار همان حال را داریم که خودش ان حال را برای خود دارد امید رحمت ب رای او داریم واز عذاب نیز بر او بیمناکیم