دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

امیرالمؤمنین ع بانجمنی از مردم قریش  گذشت که جامه های سفید پو شیده بودند و رنگه صافی داشتند و بسیار می خندیدند و بهر که از آنجا می گذشت با انگشت اشاره می کردند سپس با نمجمن اوس و خزرج گذشت و آنهارا دید با پیکر  فرسوده و گردن  باریک و رنگه زرد که با فروتنی سخن  گفتند   علی ع از این دو انجمن در شگفت شد و خدمت رسول‌خدا ص آمد و گفت پدر ومادرم بقربانت  من بانجمن ال فلان گذشتم و حال آنها را بیان کرد و بمجلس اوس و خزرج گذشتم رسول‌خدا ص اندکی سر بزیر انداخت و سپس سر بلند کرد و فرمود بیست خصلت در مومن است گه اگر نداشته باشد  ایمانش کامل نیست از اخلاق مومنانست که ۱ در نماز جماعت حاضرند در پرداخت زکاه شتابان  ۳ مستمندان را اطعام کنند  ۴ بر سر یتیم دست نوازش کشند ۵ لباس‌های خود پاکیزه دارند ۶ بند زیر جامه را بکمر بندند تا ستر عورت شود و بزمین نکشد ۷   اگر خبر دهند دوروغ نگویند  ۸‌اگر وعده خلف ننمایند  ۹ چون امانت گیرند خیانت نکنند ۱۰ چون سخن گویند ۱۱ در شب عابدند  ۱۲ در روز شیر دلیرند ۱۳ روزها روزه دارند ۱۴ شبها برای عبادت بپا خیزند  ۱۵  همسایه را نیازارند  ۱۶  همسایه از آنها آزار نبیند اگر چه بوسیله بچه و خادم‌  آنها باشد ۱۷ بر زمین با آرامش گام بردارد  ۱۸  بخانه های بیوه زنان بمنظور کمک و مساعدت‌رهسپارند ۱۹  تشییع جنازه کنند ۲۰  خدا ما و شما را از جمله متقین قرار دهد  کنایه از اینکه صفت بیستم آنها تقوی است  حدیث ۶  از صفحه ۲۷۱ محمد بن ریان گوید بامام عسگری حضرت هادی ع نوشتم قربانت برای ما روایت کرده اند که پیغمبر ص از دنیا جز  خمس  حقی ندارد جواب آمد که جهان و آنچه  روی آنست از پیغمبر  ص است   امام باقر ع فرماید پیغمبر ص  فرمود خدا آدم را آفرید و دنیا را باو پس آنچه از آن آدم  ع بوده متعلق برسولخدا ص است و آنچه متعلق بر سولخدا ص بوده  از آن امامان  از ال محمد علیهم‌السلام است   نگوهش دنیا و زهد در دنیا  ۱ امام صادق ع فرمود گسیکه‌بدنیا زاهد و بی رغبت باشد خدا حکمت را در قلبش برجا دارد و زبانش بان گویا سازد و اورا به عیب‌ها ی دنیا ودرد و دوایش بیناگرداند و اورا از دنیا سالم بیرون کند و ببهشت دارالسلام در اورد  ۲ امام صادق ع فرمود همه  خیر در خانه یی نهاده‌شده و کلیدش را زهد و بی رغبتی بدنیا قرار داده اند  سپس فرمود رسول‌خدا ص فرمود مرد شیرینی ایمانرا در قلبشیزش نمیابد تا  آنکه باکش  نباشد  که  چه کسی دنیا را خورد آنگاه امام صادق ع فرمود  آنگاه امام صادق ع فرمود شناختن شیرینی ایمان بر دلها شما حرامست تا بدنیا  بی رغبت شود  خصال مومن ص۷۸ امام صادق ع فرمود مومن سزاوار که دارای هشت خصلت باشد هنگام شدائد با وقار باشد ۲  هنگام بلا شکیبا باشد ۳  در فراوانی نعمت سپاسگزار باشد ۴ بانچه‌خدا روزیش کرده قانع و خورسند باشد ۵ بدشمنانش ستم نکند ۶ بارش را بر دوستانش نیفکند  بخاطر دوستانش متحمل گناه نشود ۷ بدنش از او در رنج و مشقت باشد از بسیاری عبادت و قضا حوایج مردم ۸ مردم از ناحیه او در آسایش باشد همانا علم دوست مومن است و بردبار وزیرش و عقل امیر سپاهش یعنی اعضا و جوارحش بفرمان عقل رفتار کند و مدارا برادرش و احسان پدرش باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۴۴
سید حسین صادق زاده

 ۱ امام صادق ع فرمود مردیکه نامش حمام و خداپرست و عابد و ریاضتکش بود در برابر امیرالمؤمنین ع که سخنرانی می‌فرمود بر خاست و گفت یا امیرالمؤمنین  ع اوصاف مومن را برای ما آنطور بیان گن که گویا در برابر چشم ماست و باو می‌نگرم     فرمود ای هشام مومن همان انسان زیرک‌و با هوش است که شادیش بر چهره و اندوهش در دلش باشد فراخ دلتر از همه چیز و متواضعتر از همه کس است از هر نابودی گریزان و بسوی هر خوبی شتابانست کینه  و حسد ندارد  و بمردم نمیپرد و دشنام نمی دهد عیب جو نیست و غیبت نمی‌کند گردن فرازی را نمی‌خواهد  و شهرت را نا پسند شمارد اندوهش دراز و همتش بلند و خاموشی بسیار است با وقار است و متذکر صابر است و شاکر از فکر خود غمناکست و از فقیر خویش شادان خوش خلق و نرم خو است با وفا  و کم آزار است  دورغین و پرده در نیست  اگر بخندد دهن ندرد و ا،ر خشم کند سبکسری نورزد خنده اش بر لبها است و پرستش برای دانستن دویاره و پرسیدنش برای فهمیدن و دانشش بسیار و برد برایش بزرگه و مهربانیش زیاد است  بخل  نورزد و شتاب  نکند دلتنگی نکند و مستی ننماید در قضاوت خلاف  حق نگوید  و در  علمش بیراهه نرود از سنگ خارا محکمتر است و در کسب کار از  عسل شیرینتر نه حریص است و نه بیتاب نه خشن و نه پر مدعا و نه متکلف و نه پر کنجکاو در امر دنیا نزاع کردنش نیکو و مراجعه کردنش شرافتمندانه است عادلست اگر  حلم‌ورزد ملایمست ا،ر چیزی چیزی خواهد بی باک و پرده در و زور ،گو  نیست دوستیش صمیمانه و پیمانش محکم و در  قرداد با وفاست مهربان و چسبان و بردبار و گمنام و کم زواید است و از خدای عزوجل راضی و مخالف هوای نفس خویش است بزیر  دستش درشتی نکند و در آنچه باو مربوط نیست وارد نشود یاور  دین و حامی مؤمنین و پناه مسلمین است ستایش مردم از او گوشش را ندرد و فریفته اش نسازد و طمع دلش را نخراشیده بازی‌های کودکانه حکمتش را نگرداند و مرد نادان بدانشش پی نبرد  می‌گوید و بکار می بندد دانشمند است  و دور اندیش ناسزا نگوید و سبکی نکند صله رحم‌ کند و بر آنها گرانبار نشود  بخشش کند بدون اسراف نیرنگباز و حیله گر نیست پیگیر عیب کسی نباشد و بر هیچ کس ستم نکند با  مردم ملایمت دارد و  برای قضاء حوایج آنها در روی زمین کو شش می‌کند یاور ناتوانست و دادرس بیچاره پرده یی را ندرد و رازی را آشکار نسازد گرفتاریها زیاد و شکایتش آندکست اگر خوبی بیند  بیاد آورد و اگر بدی بیند نهان کند عیب را بپوشد و عیب نگهدار باشد آبروی مردم را در نبودنشان نگهدارد از خطا در گذرد و از لغزش چشم پوشی کند بنصیحتی آگاه نشود که آنرا رها کند وهیچ کجرویها اصلاح نکرده نگذارد امین است و با وفا و پرهیز کار و پاکدامن و بی عیب و پسندیده  نسبت بمردم عذر پذیر است و از آنها به نیکی یاد می‌کند و حسن ظن دارد و در نهان خودرا و خود را بعیب متهم می‌کند  از روی فهم ودانش برای خدا دوست شود و یا دور اندیشی و تصمیم برای خدا از مردم کناره گیرد شادمانی تا  بخردش نسازد و خوشحالی بسیار عقلش  را نبرد یاد آور دانا باشد و معلم نادان کسی از او انتظار شر ندارد   واز برایش نترسد زیرا شر و یلا بکسی نرساند کار و کوشش هر کسی را از خود خلق تر داند و نفس هرکسی را از نفس خود صالحتر شناسد عیب خودرا  می داند و گرفتار غم خویش است جز  بپروردگارش بچیزی اعتماد نکند غریب ویکتا و بی‌علاقه و اندوهگین است برای خدا  دوستی کند در راه خدا جهاد  تا از  نماید تا از خشنودی او پیروی کرده باشدخودش بخاطر خویش انتقام را  نگیرد بلکه انتقام  را بخدا واگذارد و در مورد خشم پروردگارش دوستی نکند با فقر بنشیند و با راستان راست باشد و اهل حق را یاری کند یاور خویشاوندانش و پدر یتیم و شوهر بیوهزنان و مهربان بمستمندان در گرفتاریهااروزی او  کشند و در سختی‌ها باو  امیدوارند با نشاطست  و خوش رو نه  عیب جو و ترش رو محکم است و در فرو خوردنده  خشم  خندان لب است و دقیق نظر و بسیار 

پر هیز نادانی نکند و در برابر نادانی دیگران برد باری ورزد بخل نکند و در  برابر بخل  دیگر صبر کند تعقل کند تا شرم ورزد و قناعت کند تا بی نیاز گردد  شرمش بر شهوتش برتری دارد و دوستیش بر حسدش و گذشتن بر کینه اش جز سخن درست نگوید و جز  لباس اقتصاد نپو شد با تواضع راه رود و در اطاعت پروردگارش خاضع باشد در همه احوال از خدا راضی است نیتش  خالص است  اعمالش بی غش و نیرنگ بازی  نگاهش عبرتست و سکوتش فکرت و سخنش حکمت خیر خواه وبخشنده و برادر است در نهان و آشکار نصیحت کند از برادرش دوری نکند و غیبت ننماید وبااو مکر مکر نورزد بر آنچه از دستش رفته افسوس نخورد و بر مصیبتی که باو رسیده اندوهگین  نشود توقع بیجا بیجا نداشته باشد و هنگام‌سختی سست نشود در زمان خوشی مست نگردد بردباری را با دانش آمیزد و عقل را با صبر تنبلی را از او دور بینی ونشاطش پیوسته آرزویش و لغزش کم است منتظر مرگست و دلش خاشع بیاد خداست و نفسش قانع و جهلش زدوده و کارش آسان برای گناهش غمگین است و شهوتش مرده و خشمش فرو خورده  و خلقش نا آلوده همسایه اش از او آسوده است و بر سر حود پسندی نیست بانچه  برایش مقدر شده قانع است بردباریش متین و کارش محکم و تذکرش بسیار  است با مردم در آمیزد که دانا شود و سکوت  کند که سالم  ماند بپرسد که بفهمد و تجارت   کند   که سود برد گوش دادنش بستن خوب برای بالیدن بدیگران نیست پست حساس را نپذیرد که آنرا وسیله گناه و زشت کاری سازد و سخن  گفتنش برای زور گویی بدیگران نیست خودش از خویش در زحمت است و مردم از او در راحت خودش را برای آخرتش بزحمت افکنده و مردم را از شر و آزار خود راحت ساخته اگر  بر او ستمی شود  صبر کند تا خدا برایش انتقام گیرد دوریش از هر که دوری می‌کند بغض و کناره گیری از آلودگی است و نزدیکیش بهر که نزدیک می‌شود ملایمت و مهربانی است دوریش برای خودپسندی و بزرگه فروشی نیست و نزدیکیش برای فریب و نیرنگ نباشد بلکه از پیشینیان اهل  خیر پیروی کند و خود پیشوای نیکان پس از خود باشد  راوی گوید همام فریادی کشید و بی هوش بیفتاد  امیرالمؤمنین ع فرمود همانا بخدا من از بی تابی او ترسان بودم سپس فرمود اندرزهای رسا با اهل اندرز چنین میکند شخصی عرض کرد پس شما را چه شد که فریاد نکشی و بیهوش نشوی فرمود هر هرکسی را اجلی  است که از ان  نگذرد و سببیاست که از آن تجاوز نکند آرام باش و دیگر مگو که شیطانی این سخن را بزبانت  دمید  شرح این روایت با اختلاف بسیاری در نهج البلاغه ذکر شده ودر آخر روایت جمله ایست که مردن همام را نیز متضمن است ولی در آنجا سوال همام از اوصاف متقین است پس ممکن است سوال از صفات مؤمنین و متقین بوده ودر برخی روایات تنها صفات مؤمنین ودر برخی خصوص متقین ذکر شده است اما آنچه شخص معترض در آخر روایت گفت ممکن است مقصودش این باشد که این موعظه و اندرزهای بلیغ چرا در خود شما اثر نکرد وبیهوش نشدی یا آنکه چرا این مو عظه را بهمام فرمودی با آنکه نسبت باو ترسان بودی و اما جواب از اشکال اول اینست که با وجود آنکه آنچه را حضرت جواب فرمود درست و مطابق با واقع و قانع کننده معترض بود ولی در عین حال سبب بعیدی بود که برای بیهوش یا مرگ همام بیان فرمود و سبب قریبش اینستکه نفوس بشر را استعداد ات و حوصله های مختلف است و اولیاء خدا مخصوصاء امیرالمؤمنین ع در حد اعلای آن قرار گرفته اند 

پیداست که نیروی قدسی علی علیه‌السلام در برابر واردات الهیه تحمل بسیار دارد و با ریاضت و تمرین بدرجه وقار و طما‌ء نینه رسیده است علاوه بر آنکه امام ع این صفات را که برای مؤمنین بیان فرمود بحد اعلا از برکت فیض خدایتعالی در خود می بیند از این رو از فقدان آنها متاثر و مالم نمی‌شود برخلاف همام که اولا ضعف نفس و کمی   حوصله  دارد و ثانیا فقدان این صفات  در او  موجب اندوه و افسوس کشنده  می شود واما جواب از اعتراض دوم اینستکه امام ع بی تابی اورا بحد بیهوشی و مرگ یقین نداشت و یا آنکه برای هر کسی اجل و مرگ مقدریست و امام ع مرگ اورا باین سبب می‌دانست و طبق قضاء و قدر الهی رفتار کرد  پس نظیر کشتن جوان در داستان خضر و موسی ع است که قرآن  کریم بیان می‌کند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۰۱ ، ۱۹:۵۶
سید حسین صادق زاده

رسول‌خدا ص فرمود خدای تبارک و تعالی فرماید اگر در روی زمین جز یک  مومن نباشد باو از همه مخلوقم بی نیازی جویم و از ایمانش همدمی برای او سازم که بهیچ کس محتاج نباشد ۳ امام باقر ع فرمود کسی را که خدا باین امر تشیع آشنا کرد چه باک دارد از اینکه بر سر کوهی باشد و از گیاه زمین بخورد تا بمیرد   ۴ کلیب بن معاویه گوید شنیدم امام صادق  ع می‌فرمود برای مومن سزاوار نیست که از ترس وحشت با برادر و غیر برادرش ماءنوس شود مومن از نظر دینش عزیز است یعنی عزت و شرافت دینش از هر همدمی برای او بهتر و بالاتر است  فضیلت بن یسار گوید خدمت امام صادق ع رسیدم در مرضی که اورا لاغر و نحیف کرده بود جز سرش باقی نمانده بود فرمود  ای فضیلت من بسیار می‌گویم کسی را که خدا باین امر تشیع آشنا کرد اگر بر سر گوهی باشد تا مرگش برسد زیانی نیست 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۰۱ ، ۱۹:۵۶
سید حسین صادق زاده

امام باقر ع فرمود خدا را بهشتی است که جز سه کس در آن وارد نشوند یکی از آنها کسی است که در باره خود بحق داوری کند  ۲۰ امام صادق ع فرمود عدالت شیرینتر از ابی است که بجگر سوخته رسد چه گشایشی است در عدالت زمانیکه در امری عدالت شود اگر چه کم باشد  باب بی نیازی از مردم   امام صادق ع فرمود شرافت مومن بشب زنده داری و عزتش به بی نیازیش از مردیست   ۲ و فرمود چون یکی از شما خواهد هرچه از پروردگارش  سوال کند باو  عطا کند باید از مردم مایوس  شود و امیدی جز بخدا  نداشته باشد چون خدای عزوجل این را از دلش داند  وهرچه از خدا خواهد باو عطا کند  ۳ علی بن الحسین ص فرمود  تمام  خیر  ونیکی را دیدم که در بریدن طمع از دست مردم است و هر که هیچ امیدی بمردم  نداشته باشد و امرش را در هر کاری بخدا ی عزوجل  واگذارد  خدای عزوجل در هر چیزی اورا اجابت کند  رضا بموهبت ایمان و سپس صبر بر همه‌ چیز  ۱ عبدالواحد مختار گوید امام باقر ع فرمود ای عبدالواحد مردی که دارای این عقیده مذهب تشیع باشد هرچه مردم در باره او گویند زیانی باو نرسد اگرچه بگویند دیوانه است و اگر بر سر کوهی هم باشد خدا را عبادت کند تا مرگش برسد 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۱ ، ۱۶:۴۱
سید حسین صادق زاده

امام صادق ع فرمود خدای  عزوجل بادم ع وحی فرمود من  تمام سخن را در چهار کلمه برایت جمع  میکنم عرضکردم پروردگارا آنها چیست فرمود یکی از آن منست و یکی از آن تو و یکی میان من تو و یکی میان تو و مردم عرضکرد آنهارا بیان فرما تا بفهمم  فرمود اما آنچه از آن منست اینستکه مرا عبادت کنی و چیزی را شریکم نسازی  وو اما از آن آنچه از آن توست اینستکه پاداش عمل ترا بدهم زمانیکه از همه وقت بدان نیازمندتری  واما آنچه میان من تو است دعا کردن تو و اجابت من است و اما آنچه میان تو و مردم است  اینستکه برای مردم بپسندی  آنچه برای خود  میپسندی  و برای آنها نخواهی آنچه برای خود نخواهی  ۱۴ امام صادق ع از خدا پروا کنید و عدالت ورزید زیرا خود شما از مردمیکه عدالت نمی‌ ورزند عیب  میگیرید  ۱۵ و فرمود عدالت شیرینتر از عسل و نرم‌تر از کره و خوشبو تر از مشگ ۱۶  رسول‌خدا ص فرمود سه خصلت است که هرکه هر سه یا یکی از آنها را داشته باشد در سایه عرش خدا باشد روزیکه جز سایه یی او سایه یی نباشد ۱ مردیکه بمردم دهد آنچه خودش از آنها می‌طلبد ۲ مردیکه گامی پیش و گامی پس نگذارد تا آنکه بداند خدا بان راضی است  ۳ مردی که از برادر مسلمانش عیبی نگیرد جز آنکه آن عیب را از خود بزداید زیرا عیبی از خود نزداید جز آنکه عیب دیگری برایش هویدا گردد و انسانرا همین بس که بخود بپردازد  نه بدیگران  ۱۷ رسول‌خدا ص کسیکه در مالش با فقیر مواسات کند و بمردم از خود انصاف دهد او مومن حقیقی است  ۱۸ امام صادق ع می‌فرمود دوتن هر گز در امری ستیزه نکنند که یکی بدیگری انصاف دهد و او نپذیرد جز آنکه اورا مغلوب سازد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۱ ، ۱۲:۰۶
سید حسین صادق زاده

امام صادق ع می‌فرمود  سرور اعمال سه چیز است انصاف دادن بمردم از خود تا آنجا که هر چه خشنودی کند مثلش را برای مردم بخواهی و مواسات نمودن با برادرت در مال و یاد خدا در هر حال و آن گفتن  سبحان الله والحمد لله ولا آله الا الله والله اکبر    فقط نیست بلکه هرگاه امر خدا عزوجل بتو رو آورد عمل کنی و چون نهی و باز داریش بتو رسد ترک کنی ۴ امیرالمؤمنین ع در ظمن کلامی فرمود بهوش باشید هر که از خود بمردم انصاف دهد خدا جز عزتش نیفزاید   ۵ امام صادق ع فرمود سه کس روز قیامت از همه مخلوق بخدای عزوجل نزدیکترند تا از حساب مردم فارغ شود    مردیکه قدرتش اورا وادار نکند که در خشم بر زیر دستش ستم کند و مردیکه میان دو کس میانجی شود و باندازه جوی از یکی علیه دیگری طرفداری نکند  و مردیکه حق را بگوید چه بسود یا زیانش باشد ۶ امام صادق ع در حدیثی فرمود سخت‌ترین واجبات خدا را بر خلقش  بشما خبر ندهم سپس سه چیز را بیان فرمود که نخستین انصاف دادن مردم از خود بود   ۷ رسول‌خدا ص فرمود سرور اعمال انصاف دادن مردم از خود و مواسات با برادر دینی و یاد خدای عزوجل در هر حال است ۸ حسن بزاز گوید امام صادق ع بمن  فرمود نمی‌خواهی سه چیزی را که از سخت‌ترین واجبات خداست بر خلقش بتو خبر دهم گفتم چرا فرمود انصاف دادن مردم از خود و مساوات با برادرت و یاد کردن خدا در هر جا بدان که من  نمی‌گویم یاد خدا سبحان الله  الحمد لله ولا آله الله والله اکبر است اگرچه این هم از آنست بلکه یاد خدا در موقع بر خورد با حلال و حرام او است 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۰۱ ، ۱۵:۱۶
سید حسین صادق زاده

امام صادق ع مش%ی‌فرمود مومن بر دو گونه است ۱ مومنیکه بشروطی که خدا با او نموده وفا کرده است و او همراه پیغمبران و صدیقان و شهیدان و شایسته  کارانست و اینها چه رفقا ‌ء خوبی باشند و این مومنی است که شفاعت کند نه آنکه شفاعت شود و او از کسانیست که هراسناک دنیا و آخرت باو نرسد ۲ مومنیکه گاهی اورا لرزاننده گناهی مرتکب شده او مانند ساقه نازک گیاه است  که باد بهر جایش کج کند کج شود و او از کسانیکه هراسهای دنیا   آخرت باو رسد  و برایش شفاعت شود و عاقبتش بخیر است ۳  امام باقر ع فرمود مردی در بصره برابر امیرالمؤمنین ع بر خاست و گفت یا امیرالمؤمنین حال برادران دینی را بما خبر ده حضرت فرمود  برادران دو دسته اند برادران مورد اعتماد و برادران خنده رو  اما برادران مورد اعتماد دست وبال واهل  و مالند که انسان را یاری کنند و زیان و آزار را از او بگردانند پس هرگاه     برادرت اعتماد  و پیدا کردی مال و بدنت را باو ببخش و با دوستان با صفایش صاف باش و با دشمنانش   دشمنی  کن و راز و عیبش  را بپوشان و نیکی را آشکار کن وبدان ای پرسنده  که اینها    از کبریت احمر کمترند  و اما برادران خنده رو تو از جانب از جانب آنها بلذت میرسی و آن لذت معاشرت و مصاحبت با آنهاست پس این را از آنها مبر و بیش از این هم از  دل آنها مخواه توقع  صفا و یک دلی از آنها نداشته    باش  و از خوشروئی و شیرین  زبانی  آنها را بر خوردار  کن تا آنجا که تراانها بر خودار کنند   باب  انصاف  عدالت  علی‌بن الحسین ع فرمود رسول خدا ص در آخر سخنرانی خود می‌فرمود  خوشا حال کسی که خلقش طاهر و باطنش شایسته و آشکارش نیکو باشد    و زیادی مالش را بدهد و زیادی گفتارش را نگه دارد واز خود انصاف دهد ۲ امام صادق ع  کیست که برایم چهار چیز را در برابر چهارخانه در بهشت  عهده دار شود انفاق کن و از فقر  مترس و سلام را در جهان منتشر کن و بحث جدل را رها کن اگر چه حق با تو باشد و خودم بمردم انصاف ده تا محتاج داور دیگری نباشی 

   !  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۰۱ ، ۱۰:۵۶
سید حسین صادق زاده

 امام صادق ع در باره قول خدای عزوجل و اگر از گناهان کبیره یی که نهی شده اید دوری کنید بدی‌ها شما را بپوشانیم و شما را بمنزل ارجمندی وارد کنیم ۳۱ سوره ۴ گناهان کبیره انهاهیستکه خدای عزوجل دوزخ را برای آنها واجب ساخته شرح در تعریف و شماره گناهان کبیره میان علما اختلافی است  که در آخر این باب انشالله ذکر میکنم بیضایی در تفسیر این آیه گفته‌است اگر  از گناهان کبیره دوری کنید گناهان صغیره شما زرا می آمرزیم  و محو میکنیم و شما را ببهشت وعده گاه ثواب وارد میکنیم یا شما را محترمانه وارد میکنیم  حدیث ۳۱ از صفحه ۳۷۸ حضرت آبوالحسن ع فرمود خدای عزوجل یک چارچی دارد که در هر روز و شب جار زند ایست ایست بندگان خدا از رفتن بسوی نا فرمان‌های خدا که اگر چارپایان چرنده و‌ کودکان شیر خوار  و پیران برکوع رفته نبودند عذابی بر شما فرو می‌ریخت که نرم و کوبیده شوید  ۳۰ امام صادق ع فرمود خدای عزوجل فرماید هرگاه کسیکه مر ا شناخته نا فرمانیم کند کسیرا که مرا نشناخته بر او مسلط کنم 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۰۱ ، ۱۸:۱۶
سید حسین صادق زاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۰۳:۱۹
سید حسین صادق زاده

امام صادق ع فرمود پدرم همواره می‌فرمود  چیزی بیشتر از گناه قلب را فاسد نکند قلب مرتکب گناهی می‌شود  و بر آن اصرار می‌ورزد تا بالایش بپایین میگراید سر نگون و وارونه می شود و سخن حق و موعظه در آن نمیگنجد و تاثیر نمی‌کند  ۲ امام صادق ع در باره قول خدای عزوجل  و چه صبری بر آتش دوزخ دارند ۲۷۵ سوره ۲ فرمود یعنی چه صبری دارند بر کارهایی گه می‌کنند که آنها را بسوی آتش می‌کشاند  شرح حاصل آیه شریفه توبیخ و سرزنش گنهکار آنست  با ظهار تعجب و شگفتی از صبر و شکیبایی آنها بر آتش  دوزخ و چون عقوبت و مجازات گنهکاران از نظر خدای تبارک و تعالی مسلم و قطعی است  وقتی بنده مرتکب می شود و سپس همان گناه را تکرار می کند یا گناه بزرگتری انجام می دهد مثل اینکه خدای تعالی از صبر او اظهار تعجب می کند و می‌فرماید با وجود آنکه بار اول در آتش افتاد چرا دیگر بار برای خود آتش  بیشتری خرید چه صبری در برابر  آتش دارد ۳ امام صادق ع فرمود هیچ رگی نزند و پایی بسنگ نخورد و درد سر و مرضی پیش نیاید مگر بجهت گناهی که انسان مرتکب شده است و همین است که خدای عزوجل در کتابش فرماید و هر مصیبتی بشما رسد برای کاریست که بدست خود کرده اید و خدا هم از بسیاری هم گذشت می‌کند ۳۰ سوره ۴۲ سپس امام فرمود آنچه خدا از آن می‌گذرد  از آنچه موءاخذه می‌کند بیشتر است شرح  برخی از مفسرین گفته اند آیه شریفه بمصیبتایی اختصاص دارد که بنحو عقوبت و مجازات در دنیا از طرف خدایتعالی بانوان می‌رسد پس مصیبات و بلاهاییرا که برای کودکان و دیوانگان و مردم بیگناه پیش  می آید شامل نیست و مخاطب آیه کریمه اینان  نیستند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۵۵
سید حسین صادق زاده