اصول کافی ج ۳ ص ۳۶۳ حدث ۱۶

امام صادق ع فرمود اگر اصرار این مردم شیعه بدرگاه خدا برای طلب روزی نبود خدا آنها را حالی که داشتند به تنگدستی  بیشتری منتقل می‌فرمود    ۱۷ محمدبن حسین بن کثیر خزاز گوید امام صادق ع بمن فرمود ببازار نمی‌روی میوه هائیکه بفروش می‌رسد و چیز های دیگری را دلت می‌خواهد نمی بینی گفتم چرا فرمود  بدان که در برابر هر چه می بینی و نمی توانی بخری برایت حسنه یی است  ۱۹ امام صادق ع چون روز قیامت   شود گروهی از مردم بر خیزند و تا در بهشت آیند و در زنند بانها گویند شما کیستید  گویند ما  فقرا هستیم گویند آیا پیش از حساب میخواهید بهشت در ایید گویند بما چیزی ندادید که حسابش را بکشید خدای عزوجل فرماید راست گویند بهشت در ایید    ۲۰ موسی بن جعفر ع می‌فرمود خدای عزوجل فرماید  من توانگر را برای شرافتش نزد   خود توانگر  ساختیم و فقیر  را برای  خواری در نظرم فقیر نکردم بلکه با این تفاوت  توانگران  را بوسیله  فقرا آزمودم  و اگر فقرا  نبودند  توانگران  سزاوار  بهشت نمی‌گفتند  ۲۱ امام صادق ع فرمود توانگران شیعیان ما امین ما هستند بر‌  محتاجان آنها رعایت حق ما را نسبت بانها بکنید تا خدا شما را رعایت کند شرح  این حدیث شریف سفارش فقرا  را بتوانگران می‌نماید زیرا  گرفتن اموال از توانگران و رسانیدن  بمستمندان از شءون و مناسب امامست و چون در زمان تقیه و غیبت این عمل  ممکن نیست امام ع توانگران را امین خود نامیده و سفارش فرموده که مبادا حق فقرا را ضایع کنند و با نها نرسانند  باب روحی که مومن بدان کمک شود ۱ ابو خدیجه گوید خدمت ابوالحسن ع رسیدم بمن فرمود خدای تبارک و تعالی مومن را بوسیله روحی از جانب خود تایید کند و هر زمان که مومن نیکی کند و تقوی پیش گیرد  آن روح نزد او حاضر است و هر گاه گناه کند و تجاوز نماید آن روح در آن زمان غایب شود پس آن روح با مومن است و در زمان احسان و نیکی او از شادی بجنبش اید و هنگام بد رفتارش در زمین فرو رود بندگان خدا نعمت‌های خدارا که ایمان و یقین است بوسیله اصلاح نفس خویش بسبب تقوای تر ک گناه مراقبت کنید تا یقین شما بیفزاید و سودی نفیس و گرانبها برید خدا رحمت کند بنده ایرا که تصمیم خیری گیرد و انجام دهد یا  تصمیم شری گیرد و از آن باز ایستد  سپس فرمود ما اهل‌بیت آن روح را بوسیله اطاعت خدا و عمل برای او تایید میکنیم 

اصول کافی ج۳ ص ۳۶۱ حدیث ۱۱

امام صادق ع فرمود مرد مالداری با لباس پاکیزه خدمت رسول‌خدا ص و نزدیک حضرت نشست سپس مرد تنگدستی با  جامه های چرکین وارد شد و پهلوی مرد  مالدار نشست مال دار جا مه ها یشرا از زیر پای او بکشید رسولحدا ص باو فرمود ترسیدی چیزی از فقر تو چسبد گفت نه فرمود ترسیدی از دارایی تو چیزی باو برسد گفت نه فرمود ترسیدی لباست  چرک شود گفت نه فرمود پس چه  تو را بر این گاد واداشت  گفت  یا رسول الله ص من همدمی شیطانی دارم‌که هر کار زشتی را در نظرم زینت دهد و هر کار خوبی زشت نمایش دهد من نصف مالم را باو میدهم   پیامبر ص بان مرد نادارا فرمود تو میپذیری گفت نه مرد مالدار گفت چرا گفت زیرا میترسم‌در دل من در اید آنچه در دل تو در آمده که تکبر و توهین فقرا باشد  ۱۲ امام صادق ع فرمود در منا جات موسی علیه‌السلام است گه خدایتعالی فرماید ای موسی هر گاه دیدی فقر رو آورده ب،گو مرحبا به شعار شایستگان و چون دیدی توانگری رو آورده بگو گناهی است که عقوبتی شتاب کرده است ۱۳ پیغمبر ص خوشا حال مستمندان از لحاظ صبر آنها خوشا آنها که بصبر چسبیده اند  آنها یند که ملکوت آسمانها و زمین را می بینند  شرح یعنی حقایق جهان برای آنها منکشف گردد و بدانند آفریننده آسمانها و زمین عاجز و بخیل نیست و فقر و ثروت مردم طبق قضا و قدر او جاری شود و بجهت مصلحت بزرگی است که قادر متعال مقدر فرموده است از این‌رو با رضایت و خرسندی صبر می‌کنند 

۱صول کافی!ج ۳ ص۳۵۰ حدیث ۱۲

امام صادق ع فرمود در گذشته نبوده در آینده  زمان شما  هم نباشد مومنی جز آنکه اورا همسایه ای باشد گه آزارش دهد  ۱۳ امام  صادق  ع می‌فرمود در گذشته   نبوده و تا روز  قیامت نباشد مومنی جز آنکه اورا همسایه ای باشد که اذیتش کند  باب فضیلت فقرا مسلمین   ۱ امام صادق ع فرمود فقرا  مسلمان چهل خریف پیش از توانگرانشان در با غهای بهشت می‌خرامند  سپس  فرمود برایت مثلی بزنم حکایت این دو دسته حکایت  دو کشتی است که به گمرگ رسند و گمرگ چی یکیرا خالی ببیند و گوید رها کنید برود و دیگری را پر از بار ببیند و گوید نگهش دارید  توضیح خریف در روایات به یکسال و هفتاد سال و هزار عام تفسیر شده است  ۲امام صادق ع فرمود مصیبت‌ها  بخش‌های خدا است و فقر در خزانه خدا ، محفوظست  و آنرا جز به بنده عزیزش که خواهد او را بخود متوجه سازد ندهد ۳ رسول‌خدا ص فرمود ای علی ع همانا خدا فقر را نزد مخلوقش به امانت گذاشته هر که آن را نهان دارد خدایش مانند پاداش روزه داریکه بعبادت بپا خاسته دهد و هر که آنرا نزد کسیکه می‌تواند حاجتش را بر آورد فاش سازد و او نکند اورا کشته است آگاه باش که اورا با شمشیر و نیزه نکشته بلکه با زخم به دل کشته است  ۹ امام صادق ع فرمود‌ خدای عزوجل روز قیامت مانند پوزش خواه بفقرا  مؤمنین ته گند و فرماید   بعزت وجلالم سوگند که شمارا در دنیا بواسطه خواری شما نزد خود فقیر نساختم امروز  رفتار مرا با خود می بینید هر کس در دنیا با نیکی نموده دستش را بگیرد و ببهتش در آورید  مردی از فقرا پروردگارا اهل دنیا با ی،دیگر در دنیا مسابقه   گذاشتند با زنها نزدیکی کردند جامه های نازک پوشیدند خوراک خوردند در کاخها نشستند و مرکوبها ی معروف و مشهور را سوار شدند بمن هم مثل  آنچه بانها دادی عطا فرما خدای تبارک وتعالی فرماید برای تو و هریک از شما ست هفتاد  برابر بر انچه‌باهل دنیا دادم از  آغاز تا انجام دنیا 

اصول کافی ج ۳ ص ۳۴۹ حدیث ۵

امام صادق ع فرمود همانا خدای عزوجل دوستش را در دنیا هدف تیر دشمنش قرار داده باو فرمود صبر کن که خدا بزودی برایت گشایشی دهد آنگاه ساعتی سکوت نمود و سپس رو  بان مرد کرد و فرمود بمن بگو زندان کوفه  چگونه است عرض رد تنگ  و متعفن است و زندانیان  در بدترین  حالند حصرت فرمود تو هم در زندانی و باز میخواهی گشایش داشته باشی مگر ندانی دنیا زندان مومن است  ۷ امام صادق  ع می‌فرمود  دنیا زندان مومن است و از چه زندانی خیر و خوشی اید  ۸  داود بن ابی  یزید گوید امام صادق ع فرمود مومن ناسپاسی می‌شود و در روایت دیگر است زیرا کار نیک او بسوی خدا بالا می‌رود و در میان مردم پخش نمی‌شود و کا فر سپاسگزاری   می‌شود  ۹ امام صادق ع فرمود مومنی  نیست جز آنکه خدا چهار کسرا بر او گماشته  ۱ شیطانیکه اورا وسوسه گند و می‌خواهد گمراهی نماید ۲ کافریکه در کمین او است  ۳ مومنیکه بر حسد برد و او از همه برایش سخت تر است  ۴ منافقیکه از لغزش‌های اودنبال گیری گند ۱۰  امام باقر ع می‌فرمود هر ،آه مومن بمیرد  بشماره ربیعه و مضر گه دو قبیله بزرگه عربند شیاطین بر همسایگانش راه یابند و اینها بگمراهی او مشغول بوده اند ۱۱ امام صادق ع فرمود نبوده و نخواهد بود و نباشد مومنی جز آنکه اورا همسایه ایی  باشد گه آزارش رساند  و اگر  مومنی در یکی از جزیره های دریا باشد خدا کسی را برای او بر انگیزد که آزارش دهد 

اصول کافی ج ۳ ص ۳۴۸ پیمان گرفتن خدا از مومن برای صبر در گرفتاری

 ۱ امام صادق ع  فرمود خدا از مومن پیمان گرفته که گفتارش را تصدیق  نکنند و ار دشمنش  انتقام نگیرد و مومن دل خودرا شفا ندهد جز برسوایی خویش زیرا  هر مومنی لجام بر دهانست  شرح چنانکه هر اسبی که لجام بر دهن دارد در حرکت زیان آور نیست تقوای مومن هم بای او لجامی است که باو اجازه نمی دهد فحش دهد و دروغ گوید  تهمت زند از این‌رو اگر بخواهد از دشمن  خود انتقام گیرد و دل خود را خنک کند رسوایی  ببار آورد زیرا انتقام گرفتن از مردم دنیا با احتیاط و ملا حظه کاری سازش ندارد   رسول خدا ص فرمود خدا از مومن برای چهار بلا پیمان گرفته که آسان‌ترین سخت ترین آنها بر مومن اینستکه مومنی هم عقیده او باشد و بر او حسد ورزد یا منافقی که از او  دنبال گیری کند تا نقطه ضعفی بدست آورد یا شیطانی از جن یا انس گه اورا کند یا کافریکه جنگ با او خواهد  پس با این گرفتاریها مومن چه چه اندازه عمر کند از ایمانش باقی ماند  ۳ امام صادق ع فرمود مومن نتواند خود را از یکی از سه چیز برهاند و گاهی هر سه بر او گرد آیند یا دشمنی کسیکه در خانه دربست با او ست و آزارش رساند یا همسایه بیرون خانه آزارش دهد یا کسیکه در میان راهی که بسوی کارش می‌رود اورا آزار میدهد و اگر مومنی بر سر کوهی باشد خدای عزوجل شیطانی را بر انگیزد که اورا ادیت کند و خدا از ایمانش برای او مونسی قرار دهد که از وحشت بکسی پناه نبرد 

اصول کافی ج 4 ص 53 حدیث 7

حماد بن بشیر گوید شنیدم از حضرت صادق ع  که فرمود رسولخدا ص فرموده خدای عزوجل فرماید هر که بدوستی از من اهانت کند بتحقیق برای جنگ با من کمین کرده است و هیچ بنده بچیزی بمن تقرب نجوید که نزد من مجبوب تر از انچه بر او واجب  کرده ام باشد و همانا او بوسیله نماز نافله بمن نزدیک شود تا انجا  که من اورا دوست بدارم. و هنگامی که اورا دوست بدارم گوش او شوم   همان گوشی که با ان میشنود و چشم او گردم همان چشمی که با ببیند وزبانش شوم همان زبانی که با ان سخن گوید و دست  او گردم همان دستی که با ان بگیرد  اگر مرا بخواند اجابتش. کنم و اگر از من خواهشی کند با بدهم و من در کاریکه انجام دهم   هیچگاه تردبد نداشته ام مانند تر دیکه در مرگ مومن دارم زیرا او مرگ را خوش ندارد و من نا خوش کردن اورا. توضیح شرح این حدیث و پاره تو ضیحات مر بوط بان در ذیل حدیث 8 بیاید حدیث 8   حضرت باقر ع فرمود  چون پیغمبر ص را باسمان بردند عرضکرد  پروردگارا  حال مومن نزد تو چگونه است فرمود ای محمد هر که بدوستی از من اهانت کند اشکارا بجنگ من امده و من بیاری دوستانم از هر چیز شتابانترم   من در هر کاری که انجام دهم ان اندازه تردید ندارم که در بارهء وفات مومن تردید. دارم او از مرگ بدش اید  و من ناراحت کردن اورا خوش ندارم و براستی بر خی از بندگان مومن من هستند که جز توانگری انانرا اصلاح نکند و حالشان را نیکو نسازد و اگر بحال دیگری اورا در اورم نابود  و هلاک. گردد و هیچیک از بندگانم بمن. تقرب نجوید با عملیکه نزد من محبوبتر باشد از انچه بر او واجب کرده ام و بدرستیکه بوسیله نماز نافله بمن تقرب جوید تا انجا که من دوستش دارم و چون دوستش دارم انگاه گوش او شوم که بدان بشنود  و چشمش شوم که بدان ببیند   زبانش گردم که بدان بگوید و دستش شوم که بدان بر گیرد اگر بخواندم اجابتش  کنم   اگر خواهشی از من کند باو بدهم

اصول کافی ج4 ص 53 حدیث 5

معلی بن خنیس گوید شنیدم از   حضرت صادق ع  میفرمود خدای تبارک و تعالی فرماید هر که بیکدوست من اهانت کند بچنگ با من کمین کرده و من بیاری دوستانم از هر چیز شتابان ترم  6 و نیز گوید از انحضرت شنیدم که فرمود رسول خدا ص فرمود خدای عزوجل فرموده اشکارا بچنگ با من بر خاسته انکس که بنده مومن مرا خوار کند 

اصول کافی ج 4 ص 52 حدیث 2

  مفضل بن عمر گوید که حضرت صادق. ع  فرمود  چون روز قیامت شود یک منادی ندا کند کجایند  رو گردانان از دوستان من. پس دسته ء که  صورت انها گوشت  ندارد بر خیزند  پس گفته شود اینها. انکسانی که  مومنین را ازردند و با انان دشمنی کردند و عناد ورزیدند و انهارا در دینشان با درشتی س زنش کردند سپس فرمان شود که انان را بدوزخ برند   3 از حضرت صادق ع حدیث شده که فرمود  رسولخدا ص فرمود خدایتعالی فرموده است هر که بیک دوستی از من اهانت کند  بتحقیق بچنگ با من کمین کرده است. 4 حضرت صادق ع فرمود هر که مومنی را خوارشمارد  چه ان مومن مستمند. باشد یا غیر مستمند پیوسته خدای عزوجل اورا خوار و دشمن دارد تا انگاه که از خوار شمردن ان مومن بر گردد 

اصول کافی ج4 ص 51

باب کسیکه مسلمانان را ازار کند و خوارشان شمارد  هشام بن سالم گوید شنیدم حضرت صادق ع میفر مود خدای عزوجل فرماید  بچنگ با من اعلان. دهد انکس که بنده مومن مرا بیازارد و از خشم من اسوده خاطر باشد انکس که بنده مومن مرا گرامی دارد و اگر در میانه مشرق و مغرب زمین افریدهء از افرید هایم جز یک مومن و یک پیشوای عادلی با او نباشد من بعیادت از تمامی  انچه در زمینم افریدم بی نیاز باشم و هر اینه هفت اسمان و هفت زمین  بخاطر او بر پا باشند و برای اندو از ایمانی که دارند ارامشی فراهم سازم که نیازی به ارامش دیگری نداشته باشند  شرح  مجلسی ره گوید مقصود از بی نیازی خداوند بعبادت یک مومن و یک  امام از. عبادت دیگران پذیرفتن عبادت اندو است و گرنه خدای متعال غنی بالذات است و نیازی بعبادت هیچ کس ندارد و نیز مقصود از بودن یک مومن و یک پیشوا اعم  است از اینکه با لفعل ان مومن موجود باشد یا  بالقوه زیرا چه بسا پیغمبرانی که مبعوث شدند و تا مدتی کسی بانها ایمان نیاورده   چنانچه در باب کمی عدد مومنین گذشت که حضرت ابراهیم. ع یک تنه عبادت خدایرا  میکرد و کسی با او نبود تا انکه. خداوند او را باسماعیل و اسحاق ماءنوس  کرد و بعضی گفته اند مقصود بیان حال این. امت است پس منا فاتی با تنهایی پیمبران  گذشته ندارد

اصول کافی ج 4ص 50 حدیث 7

حضرت صادق ع فرمود اگر خداوند چیزی را در اذردن پدر و مادر کمتر از اف می دانست از ان  نهی می کرد و ان کمترین مراتب اذردن استکه کسی به پدر مادر خود خیره نگاه کند 8 حضرت باقر ع فرمود پدرم بمردی نگاه کرد که  پسرش بمهراء او بود و ان پسر بشانه پدرش تکیه کرده بود فرمود پدرم با ان پسر از بدی کارش  سخن نگفت تا از دنیا رفت  9 حضرت صادق ع فرمود کمترین ازردن  پدر و مادر گفتن اف است و اگر خداوند چیزی را اسانتر از ان می دانست از ان نهی می فرمود  بابت بیزاری از نسب  1 حضرت صادق ع  فرمود ان کی که از نسب خود اگر چه پست باشد بیزاری جوید بخدا کافر  شده است 2 این حدیث نیز مانند حدیث اول است 3 چمع زیادی از راویان حدیث از حضرت باقر ع و حضرت صادق ع ر وایت کرده اند که فر مودند انکار نسب کفر بخدای عظیم است اگرچه ان نصب پست و کم ار زش باشد (