ناحبیه گوید بامام باقر ع عرضکردم مغیره میگوید مومن بمرض جذام وپیسی وامثال ان نمیشود فرموداو از صاحب یاسین حبیب نجار که داستانش در سوره یس مذکور است غافل است که دستش سپس امام ,انگشتان خودرا بر گردانید بشگل انگشتان چلاق انگاه.فرمود گویا .اکنون اورا می بینم که بادست چلاقش نزد انهاامد و اندرزشان میدهند سپس فردا نزد انها امد و ایشان ا ورا کشتند انگاه امام فرمود مومن بهر بلایی مبتلا میشود و بهر مرگی میمبرد ولی خود کشی نمیکند