دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

۱۰۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

 بحیی بن قشیری که اهل قریه قیر بود گفت حضرت ابی محمد ع وکیلی داشت که در منزل  انحضرت اتاقی داشت  خدمت  وخدمت گزاری سفید پوست همراه او بود وکیل خواست بر خدمتگزار سوار شود اورا بر خود سوار کند خادم گفت نمی پذرم  جز اینکه برایم شراب اوری وکیل با زرنگی  شرابی بدست اورد ونزد او برد  ومیان او  و حضرت ابی محمد ع سه در اتاق بسته بود وکیل گوید ناگاه من متوجه شدم ودیدم  در ها باز میشود تا خودش تشریف اورد ودر اطاق ایستاد و فرمود اهای از خدا پروا کنید از خدا بترسید و چون صبح شددستورخادم را بفروشد ومرا ازخانه بیرون کند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۴۳
سید حسین صادق زاده

عمربن ابی مسلم گوید مردی از اهل  مصر که نامش  سیف بن ایث  بود در سامره نزد ما امد در باره ملکی که شفیع خادم از او بزور گرفته بود و اورا بیرون کرده بود نزد مهتدی عباسی داد خواهی. کند ما باو  بحضرت ابی محمد ع نامه نوبسد و تسهیل  کارش را بخواهد  حصرت  در جواب او نوشت باک مدار  ملکت را بتو بر میگردانند نزد سلطان مرو بلکه وکبلی  راکه ملکت دست او است ببین و اورا از سلطان  اعظم  خداوند رب العالمین بتر سان سیف اورادید وکیلی را که ملکت  دست او است ببین واورا از سلطان اعظم خداوند رب العلمین بترسان  سیف اورا دید وکیل کفت چون از مصر خارج شدی او بمن نوشت که ترا بخواهم و ملکت را بتو برگردانم سپس بحکم ابن ابی الشوارب قاضی و شها دت گواهان ملکش را باو بر گردانیدو محتاج نشدکه بمهتدی شکایت کند ملک باو برگشت  ودر دست او بودو دیگراز او خبری نشد راوی گوید همین سیف بن لیث  گفت وقتی از مصر بیرون شدم پسری داشتم بیمارو پسر دیگرم که از اوبزرگتر بود وصی و قیم بر خانواده  واملاکم قرارش داده بودم بحضرت ابو محمد نامه نوشتم و او در خواست کردم برای پسربیمارم دعا کند حضرت بمن نوشت  پسر.بیمارت خوب شد و پسر بزرگتر وصی و قیمت در گذشت خدا را شکر کن و بیتابی منما که اجرت تباه شود سپس بمن خبر رسبدکه پسر بیمارم بهبودی یافته و پسر بزرگم مرده است  در همان روزیکه جواب نامه حضرت ابی مجمد  ع بمن رسیده بود 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۰۹
سید حسین صادق زاده

احمدبن محمد گوید چون مهتدی عباسی دست بکشتار موالیان ترک زد بحضرت ابی محمدع نامه نوشتم اقای من دارا شکر که  اورا از ما باز داشت شنیده ام شمارا تهدید کرده وگعته است بخدا انها را از روی زمین بر میدارم  حضرت بخط خود نوشت این رفتار عمرش را کوتاه کرد از همین امروز پنچ روز بشمار او درروز ششم کشته می شود بعداز خواری و ذلتی که باو برسدوچنان شد که فرمود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۲۴
سید حسین صادق زاده

علی بن زید گوید اسبی داشتم که از ان خوشم میامد  و در مجالس وصفش را زیاد میگفتم  روزی خدمت ابی  محمد ع رسیدم حضرت بمن فرمود اسبت چه شد عرضکردم ان را دارم و اکنون از ان پیاده  در منزل شماست فرمود اگر مشتری پیدا کردی تا شب نرسیده ان را معاوضه کن و تاخیر میانداز انگاه مردی وارد شد وسخن مرا قطع کرد من بهکر فرو رفتم وبمنزلم رفتم و خبر را ببرادرم گفت، او گفت نمیدانم  دراین باره  چه بگویم من دریغ کرد،م و حیفم امد که ان را بمردم بفروشم  تا شب شد نماز عشا را خوانده بودیم که تیمار گر اسب امد و گفت مولای من اسبت مرد من اندوهگین شدم  ود انستمکه مقصود حضرت از ا،ن سخن این بوده پس از چند روز  خدمت ان حضرت رسید وبا خود میگفتم کاش بجای ان چارپایی مبداد که این اندوه بمن از سخن او رسید چون بنشستم  فر،ود اری بچایش بتو چارپایی دهی،  غلام بر وزن 1          بر وزن 1 غالبن باسبی  گویند که هیچ یک از پدر ومادر او عربی گباشد نباشد منتهی. الارب گوید بر وزن اسب تاتاری است  قرمز مرا با و ده این از اسب تو بهتر است  و هموارتر رود و عمرش دراز تر است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۴۸
سید حسین صادق زاده

حسن بن ظریف گوید دو مساله در خاطرم بود که میخواستم بحضرت  ابی محمد ع ناو  مه بنویسم وبپرسم سپس نامه نوشتم و راجع بحضرت قایم ع پرسیدم که چون قیام کند چگونه داوری کند ودادگستری او در میان مردم در کجاست و میخواستم راجع بمعالجه تب ربع که یکروز می گیرد و دوروز نمیگیرد  سوال کنم ولی فراموش کددم  جواب امد که در باره حضرت قایم پرسیدی   چون قیام کند بعلم ویقین خود داوری کند چنانکه داود ع داوری میکرد وگواه نخواهد ومیخواستی راجع بتب دبع هم بپرسی ولب فراموش کردی این ایه را  برکاغذ بنویس  بر تب دار بیاویز باجازه خدا بهبودی یابد انشالله یانار کونیبردا و سلاما علی ابراهبم انچه را ابو محمد فرمود نوشتم وباو اویختم بیبودی یافت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۱۹
سید حسین صادق زاده

افرغ گوید بحضرت ابی محمد نوشتم ایا امام محتلم  میشود و بعداز انکه نامه از دستم خارج شد سپس نامه با خود گفتم احتلام امریست شیطانی و خدای تبارک و تعالی دوستانش را از ان بر کنار داشته است سپس جواب امد حال ایمه در خواب مانند بیداری خواب حال انهارا دگر گون نکند و خدا اولیای خودرا از بر خورد شیطان محفوظ داشته چنانکه بخاطرت گذشت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۴۵
سید حسین صادق زاده

 نصیر خادم بارها میشنیدم که امام  حسن خ عسگری ع با غلامان ترک رومی و صقالبیو فرمود ف  خود بلغت خودشان  سخن میگفت من تعجب کردم وبا حود میگفتم این که در مدینه. متولد شد وتا پدرش ابوالحسن ع وفات کرد پیش کسی نرفت و کسی اورا که درس بخواند یا با اهل این لغات مکالمه کند کند  من این موضوع را پیش خود فکر میکردم که حضرت بمن متوجه شد  فرمود همانا خدای تبارک و تعال چنین ی حجت خود را با سایر مردم در همه چیز  امتباز بخشیده ومعرفت و لغات و انساب و مرگها و پیش امد ها را بباو عطا فرموده و اگر چنین نبود میان حجت و محجوج   امام وماموم فرق نبود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۳۴
سید حسین صادق زاده

 ابوهاشم گویداز تنگی زندان وفشار کند و زنجیر بامامحسن عسگری ع شکایت کردم بمن نوشت تو امروز  نماز ظهر زا در منزلت میگزاری  و هنگام ظهر بود که بیرون امدم وچنانکه فرموده. بود نمازم را در منزلم گزاردم و نیز در تنگی زندگی بودم و میخواستم در نامه از انحضرت تقاضای پول کنم خجالت کشیدم چون بمنزلم رسیدم صد دینار برایم فرستاد وور نامه نوشته بود هرگاه احتیاج داشتی شرم مدار و پروا مکن بخواه که طبق میلت خواهی دبد انشا الله . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۰۸:۴۷
سید حسین صادق زاده

امام  حسن عسگری ع را نزد علی بن نارمش  کهدشمنترین  مردم با اولاد ابیطالب بود زندان کردند و باو گفتندبر او هر چه  خواهی سخت گیرو سخت گیر  حضرت بیش از یکروز نزد او نبودکه احترام و بزرگداشت انجضرت  در نظر او بجایی رسبد که در برابر او چهره برخاک میگذاشت و دبده از زمین بر نمیداشت  حضرت از نزداو خارج شددر حالیکه بصیرت او بانحضر. تاز همه یشتر و ستایشش اورااز مه نیکو تر بود 9 سفیان بن محمد ضبعی گوید بامام حسن عسگری تامه نوشتم واز ان حضرت راجع به ولیحه پرسیدم در قول خدا ی تعالی است  و جز خدا و پیغمبر و مومنین ولیجه یی نگرفتند 15 سوره 9 و بدون انکه در نامه  بنویسم پیش خود فکر میکرذمایا مقصود از مومنین در ایه کیانند جواب امدکه ولیجه کسی است غیراز امام که غیراز امام بحق که بجای او منصوب  میشودودر خاطرت گذشت که امان انها را اجازه میکند  چنانچه ایشان بهشت را با شرایطی برای مردمی ضمانت کرده اند  خدایتعالی هم ضمانت ایشانرا امضا میفرماید   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۴۴
سید حسین صادق زاده

ابی علی مطهر در سال قادسیه بانحضرت نوشت که مردم از رفتن بمکه منصرف میشوند واو هم از تشنگی ترس دارد  حضرت نوشت وبروید بیمی بر شما نیست ان شا الله وسپس انها بسلامت برفتند والجمدو لله رب العلمین توصیح  قاسیه فریه ایست نزدیک کوفه وسال قادسیه سالی است که مردمیکه عازم حج بودند از ترس تشنگی از انجا برگشتند و بمکه نرفتند جز مطهر یاران او 7 جما عتی بر جعفری که شخصی است از اولاد جعفر طیار یا جعفر بن متوکل حمله کردند واو تاب مقاومت انها  را نداشت شکایت خود را تامام  حسن عسگری ع نوشت  حضرت در جواب نوشت از این جهت بیاز میشوید ان شا الله تعلی او با جما عتی اندک بر انها حمله بردبا انکه انهابیش از 20 هزار و اوبا کمتر از هزار نفر  ایشانرا ریشه کن ساخت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۵۰
سید حسین صادق زاده