دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

کریم  حلیم ذوءانات قد وسع کل شی رحمته من علیهم بنعمته لا یعجل بانتقامه ولا یبادر الیهم بما استحقو امن عذابه فد فهم  السراءیره و علم الضماءیر و لم تخف علیه المکنونات ولا اشتبهت علیه الخفیات له الاحاطه بکل شیء و الغلبه علی کل شی و القوه فی کل شی والقدره علی ولیس مثله شیء و هو منشیء الشی حین لاشیء داءیم حی و قاءیم  بالقسط لا اله الا هو اعزیز الحکیم  جل عن اندرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو یدرک الابصار و هو الطیف الخبیر لا یلحق احد وصفه من معاینه ولا یجد احد کیف هو من سر و علانیته لا بما دل  عزوجل علی نفسه کریم وبردبار وشکیباست رحمتش جهان شمول وعطایش منت گذار در انتقام بی شتاب ودر کیقر سزاواران  عذاب صبور و شکیباست بر نهادن ها اگاه وبر درون ا دانا پوشیده ها بر او اشکار وپنهان ها بر او روشن است فراگیری و چبرگی بر هر هستی نیروی افریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست اورا همانندی نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشی جاودانهو زنده  وعدل گستر جز او حداوندی نباشد  واوست ارجمند  حکیم  دیده ها را بر او راهی نیست واوست در یابنده ها بر پنهانی ها اگاه و بر کارها داناست کسی از دیدن به وصف او نرسد وبر چگونگی او از تهان و اشکار دست نباید مگر او  عزدجل خود راه نماید و بشناساند و اشهد انه الله الذی ملا ادهر قدسه والذی یغشی الاءبد نورءه والذی ینفذءامره بلا مشاوره مشیرولا معه شریک فی تقدیره ولا یعاون فی تدبیره صور ابتدع علی غیر مثال و خلق بلا معوته من ءاحد ولا احتیال  ءانشاءها فکانت وبرء اهافبانت فهو الله الذی لا اله الا هو       المتقین الصنعه ء الحسن الصنیعه العدل الذی الا یجور والاکرم الذی ترجع الیه الامور و اشهد انه الله تواضع کل شیء لعظمته و ذل کل شیء لعزته واستسلم کل شیء لقدرته و خضع کل شیء لهیبته ملکالاملاک و مفلک الافلاک و مسخر الشس و القمرکل یجری لاجل مسمی یکور للیل علی النهار و بکورالنهار علی الیل یطلبه حثیثا قاصم کل جبار عنید   مهلک کل شفیطان  مرید و گواهی می دهم که ا  الله است همو که تنزهش سراسر روزگاران را فرا گیرد و نورش ابدیت را شامل است بی مشاوره فرمانش را اجرا بی شریک تقدیرش را امضا  و بی یاور سامان دهی فرمایدصورت افرینش اورا الگویی نبوده و افریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی هستی بخشیده است جهان با ایجاد او موجود وبا افرینش او پدیدار شده است ^پس اوست الله که معبودی به جز او نیست همو که صنعش استوا ر است و ساختمان افرینشش زیبا دادگر است که ستم روا نمی دارد و کربمی که کارها به او باز می گردد و گواهی می دهم که او الله است که افریدگان در برابر بزرگی اش فروتن ودر مقابل عزتش رام و به توانایی اش تسلیم و به هیبت و برزگی اش فروتن اندپادشاه هستی ها و چرخاننده سپهر ها و رام کننده افتاب و ماه که هر یک تا اجل  معین جریان یابند او پرده شب را به روز و پرده روز را که شتابان در پی شب است به شب پیچد اوست شکننده هر ستمگری سرکش   نابود کننده هر شیطان رانده شده لم یکن له ضد ولا معه ند ءاحد صمد لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفوا ءاحد اله واحد ورب ما جد یشاء فیءمضی و یرید فیقضی و یعلم فیحصی و یمیت ویحی و یفقر  و یغنی و یضحک و یبکی  و یدنی و یقصی و یمنع و یعطی له الملک وله الحمد بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر یولج الیل فی النها ر و بولج النهار فی  اللیل لا اله الا هو العزیز الغفار مستجیب الدعاء   و مجزل العطا محصی العطا ء محصی الانفاس ورب الجنه والناس الذی لا یشکل علیه شیء ولا یضجره صراخ المستصرخین ولا یبرمه الجاح الملحین  الاالعاصم للصالحن والموق  للمفلحین و مولی المومنین ورب العالمین الذی استحق من کل من خلق ان یشکر ویحمده علی کل حال نه اورا ضدی باشد و نه برایش شریک و مانندی یگتا و بی نیاز ته زاده ونه زاییده شده اورا همتایی نبوده خداوند یگانه و پوردگار بزرگوار است بخواهد و به انجام رساند اراده کند و حکم نماید بداند  و بشمارد بمیراتد و زنده کند نیازمند و بی نیاز گرداند بخنداند و بگریاند نزدیک اورد و دو ر برد باز دارد  عطا کند اوراست پادشاهی و ستایش به دست توانای اوست تمام نیکی و هموست بر هر چیز توانا شب را در روز و دوز را در شب فرو برد معبودی جز او نیست گرانمایه و امرزنده اجابت کننده دعا و افزابنده عطابر شمارنده نفس ها پروردگارجن و انسان چیزی بر او مشگل ننماید فریاد فریاد کنندگان اورا اررده نکند  واصرار اصرا کنندگان اورا به ستوه نیاورد نیکو کاران را نگاهدار رستگارانرا یار مومنان را صاحب اخیار و جهانیان را پروردگار است ان که در همه احوال سزاوار سپا س و ستایش افریدگان است  احمده کثیراواشکره دایما علی السراء والضراء والشده والرخاء وءاومن به و بملایکه و کتبه و رسله اسمع  ولامره و ءاطیع و ء ابادر الی کل ما یرضاهوءاستسلم لما قضاه رغبه فی طاعته و خوفامن عقوبته لانه الله الذی لا یومن مکره ولایحاف جوره اورا ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر اسایش و سختی و به او و فرشتگان و نوشته ها و فرستا ده هایش ایمان داشته فرمان اورا گردن می نهیم و اطاعت می کنم  و سوی خشنودی او  می شتابم و به حکم او تسلیم چرا که به فرمانبری او شاء ق و از کیفر او ترسانم زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد زیرا او را ستمی   نیست    بخش دوم فرمان الهی برای مطلبی مهم            وءاقرله علی نفسی با لعبودیه و اشهد له بالربوبییه و ءاودی ما ءاوحی به الی حذرا من ان لا ءافعل   فتجل بی منه قارعه لا ید فعها عنی احد و ان عظمت حیلته  وصفت خلته لا اله الاهو لانه قد  ءاعلمنی انی ان لم ابلغ ما انزل الی فی حق علی  فما بلغت رسالته وقد ضمن لی تبارک وتعالی العصمته من الناس وهو الله الکافی الکریم  و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم ووظیفه خود را در انچه وحی شده انجام میدهم  مبادا که از سوی عذابی فرود اید که کسی را یارای دور ساختن ان از من نباشد هر چند پوابش بسیار و دوستی اش با من خالص باشد معبودی جز او نیست چرا که اعلامفرموده که اگر انچه در باره علی نازل کرده به مردم نرسانم وظیفه رسالتش را انجام نداده ام و خداوند تبارک و تعالی امنیت از ازار مردم را برایم تضمین کرده والبته که او کافی و بخشنده است فاوحی الی بسم الله الرحمن الرحیم یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی علی الخلافه لعلی بن ابی طالب و ان لم تفعل فما بلغت رسالته  والله یعصمک  من الناس معاشر الناس ما قصرت فی تبلیغ ما انزل الله تعالی الی و اناء بین لکم سبب هذا الایه ان جبرییل هبط الی مراراثلاثا یامرنی عن السلام ربی و هو السلام ان اقوم فی هذاالمشهد  فاعلم کل ءابض ءاسودان علی بن ابی طالب اخی ووصی و خلیفتی علی امتی والامام من بعدی الذی محله منی محل هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی و هو ولیکم بعد الله و رسوله و قد انزل الله تبارک و تعالی علی بذالک ایه من کتابه  هی انما ولیکم الله و رسوله والذین امنو الذین یقیمون   الصلاه وبوتون الزکاه وهم راکعون علی بن ابیطالب الذی اقام الصلاه  واتی الزکاه و هو راکع یرید الله عزوجل فی کل حال  پس ان گاه خداوندچنین وحی ام فرستاد به نام خداوند مهربان مهر ور زا ای فرستاده ما انچه از سوی پروردگارت در باره علی و خلافت او تو فرود امده بر مردم ابلاغ کن و گرنه رسالت حداوندی را به انجام نرسانده ای و او تو را از اسیب مردمان نگاه  می دارد هان مردمان انچه بر من فرود امده در تیلیغ ان کوتاهی نکرده امو حال برایتان سبب نزول ایه را بیان می کنیم همانا جبرییل سه مرتبه بر من فرود امد ار سوی سلام پروردگارم که تنها او سلام است فرمانی اورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر وصی و جانشین من در میان امت وامام پس از من بوده جایگاه او نسبت به من بسان هارون نسبت ه موسی است لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود واو علی صاحب اختیارتان پس از حدا ورسول است  پروردگارم ایه ای بر من نازل فرموده که همانا ولی صاحب اختیار و سر پرست شما خدا و پیامبر او ومومنانی هستند که نماز را به پا می دارندو در حال رکوع زکات می پردازند و هر اینه علی بن ابی طالب نماز را به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پبوسته خدا خواه است سءالت جبرییل ان یسءعفی لی السلام عن تبلیغ ذالک الیکم ایها الناس لعملی بقلها المتقین و کثره المنافقین و اد غال اللا یمین  و حیل المستهءزیین بلاسلام    الذین وصفهم الله فی کتابه بانهم یقولون بالسنتهم ما لیءیس   فی قلوبهمو یحسبونه هینا وهو عندالله عظیم و کثره ءاذاهم لی غیر مره حتی سمونی ءاذنا و زعمو ا انی کذالک لکثیره   ملازمته انی وءاقبالی علیه و هواهو قبوله منی حتی انزل الله عزوجل فی ذالک و منهم الذین  یءوذون النیو یقولون هو اذن قل ءاذن  علی الذین یزعمون انه ءاذن خیر لکم یومن بالله  و یومن  للمومنین الایه و من اجبرییل در خواستم که ارخداوندسلام اجازه کند و مرا از این ماموریت معاف فرماید   زیرا کمی پرهیز کاران و فزونی منافقان ودسیسه ملامت   گران و مکر مسخره کنندگان  اسلام را می دانم همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده است به زبان ان را می گویند که در دل هایشان نیست و ان را اندک و اسان  می شمارند  حال ان که نزد خداوند بس بزرگ است ونیز از ان روی که  منافقان بارها مرا ازار رسانیده تا بدانجا که مرا اذن  سخن شنو و زود باور   نامیده اند به خاطر همراهی افزون علی بامن و رویکرد من به او و تمایل و پذبرش او  از من تا بدانجاکه خداونددر ابن موضوع ایه ای فروفرستاده است و از اناناند کسانی که پیامبر خدا را می ازارند  می گویند او سخن شنو و زود باور است لیکنبه خبر شماست او پیامتر ص به خدا ایمان دارد و مومنان را تصدیق  می کند وراستگو می انگا رد  و لو شءت ان ءاسمی  القایلین بذالک باسمایهم  لسمیت  و ءان ءاذل علیهم لدللت و لکنی والله  فی ءامورهم د تکرمت و کل ذالک  لایرضی الله منی الاءان ابلغ ما انزل الله الی فی حق علی و ان لم تفعل فما بلغت رسالته  والله یعصمک من الناس و اگر می خواستیم نام گویند گان چنین سخنی را بر زبان اورم و یا به انان  اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم که انان را شناسایی کنند می توانستم لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده  لب فرو بستم با این حال خداوند خشنود نخواهد گشت مگر این که انچه در حق علی فرو فرستادن به گوش شما برسانم سپس پیامبر ص این ایه را تلاوت کرد ای پیامبر ما انچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده در حق علی ابلاغ کن وکرنه کار رسالتش را انجام  نداده ای و البته   خداوند تو را از اسیب مردمان نگاه می دارد* بخش سوم اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام   فاعلمو معاشرالناس ذالک فیه و افهموه و اعلمو  ان الله قد نصبه لکم  ولیا و اما،ما قرض طاعته علی المهاجرین و الانصا ر و علی    التابعن لهم باحسان  وعلی البادی والحاضر و علی العچمی والعربی والحر والمملوک و الصغیر  و الکبیر وعلی الابیض و   الاسود  وعلی کل موحد ما ض حکمه قوله نافذ ءامره ملعون    من خالفه مر حوم من تبعه و صدقه  فقدغفرالله له و لمن سمع منه و اطاع له معاشر الناس انه اخر مقام ءاقومه  فی هذا المشهد اسمعو و ءاطیعو و انقاد وا لامر لله ربکم فان الله عزوجل علی ولیکم و امامکم  بامر الله ربکم ثم الامامه فی ذریتی من ولده یو، تلقوءن الله و رسوله  هان مردمان بدانید این ایه در باره اوست عمق  ان رو فهم کنبد و بدانید که خداوند اورا برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده است پیروی اورا بر مهاجران  و انصا ر و انانکه به نیکی از ایشان پیروی میکنند و بر صحرا نشینان و شهر وندان و بر عجم و عرب و ازاده و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتا پرست لازم شمرده است هشدار که اجرای فرمان و گفتار او لازم   امرش نافذ است ناسازگارش  رانده پیرو وباور کننده اش در مهر و شفقت است هر اینه خداوند او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را امرزیده است هان مردان اخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام پس بشنوید و فرمان حق را  گردن نهید چرا که خداوند عزوجل صاحب اختیار وولی و معبود شاست و با شما سخن می گوید و پس از من به فرمان پروردگار هلی ولی و صاحب اختیا و امام شماست ان گاه امامت در فرزندان  من از نسل علی خواهد بود این قانون تا بر پایی رستاخیز که خدا   رسولش اورا دیدار کنید دوام دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۰۰ ، ۱۰:۲۹
سید حسین صادق زاده

 صحیفه  ملعونه  عده ای در زمان حیات رسول خدا ص گرد هم امدند و پیمان نامه ای امضا کردند که نگذارند خلافت به امیرالمومنین ع برسد این پیمان نامه در منابع شیعه صحیفءه   ملعونه و مشءومه خوانده شده است نوشتن صیحفه ملعونه دو اتفاق افتاد یکی قبل از واقعه غدیرو دیگری پس از ان  مرحوم مجلسیی داستان صیحیفه ملعونه را در  بحار الانوار از حذیقه نقل کرده است که خلاصه اش چنین است نحستین کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و عمر بودند اساس و پایه ای که طبق ان پیمان بستندو سایر پیمان هایشان هم بر ان پایه بودابن بود که اگر محمد بمیردیا کشته شود امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم به  طوری که تا ما هستیم احدی از انان به خلافت دسک نیابد  بعد ار ان ابو عبیده جراخو معاذ بن جبل ودر اخر سالم مولی ابی حذیفههم به انان  پیوستند و پنج نفر شدند اینان جمع شدند وداخل  کعبه رفتند  و بین خود نوشته ای در این باره  نوشتندکه اگر محمد بمیرد زا کشته شودوو و ودر تمام ایگ قضیایا عایشه و حفصه جاسوس  پدرانشان درخانه پیامبر ص بودند سپس ابوبکر و عمره سراغ منافقین   ازاد شدگان فرستادند وما بین خود مشورت و نظر خواهی کردندو برای رای متفق شدند که هنگا،م بازگشت پیامبر ص از حجهالوداع در گردنه هرشی  که در راه مکه در نزدیکی چحفه است شتر حضرت را بر مانتد و به این طریق حضرت رک به قتل رسانند کسانی که اجرای این نقشهرابر عهده داشتتند1چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم اجرای همین نقش بر عهده  داشتند پس از که امیر المو منبن ع از طرف خداوند در غدیر خم منصوب شد پیامبر ص حرکت کرد تابه گردنه هر شی رسید ان عده جلوتر  رفتند و بر سراه پنهان شدند تا نقشه خودرا عملی کنند ولی این بار هم خداوند انان رو مفتضح  کرد   پیامبرش را حفض نمود صحیفه دوم این عده وقتی وارد مدینه شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند ودر بین خود نوشته ای نوشتند و انچه در باره خلافت تعهد کرده بودند در ان ذکر کردندکه اولین مطلب ان شکستن پیمان ولایت علی بن ابیطالب ع بو د واین که خلافت از ان ابوبکر   عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با اتان است واز این عده خارج ننی شود این صحیفه دوم سی و چهار نفر  امضا کر دند که چهارده  نفر همان گمین کنندگان در گردنه  هرشی بودند  که عبارت بودند از ابوبکر عمر عثمان  معاویه  عمرو عاص طلحه ابو عبیده جراح عبدالرحمن بن عوف سالم مولی ابی حذیفه معاذن جبل  ابو موسی اشعری مغیره بن   شعبه سعد بن ابی وقا ص و اوس بن  حدثان  بیست نفر  دیگر عبارت بودند از ابوسفیان عکرمه پسر ابو جهل خالد بن ولید  بشیر بن سعید سهیل بن عمر و صهیب بن ستان ابو الا عور اسلمی صفوان بنی امیه سعید بن عاص عیاش بن ربیعه حکیم بن حزام مطیع بن اسود مدری   چند نفر دیگر که هر  کدام از اینان جمعیت عظیمی را به دنبال خود داشتند که سخنانشان را می پذیرفتند و از انان اطاعت می کردند  نویسنده این صیحفه  سعبد بن عاص اموی ودر محر،م سال دهم هجرت ان را نوشت سپس ان را به ابو عبیده جراح سپردندو اوان را به مکه فرستاد ان صیحیفه همچنان  د ر کعبه مدفون  بود تا زمان عمر که ان را از محلش بیرون اورد مفاد پیمان نامه  متن صیحفءه ملعونه دوم در کتاب بحارالانوار امده است بخشی از مفاد ان عبارت است از 1 این متن توافق تمام مهاجربن و انصار است 2 انگیزه نوشتن این صیحفه گمراه نشدن مسلمانان و اقتدای مسامانان اینده به ان است  3 حضرت متمد ص از پیامبران الهی بوده و خداوند دستو ر ابااغ دین اسلام را به او داده است وی پس از مرگ خود جانشینی برای خود انتحاب نکرد و انتخاب جانشین خود را به مردم واگذا ر کرد 4 اگر شخصی ادعاکند رسول الله شخص معینی را به عنوان جانشبن خود معرفی واسم و نسب اورا بیان کرد دروغ گفته است 5  پیامبر ص فرمود اصحاب من مانند ستارگان اند به هر کدام از انان اقتداکنید هدایت می شوبد  شخصی که ادعا کند بر دیگران برتری داشته وامام است حرف باطلی گفته است 6 طبق حدیث ماانبیااز خود ارث نمی گذاربم   انچه از ما باقی می ماند صدقه است اهل بیت رسول خدا خلیفه نیستند زیرا نزدبکی خویشاوندی باپیامبر  دلیل ب  خلافت نمی شود7 کسی که با کتاب خدا و سنت پبامبرتمسک کند گمراه نمی شود اگر شخصی این عقیده را نداشت  بیاید اوراکشت  واکنش ها به صحیفه ملعونه  پیامبر اکرم  ص در خطبه غدیر حم به صحیفه ملعونه اشاره کردند و درباره امامانی که بعد از او می ایند و دعوت  به اتش می کنند هشدا ر دادتد و جایگاه انان  وپیروانشان را در اتش دانستند و بیزاری خود را از اصحاب صحیفه اعلام کردند فرمود معاشر الناس انه سیکون من بعدی  ایمه یدعون الی النا ر و یوم القیامه لا ینصرون ای مردم پس از من پیشوایانی  ظهور می کنندکه شما رو به سوی اتش جهنم می خوانند و در دوز رستاخیز هیچ یاری   و کمکی نشوند معاشر الناس انهم و انصارهم و اتباعهم و اشیاعهم فی الدرک الاسفل من النارو لبءس مثوی المتکبرین  ای مردم انان و تمام انصا ر و اعوان وپیروانشان در پست ترین طبقه ودوزخ اند وبه راستی بد است  جایگاه گردنکشان الا انهم ء اصحاب صحیفه فلینظر احدکم فی صحیفته  بدانبد که انان اصحاب صحیفه اند پس باید لر یک از شما در صحیفهاش نظرکندراوی حدیث میگوید امام باقر ع فرمودند جز گروهی اند ک بقیه مردم ماجرای صحیفه را فراموش کردند بنابر این برخی منابع پیامبرص پس از پیمان دوم صحیفه ملعونه انان را به سردمداران جاهلیت تشبیه کرد و اعلام کرد که اگر خداوند دستور به  صبر و امتحان امت خود نداده بود اصحاب صیحیفه را گردن می زد همچنین علی ع در اعتراض به غصب خلافت توسط ابوبکر ماجرای صحیفه  ملعونه را به او یاد اوری کرد ابو بکر از ان حضرت سوال کرد چگونه از ماجرا مطلع شه است ایشان به زبیر سلمان اباذر غفاری و   مقداد دستور داد تا ماجرای صحیفه ملعونه را که از زبان پیامبر ص شنیده بودند تعریف کنند  تو طیه قتل پیامبر ص در هر شی  نقشه قتل پیامبر ص بارها به اجرا در امد ولی منجر به شکست شد یک بار در جنگ تبوک و چند بار به وسیله سم و بارها به صورت ترور ان حضرت تدارک دیده شده بود  در حجهالوداع  همان پنج نفر اصحاب صحیفه بانه نفر دیگر برای   بار اخر نقشه دقیق تری برای قتل حضرت در راه باز گشت  از مکه به مدینه کشیدند  نقشه چنین بود که در محلی از پیش تعیین شده در قله کوه هر شی بین جحفه وابواء کمین کنند و همین که شتر پیامبر ص سر با لایی کوه را پیمود ودر سرازیری قرار گرفت ستگ های بزرگی را به طرف شتر حضرت رها کنند تا برمد و حضرت را بر زمین افکند و انان با استفاده از تاریکی شب به حضرت حمله کنند و ایشان را به قتل برسانند و متواری شوند خداوند متعال پیامبرش را از این تو طءه  اگاه ساخت  ووعده حقظ او را داد منافقین که چهارده نفر بودند نقشه خود را  عملی  ساختند همین که شتر پیامبر ص به فله کوه رسید  و خواست رو به پایین رود سنگ ها را رها کردند پیامبر با یک اشاره به شتر فرمان توقف داد در حالی که حذیفه و عمار یکی افسار شتر حضرت را دردست داشت ودیگری از پشت سر شتر را حمایت می کرد با توقف   شتر سنگ ها به سمت پایین کوه رفتند و حضرت سالم ماند   منافقین که از اجرای دقیق نقشه مطمءن بودند از کمین گاه نیرون امدند و باشمشیر های برهنه به حضرت حمله کردند تا کار را تمام کنند ولی عمار و حذیفه شمشیر  کشیدند و با انان در گیر شدند و سر انجام ان ها را فراری دادند حذیفه می گوید از پیامبر خدا ص سوال کردم این گروه چه کسانی بودند و هدفشان چه بود فرمود ای حذیفه اینان منافقین دنیا و اخرت بودند پرسیدم چرا کارشان را نمی سازی و افرادرا برای کشتنشان  ماء مور نمی کنی فرنود خداوند دستور اغماض نسبت به ان ها داده است ومن خوش ندارم مردم بگویند او مردم را به دین خود فراخواند وپس از این که مسلمان شدند و به او کمک کردند ان ها را به قنل رساند ای حذیفه کار را به خدا واگذار و خدا در کمین شان نشسته و مدتی کوتاه به ان ها مهلت داده سپس به عذاب گرفتار شان می سازد پرسیدم   ایا ار مهاجرین بودند یا از انصار   پیغمبر اکرم ص یکی یکی نامشان را بر شمرد ونام کسانی در میانشان بود که دوست تداشتم از این گروه باشند من چیزی نگفتم  پیامبر ص به من فرنودند ای حذیفه گویا در نام بعضی شک داری  اکنون سرت را بالا کن و نکاه کن من هم به طرف انان نگاه کردم  دیدم در اطراف گردنه  ایستاده اند  در این هنگام برقی جهید و اطراف ما را روشن کرد و این روشنایی به گونه ای بود که من گمان کردم خورشبد طلوع کرده است وقتی درست نگاه کردم همه را شناختم دیدم همان افرادی هستند که پیامبر  ص به نامشان   تصریح رده و تعداشان چهارده نفر بود از قریش و چنج نفر از سایر مردم حذبفه می گوید از گردنه پابین امدیم و فجر طلوع کرده بود رسول خدا ص برای نماز وضو گرفت و به انتظار پابین امدن اصحاب از عقبه نشست پس از اجتماع همه اصحاب  دیدم همان افراد در میان جمع و پشت سر رسول خدا ص به نماز ایستاده اند نماز جماعت بر پاشد و حضرت سخنانی فرمود کهکاشاره صمنی به انان داشت  شعر غدیر   شعر در صدر اسلام سریع ترین و ماندگار ترین  رسانه محسوب می شد است دد واقع یکی از کارهای اساسی  مرحوم علامه امینی رحمت الله  در مجموعه یازده جلدی الغدیر  در باره همین مساله است وی به برسی اشعار شعرای بزرگ و معروف عرب که در باره غدیر شعر سروده اند  پرداخته  ودیوگاه انان را از کلمه مولا و قصه غدیر  مورد بر رسی قرار  می دهد مثلا بررسی می کند کهکدر قرن اول که حسان بن ثابت در واقعه  غدیر بودهکوشعر گفته است استباطش  از مولا و غدیره بوده ویا در قرن دوم برداشت کمیت ایدی از این واقعه چگونه بوده است و به همین ترتیب جلو می رود  از معجزات الهی این بود که یک شاعر پر توان به نام حسان بن ثابت ولایت حضرت علی ع از پیامبر اجازه می گیرد که این واقعه با شکوه را به شعر بیان کند واو بلند می شود ودر قصیده ای گویا این واقعه با شکوه را می رسراید و شعرش ماندگار می شود پیش از این  سروده او در فصل واقعه غدیر بیان شد             سروده عمر وعاص در باره واقعه غدیر   از نکات  جالب این است که مرحوم علامه امینی در الغدیر  به یکی از شعرایی   که به واقعه غدیر به همان نحوی که در باور شیعه است اشاره و اتفاقا این شاعر یکی از دشمنان اهل بیت و امیرالمومنین ع است واو کسی جز عمرو عاص نیست  عمروعاص قصیدهای به نام جلجلیه دارد که از شاهکارهای ادبی عرب است وقتی معاویه عمروعاص را به فرمانداری مصر منصوب می کند  پس از پرداخت مالیات معاویه اورا تهدید می کند که اگرخراج مصر را ندهی تو را عزل می کنم عمروعاص در جواب معاویه این قصیده جلجله را می فرستد جلجل صدای زنگ شتر را می گویند عمر و عاص در اخر قصیده حزاب به معاویه می گوید نگذار ای شتر گردنش تکان بخورد وصدای جلجل بلند شود که ابروی تو می رود  این فصیده 66 بیت است عمروعاص در ضمن این قصیده به حقایقی از جمله واقعه غدیر و حقانیت و خلافت وولایت تمیرالمومنین ع بر اساس همان اعتقاد شیعه اشاره می کند حقایقی که هر مسلمان ازاده از خواندن ان متاثر خواهد شد مضمون بعضی ابیات قصیده از این قرار است  -عمرو عاص می گوید ای معاویه قضایا را فراموش نکن  ووو این من بودم که به مردم گفتم نمازشان بدون وجود تو قبول نمی باشد  این من بودم  که ان ها را بر انگیحتم تا با سید اوصیا علی به بهانه خون خواهی ان مرد احمق عثمان جنگ کنند جنگ صفین  واین من بودم که به لشگر یانت یاد دادم که هر گاه دیدید علی همچون شیری برای کشتن شما به سویشان می اید شلوارتان را در بیاورید و مشت به اوکنید تا او ه خاطر حیا از کشتن شما منصرف شود  ای معاویه  گفت و گوی مرا با ابو موسی فراموش کرده ای که ان روز چگونه جامه خلافت را بر تو پوشاندم  ای معاویه این من بودم که بدون جنگ و دعوا تو را بر فراز منبر نشاندم گر چه به خدا قسم لیاقت ان را نداشتی و نداری  ای پسر هند ماکاز روی نادانی تورا علیه علی یاری نمودیم و علی کسی بود که خدا اورا به عنوان نباء عظیم یاد نموده است  وقتی تو را بر سر مسلمین بالا بردیم به اسفل  سافلین فرو افتادیم-اب معاویه یادت هست که پیامبر مصطفی در مورد علی چقدر سفارش  می کرد یادت هست که در غدیر خم به منبر رفت در حالی که دست علی در دست او بو  به امر خداوند گفت ای مردم ایا من بر شما ولایت ندارم همه گفتند بلی  ان گاه حضرت فرمود پس هر کس  که من مولاو ولی او هستم علی نیز ولی اوست  یادت هست در ان روز پیامبر دعا کرد که خدایا دوستان علی را دوست دار و دشمنان اورا دشمن بدار در ان روز استاد تو ابوبکر دید دیگر گردنبند خلافت  علی پاره شدنی نیست امد و به علی تبریک گفت ای معاویه ما جایمان در اتش در درک اسفل جهنم خواهد بود و در فزدای قیامت خون عثمان ما را نخواهد داد ووو فردا دشمن ما علی است که نزد خدا ورسولش عزبز است  پس وای بر تو ووای برمن  ای معاوبه چه نستی می تواند میان تو وعلی باشد    علی که چون ستاره اسمان است کجا وتو که چون ریگی هستی کجا ای معاویه اگاه باش که در گردن من زنگوله ای است که اگر گردنم را تکان بدهم کزنگوله به صدا در خواهد امد پس از ان ابیات له سمع معاویه رسید متعرض او نشد مرحوم  علامه امینی این قصیده را در جلد  دوم الغدیر  از مصادر اهل سنت و شیعه نقل کرده است  متن وترجمه خطبه غدیر ندر این خطبه پیامبر اکرم ص  بنا به ماموریتی که به موجب ایه 67 سوره مایده معروف  به ایه تبلیغ یافته بودند علی ع را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی نموده واز ان ها بر این امر بیعت گرفتند این خطبه طولانی است وبه نظر می رسد  حد اقل ایراد ان حدود یک ساعت به طول انجامیده است حدیث غدیر بحشی از این خطبه است که پیامبر ص فرمودند من کنت مولاه فهذا علی مولاه  در این خطبه پیامبر ص  به صراحت به جانشینی علی ع با الفاظ   مختلف تاکید نموده است وحتی اسامی سایر ابمه شیعه نبز برده شده  است ابن خطبه در چندین بخش ایراد شده است که ان دا به روایت امام باقر ع نقل می کنبم  بخش اول  حمد وثنای الهی  پیامبر ص در غدیر حم بر فراز ان سنگ ها ایستادند و خطبه غدیر را با حمد و ثنای الهی چنین اغاز فرمودند    احمد لله الذی علا توحده و دنا فی تفرده وجل فب سلطاءیه و عظم فی ارکانه و احاط بکل شیء علما و فی مکانه و قهر جمیع الخلق بقدرته و بر هانه حمیدالم یزل محموداالا یزال باریء المسموکات و داحی المد حوات و جبارالارضین و السماوات فدوس سبوح رب الملایءکه والروح متفضل علی جمبع من براء هء متطول علی جمیع من ءانشءاه یلحظ          کل عین والعیون لا تراه   ستایش خدارا سزاست  که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی  اش به افرید گان نزدیک است سلطنتش پر جلال و در ارکان افرینش اش بزرگ است بی  ان که مکان گیرد و جا به جا شود بر همه چیز احاطه دارد  و بر تمامی افریدگان به قدرت و برهان خود چبره است همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی اورا پایانی نیست  اغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست   اوست افرینده اسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران ان ها دور و منزه از حصایص افریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس   همگان برتر است هموست پروردگار  فرشتگان  و روح افزونی بخش افریده ها و نعمت ده ایجاد  شده هاست به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند  ودیده ها هر گز اورا نبینند 

 

 

 

 

 

 

 

ح

  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۰۰ ، ۱۶:۵۶
سید حسین صادق زاده

بیعت مردان       پساز پایان خطبه به سوی پیامبر و امیرالمومنین صلوات الله  علیهما والهما هجوم اورند وبا ایشان به عنوان بیعت دست می دادند نخستین کسانی که با رسول خداص بیت کرد خلیفه اول دوم بودند و پس از ان در دیگر مهاجران وانصار و مردم به ترتیب فدر و منزلت خویش بیعت کردند ان ها به پیامبر و امیرالمومنین ع تبربک و تهنیت می گفتند و پیامبر ص می فرمود الحمد لله الذی فضلنا علی جمیع العا لمین سپاس خداوندی را که  مارابر همه مردم فضیلت داده است برای ان که رسمیت مساله محکم تر شود وان جمعیت  انبوه بتوانند مراسم بیعت را به طور منظم و برنامه ریزی شده ای انجام دهند پیامبر ص دستور دادند تا دو خیمه بر پا شود یکی را مخصوص خودشان قرار دادند تا در ان جلوس نمایند وامر کردند تا مردم جمع شوند ویکی هم برای بیعت  با امیرالمومنبن ع  پس از ان مردم دسته دسته در خیمه پیامبر ص حضور می یافتند و با ان حضرت ببعت نموده و به ایشان تبریک وتهنیت می گفتند  سپس در خیمه مخصوص امیرالمومنین ع حاضر می شدند و به عنوان امام و خلیفه بعداز پیامبرشان با ان حضرت بیعت می کردند و به خنوان امیرالمومنین  بر ایشان سلام می کردند واین مقام والا را به ان حضرت تبریک و تهنیت می گفتند -برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت واین مدت را حضرت در غدیر اقامت داشتند بیعت بیعت شکنان نکته جالب توجه اینجاست که نخستین کسانی که در غدیر با امیرالمومنین ع بیعت نمودند و در این کار پیشگام شدند همان هایی بودند که زود تر از همه ان را شکستند و پیش از همه پیمان خودرا زیر پا گذاشتند انان عبارت بودند از ابوبکر عمر طلحه و زبیر که بعد از پیامبر ص یکی پس از دیگران رودرروی امیرالمومنین ع ایستادند جالب تر این که عمر بعداز بیعت این کلمات را بر زبان می راند بخ بخ لک یاابن ابی طالب اصبحت مولایومولاکل مومن ومومنه  افتخار برایت باد گوارایت باد پسر ابی طالب  اکنون تو مولای من و مولای ر مرو وزن شده ای همه مردم بدون چون چرا با امرالمومنین ع بیعت می کردند ولی ابوبکر و عمر باان که پیش از همه خودرا برای بیعت به میان انداخته بودند قبل از بیعت به صورت اعتراض گفتند ایا این امر از طرف خداوند است یا از طرف رسولش یعنی  یا از جانب خود می گویی حضرت فرمودند از طرف خداست  بیعت زنان پیامبر ص دستور دادند تا ظدف ابی اورند وپرده ای زدند که نیمی از ظرف اب در یک سوی پرده ونیم دبگر ان در سوی دیگر قرار بگیرد تا زنان با قرار دادن دست خود دریک سوی اب و قرار دادن امیرالمومنین ع دسشان را در سوی دیگر با حضرت بیعت  کنند با این صورت بیعت زنان هم انجام گرفت  و همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگوییند واین دستور را در باره همسران خویش موکد داشتند یاد اور می شود که بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا ع از حاضرین در غدیر بودند همچنین همه همسران پیامبر ص در ان مراسم حضور داشتند عمامه سحاب  پیامبر ص در این مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت به عنوان تاج افتحار بر سر امیرالمنین ع قرار داد ند و انتهای عمامه را بر دوش ان حضرت اویزان نمودند و فرمود ند عمامه تاج عرب است خود امیرالمومنبن ع در این باره چنین فرمودند پبامبر ص در روز غدیر خم عمامه ای بر سرم بستندو یک طرفش را بر دوشم اویختند و فرمودند خداوند در روز بدر و حنین مرا به وسیله فرشتگانی که چنین عمامه ای به سر داشتند یاری نمود  ظهور جبرییل در غدبر  مساله ای دیگری که پس از خطبه پیامبر ص پیش امد و لار دبگر حجت را بر همگان تمام کرد این بود که مردی زیبا صورت و خو شبوی را  دیدند که در کناد مردم ایستاده بود ومی گفت  لقد عقد هذا الرسول لهذا  الرجل عقده لا یحلها بعده الا کافر    این پیامبر برای این مرد پیمانی بست که بعد از او جز کافر ان را بر هم نمی زند عمر نزد او امد و گفت ای بنده خدا تو کیستی پاسخی  نداد نزد پیامبر ص رفت و گعت مردی را کنار مردم دیدم که چنبن می گفت  حضرت فرنودند او  جبربیل بود تو مواظب باش این پیمان را نشکنی سروده حسان در باره غدیر بخش دیگری از مراسم پر شور غدیر در خواست حسان بن ثابت بود او به حضور رسول خدا ص امد و عرضه داشت ایا اجازه می دهید در این باره اشعاری به عرض برسانم که خدا از ان ها  راضی باشد فرمودند به نام خدا بگو حسان در جای بلندی قرار گرفت ومسلمان ها هم همچنان اناده گوش دادن  بودند وی این چنین سرود  ینادیهم یوم الغدیر نبیهم                  بخم و اسمع بالرسول منادیا        و قال فمن مولاکم وولیکم      فقالو ا و لم تبءدو ا هناک التعادیا                   الهک مولانا وءانست ولینا         ولن تجدن منا لک الیوم عاصیا          فقال له قم یا علی فاننی       رضیتک من بعدی اماما و هادیا        فمن کنت مولاه  فهذا   ولیه                    فکونو اله انصار صدق موالیا        هناک دعا اللهم وال ولیه         وکن للذی عادی علیا معادیا    در روز غدیر خم پیامبر  مسلمانان  را گرد اورد وبه ان ها خطاب کرد وگفت مولا وولی شما کیست   ان ها بدگ که اظهار نفاق و دشمنی نمایند  پاسخ دادند خدای ما مولای ما و توه، ولی ما هستی و انروز به هیچ وجه از ما سرکشی نخواهی دید  ان گاه فرمود یاعلی از جای بر خیز که من پس ازخود به امامت و هدابت تو خرسندم   واضافه کرد کسی که من مولای او هستم علی ولی اوست و شماهم به راستی یاور و دوست او باشید  در اینجا شروع کرد به دعا  نمودن که پروردگار ا دوست اورا دوست بدار وباددشمنش دشمنی کن  رسول  خدا ص از سرود های او به وجد امد و فرمود لا ترزال یا حسان مویدا بروح الفدس ما نصرتنابلسانک  اب حسان تا وفتی که مارا زبان خود یاری  می کنی روح القدس یاور و و مویدتو باشد اشعار حسان بن ثابت به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماتد پایان مراسم غدیر   بدین ترتیب پس از سه روز مراسم پایان یذیرفت و ان رورها به عنوان ایام الولایه در ذهن ها نقش بست گروها وقبایل عرب هر یک با دنیایی از معارف  اسلام پس از وداع با پیامرشان و معرفت کامل به جانشبن اوراهی شهر ها منتشر شد وبه سرعت به گوش همگان رسید وبدین گونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد خلاصه ای از خطبه غدیر     پیامبر گرامی اسلام ع در اغاز این خطبه بعد از حمد و ثنای الهی فرمودند اقرا ر می کنم به بندگی خدا وشهادت می دهم که پروردگار من است و انچه به من وحی نموده ادا می نمایم و گرنه بیم ان دارم غذابی بر من  فرود اید خداوندبرمن چنین وحی کرده است ای پبامبرانچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی رسالت اورا نرسانده ای و خداوند تو را از مردم حفظ  می کند ای مردم من در رساندن انچه خداوند بر من نازل کرده و گوتاهی نکرده ام جبرییلسه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام رساند وووو و مرا مامور کرد که در این محل اجتماع به پا بر خیزم وبر هر سفید وسیاهی اعلام کنم ان     علی بن ابی طالب اخی ووصی و خلیفتی و الامام من بعدی الذی محله منی هارون  من موسی الاانه لا نبی بعدی ولیکمبعد الله و رسوله به راستی علی بن ابی طالب براد  وصی و جانشین من و امام  بعد از من است کسی که نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسی است جز این که پیامبری بعد از من نیست واو صاحب  اختیار شمابعد از خدا و رسولش می باشد  ولادت و امامت دوازوه امام ع  ای مردم    این مطلب را در باره اوبدانید وبفمبد که خدوند اورا برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است ان گاه فرمودند  ثم من بعدی ولیکم و امامکم بامرالله من ربکم ثم الایمه  الذین من صلبه الی یوم یلقون الله و رسوله لا خلال الا ما ء احله الله ولا حرام الا ما حرمه لله عرفنی الحلال واحرام و لعد از من علی صتاحب اختیار شما   امام شما به امر خداوند پردودگارشما ست و سپس و امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید حلالی نیست مگر انچه خدا و رسولش وانان امامان حلال کرده  باشند و حرامی نیست مگر انچه خدا و رسولش و انان حرام کرده باشند سپس فرنودند فمن شک فی ذالک فهو کافر کفر الجاهلیه الاولی و من شک فی قولی هذا فقد شک فی الکل منه  والشاک فی ذالک فله النار  هرکس    در این گفتار شک کند مانند کفر جاهلیت نخستین کار شده اسک وهر کس در چیزی از سخن من شک کند در همه انچه بر من نازل شده شک کرده است و هرکس در یکی از امامان شک کند در همه انان شک کرده است و شک کننده در باره  ما در اتش اس تا این که به این جمله معروف رسیدند من کنت مولاه فهذا علی مولا ه هر کس من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار اوست  توجه به مساله امامت   بعد از ان که ایه اکمال دا بیان نمودند فرمودند  معاشر الناس انما اکمل الله عروجل دینکم بامامته فمن لم  ءیاتم به و بمن کان من ولدی من صلبه الی یوم القیامه والعرض  علی الله تعالی فءاولیک   حبتت  اعمالهم  ای مردم خداوند دین شما را با امامت علی ع کامل نمود پس هر کس به او و به کسانی که جانشین او از فرزندان من و از نسل او تا روز قیامت و رفتن به پیشگاه خدای عزیر و جلیل هستند اقتدا نکند پس چنین کسانی اعمالشان از بین رفته است هم چنین فرمودند        ما یبغض علیا الا شقی و لا یتوالی  علیاالا تقی ولا یومن به الا مومن  مخلص بدانید که با علی دشمنی نمی کند مگر شقی و باعلی دوستی نمی کند مگر کسی که دارای  تقوا باشد و به ایمان  نمی اورد مگر مومن مخلص ایمه نار بعد از پیامبر ص         پیامبر ص کسانی را که پس از ایشان با ولایت امیرالمومنین ع به مخالفت  بر خاستند ایمه نار و اتش خواندند  و فرمودند    مهاشر الناس سیکون من بعدی اءیمه بدعون الی النار و یوم القیامه لا ینصرون  معاشر الناس ان لله وانابرءیان منهم     معاشر الناس انهم و انصارهم و اشیاعهم فی الدرک الاسعل من النار و لبءس مثوی المتکبرین  ای مردم  پس از من به  زودی پیشوایان و امامانی خواهند بود که مردم را به اتش   فرا می خوانند و روز رستاخیز یاری نخواهند شد ای مردم   خداوند و من از انان بیزاریم  و همانا  انان و یاران و شیعیان و پیروان ایشان در پست ترین طبقه  دوزخ اند  و بسیار  بد است  جایگاه متکبران یادی از حضرت مهدی  ع  در این   نیز یادی از حضرت مهدی  ع کردند و فرمودند   معاشر الناس   ال نبی و علی وصی الا  ان خاتم الاءیمه  منا القاءیم المهدی  ای مردم من پیامبرم وعلی وصی من است و همانا مهدی  قابم که خاتم امامان است از ماست او که دین اشکار می سازد و از ستمگران انتقام می گیرد  همانا که او گشاینده  وویرانگر دژ هاست و اوست که تمام فرقه های مشرکان را می کشد او انتقام خون همه اولیای خدا را می گیرد  او تاصر  دین خداوند است او از دریا های ژرف به دست  خویش اب بر می دارد او صاحب هر فضلی را به فضیلتش و هر جاهلی به جهلش نام و نشان می دهد  همانا که او برگزیده و گزینه    خراوند است همانا که او وارث همه علوم و اگاه   چیره  به همه ان هاست اوست که از خدای خود خبر می دهد و امور   مربوط به ایمان را خبر می دهد اورا هنمای استوار است    کار ها به  او تفویض شده است  اوست  که همه کسانی که  پیش از او بوده اتد به وجود او مژده داده اند او حجت باقی  خداوند است و پس از او حجتی نیست و حق فقط هنراه او ست و نور و پرتوی جز پیش او نیست هیچ کس بر او چیره و پیروز  نمی شود  و همانا که او  ولی خدا در  زمین خدا وحکم  خدا میان خلق خداست و امین خدا در نهان و اشکار است  و در پایان خطبه فرمودند  ای مردم ر کس خدا و   رسولش وعلی وامامان را که ذکر کردم اطاعت کند به رستگاری بزرگ دست یافته  است پس از غدیر  هر چند توطءای منافقان علیه ولایت پیشینه ای دراز داشت  اما پس از  واقعه غدیر  رنگ و بوی تازه ای به خود گرفت و اغاز انحراف  ها و تلاشهایی  بود که خبر از اینده ای تاریک و فتنه انگیز خبر می داد که بعد  از وقوع شهادت پیامبر خاتم ص دامن امت   اسلامی را فراگرفت و امامت را از خط اصلی خویش خارج  کرد و زمام امور به دست غاصبان افتاد منشءا این انحرافات   توطءیه ها نپیذیرفتن خط امامت وولایت پس از پیامبر ص بود  که در روز غدیر به اوج خود رسید  کسانی که از قبول ولایت سر باز زدند   امام رضا ع در بیانی زیبا کسانی را که از پذیرش ولایت امیرمومنان ع در روز غدیر  سر باز زدند به ابلیس تشببه کردند و فرمودند و مثل المومنین فی قبولهم ولاء امیرالمومنین  فی یوم غدیر خم کمثل الملایکه فی سجودهم  لادم و مثل من ابی والایه االامیرالمومنبن   فی  یوم  الغدیر مثل ابلیس  مثل مومنین  در قبول ولایت امیرالمونین ع در روز غدیر خم مثل ملایکه در سجودشان در برابر حضرت ادم  ع  است ومثل کسانی  که در روز غدیر  از ولایت امیرالمونین ع سر باز  زدنداز اباتی که در باره سجده به حضدت ادم ع در قران  امده است  در می یابیم که از همان ابتدای خلقت بشر دو جریان حق  وباطل  شکل گرفت  جریان حق به فرماندهی  خلفای الهی بود وجریان باطل به شکل گرفت جریان حق به فرماندهی  خلفای بلیس  و شیاطین  در این بین شیاطین  با ابزارهای خاص خود از هر گونه تلاشی  در به انحراف  کشاندن مردم از خط خلفای الهی و دشمنی با ان ها دریغ  نکرد ند در ما جرای غدیر  نیز مشاهده می کنیم زمانی که پیامبر ص قصد تعیین خلیفه  داشت یک فراخوان  همگانی بین مسلمانان  داد و از ان ها دعوت کرد تا در این مراسم حضور داشته باشند پس از ان که اکثر مسلمانان در غدی  جضور یافتند از ان ها نسبت به ولایت  امیرالمومنین ع پیمان گرفت و به ان ها امر فرمود  با امام ع دست بیعت دهند نکته جالب توجه اینجاست که پیامبر ص در خلال سخنان  خویش به ماجرای حسادت ابلیس نسبت به ادم ع که منجر به اخراج  ایشان از بهشت شد اشاره کرد و امت خویش را از این رفتار   ابلیس یعنی حسادت بر حذر  داشت حضرت در این بخش فرمود   ان ابلیس اخرج ادم من الجنه بالحسد فلا تحسد وه    فتحبط ءاعمالکم و تزل اقدامکم ای مردم به راستی ه ابلیس ادم را با حسادت از بهشت راند مبادا شما به علی حسادت ورزید که در این اعمالتان نابود وگام هایتان  لغزان خواهد شد فان ادم ءاهبط الی الارض بخطیءیه واحده و هو صفوه الله عزوجل وکیف بکم وانتم ءانتم و منکم ءاعداء لله ادم به خاطر  یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال ان که بر گزید ه خدای عزوجل بود پس چگونه خواهید بود شما حال ان که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند الا والله لا یبغض  علیا الا شقی و لا یوالی .علیا الاتقی ولایومن به مومن مخلص  نمی پذیرد مگر فرد پرهیز کار و به او ایمان نمی اورد مگر فرد مومن  مخلص  دوستی دشمنان و دشمنی دوستان   سید بن طاووس در اقبال الاعمال می نویسد روی ان لله تعالی غرض علیاعلی الاعداء یوم الابتهال فرحعو عن العداوه   و عرضه علی الاولیاء یوم الغدیر فصاروا اعداء فشتان ما بینهما روایت شده است که خدای متعال علی ع را در روز مباهله بر دشمنان عرضه کرد از دشمنی بر گشتند و اورا در دوز غدیر بر دوستان عرضه کرددشمن شدند ومبان دو  چه اندازه فاصله است  هم امیر مومنان عپ شدید ترین ابتلا ءات را داشت وهم مردم به وسیله ان حضرت سخت  مورد ازمایش قرار گرفتند پبامبر خدا ص به ان حضرت فرمودند  یا علی انک مبتلی والناس مبتلءونبک یا علی تو ازمایش می شوی و مردم نیز به تو ازمایش خواهند شد اعلام جانشینی ان حضرت در روز غدیر  عظیم ترین ازمون برای مردمی بود که مدعی اطاعت از خدا و رسول بودند گروهی نتوانستند امامت ان حضرت را پپذیرد و در این امتحان رد شدند گمان ابلیس        زید شحام می گوید قتاده بن دعامه نزد امام باقر ع امد و ازحضرت از تفسیر  این ایه سوال کرد  ولقدصدق علیهم ابلیس  ظنه فاتبعوه الا فریقا من المومنین  به یقین ابلیس گمان خود را درباره ان ها محقق یافت که همگی از او پیروی  کردند جز اندکی از مومنان  حضرت در پاسخ فرمودند چون خداوند به موجب ایه یاایها الرسول بلغ ما ءانزل الیک من ربک  وان تفعل فما بلغت رسالته به پیامبر خود امر فرمود که امیرالمونین ع را به عنوان خلیفه خود در میان مردم بگمارد   رسول خدا ص دست علی ع را در روز غدیر خم در دستان خود گرفت و فرمود هر کس که من مولای اوهستم علی مولای او است ابلیس ها بر سر خود خاک  پاشیدند  ابلیس بزرگ به انان گفت چه شده ا ست انان یاسخ دادند قدعقدهذا الرجل  عقده  لا یحءلها  اتسی الی یوم القیامه این مرد رسول خداص با دستان خود گرهی بسته است که تا روزقیامت هیچ انسانی نمب تواند ان را بگشاید  ابلیس به انان گفت کلا الذین حوله  قد وعدونی فیه عده ولن یحلفونی فیها  هر گز این چنین نخواهد شد چرا که کسانی که اطراف او رسول خدا ص هستند به من وعده در مورد او داده اند که هر گز خلف وعده نمی کنند واین گونه بود که خداوند فرمود اری به یقین  ابلیس گمان خود را در باره ان ها محق یافت که همگی  از او پیروی کردند جز گروه اندکی از مومنان منظو ر از گروه امیرالمو منین ع و نسل پاک هستند        معجزه غدیر  واقعه عجیبی که به عنوان  یک معجزه امصای الهی را بر خط  پایان غدیر ثبت کرد جریان حارث فهری بوداو در اخرین ساعات از روز سوم  نزد پیامبر ص امد وگفت ای محمد سه سوءال از تو دارم ایا شهادت به یگانگی خداوند و پیامری ودت را از جانب پروردگارت اورده ای یا از پیش خود گفتی  ایا نماز و زکات و حج وجهادرا از جانب پروردگار اورده اییا از پیش خود  گفتی  ایااین که در باره علی بن ابی طالب گفتیمن کنت مولاه  فهذاه علی مولاه  از جانب پروردگار گفتی یااز پیش حو گفتی  حضرت در جواب ب هر سه  سوء ال فرمودند  خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرییل است ومن اعلان کننده پیام  خدا هستم و بدون اجازه  پروردگارم  خبری را اعلان نمی کنم  حارث گفت خدایا ا گر محمد در انچه می گوید صادق و راستگواست شعله ای از اتش برمن بفرست این را گفت و رفت هنوز مقدار  کمی  نرفته  بود که ابر سیاهی ظاهر شد ورعد و برقی زد وصاعقه ای اورا در اتش   خود فرو برواورا سوزاند همین  جا بود که این نازل شد سءال ساءیل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج  تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد این عذاب محصوص کافران  است و هیچ کس نمی تواند ان را دفع کند از سوی  خداوند ذی المعارج  خداوندی که فرشتگانش  بر اسمان ها صعود و عروج می کنند پیامبر ص به اصحابشان  فرمودند ایا دیدیدو شنیدن  گفتند اری  فر مودندطوبی لمن  والاه و الویل لمن عاداه خوشا به بحال کسی که با علی دوستی  کند ووای بر ان که باعلی دشمنی  کند با این معجزه بر همگان  مسلم شد که غدیر از منبع  وحی سر چشمه گرفته  ویک فرمان  الهی است  

   

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۰ ، ۱۳:۱۴
سید حسین صادق زاده

سپس مردم  را بر حذر داشتند که مبادابعد از او اختلاف  کنند و روی یگدیگر شمشر بکشند در همین جا بود که تصریح فرمودند اگر من نباشم علی بن ابی طالب در مقابل متخلفین   خواهد ایستاد سپس حدیث ثقلین بر لسان مبارک حضرت جاری شد و فرمودند من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم که اگر به این دو تمسک کنید هر  گز گمراه نمی شوبد  کتاب خدا   عترتم یعنی  اهل بیتم اشاره هم داشتند به این که عداای از همین اصحاب من روز قیامت به جهنم برده می شوند خطبه پیامبر ص در مسجد خیف در روز سوم  از توقف در منی بار دیگر خضرت فرمان دادندکها مردم در مسجد خیف اجتماع کنند  حضرت در مسجد نیز خطابه ای ایراد فرمودند  که ضمن ان صریحا از مردم خواستند که گفته های  ایشان را خوب به خاطر بسپارند و به غایبان  برسانند در این خطبه به اخلاص عمل و دلسوزی برای امام مسلمین و تفرقه نینداختن  سفارش فرمودند و تساوی همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی را اعلام کردتد بعد از این بار دیگر متعرض مسءاله خلافت شدند و حدیث ثقلین  بر لسان ان تضرت جاری شد وبار دیگر برای غدیر زمینه را اماده کردند   در این مقطع منافقین کاملا احساس خطر کردند و قضیه را جدی گرفتندو برنامه های  خود را اغاز کردند و پیمان نامه نوشتندو هم قسم شدند که خلافت و جانشینی در اهل بیت پیامبر اتفاق نیفتد و برای قتل ان حضرت برنامه ریزی کردند  اعلان رسمی برای حضور در غدیر   با این که انتظار می رفت   پیامبر خدا ص در مکه بمانند ولی بلا فاصله پس از اتمام حج به منادی خود بلال دستور دادن  تا به مردم اعلان کند فردا کسی جز معلولان نباید باقی بماند و همه باید حرکت کنند تا در وقگ معین در غدیر حاضر باشند  غدیر کمی قبل جحفه است که به امر خاص الهی انخاب شد در این مکان ابگیر و درختان کهنسال وجود داشت هم اکنون نیز غدیر محل شناخته  شده ای در دویست کیلو متری مکه و به فاصله دو میل دومیل قبل  جحفه به طرف مکه قراردار  و مسجد غدیر   محل نصب  امیرالمومنین ع محل عبادت و زیارت زایران است برای مردم  بسیار جالب توجه بود که پیامبر شان بعد از ده سال دوری از مکه یدون تن که مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدار شان  بیایند و مسایل خو(درا مطرح کنند بعد از اتمام مراسم حج فورا از مکه خارج شدند  و مردم را نیز به خروج از مکه وحضور در  غدیر  امر نمودند صبح ان روز که پیامبر ص از مکه حرکت کردند سیل جمعیت که بیش از صدو بیست هزار نفر و به قولی صدو وچهل هزار و به قول دیگر  صدو هشتاد هزار نفر تخمین زده می شدند به همراه خضرت حرکت کردتد ختی عده ای حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن که مسیرشان به دست شمال نبود همراه حضرت تا غدیر امدند فرمان خدا در غدیر چون به غدیر حم رسبدند پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرییل با عرمانی استوار وامان از مردم از امد و گفت   ای محمد  خدای عزوجل سلامت می رساند و چنین می فرماید یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین ای پیامبر انچه از طرف پروردگارتبر تو نازل شده است کاملا به مردم برسان و اگر نکنی رسالت او را انجام نداده ای خداوند تو را از خطرات احتمالی مردم نگاه می دارد و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند  در اینجا بود که به پیامبر ص وحی شد که خداوند اورا از شر مردم محفوظ  می دارداز این رو فرمودند ایها الناس ءاجیبو ا داعی الله انا رسول الله ای مردم دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من یام  اور خدایم  و این کنایه از ان بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است فرمان دادند تا منادی تدا کتد همه مردم متوقف شوند و انان که پیش رفته اند باز  گردند وانان که پشت سر هستند توقف کنند تا اهسته اهسته همه حجمعیت   در از پیش تعیین شده جمع گردند توقف مردم در غدیر  پس از این دستو ر همه مرکب ها   متوقف شدند و کسانی که پیشتر رفته بودند باز گشتندو همه مردم در منطقه غدیر پیاده شدند وهریک برای خود جایی پیدا کردند وکم کم ارام گرفتند  شدت گرما در اثر حرارت افتاب  داغی زمین سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس خود را به سر انداخته وکوشه از از ان را زیر  پای خود قرار داده بودتد وعده ای از شدت  گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند از سوی دیگر پیامبرع دستور دادند تا به محل درختان کهنسال بروند و انجا را اماده کنند ان ها خارهای ژیر درختان را کندند و سنگ های ناهموار را جمع کردند زیر درختان را جاروب کرده  و اب پاشیدتد در فاصله بین دو درخت روی شاخه ها  پارچه ای انداختند تا سایبانی از افتاب باشد و ان محل برای برنامه ای سه روزه که حضرت در نظر داشتند کاملا مساعد شود سپس در زیر سایبان سنگ ها را روی هم چیدند واز رواندازهای شتران و سایر مرکب ها کمک گرفتند و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند وروی ان پارچه ای انداختند وان را طوری بر پاکردند که نسبت به به ووطرف جمعبت در وسط قرار بگیرد و پیامبر ص هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد وهمه اورا ببینند پیامر و امیرالمومنین ص بر فراز منبر            انتظار مردم به پایان رسید منادی حضرت ندای تماز جماعت داد و سپس نماز ظهر را به جماعت خواندند    بعد از ان مردم ناظر بودند که پیامبر ص بر فراز ان منبر ایستادند بالای منبر بیایند در سمت راستشان بایستند    قبل از شروع خطبه امیرالمومنین ع یک پله پایین تر بر فراز منبر در طرف راست ایستاده بودند  پیامبر اکرم ص نگاهی به راست وچب جمعیت نمودند و منتظر شدند تا مردم کاملا جمع شوند پس از اماده شدن مردم سخنرانی تازیخی  واخرین حطابه رسمی خود را برای جهانیان اغاز کردند دو اقدام عملی بر فراز منبر           در اثنای خطبه پیامبر ص دو اقدام عملی بر فراز منبر انجام   دادند که بسیار جالب توجه بود 1 پیامبر ص پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت وولایت امیرامومنین ع برای ان که تا اخر دوز گار راه هر گونه شک و شبهه بسته باشد  وهر تلاشی در این راه در نطفه خنثی شود ابتدا مطلب را به طور لسانی اشاره کردند و سپس به صورت عملی برای مردم بیان کردند ابتدا فرمودند   معاشر الناس تدبرو ا القران وافهمو  ایاته و محکماته ولا تتبعو ا متشابهه فوالله لهو مبین لکم نورا   واحدا ولا بو ضح  لکم تفسیره الا الذی انااخدببده و مصعده  الی و شاءیل بعضده و مغلمکم ان من کنت مولاه فهذا علی مولاه ای گروه مردم  در مورد قران تدبر کنید و ابات محکم ان را نبکو بفهمید واز ایات متشابه پیروی مکنبد به خدا سوگند هرگز کسی دشواری ها و تفسیر ان را برای شما روشن نمی کند جز همین کس که من دست اورا می گیرم و به سوی خود  بر می اورم و بازویش را بر می افرازم و به شما اعلام می کنم که هر کس من مولای اویم علی مولای اوست  بعد از ان حضرت گفته حود را عملی کردند و بازوی علی ابن ابی طالب  ع را گرفتنددر این هنگام حضرت گفته خود را عملی کردند وبازوی علی بن ابیطالب ع را گرفتند   در این هنگام امیرالمومنین ع دست خود زا به سمت صورت حضرت باز کردند تا ان که دست های هر دوی ان ها به سوی اسمان قرار  گرفت  سپس پبامبر ص امیرالمومنبن ع رااز جا بلند کردند تا حدی که پاهای ان حضرت در برابر زانو های پیامبر ص قرار گرفت و مردم سفیدی زیر بغل ان دو را دیدتد که تا ان روز دبده نشده بود در این حال فرمودند هرکس من مولی  و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست 2   اقدام دیگر حضرت ان بود که چون بیعت گرفتن از فرد فرد ان جمعیت انبوه از طرفی غیر ممکن بود از سوی دبگر  امکان داشت افرلد به بهانه های مختلف ار ریر بار بیعت شانه خالی کنند و حضور نبابند و در نتیجه نتوان التزام عملی و گواهی قانونی از انان گرفت از ابن دو حضرت در اواخر سخنانشان  فرمودند ای مردم شمابیش از ان هستید که در یک جلسه بتوانید با من دست بیعت دهید و خدای عزوحل فرمان داده است که نخست از شما  اقرار زبانی بگیرم که دد مورد امیرالمومنین علی وامارت او و امامانی که پس از او می ایند و از نسل من و اویند اقرار کنید و به شماگفتم واعلام کردم که ذریه من از صلب اویند اکنون همگان بگویید انا سامعون   مطیعون راضون منقادون لما بلته عن ءامرربی و ءامرعلی ءامیر المومنبن ومن ولده من صلبه من الایمه علی ذالک قلوبناو انفسنا والسنتناو ابداننا نحیاو نموت و نبعث الا نغیرو نبدل ولا نشک ولانرتاب ولا نرجع عن عهدولا میثاق ونغطی الله  ونعطیک  ونعطی علیا امیرالمومنبن و ولده الایمه الذین  لهم ذکر من صلبه من الحسن والحسین   ما شنوا و فرمانبردار و پذیرا و خشنود به ان چیزی هستبم که ار سوی پروردگارمان کهکپروردگار تو  هست در مورد علی و فرزندانش ابلاغ کردیوو در این امر لادل و جان ودست و زبان بیعت می کنیم   و بر این بیعت رندگی می کنبم و می میریم و بر انگیخته می شویم ان را تغییر وتبدیل نمی کنیم ودران سک و تردید روا نمی داربم و از این عهد بر نمی گردیم و پبمان نمی شکنیم و از خداوندوازتو و از امیرالمومنین علی و فرزندانش حسن وجسین که امام اند و از صلب علی وذریه تو می باشند اطاعتگمب کنیم  پبداست که حضرت عین کلامی را که می بایست مردم تکرار کنند به انان القا فرمودند و عبارات ان را   مشخص کردند تا هر کس به شکل خاصی برای خود اقرار نکند بلکه همه به انچه حضرت از انان مب خواهند التزام دهند وبر سر انبیعت نمایند وفتی کلام پبامبر ص پایان یافت همه  مردم سخن ان حضرت وبدین وسیله بیهت عمومی گرفته شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۰ ، ۱۱:۲۶
سید حسین صادق زاده

در بستر پیامبرص و ءاشبهت فی البینات علی الفراش الذبیح  علیه السلام ءاذءاجبت کما ءاجاب و اطعت کما اطاع ءاسماعیل صابرا محتسبا اذ قال له یا بنی انی ءارنی فی المنام ءانی اذبحک فانظر ما ذا تری قال یا ابت افعل ما توءمر ستجدنی ءان  شاءالله من ال صابرین تو با شب خوابیدن در بستر پیامبر ث به اسماعیل ذبیح ع در قربانگاه مانند بودی هنگامی که همچون او به پیامبرص پاسخ مثبت دادی  و همانند اسماعیل  صبورانه و خالصانه اطاعت نمودی ات گاه که ابراهیم ع به او گفت پسرم من در خواب دیدم که تورا قربانی می کنم  نظر تو  چیست گفت ای پدرم انچه را فرمان یافته ای انجام بده که ان شاء الله مرا از صابران می بابی و کذالک انت لما ابایک النبی صلی الله علیکما و امرک ءان تضطجع فی مرقده واقیا له  بنفسک ءاسرعت الیء اجابته  مطیعاو لنفسک  علی القتل موطنا وهمین گونه تو ان گاه که پیامبر تو را که درود خدا بر شما دو تن باد بر بستر خویش خواباند وبه تو فرمان داد که در خوابگاه او بیارامی تا با بذل جانت اورا حفظ کنی از سر اطاعت بی درنگ اجابتش کردیو خود را برای کشته شدن اماده  ساختی فشکر الله تعالی طاعتک ءابانعت جمیل فعلیک بقوله جل ذکره ومن الناس من یشری نفسه ابتهاء مرضات االله  پس خدای متعال از این فرمانبرداری ات سپاسگزاری نمود واین کار زیبایت را در گفته خویش  که پاداش بزرگ باد چنین اشکلر کرد وازمردم کسی است که د ر طلب رضایت خدا جان فشانی می کند فتنه حکمیت در صفین ثم محنتک یوم صفین وقدرفعت المصاحف حیله و مکرا فاعزض الشک   عرف الحق واتبع الظن ءاشبهت محنه هارون اذ امره موسی علی قومه عتفرقو ا عنه وهارون ینادیهم با قوم انما فتنتم به وان ربک، الرحمن فانبعونی  واطیعوءامری قالو لن نبرح علیه عاکفون حتی یرجع الیناموسی  سپس در نبرد صفین تو رو ازمودد  حالی که قران ها را به حیله و مکر بالا بردندوشک رو اورد و در حالی که حق مشخص بود از گمان پیروی شد همچون ابتلای هارون ان گاه که موسی ع اورا بر قوم حود فروا کرد اما از او کسستند  و هارون ندایشان می داد  ای مردم قوم من شما با این گوساله به فتنه  افتادید و پروردگار شما خدای رحمان است پس مرا پیروی کنید و فرمان مرا بپذیرید  ان قوم در پاسخ هارون گعتندما به پرسش گوساله ادامه می دهیم تا موسی از میقات به نزد ما باز گردد و کذالک انت لمارفعت المصاحف قلت یا قوم انما فتنتم  بها و خد عتم فعصول و خالقو علیک واستد عو ا نصب الحکمین فءابیت علیهم و تبرات الی الله من فعلهم و فو صته الیهم فلما اسفر الحق و سفه الحق و سفه التحکیم الذی ءابیته و احبوه و حظرته وابا حو ذنبهم الذی اقتزفوه و انت علی نهج بصیره وهدی وهم علی سنن ضلاله و عمی تو نیز ان هنگام که قران ها بر سر نیزه رفت این گونه گفتی ای قوم من شما بااین حیله فتنه زده وگول خورده ابداما انان از تو سر پیچیدند و باتو مخالفت کردند و خواستارتعبین داورشدند   تو   امتناع کردی و از کار انان نزد خدا بیزاری جستی و کاررا به خودشان وا گذار نمودی  و چون حق چهره گشود وزشتی منکر نمایان شد به لغزش و انخراف خود از حق اقرار نمودند   و پس از ان اختلاف کردند وتورا با وجود خودا ری ات به پذیرش حکیمیتی نا بخرادانه وادارکردند   بدان علاقه نشان دادند با ان که تو بر داه روشن و هدایت بودی و انان بر کج راه تاریکی وضلالت  فما زالو علی النفاق مصر ین وفی الغی مترددین حتی اذاقهم الله و بال امرهم فءات بسیفک من عاندک فشقی و هوی و احیا بحجتک من سعد فهدی  پس همواره بر نفاق خود اصرار داشتندودر گمراهی می چر خیدند تا ان که خداوند سر انجام کارشان را به انان چشانبد وبا شمشیر تو معاند انت را کشت که بدبخت و نگون سار شدندو خداوند با حجت و سعادتمند را زنده   هدایت کرد فضابل بی انتها #     صلوات الله علیک غادیه ورایحه   عاکفه وذاهبه فمایحیط المادح و صفک ولا یحیط  الطاعن  فضلک انت احسن الخلق عباده و اخلصهم  زهاده و اذبهم عن الدین  اقمت حدودالله بجهدک و فللت عساکر الما رقین بسیفک تخمد لهب الحروب بینانک و تهتک ستورا الشبه ببیانک و تکشف لبس الباطل عن ضریح الق لا تاخذک فی الله لومه لایمو فی مدح الله  تعالی لک غنی عن  مدح المادحین   تفریط الواصفین فال الله تعالی  من المومنین رجال  صدقوا عاهدوا الله  علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر وبدلو تبدیلا  درود های خدا هر صبح و شام در سفر و در حضر بر تو باد که ستایشگر به اوصاف تو احاطه نیابد و سرزنشگر فضیلت را نابود نمی تواند کردتو نیکوترین مردم در عبادت و خالص ترین انان در زهد و غیورترین حامی دین بودی با تمام توانت احکام الهی را جاری کردیو لشکر خوارج را با شمشرت در هم شکستی با سرپنجه ات اتش جنگ را خاموش کردی وبا بیانت پرده های شبهه را دریدی وحق را از میان تیرگی های باطل بیرون کشیدی  در راه خدا از سرزنش ملامتگران نهراسیدی ومدح دای متعال تورا از مدح مواحان وستایش توصیفگران بی نیاز کرده است که خدای متعال متعال فرمود  از میان مومنان مردانی هستندکه صاوقانه به عهدشان  با خدا وفا کردند برخی به شهادت رسیدند و برخی در انتظارند و انان هر گز عقیده خود را تغییر ندادند     در اشتیاق دیدار حق تعالی   لما رایت ان فتلت الناکثین و   القاسطین و المارقین و صدقک رسول الله صلی الله علیه و اله وعده فءاوفیت بعهده قلت اما ان ءان تخضب هذا من هذا  ام متی ببعءت ء اشقاها واثقا بانک علی بینه من ربک و بصیره  من امرک قادما علی الله مسبشرا ببیعک الذی بایعته به و ذالک  هو الفوز العظیم  چون دیدی با کشتن عهد شکنان ناکثین و ستمکاران قاسطین و از دین به در رفتگان مارقین وعده پیامبرخدا به تو درست بود و عهدش وفا نمودی گفتی ایا وقت ان نرسیده است که این ریش با این خون سر خضاب شود یا بدبخت ترین فرد امت کی دست به کار می شود چون به این که دلیلی روشن از جانب پروردگارت داری مطمعن بودی و در کارت بینش داشتی و به سوی خداوند می رفتی و از سودایی که با او کرده ای بشارت یافته بودی وتاین همان رستگاری بزرگ است بیزاری از غاصبان ولایت و ظالمان به اهل بیت          اللهم  العن فتله انبیایک و اوصیاء انبیاءیک  وبجمیع لعناتک  و ءاصلهم نارک خدایا قاتلان پبامبر انت و قاتلان اوصیای پیامبران را با همه نفرین هایت نعرین کن و داغی اتشت را به انان بچشان والعن من غصب ولیک حقه وانکر عهده و جحده      بعد الیقین و الاقرار بالولایه له یوم اکملت له الدین  و لعنت کن کسی را که حق ولی تو را غصب کرد و پس از اقرار و بعد از یقین به ولایت او در روز غدیر که روز تکمیل دین حق بود باز عهد او و بیعت با اوراانکار کرد اللهم العن قتله  امیرالمومنین من ظلمه و اشیاعهم و انصارهم خدایا قاتلان    امیر مومنان و ستمکاران بر او و پیروان و یاورانشان را نفرین کن  اللهم العن ظالمی الحسین و قا تلیه و المتابعین عدوه و ناصر یه والضین بقتله و خاذلبه لعنا و بیلا  خدایا ستمکاران بر حسین ع و قاتلان او و پیروان و یاروان دشمنش و رضایتمندان به قتلش و فروگذاران اورا نفرین سخت و شدید بنما اللهم العن اول ظالم ظلم  ال محمد وما نعیهم حقوقهم خدا نخستین   ستمکاری را که بر خاندان محمد ص ظلم کرد و انان را از حقشان باز داشت لعنت فرست  اللهم خص اول ظالم و غاصب لال محمد باللعن و کل مستن بما سن الی یوم الدین  خدابا اولین ظالم و غاصب حق ال محمد را و هر کس تا قیامت از سنت او پیروی کرد به لعن مخصوص  بدارا اللهم صل علی محمد خاتم النبیین ک سید المرسلین واله الطاهرین و اجعلنا بهم متمسکین وبموالاتهم من الفاءیزون الامنین الذین لا خوف   علیهم ولاهم بحزنون انک حمید مجیدا  خدایا بر محمد خاتم پیامبران و سرور فرستادگان و خاندان پاکش درود فرست  و انان را دستاوبز ما وولایتشان را مایه رستگاری و ایمنی ما قرار ده همان کیسانی که بیمی بر ان ها نیست  و اندوهگین  نیز  نمی شوند که تو ستوده بزرگی اهمیت حجه الوداع       هجرت پیامبر پیام تکر، ص  وخروج ان خضرت از مکه معظمه نقطفه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می اید بعد ازاین هجرت حضرت سه بار به مکه سفر  کرده اندبار اول در سال هشتم هجری و پس از صلح حدیبیه به عنوان عمره وارد مکه شدند و طبق قراردی که با مشرکین بسته بودند فورا باز گشتند بار دوم در سال نهم هجری به عنوان فتح مکه وارد این شهر  شدند و پس ا پایان برنامه ها و بر چیدن بساط کفر و شرک و بت پرستی به طایف رفتندو هنگام باز گشت به مکه امده و عمره به جا اوردند و سپس به مدینه باز گشتند  سومین و اخرین باری که پیامبر ص بعد ار هجرت وارد مکه شدند در سال دهم هجری به عنوان حجه الوداع بود حضرت در ان سال برای اولین با ر به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر  شوند  در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود و ان عبارت بود از دو حکم مهم از قوانین اسلام که هنوز برای مردم به طور کامل ورسمی تبیین نشده بود یکی حج و دیگری مساله خلافت وولایت و جانشینی  بعداز پیامبر ص از امام باقر ع در این باره روایت شده است که پیامبر ص از مدینه اهنگ حج کردند تا ان زمان همه احکام شرعی جز حج وولایت را بر قوم خود ابلاغ فرموده بودند در این هنگام جبرییل به حضو ر پیامبر ص امد و گفت ای محمد خدایت سلام می رساند می فرماید انی لم ءاقبض نبیا من انبیاءیی و رسلی الا بعد اکمال دینی و تکثیر حجتی و قد بقی علیک من ذالکک فریضتان مما یحتاج الیه ان تبلغهما  قومک فریضه الحج و فریضه الولایه و الخلیفه من بعدک فانی لم ءاخل ءارضی من حجه و لم ءاخلها ابدا   من هیچ یک از پیامبران و فرستادگان   خویش را قبض روح نمی کنم مگر پس از که دیگ خود را به حد کمال برساند وحجت  وبرهان خویش را تاکید کنم  واز این دین دو چیز بر عهده تو باقی  مانده است که بر قوم خود بلاغ کنی فریضه حج و فریضه ولایت واین که خلیفه پس از تو کیست ومن هیچ گاه زمین خود را از حجت خالی نگذاشته  وهرگز ان را خالی نحواهم گذاشت اکنون خدایت فرمان می دهد که به قوم خود ابلاغ کنی تا برای حج اماده شوندوخودت   حج  بگذاری و هرکس که از شهر نشینان و ساکنان حومه و اعراب اطراف می توانند حج بگذارند با تو همراه باشند تا مراسم حج را هم به انان بیاموزی  همان گونه که نماز و زکات وروزه و احکام ان ها را به ایشان اموخته ای و مردم  را در این دو مساله  همچنان اموزش دهی که موارد دیگر دبن را اموزش داده ای منادی پیامبر ص میان مردم ندا داد که همانا   رسول خدا اهنگ حج دارد تا  مراسم و اعمال ان را به شما     اموزش دهد و همان گونه که از دیگر احکام دین شما را اگاه کرده است از این هم اگاه فرماید اغاز سفر حج   پس از اعلان عمومی  مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه ومکه و حتی بلاد  یمن و غیر ان به سوی مکه  سرازیر شدند تا جزییات احکام حج را شخصااز پیامبرشان بیاموزند  و در اولین سفر رسمی حضرت  به عنوان حج شرکت داشته باشند اضافه بر ان که حضرت اشاراتی فرمود ه بودند که امسال سال اخر عمر من است واین می توانست  با عث شرکت همه جانبه مردم باشد  جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر  انان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند به طوری که لبیک گویان از مدینه تا مکه متصل بودند حضرت چند روز به ماه ذیحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طی مسافت  در روز سه شنبه پنجم ذیحجه وارد مکه شدند   حضور جبراییل در عرفات         چون رسول خدا ص در عرفات وقوف فرمود جبرییل به حضورش رسید و گفت ای محمد خدای عزوجل سلامت می رساند و می فرماید همانا مرگ تو نزدیگ و مدت عمرت سپری شده است  ومن تو را به چیزی که از ان چاره و گریزی  نیست  پیش می برم اکنون وصیت حویش را فراهم سازو انچه از علوم و میراث علوم پیامبران پیش از تو و سلاح و تابوت سکبنه نزد تو هست و همه ایات پیامبران پیشین را به وصی و خلیفه بعد از خودت تسلیم کن که او حجت بالغه من بر مرد،م است واو علی بن ابی طالب ع است و اورا برای مردم به این سمت منصوب کن واز او عهد و پیمان لارم را بگیر و به مردم هم تذکر بده که عهد  پیمانی را که از ایشان گرفته ام یاد اورند که باید ولی مرا دوست  اشته باشند و مولای ایشان و مولای هر زن و مرد مومن علی بن ابطالب ع است  همانا که من هیچ یک از پبامبران را قبض روح نمی کنم مگر پس از این که دین خود را کامل کنم و نعمت خود را باولایت اولیای خود و ستیز با دشمنان خویش به کمال برسانیم و این موضوع بستگی به کمال  توحید و دین و اتمام نعمت  من بر خلق من دارد و باید از ولی من پیروی و فرمانبرداری کنند من هیچ گاه زمین را بدون سرپرست  رها نمی کنم و همان حجت من بر خلق من است و الیوم اکملت لکم دینکم   اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا  امروز دین شما را برای شما کامل و نعمت خو د را بر شما تمام کردم  وایین اسلام را برای شما بر گزیدم علی ولی و مولی کل مومن و مومنه علی عبدی ووصی نبی والخلیفه من بغده و حجتی البالغه علی خلقی   علی ولی من و مولای هر مرد وزن مومن است علی بنده من ووصی پیامبر من   خلیفه پس از او وحجت بالغه من بر خلق من است مقرون طاعته  مع طاعه محمد نبیی و مقرون طاعه محمد بطاعتی من اطاعه فقد ءاطاعنی و من عصاء فقد عصانی  فرمانبرداری از او وابسته و پیوسته به فرمانبرداری  از محمد ص است و فرمانبرداری از محمد ص پیوسته به فرمانبرداری از  من است هر کس از محمدص فرمان  برد از من فرمان برده است و هر کس ازاو سرپیچی کند از من سرپیچی کرده است  جعلته علمابینی  و بین خلق فمن عرفه کان مومنا و من    ءانکرهء کان کافرا و من اشرک ببیعته کان مشرکا ومن لقینی بولایته  دخل  الجنه و من لقینی بعداوته دخل النار ومن اورا نشانه میان خود و خلق خو یش قرار داده ام   هرکس اورا نشناسد کافر است و هرکس به بیعت او شرک وزرد  مشرک است هر کس روز  ستاخیزبا ولایت علی ع با من رو یا روی شود به اتش در خواهد افتاد اکنون ای محمد علی را منصوب کن و از مردم بیعت بگیر و عهد و میثاق مرا که از ایشان گرفته ام یادشان اور که من جانت را به سوی حویش فرا می خوانم  خوف پیامبر ص از دشمن ی ها نسبت به امیرالمومنین  پامبرص در این باره از قوم خویش و انان که منافق و بدبخت  بودند بیم کرد که پراکنده شوندو به ایین جاهلی خویش باز گردند که از دشمنی و ستبزه های نفسانی انان نسبت به علی ع اگاه بود پیامبر ع از جبرییل که از خداوندمسالت  فرماید که ار مردم در امان باشد و منتظرماند تا جبرییل این مو ضوع را به پیشگاه خداوند  ابلاغ  کند و تبلیغ این موضوع را به تاخیر انداخت تا به به مسجد خیف رسید  چبرییلدر مسجدخیف به جصور پیامبر امد و ایشان گفت عهد خود را انجام دهد وعلی ع را منصوب فرماید ولی موضوع در امان بودن از مردم را ابلاغ  نکرد تا ان که پیامبر ص به منطقه کراع الغیم که میان مکه و مدینه است رسیدند در کراع الغیم  جبرییلبه حضور ایشلن باز امد و مو ضوع خلافت علی ع را باز گو کرد ولی همچنان موضوع در امان بودن از مردم بیان  نکرد و پیامبر به جبرییل  فرمود  بیم از ان دارم  که قوم من مرا تکذیب کنند و گفتار مرا در باره  علی ع نپذبرند وحرکت فرمو دعلت خوف ان کونه که از احادیث استفاده می شود پیامبر ص قصد داشت در سر زمین عرفات در ان اجتماع  عظیم به موضوع  ولایت و خلافت امامان  بعد از خود واز جمله امام علی ع بپردازند جابر بن سمره می گوبد پیامبر مشغول ایرادخطبه در بین جمعیت بود تا سخن او به اینجارسید لا یزال هذا الاسلام عزیزاالی اثننءی عشر  خلیفه ،،  همواره این دین عزیز و پیروز است تا وقتی که دوازده نفر بر ان ها حکومت کنند جابر می گویدتا سخن پیامبر  ص به ای جا رسید همه  سر وصدا کردند  و هیاهو نمو دند لذا نفهمیدم که بعد ار ان  حضرت چه فرمود از پدرم پرسیدم ییامبر چه فرمود گفت فرمود کلهم  من قریش  همه ان ها از قریش اند از این روایت و روایات دیگر استفاده می شود که چون مخالفان نمی خواستند بنی هاشم و د  راس ان هاحضرت علی ع خلافت بعد از رسول خدا ص بر عهده بگیرند وقتی حرف پیامبر به این جا رسیدجلسه را  برهم زدند تا پیامبر به هدف خود  نایل نشود   بعد از ان پیامبر اکرم ص به ودنبال فرصت مناسبی بود تا این مساله را به طور اشکار  به مردم  ابلاغ نماید از طرفی خوف داشت در اثر اصرار و تاکید بر ان دین و ایینش مورد تعرض قرار گیردو مایه ایجاد اختلاف  شود تا این که ایه تبلیغ بر پیامبر خدا ص نازل سد و پیامبر را تهدید کردکه اگر این امر را به مردم ابلاغ نکنی گویا اصلا اصل رسالت را ابلاغ نکرده ای از این رو پیامبر ص مردم را در وسط بیابان گرم و سوزان نگه داشت و موضوع ولایت حضرت علی ع را بر مردم ابلاغ داشت  پس علت تعویق بیان اما مت   از عرفات به غدیر این بو  که د ر عرفات جو مناسب نبود و مجلس و خطبه حضرت را به هم زدند و موجب خوف پیامبر  از تفرقه در دین و اسیب دیدن دین شد لذا بیان ا،ما.مت به غدیر  انداخته شد پیامبر اکرم ص خود د  خطبه غدیر سبب خوف را 

این گونه بیان فر مودند همانا جبزییل سه بار بر من نازل شد و سلام  خدا را ساند وفرموددر این مکان غدیر خم توقف نماییم و به سیاه و به سفید شما اعلام کنم که علی وصی و جانشین من و پیشوای شما بعد ازمن است جایگاه او نسبت به من  مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است با این تفاوت که پس از من پیامبریخواهد امدعلی پس از خدا وپیامبر رهبر شماست سپس از فضایل حضرت علی ع سخن گفتند وادامه دادند از جبرییل در خواست کردم تا مرا از اعلام ولایت علی ع معاف بدارد زیرا ای مردم می دانم که تعداد پرهیز  کاران اندک و شمار منافقان فراوان است و گنهکارانی پر فریب وجود دارد که اسلام را مورد استهزا قرار می دهند هم اکنون اگر بخواهم منافقانرا بانام و نشان معرفی کنم یا با انگشت به  سوی انان اشاره نمایمیا مردم را برای شناحت انان راهنمایی کنم می توانم اما من انان سوگندبه خدا نسبت به انان  رامت و بزرگواری پیشه می سازم بنابراین ابلاغ این  موضوع هر چند  از ابتدای ظهورا سلام و اولین روز دعوت پیغمبر تا اخرین لحظات حیات ان حضرت با نبوت  همدوش و بوده و همان روزی که پیامبر صرسالت حویش را اعلام کردامامت و خلافت علی ع را نیز اعلام کرد لاکن ابلاغ ان کیفیتی که بعد از نازل شدن  ایه نبلیغ در روز غدیر انجام گرفت تحقق نیافته بود از این رو رسول الله ص از ابلاغ ان با داشتن مخالفان سر سخت احساس نگرانی می کرد زیرا هم به علم غیب و هم به حکم قراین موجود و عناد برخی از مسلمین با علی ع به خوبی می دانست که گروهی از محاجر و انصار در مقام انکارو مخالفت با این پیام الهی بر خواهندامد بر این اساس برای جلو گیری از این مخالفت در انتظار فرصتی بوده  که زمینه ای اماده و کنگره ای باشکوه از عموم طبقات مسلمین تشکیل شو تا موموریت خویش را انجام داده ودر باره تعیین جانشین خود سخن بگوید و به نام و مشخصات او تصریح کند و از عموم مردم نیز برای خلافت او بیعت بگیرد به گونه ای که ان مجتمع در تاریخ ضبط شود و قابل انکار نباشد بنا براین در اقبال الاعمال سید بن طاووس امده است احتمال دارد  دلیل خوداری و تاخیر پیامبر ص در ابلاغ امر ولایت و ترک اظهار این فضیلت بزرگ و منزلت شریف به فرمان خدای  تعالی بوده است تا برای امت روشن شود که این پیامبر ص  نیست که علی ع را برای امت روشن شود که این پیامبر ص نیست که علی ع را برای این مقام برگزیده است بلکه خدای  تعالی اورا بر گزیده است  نخستین خطابه در منی     پیامبر ص اولین خطابه  خود را در منی ایرادفرمودند این خطابه در ووقع یک زمینه سازی برای خطبه غدیر بود در این خطبه ابتدا  به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و ابروی مردم  اشاره نمودند وسپس خون های به ناجق ریخته شده و اموال به ناحق گرفته شده  در جاهلیت را رسما مورد عفو قرار دادند تا کینه توزی ها از میان بر داشته  شود و جو اجتماع برای تامین  امنیت اماده گردد 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۰ ، ۱۶:۱۳
سید حسین صادق زاده

 بخشش و ایثار    السلام علبکیا امیرالمومنین و سید الوصین و اول العابدین و ازهد الزاهدین ورحمه الله و برکاته و صلواتته و تحیاته سلام و رحمت و برکات وصلوات و دورود های خدابر تو ای امیر مومنان  سرور اوصیا واولین عابدان و زاهد ترین زاهدان  انت مطعم الطعام علی حبه مسکینا واسیرا لوجه الله لا ترید جزاء و لاشکورا و فیک انزل  الله تعالی و بوثرون علی انفسهم و او لو کان بهم خصاصه و من یوق شح نفسه فاولیک هم المفلحون    تو همانی که خوراکت را با وجود میل به ان  برای خدا به مسکبن و یتیم و اسیر دادی و پاداش و سپاس نخواستی و خداوند متعال در باره تو چنین نارل کرد هر چند حود نیازی مبرم دارند دیگران را بر خود مقدم می دارند و هر کس از خست نفس خود نگاه داشته رستگار  است وانت الکاظم للغیظ  والعافی عن الناس والله یحب المحسنین  تو فرو خورنده خشم و عفو کننده مردم بودی و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد  در صحنه عمل   وانت الصابرفی الباساء والضراء و حین الباس و انت القاسم بالسویه و العادل فی الرعیه و  العالم بحدودالله من جمیع البریه والله تعالی ءاخبر عما اولاک من فضله بقوله ءافمن کان مومنا کمن کان فاسقا لا یستوون اما الذین امنو و عملو الصالحات فلهم جنات ااماوای نزلا بما کانو یعلمون تو و در سختی و زیان و هنگامه جنگ   شکیبا بودی و مساوی تقسیم کردی و درمیان مردم عادل و از همه مردمان به احکام الهی داناتر بودی   خداوند متعال با این ابه از انچه به تو عطا کرده بود خبر داد ایا مومن همچون فاسق است بکسان نیستند اما کسانی که ایمان اوردند   کارهای شایسته کردند در برابر کارهایشان باغ هایی دارند که در ان ها جای می گیرند  دارای علم تنزیل وحکم  تاویل      وانت المخصوص بعلم التنزیل   حکم  التاویل و نصر الرسول و لک المواقف  المشهوده  والمقامات المشهوره والایام المذکورا  یوم بدر و یوم الاحزاب اذ زاغت الا بصار و بلغت القلوب الحناجر و تظنون با الله الظنونا هنالک ابتلی المومنین و ژلزلوا زلزالا   شدبد و اذ یقول المنافقون والذین فی قلو بهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الاغروراو اذ قالت  طاءیفه منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارججعو و یستاذن  فریق  منهم النیی یقولون ان بیوتناعوره و ما هی بعوره ان یریدون الا فرارا و قال  الله تعالی ولماراء المو منین  الاحزاب قالو هذاما وعدنا الله ورسوله و صدق الله ورسوله و مازادهمالا ایمانا   تسلیما فقتلت  عمروهم  و هزمت  جمعهم و رد الله الذین  کفرو بغیظهمم ینالو  خیرا  و کفی الله المومنین  القتال  وکان الله قویاعزیرا تو وئژه به علم تنزیل قران  وحکم تاویل و یاری پیامبر ص هستی وتو جایگاه  هایی  مشهود و مفام  هایی مشهود وروزهایی به یاد ماندنی داری رور بدر وروز احزاب  ان گاهکه چشم ها خیره شد و جان هابه لب رسید  به خدا گمان هایی نا بجا می بردند انجا مومنان ازمایش شدند و سخت تکان خوردند و هنگامی که منافقان و کسانی که دل هایشان بیمار بود می گفتند خدا و پبامبرش وعده ای جز قریب به ما ندادند و هنگامی که گروهی از انان ار پبامبر ص اجازه می خواستند و می گفتندخانه های ما بب حفاظت  است و حال ان که خانه هایشان بی حقاظ نبود وانان جز  فرارنمی خواستند  و خداوند متعال فرمود وچون مومنان دسته های دشمن را دیدند گفتنداین همان است که خدا و پبامبرش به ما وعده دادند و خدا پیامبرش راست گفتند  و جز بر ایمان و تسلیم انان نیفزود  پس عمرو قهرمان انان را کشتی و گر  وهشان را پراکندی و خداوند کافران را بی ان که به مال برسند به غیظ و حسرت باز گرداند و خدا زحمت جنگیدن را از مومنان برداشت و خدا نیرو مند  است در جنگ احد  ویوم احد اذ یصعدون ولا یلوون علی احد والرسول ید عوهم فی اخراهم  و انت تذود بهم المشرکین عن النبی ذات الیمین  و ذات الشمال حتی ردهم الله عنکما خایفین و نصربک الخاذلین     و روز جنگ احد هنگامی که مسلمانان کم ایمان راه  خویش در پیش گرفتند پیامبر  ص و به پشت  سرشان هم ننگریستند و پیامبر به دنبالشان  ان ها را فرا می خواندتو حمله مشرکان  دا از چب و راست دفع می کردی و انان را از پیامبر ص دور می ساختی تا ان که خداوند انان را ترسان و هراسان از شما دور ساخت و هزیمت یافتگان رو با تو یاری نمود در جنگ  حنین

و بوم حنین علی ما  نطق به التنزیل اذ اعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیءاو ضاقت علیکم الا رض بمارحبت ثم ولیتم  مدبرین ثم انزل الله سکینته علی رسوله و علی المومنین و المومنین  انت و من یلیک و عمک الباس ینادی المنهزمین   یا   اصحاب سوره البقره یا اهل بیعه الشجره حتی استجاب له قوم قدکفیتهم  المءونه و تکفلت دونهم  المعونه فعادوا یسینمن المثوبه راجین وعد الله تعالی بالثوبه وذلک قوله جل ذکره ثم یتوب الله من بعد ذالک علی من  یشاء وانت حاءیزدرجه الصبر   فایز بعظیم الاء جر  وروز جنگ حنین بنا به انچه قران می گوید و به یاد اورید ان گاه راکه فراوانی تان شما خوش امده بود ولی هیچ سودی برایتان نداشت وزمین باهمه فراخی اش  بر شما تنگ امد وعقب نشبنی کردید سپس خداوند ارامش خویش را بر پبامبرش و بر مومنان فرو فرستاد و مومنان تو و همراهانت   بودید  و عمویت عباس که فراریان دا ندا می داد ای اصحاب  سوره بقره ای بیعت کنندگان شجره تا ان که گروهی اورا اجابت کردند  به جای انان رنج جنگ را به دوش     کشیدی و یاری پیامبر ص را به  عهده گرفتی و انان مایوس از پاداش وتنها به امید وعده خداوند متعال به فبول توبهباز امدند واین همان گفته خداوند بلند   مرتبه است و در پی ان خداوند از هرکس که بخواهد در می گذرد تو به درجه  صبر  نایل گشتی وبه پاداشی بزرگ رسیدی در روز خیبر  و یوم خببراذ اظهر المنافقین و قطع دابر الکافرین والحمد الله رب االعلنین ولقد کانو عادوالله من قبل لابولون الادبار و کان عهد الله مسءولا  وروز جنک خیبر ان گاه که خداوند منافقان را سست و کافران را ریشه کن ساخت سپاس از ان خدای جهانیان است و همینان بودند که پیش تر با خدا پیمان بسته بودند که پشت نکننند و پیمان الهی بز خواست دارد  حجت بالغه الهی   مولای انت الحجه البالغه والمحجه والتمعته السابغته  والبرهان المنیر فهیءا لک ما اتاک الله من فصل ولسانءک ذی الجهل  مولای من تو حجت رسا وراه اشکار ونعمت  فراوان و برهان نورافشانی مبارکت باد فضیلتی را که خدا بهکتو بخشید و نابود باد دشمن جاهلت  همراه پبامبر  ص در همه جنگ ها  شهدت  مع النبی ص جمیع حروبه ومغازیه  تحمل الرایته  امامه و تصرب بالسیف قدامه ثم لحرمک المشهور و بصیرتک بمافی الامور امرک ی المواطنولم یک علیک امیر در همه جنگ ها و نبرد های پبامبر ص با او بودی و پرچم را پشاپیش او حمل می کردی ودر جلوی او شمشیر   می زدی سپس تو را به خاطر دور اندیشی  مشهور و بینشت   در امور در معرکه ها  فرمانده کردو کسی بر تو فرمانده  نبود - امام المتقین و کم من امر صدک عن امضاء  عزمک   فیه التقی واتبع غیرک فی نیله الهوی فظن المجاهلون  انک عجزت عماالیه انتهی ضل ولله الظان  لذالک و ما اهتدی و لقد او ضحت ما ءاشکل من ذالک لمن توهم و امتری بقولک صلی الله  علیک قد یری الحول القلب  وجه الحیله و دونها حاجز من  تقوی الله فیدعها  رای العین و ینتهز فرصتها من لاجریحه  من  تقوی الله  فیدعها رای العین وینتهز فرصتهامن لا جریحه له فی الدین صدقت و خسر المبطلون  چه بسیار که تقوا تو را اجرای تصمیمت باز داشت ولی غیر تو برای دستیابی بدان از هوا و هوس خویش پیروی کرد از این رو جاهلان پنداشتندکه تو در نچه اتفاق افتاد ناتوان بودی  به خدا سوگند کسی که چنین پنداشت گمراه شد و ره نیافت و تو خود که دورد خدا بر تو باد با این سخنت که فرمودی بینا و اگاه به امور می داند چگونه  حیله کند اما تفوای الهی مانع اوست پس دیده را نادیده می گیرد اما ان که پروای دین ندارد از ان فرصت سوء    استفاوه می کند هرچه را در این میان مبهم بود برای انان که دچار توهم و تردید بودند  توضیح دادی تو راست گفتی و باطل اندیشان  زیانکارند  در برابر حیله پیمان شکنان          و اذ ما کرک  الناکثان فقالا نرید العمره فقلت لهما لعمر کما ما ترید ان العمره لکن الغدره و اخذت البیعه علیهماو جددت المیثاق فجدا  فی النفاق فلمانبهتهما  علی فعلهما اغفلا وعادا و ما انتفعاء و کان عاقبه امرهما خسرا   و چون پیمان شکنان طلحه و زبیر  با تو مکر کردند و گفتند قصد عمره داریم تو به انان گفتی به جانتان سوگند که اهنگ عمره ندارید بلکه قص  خیانت دارید و  از ان دو بیعت گرفتی و تجدید پیمان کردی اما ان دو در نفاق جدیت ورزیدند و چون ان دو را بر   کارشان اگاهی دادی بی اعتنایی کردند و باز گشتند و از تذکرت یود نبردند و فرجامشان به زیان کشید  در برابر شامیان  ثم تلاهما اهل الشام فسرت الیهم بعد الاعذار و هم لا یدینون دبن الحق ولا یتدبرون القران  همج ضالون و با لذی انزل علی محمد فیک  کافرون و لاهل الخلاف  علیک ناصرون و قد امرالله  تعالی باتباعک وندب المومنین الی نصرک قال الله تعالی یاایها الذین امنو اتقوالله و کونو ا مع الصادقین  پس از ان دو اهالی شام بودند که  پس از اتمام حجت بر انان به سویشات حرکت کردی در حالی که نه به دین حق گرویده بودند ونه  تدبری در قران داشتند کسانی پست وسبک س  و گمراه و به انچه در باره تو بر محمد ص نازل شد منکر و یاور مخالفان تو بودند  در حالی که خدای متعال به پیروی از تو فرمان داده بود و مومنان را به یاری تو فراخوانده بود  انجاکه خداوند متعال فرمود  ای مومنان از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید     ظهور حق   بک ظهر الحق و قد نبذه الخلق و ءاوضحت السنن بعد الدروس و الطمس ولک سابقه الجهاد علی تصدیق التنزیل ولک فضییله الجهاد علی تحقیق التاویل و عدو الله جاحد لرسول الله یدعو باطلا و یحکم جاءیرا و یتاء مر غاصبا ویدعو جزبه الی النار  مولای من حق با تو  اشکار شد در حالی که مردم ان را دور افکنده بودند سنت ها را پس از کهنگی و فرسودگی روشن ساختی و برای تو ست  سابفه جهاد بر سر تصدیق  ظاهر قرانو برای توست فضیلت جهاد در تحقق باطنی ان  دشمن تو خدا و منکر پبامبرخداست که به باطل می خواند و ستم حکم می دهد و غاصبانه فرمان می راند و پیروانش  را به سوی اتش می کشاند عمار در صعین  و عمار المجاهد و ینادی بین الصفین الرواح الرواح الی الجنه ولما استسقی فسقی   اللبن کبر و قال لی رسول الله صلی الله علیه و اله اخر شرابک من الدنیا  ضیاح من لبن وتقتلک الفءته  الباغیه   عمار  می جنگید و میان دو لشگر ندا می داد پیش به سوی بهشت و چون اب خواست وبا شیر سیرابش کردند تکبیر راند وگفت پیامبر ص به من فرنود اخرین نوشیدنی تو از دنیا شیر رقیق شده است و تو را گروه سنمکار  می کشد   فا عترضه ابو العادیه الفزاری فقتله فعلی  ابی العادیه لعنه الله ولعنته  ملایکه ورسله اجمعین و علی من سل سیفه علیک و سللت علیه سیفک یا امیر المومنین من المشرکین و المنافقین الی یوم الدین و علی من رضی بما ساءک  و لم یکرهه و اغمض عینه ولم  ینکره او اعان علیک بید اولسان  او فعد عن نصرک او خذل عن الجهاد معک او غمط فضلک او جحد حقک او عدل بک من جعلک الله اولی به نفسه  پس ابو عادیه فزاری راه بر اوگرفت  و وی را به شهادت رساند پس لعنت خدا  لعنت همه   فرشتگان و فرستادگانش تا روز قیامت بر ابو عادیه باد و نیز بر هر کسی که به روی تو شمشیر کشید و نیز بر مشرکان و منا فقانی که تو ای امیر مومنان بر ان ها شمشیر کشیدی و نیز بر مشرگان و منافقانی که تو ای امیر مومنان بر ان ها شمشیر کشیدی و نیز لعنت خدا بر ان که به نا خشنودی  تو رضایت داد ان را نا پسند نداشت و چشم بر هم نهاد و انکارش نکرد یا با دست و زبان دشمنت را بر ضد تو یاری داد یا از یاری ات دست کشید یا از جها د در کنار تو تن زد  یا فضیلت ارا بر نتافت  یا حقت را انکار کرد یا کسی را که خداوند تو را به او از خودش سزاوار تر  قرار داده بود با تو هم تراز شمرد و صلوات الله علیک ورحمه الله و برکاته و سلامه و تحیاته و علی  الایمه من الک الطاهرین انه حمبد مجید درودهای خدا و نیز رحمت و برکات و سلام و شادباش های او بر تو و پیشوایان از میان خاندان پاک تو که او ستوده و شکوهمند است حادثه ناگوار فدک    والامر الا عجب و الخطب الفظع بعد جحدک حقک غصب الصدیقه الزهرا سیده النساء فدکا و رد شهادتک و شهاده السیدین سلالتک و عتر ه  اخیک المصطفی    صلوات الله علیکم و قد ءاعلی الله تعالی علی الاءمه درجتکم و رفع منزلتکم و ابان فضلکم و شرفکم علی الالعالمین فءاذهب عنکم الرجس وطهرکم تطهیرا  امر عجیب تر و حادثه ناگوارتر بعد از غصب امامت تو غصب فدک حضرت صیقه طاهره سبده  زنان عالم بود ورد کردن شهادت  تو و دو سید اهل بهشت حضرت امام حسن و حضرت امام حسین  فرزند انت که عترت پیغمبر خدا بودند درود ور حمت خدا بر شما اهل بیت پیغمبر باد که خدا شما رابر تمام امت بلند مرتبه تر و منزلت شما را   رفیع تر قرار داد و فضل و شرافت شما رابر اها  عالم  اشکار کرد وشمارا از رجس و ناپاکی کاملا پاک ومنزه ساخت قال الله جل وعزه   ان الانسان خلق هلو عا اذا مسه الشر جزوعا واذا مسه الخیر  منوعا  الاالمصلین  فاسثنی الله تعالی نبیه المصطفی و انت یا سید الاوصیاء من جمیع الخلق فما ءاعمه من ظلمک عن الحق ثم افرضوک سهم خدای عزوجل فرمود  انسان طبعا و خلقنا حریص و ناشکیباست هر گاه شری به اوبرسد به جزع و ناله در اید و چون  به خیری نایل گردد  از حرص منع احسان  می کند مگر اهل نماز که مراد پیغمبر بر گزیده اش و شخص توست  ای امیر مومنان که از تمام خلق تو سید اوصیای رسولی پس چه اندازه در گمراهی سر گشتهو حیران ماندند انان که در امر امامت و سلطنت الهیه در باره تو ستم کردند ان گاه از راه مکر و خدعه سهم ذوی القربی را بر فرض و لازم گردانیدند و به ظلم وجور از اهل ان فدک و حقوق ذوی القربی را منع کردند و سپس که امر خلافت به تو باز گشت  باز از ان برای رضای حق در گذشتی  پس حال مظلومی و محنت و الام تو به محنو الام پیغمبران ع شبیه  بود در هنگامی که ان ها تنهاو بی یار و یاور بودند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۰ ، ۱۵:۵۲
سید حسین صادق زاده

منزلت والا     مولای لقد رفع لله فی الاول منزلتک اعلی فی الاخره درجتک و بصرک ما عمی علی من خالفک و حال بینک وبین مواهب الله لک فلعن الله  مستجلی الحرمه منک وذایدالحق عنک  مولای من خداوند منزلت را در دنیا  والا گردانید ودرجه ات در اخره تعالی بخشد وانچه را بر مخالفان تو پوشیده ماند برای تو روشن ساخت   مخالفانی که میان تو و مو هبت های خداوندی به تو جدایی انداختند پس خداوند کسانی را که حرمت تو را پاس  نداشتندو تو از حقت باز داشتند لعنت کند زیان ترین انسان ها و اشهد انهم الاخسرون الذین تلفح وجوههم النار وهم فیها کالحون گواهی می دهم که زبانکار ترین اند کسانی که اتش بر چهره هایشان مزندو انان در انجاترش روی اند   گوش به فرمان خدا ورسول  و اشهد انک ما اقدمت  ولا  احجمت ولا نطقت ولا امسکت الا بامر من الله و رسوله و گرامی می دهم که نه خود را پیش    انداختی و نه پا پس کشیدی  و جز به فرمان خدا و پیامبر او نگفتی و دست نکشیدی  به منزله هارون  قلت والذی نفسی بیده لقد نظر الی رسول الله ص اصبرتقدامه  بسیفی فقال یا   علی انت عندی بمنزله هارون من موسی الا انه لا انه لا نبی بعدی و اعلمک ان موتک و حیاتک معی و غلی سنتی  فوالله ما کذبت و لاکذبت والا ضللت  ولا ضل فی ،ولا نسیت ماکعهد الی ربی وانی لعلی اطریق الواضع الفظه لفظا  گفتنی سوگند  به ان که جانم در دست اوست پیامبر خدا در جالی که در جلو رویش شمشیر می زدم به من نگریست و فرمود ای علی تو برای من بمنزله هارون برای هستی جز ان که پیامبری پس از من نیست و به تو اعلام می. کنم که مرگ و زندگی ات با من و به روش من است  به خدا سوگند نه دوروغ گفته شده است نه گمراه نموده ام و نه عهد پوردگارم را از یاد برده ام من بر ان دلیل روشنی هستم که پروردگارم برای پیامبرش روشن نمود و پیامبرص نیز برای من روشن ساخت من بر راهی اشکارم و حقیقت می گویم و باکی از کسی ندارم علی ع و برابری صدقت ولله و قلت الحق فلعن الله من ساواک بمن ناوا ک والله جل ذکره یفول هل یستوی الذین یعلمون  الذین لا یعلمون و لعن الله من عدل بک من فرض الله علیه  لا یتک و انت ولی اللهو اخو رسوله  الذاب عن دینه والذی نطق القران بنعسه فال الله تعالی و فضل الله المجاهدن علی القاعدین اجرا  عظبما درجات منه و مغفره و رحمهو کان الله غفورا رحیما به خدا سوگندکه راست  حفیعت گفتی پس خدا نفرین کند ان که تورا با دشمنانت برابر نهاد در حالی که خداوندکه یادش بلند باد می گوید ایادانایان با نادانان برابرند خداوندلعنت کند که تو را باکیسی که ولایت بر ا و واجب است همسنگ کرد در حالی که تو ولی خدا و برادر پیامبرش و حمایتگردینش بودی همان کسی که قران به بر تری اش زبان گشود  خدای متعال فرمو د خداوند مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشی بزرگ برتری بخشیده است به درجاتی از جانبش و نیز امرزش و رحمت وخداوندامرزنده و مهربان است   قال لله تعالی ءاجعلتم سقابه الحاج و عماره المسجد الترام کمن امن بالله والیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستون  عند الله  والله  لا یهدی الفوم الظالمین الذین امنو هاجرواو جاهدوا  فی سبیل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجه عندالله    و اولیک هم الفایزون یبشرهمر ربهم برحمه منه  رضوانو جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیهاابداان الله عنده اجر عظیم 

-ونیز خدای متعال  فرمود ایا سیراب ساختن حاجیان و ابا  کردن مسجد الحرام را همانند کار کسی پنداشته ابدکه به خدا و روزقیامت ایمان اورده و درراه خدا جها د می کند  این ها نزد خدا یکسان نیستند و خداستمکاران راهدایت نمی کندکسانی که ایمان اوردندو هجرت کردند  با اموال     

 و جان هایشان در خدا چنگیدند نزد خدا منزلتی والاتر دارند  وابنان رستگارند پرورگارشان انان را به رحمتی از جانب خود و خشننودی و باغ  هایی  که در ان هانعمتی پایدار دارند مژده می دهد جاودانهدر ان ها خواهند بود و بی گمان  خدا است که نزدش پاداشی بزرگ است مورد ستایش خداوند     اشهد انک المخصوص بمحه الله المخلص لطاعه الله  لمتبع بالهدی بدلا و لم تشرک بعباده ربک احدا و ان الله تعالی استجاب لنبینه ص فیک دعوته   گوهی مب دهم که تو له ستایش خداوند اختصاص یافتی ودر   طاعت خداوند اخلاص ورزبدی در برابر هدایت چبزی  نخواستی و در عبادت پروردگارت احدی را شریک نساختی خداوند متعال هم دعای پیامبرش را در باده تو اجابت کرد ابلاغ ولایت    ثم امره ءباظهار ما اولاک لامته ءاعلالشانک و اعلانا لبر هانک و دحضا  للاء باطیل و قطعا للعاذیر فلما ءاشفق من فتنه الفاسقین واتقی فیک المنافقین ءاحی الله رب العالمین یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته  والله یعصمک من الناس   سپس برای بالا بردن  منزلت تو و اعلان حجت کو و ابطال نمودن باطل ها و از میان بردن بهانه ها اورا به اظهار کردن ولایت بر امتش فرمان داد و چون پیامبر ص از فتنه انگیزی فاسقان بیمناک و از کار منافقان در باره تو هراسناک شد خداوند پروردگار جهانیان وحی کرد ای پیامبر انچه را از جانب پروردگارت بر تو  نازل شده ابلاغ  کن که اگر نکنی پیامش را نرسانده ای و خداوند تو را از گزندمردم حفظ  می کند  فوضع علی نفسه اوزار امسبر و نهض فی رمضاء الهجیر فخطب  فاسمع و نادی فابلغ ثم سالهم اجمع فقال هل بلغت پس سختی های راه را به جان خرید ودراوج گرما بر خاست و سخن راند و به گوش همه  رساند و ندا داد و ابلاغ کرد و سپس از همه انان پرسید و فرمود ایا پیام  حق  رارساندم فقالو اللهم بلی گفتند اری فقال اللهم اشهد فرمود خدایا شاهد باش  ثم قال الست اولی بالمومنین من انفسهم سپس فرمود ایا من به مومنان از خود ان ها  سزاوا تر  نیستم فقالو بلی گفتند چرا  فاخذ بیدک وقال من کنت مولاه فهذا علی مولاه  اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله  پس دستت را گرفت و فرمود هر که من مولای اویم این علی مولای اوست خدابا دوستدارش رادوست و دشمن را دشمن بدار و یاورش را یاری ده و واگذارنده اش واگذار ایمان اوردندگان اندک فما امن بما انزل الله فی علی نبیه الا قلیل ولا راد اکثرهم الا حسرا پس به انچه خداوند درباره تو بر پیا مبرش  نازل کرده    بود جز اندکی ایمان نیاوردند و بیشترشان  جز بر زیان اود نیفزود ولقد انزل الله تعالی قیک من قبل وهم کارهون و یا ایها الذین امنو من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی لله بقوم   بحبهم و یحبونه اذله علی  المومنین اعزه علی اکافرین یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون اومته  لایم  خداونداپیش از ان هم در باره تو چیز هایی نازل کرده بود که انان را خوش نمی ا،مد ای مومنان هر کس از شمااز دین خود بر گردد به زودی خدا گروهی دیگر را می اورد که انان را دوست دارد و انانرا در برابر مومنان فروتن و برکافران سرفرازو درراه خدا جهاد گر   از سرزش ملامتگران بی هراس اند ذالک قضل الله یوتیه من   یشاء  والله واسع علیم انما ولبکم الله و رسوله الذین امنو الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه وهم راکعون ومن یتول الله و رسوله والذین امنو فان حزب الله هم الغالبون  ربنا امنابما انزلت واتبعناالرسول  فاکتبنا  مع الشاهدین ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب این فضل خداست که ان را به هرکه خواهد می دهد خدا گشایشگردانا است ولی تنها خدا و پیامبر اوست وکسانی که ایمان اورده اند همان هاکه نماز بر پا می دارند و در حال رکوع صدقه می دهند و هرکس خدا و پیامبر او و مومنان را ولی خود گیرد بداند پیروز است که حزب خدا پیروز است  و پروردگارا به انچه نازل کردی ایمان  اوردیم و پیامبر را پیروی کردی، پس مارا در زمره گواهان بنویس    و پروردگارا پس از ان که مارا هدابت نمودی دل هایمان را دست حوش کجروی مگردان و ازجانب خود رحمتی ب  ما ارزانی دار که تو بخشنده ای     اللهم انا نعلم ان هذا هو الحق  من عندک فالعن من عارضه   واستکبر و کذب به و کفر و سیعلم الذین ای منقلب ینقلبون  خدایا ما می دانیم که حق است و از جانب تو پس     هر کس را که با ان می ستیزد و گردن فرازی می کند و ان را تکذیب و انکار می نمایدلعنت کن و ستمکاران به زودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگان باز می گردند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۰۰ ، ۱۸:۲۹
سید حسین صادق زاده

اسلام علیک یا امیرامومنین امنت با لله وهم مشرکون و صدقت بالحق وهم مکذبون و جاهدت وهم محجمون و عبدت الله مخلصاله الدین صابرامحتسباحتی اتاک الیفین الا لعنه الله علی الظنین  سلام بر تو ای امیر مومنان تو به خداوندایماناوردی در حالی که انان مشرک  بودند و حق را تصدیق کردی در حالی که انان تکذیب می کردند و جهاد کردی در حالی که انان پا پس می کشیدند خدا را با ایینی پاک و بی الایش شکیباو خالصانه پرستیدی تا رحلتت فرارسید هان نفرین خدا بر ستمکاران  السلام علیک یا سید المسلمین ویعسوب المومنین و امام المتقین و قایدالغرلمحجبین ورحمه الله و برکاته  سلام ورحمت خدا وبرکات او بر تو ای سرور مسلمانان و مهتر مومنان و پشوای متقیان و پیشوای سپید رویان  شهادت به منزلت بلندامیرالمومنین  اشهد انک اخوالرسول ووصیه ووارث علمه وامینه علی شرعه وخلیفته فی امته واول من امن با لله و صدق بماانزل علی نبیه گواهی می دهیم که تو برادر پیامبر ووصی او ووارث دانش او وامانتدار ایین او و جانشین او در میان امتش هستی ونیز نخستین کسی به خدا ایمان اورد و نخستین کسی که انچه را خداوندبر پیامبرش نازل کرد تصدیق  نموداشاره به جریان غدیر   و اشهد انه قد بلغ عن الله ما انزله فیک و صدع بامره و اوجب علی  امته فرض ولایتک و عقد علیهم البیعه لک و جعلک اولی  بالمومنین من انفسهم کما جعله الله  کذالک  و نیز گواهی می دهم که پیامبرص انچه   خدا در باره تو بر او نازل ابلاغ نمود و ان را به انجام رساند  و فریضه ولایت تو را بر امتش واجب ساخت و بران برای تو بیعت گرفت و تو را به مومنان از خود ان ها سزاوارتر قراداد همان گونه که خداوند او را چنین قرار داده بود ثم اشهد الله تعالی علیهمفقال الست  قد بلغت سپس خداوندمتعال رابر انان گواه گرفت و فرمود ایا من رسالت پروردگارم را ابلاغ  نکردم ففالو اللهم بلی گفتند چرا فقال اللهم اشهد وکفی بک شهبداو حاکمابین العبادخدایا گواه باش و تو برای گواهی و داوری میان بندگان کافی هستی نفرین بر منکران ولایت    فلعن الله جاحدولایتک  بعد الاقرار و ناکث عهدک بعد المیثاق  پس خداوند انکار کننده ولایت را پس از اقرار نمودن به ان و شکننده  پیمانت را پس از پیمان بستن نفرین کند وفای به عهد    و اشهد  انک اوفیت بعهد الله تعالی و ان الله تعالی موف بعهده   لک و من اوفی بماعاهد علیه الله فسیوتیه اجرا عظیما و کواهی می دهم که تو به عهد خدای متعال وفا کردی و خداوند متعال هم به عهدش برای تو وفا می کند و هرکس به پیمانی که با خدا بسته وفا می کند و هر کس به پیمانی که با خدا بسته وفا کند به زودی خدا پاداشی بزرگ به او بخشد   امیر  حقیفی  مومنان  و اشهد انک امیرالمونین الحق الذی   نطق بولایتک التنزیل   اخذ لک العهد علی الامه  بذال  الرسول و گواهی می دهم که تو همان امیر حقیقی مومنانی که قران به ولایتت زبان گشود و پیامبر خدا بر ان از امت تعهد گرفت   جانفشانی در راه خدا     و اشهد انک و عمک و اخاک الذین تاجر تم الله بنفوسکم فاتزل الله فیکم و ان الله اشتری من المومنین انفسهمو اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوراء و الانجیل و لقران و من اوفی بعهده و من اوفی بعهده من الله فاستبشرو ببعکم الذی بایعتم به و ذالک  هو الفوز العظیمالتایبون العابدون الحامدون الحامدون السایحون الراکعون الساجدون الامرون بالمعروف والناهون عن المنکر الحافظون  لحدود الله و و بشرالمومنین  و گواهی می دهم که ت  و عمو و برادرت کسانی هستیدکه جان های خود را با خدا داد و ستد کردبد پس خداوند در بار ه  شمااین ایه را نازل کردخداوند جان ها و اموال مومنان  ا در برابر بهشت از انان خربده است انان که در راه خدا  می جگند و می کشند و کشته می شوند وعده راتینی است  که در تورات و انجیل و قران بر عهده گرفته است و چه کسی از خداوند به عهدش وفادا رتراست  پس مژده باد به داد و ستد ی که بدان دست یا زیده اید و این همان رستگاری بزرگ است انان نوبه کاران   عابدان و سپاس گزاران و روزه داران و رکوع نندگان و سجود کنند گان و فرمان دهندگان به معروف و باز دارنگان از منکر و پاسداران احکام الهی اند ومومنانرا مژده بده تردید در ولایت  اشهد یا امیرالممونین ان الشاک فیک ما امن بالرسول الامین و ان العادل بک غیرک عادل عن الدین القویم الذی ارتضاء لنا رب العالمین  فاکمله بولایتک یوم الغدیر   گواهی می دهم ای امیر مومنان ان که در شک ورزد به پیامبر امین ایمان نیاورده و ان که از تو به  دیگران متمایل شوداز دین استوار  منحرف گشته است دینی که پروردگار جهانیان برای ما پسندید و روز  غدیر ان دا ولایت تو کامل کرد صراط مستقیم  و اشهدانک المعنی بقول العزالرحیم وان هذا صراطی مستقیما فاتبوه ولاتتبعو ا السبل فترفق بکم عن سبیله  ضل والله و اضل من اتبع سواک وعند عن الحق ن عاداک و گواهی می دهم که که تو مقصود گفته خدای عزیز و رحیمی واین راه راست من است پس ان را بپویید و به راه های دیگر نروید که شما را از راه او جدا می سازد به خدا سوگند هر که از جز تو پیروی کرد گمراه شد وگمراه کرد و هرکه با تو دشمنی کرد از حق جدا گشت اطاعت فرمان الهی اللهم سمعنا لامرک و اطعنا واتبعنا صراطک  المسقیم فاهدنا ربنا ولا ثزغ قلوبنابعد الهدی عن طاعتک واجعلنا من الشاکرین لانعمک خدایا فرمانت را شنبدم و اطاعت کردیم و را راست تو را پیمودیم پس ای پرودگار ما مارا هدایت  کن و دل هایمان را پس از هدایت از اطاعت منحرف  مگردان وما را از سپاسگزاران نعمت هایت قرار ده  وارستگی های امیرالمومنین   و اشهد انک لم نزل للهوی    مخالفا و للتقی مخالفا و علی کظم الغیظ قادرا و عن الناس عافیا واذا عصی الله ساخطا واذا اطیع الله راصیا وبماعهد الیک عاملا راعیا لما استخفظت  حافظا ما استودعت مبلغا ما جملت منتظرا ما وعدت و گواهی می دهم که تو همواره با هوای نفست مخالف و با تقوا هم پیمان و بر فرو خووردن خشم تواناو عفو کننده  مردم بودی و چون خدا نافرمانی می شد خشمگین و چون خدا اطاعت می شد خشنود می شدی به انچه خدا با تو پیمان بست عمل کننده و برای انچه  حفاظتش را به عهده داشتی مراقب و انچهرا به تو سپرده بودند نگاهداری بودی انچه را بر دوشت نهادند به مقصد   رساندی و انچه را وعده داده شدی انتظار کشیدی  استقامتدر راه حق  و اشهد انک ما انقیت   ضارعا ولاامسکت عن حقک جازعا ولا احجتمت عن مجاهده عا صیک ناکلا  ولااضهرت الرضا بخلاف ما یر ضی الله مداهنا و لا وهنت لما اصابک فی سبیل الله لا ضعفت ولااستکنت عن طلب حقک مراقبا معاذاالله ان تکون کذلک بل اذظلمت فاحتسب ربک و فوضت الیه امرک و ذکرت فماذکرو و عظت فمااتعظو وخوفتهم الله فما تخوفو و گواهی می دهم   که از سر ناتوانی پروا نکردی، واز ر نا شکیبایی حقت را فرو نگذاشتی و از بیم کارزار با نافرمان هایت پا پس نگذاشتی و از سر سازشکاری و بر خلاف رضایت خدا خود را خشنود ننمودی و گرفتاری هایت در راه خدا تو را سست تکرد و به چشمداشت دنیادر طلب حق خود ناتوانی وزبونی نشان ندادی پناه بر خدا که تو این گونه باشی بلکه چون بر تو ستم شد به حساب  پروردگارت گذاشتی و کارت را به او وگاذاشتی  و تذکر دادی و نشنیدند و پند دادی و نگرفتندوانان رااز خدا ترساندی و نترسیدند  مجاهدت در راه خدا   و اشهد انک یا امیرالمومنین جاهدت فی الله حق جهاده حتی دعاک الله الی جواره و قبضک الیه باختیاره و الزم اعداءک الحجه بقتلهم ایاک لتکون لک الحجه علیهم مع مالک من الخحح ابالغله عی جمیع خلقه و گواهی می دهم که ای امیر مو منان در راه خدا ان گونه که بایست کوشیدی تا این که خدا تورا بر گزید و جان تو را به نزد خویش بر کشید و   کشتند رابه دست دشمنان حجت بر ان ها قرار داد تا بر انان  افزون بر حجت های رسای دیگری که بر همه خلقش داری حجتی داشته باشی  عبودیت خالصانه      السلام علیک یا امیرال،ومنین عبدت الله مخلصا و جاهدت فی الله صابرا وجدت بنفسک محتسبا و عملت بکتابه واتبعت سنته نبیه و اقمت  الصلاه و اتیت الزکاه و امرت با لمعروف و نهیت عن المنکر ما استتعت مبتغیا مرضاء ما عندالله راغبا فیما و عدا الله لا تحفل بالنوایب و لا تهن عند الشداءایدولا تحجم عن محارب افک من نسب غیر ذالک و افتری باطلا علیک و اولی لمن عند عنک   سلام بر تو ای امیر مومنان خدارا خالصانه   پرستیدی ودر راه خدا صابرانه جنگیدی و جانت را برای خدا بخشیدی و به کتابش عمل کردی واز سنت پبامبرش  پیروی نمودی نماز را بر  پا داشتی و زکات را پرداحتی و  تا انجا که توانستی به نیکی فرمان دادی واز زشتی باز داشتی و این همه را برای کسب رضایت الهی وشوق به وعده خداوند انجام دادی به گرفتاری ها اهمیت ندادی   و درسختی ها سست نگشتی و از کارزار پا پس نگذاشتی هرکه جز این گوید تهمت زده و باطلی  را به تو نسبت داده است وای بر کسی که از تو حدا شد نخستین کسی که ایمان اورد لقدجاهدت فی الله حق الجهاد و صبرت علی الا ذی صبر احتساب و انت اول من امن ا لله و صلی له و جاهد و ایدی صفحته فی دار الشرک و الارض مشحونته ضلاله و الشیطان یعبد جهره   در راه خدا به شایسته ترین وجه جهاد نمودی و مخلصانه بر ازار هاصبر کردی و تو نخستین کسی بودی که به خدا ایمان اورد و برای او نماز گزارد و جنگید و برای او در خانه شرک سینه سپر کرد در حالیکه زمین از گمراهی پر بود و شیطان اشکارا پرستیده می شد وانت القایل لا تزیدنی کثره الن حولی عزه ولا تفرقهم عنی وحشته ولو اسلمنی لناس جمیعا لم اکن متضرعا  اعتصمت  بالله فعززت و و اثرت الاخره علی الاولی فزهدت و ایدک الله وهداک و واخلصک و ا جتباک فما تنا قضت افعالک ولا تناقضت افعالک ولا اختلفت اقوالک ولا تقلبت احوالک ولاادعیت ولا افتر یت علی الله کذباولا شر هت الی الحطام ولاد نسک الاثام  ولم تزل علی بینه من ربک ویقین من امرک تهدی الی الحق والی صراط   تو گوینده این سخنی که فراوانی مردم پیرامو نم بر عزتم نمی افزایدو پراکنده شدن انان بر تنها یی ام نمی افزاید  اگر همه مردم مرا وانهند زاری نمی کنم به خدا چنگ زدی پس عزیزت داشت واخرت را بر دنیا مقدم  داشتی پس زهد ورزیدی خدا هم تو را تایید و هدایت کرد و تو را خالص گرداند و از میان مردم بر گزید پس کارهایت ضد و نقیض نگشت و گفته هایت مختلف نگردیدو احوالت دگر گون نشد و بر خدا اداعای دروغین و و بهتان نبستی و به کالای بی ارزش دنیا حریص شدی و گناهان تو را نیالودند وهمارهبر دلیلی روشن از جانب پروردگات بودی ودر کارت یقین داشتی و تو به حقیقت و راه راست ره می نمایی مولای اهل ایمان  اشهد شهاده حق واقسم با لله قسم صدق ان محمداواله صلوات الله علیهم سادات الخلق و انک مولای و مولی المومنین وانک عبدالله وولیه و اخو الرسول وو صیه ووارثه وانه القایل لک والذی بعثنی بالحق ما امن بی من کفربک ولا اقر بالله من جحدک و قد ضل من صد عنک ولم یهتد الی الله تعالی و لاالی من لا یهدی بک و هو قول ربی عزوجل و انی لغفارلمن تاب و امن و عمل  صالحاثم اهتدی الی ولایتک  به حق گواهی می دهم و به خداوند سوگندی راستین می خورم که محمد   خاندانش که دوردهای خدا بر انان باسروران مردم اندو تو  مولای من و مولای مومنانی و تو بنده خدا وولی او و برادر پیامبر ص ووصی و ارث اویی و او در باره تو گفت  سوگندبه کسی که به جق بر انگیخت ان که به تو کفر ورزید به من ایمان نیاورد و ان که تو را انکار کرد به خداوند اقرار نکرده است ان کهاز تو دوری گوید گم راه شد و ان که ار تو هدایت نجست نه به خدای متعال راه یافت   نه به من و این همان  گفته پروردگارمن غزوجل است ومن امرزشگرکسی هستم که توبه کرد و ایمان اورد   کارصالح کرد و سپس هدایت یافت به ولایت  تو     فضیلت های روشن   مولای فضللک لا یخفی و نورک لا یطفیو ان من  جحدک الظلوم الاشقی مولای من فضیلت تو مخفی و نور تو خاموش شدنینیست راستی که هر که تو را انکار کرد ستمکارترو بد بخت تر است مولای انت الحجه علی العبادو الهادی الی الرشاد والعده  للمعاد مولای من تو  حجت بر بندگان و هدایتگر به راه صلاح و توشه اخرتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۰۰ ، ۲۰:۵۲
سید حسین صادق زاده

زیارت امیرالمومنین ع در روز غدیر       زیارت ع جلوه محبت نشان معرفت و تبلور پیوندی معنوی است زیارت یک سنت سازنده اسلامی و گاه برای بزرگ داشت اسوه های  کامل انسانی و زنده نگه داشتن نام و ایینی  الهی ضرورتی دینی است  در فرهنگ تشیع زیارت یک مفهوم بالنده و سازنده دارد  و ره اورد های گرانقدری در زمینه های معنوی اجتماعی و سیاسی پدبد می اورد همین ره اوردها از یک سوء عامل پافشاری تشیع بر عنصر زیارت شده و از سوی دیگر دشمنان نابکار اسلام را بر انگیحت تا پیکار همه جانبه ای را با زیارت و مظاهر ان در پیش گیرند در عید غدیر نیز به زیارت آمیر مو منان علی ع سفارش بسیار شده است این زیارت به دو گونه امکان داردزیارت  مرقد مبارک ان حضرت برای انان که می توانند خود را ر استان بلند بنیان ان حضرت برسانند و زیارت از راه دور برای انان که به هر دلیل توفیق زیارت نزدیک مزار ان مولا را نیافته اند امام رضا ع به ابن ابی نصر فرمودند یابن ابی نصر اینماکنت فاحضر یوم الغدیر عند امیر المومنین علیه السلام فان الله یغفر لکل مومن و مومنه ومسلم و مسلمه ذنوب ستین سنه و یعتق من النار ضعف ما اعتق قی شهر رمضان و لیله القدر ولیله الفطره ای ابن نصر روز غدیر هر کجا بودی مزار امیر مومنان حاضر شو که خداوند در این روز گناهان شصت ساله هر مرد وزن با ایمان و مسلمان را می امرزد و دو برابر کسانی که در ماه رمضان و شب قدر عید فطر از اتش رهانیده ازاد می سازد مرحوم محدث قمی در مفاتیح الجنان سه زیارت برای این روز شریف ذکر کرده است یکی زیارت امین الله که از دور و نزدیک خوانده می شود دیگر زیارتی است که از امام هادی ع روایت شده است این زیارت مفصل و دارای مضامین بسیار بلندی است که با ایات قران وروایاتی که مورد قبول همه مذاهب است به دفاع از امیر مومنان  ع پرداخته است و سزاست که به طور مسقل به ان پرداخته شود زیارت سوم زیارت کوتاهی است که از امام صادق ع  روایت شده است ومی توان ان را از راه دورونزدبک  خواند که در همین جا به ذکران می پردازیم زیارت غدیریه امام صادق ع       امام صادق ع فرمودندچون در روز غدیردر مزار  مولایمان امیر  مومنان که دورود های خدا بر او بادبودی پس از نماز و دعا نزدبک قبرش برو و اگردرشهرهای دوربودی پس از نمازبه او اشاره کن واین دعارا بخوان  اللهم صل علی ولیکو اخی نبیکووزیزیرهو حبیبه و خلیله و موضع  سره و خیرته من اسرته ووصیه صفوته و خالصته و امینه وولیه و اشرف عترته    الذین امنو به و ابی ذریته و باب حکمته والناطق بحجته والداعی الی شریعته والماضی علی سنته و خلیفته علی امته سید المسلمینو امیرالامومنینو قاید الغرالمحجلین افضل ما صلیت علی احد من خلقک و اصفیایک و اوصیاء انبیاءیک خدایابر ولی خود و برادرنبی خود ووزیر و حبیب و خلیل   راز دارش و بر گزیده خاندانش ووصی و گزیده وویژه و امین وولی و اشرف خاندانشاز انان که به او ایمان اورندو پدر ذریه اش  و دریچه حکمتش و گوینده حجتش   دعوتگر ایینش   پوینده راهش و جانشین در امتش  سرور مسلمانان و امیر مومنان و پیشوای سپیدرویان دورود فرست برترین دورودیکه بر هر یک از افریدگانو بر گزید گان و اوصیای پیامبران  فرستادی         ووالی اولیاءک و عادی اعداءک و جاهدوالناکثین عن سبیلک     والقاسطین والمارقین عن امرک صابرا محتسبا مقیلا غیر مدبرلا تاخذه فی الله  لومه لایم حتی بلغ فی ذالک الرضاء وسلم الیک القضاء و عبدک مخلصا و نصح لک مجتهدا حتی اتاه الیقین وفقبضته الیک شهیداسعیدارضیازکیا هادیا مهدیا  خدایامن شهادت می دهم که او هرچه از پیامبرت در یافته بودرساند و هرچه را مسءول حفظش بو د پایید و انچه را بدو سپرده شده بودحفظ نمود وحلالت را حلال و حرامت را حرام  شمرد و احکامت را بر پا داشت و احکامت را بر پا داشت و به راه تو فراخواند و دوستانت رادوست و دشمنانت را دشمن داشت و با پیمان شکنان راه تو وستمکاران و بیرون روندگان از زیر فرمان تو پرشکیب و با اخلاص رودر رو جنگید وپشت نکرد و درراه تو از سرزنش ملامتگران نهراسید تا انکه به خشنودی تو رسید وتسلیم حکم تو شدتو راخالصانه پرستید و با تمام توان و اخلاص برای تو کوشید تا مرگش فرارسید و اورا با شهادتی سعادتمندانه قبض روح کردی در حالی که ولی ای پرهیز گار وپاک و پسندیده و رهنما وره یافته بود-اللهم صل علی محمد وعلیه افضل ما صلیت علی احد من انبیایک و اصفیایک یا رب العالمین خدایا بر محمد دورد فرست برترین دورود فرست بر ترین دوردی که بر هریک از پیمبران و بر گزیدگانت می فرستی  ای پروردگار جهانیان       زیارت غدیریه امام هادی سرشار از ایات  روایات و مستندات تاربخی در اثبات فضیلت وولایت امیر المو منین علی ع است  استفاده ار ایات واحادیث نبوی برای اثبات ولایت و خلافت ان حضرت به دلیل اجماع همه مسلمانان بر پذیرش کتاب وسنت امری بجا و کاد امداست  انچه می تواند ما را در شناساندن سبب صدور زیارت غدیریه یاری کند اگاهی از چگونگی نگاه غالب جامعه در باره ان چیزی است که این زیارت بدان پرداخته است باید دید نظر علمای بر جسته ای که در عهد امام با ان کی پیش باپس از امام می زیسته و از مکتب خلفا دفاع می کردند چه بوده است امام هادی ع در مجموع از هفتاد و هشت ایه و هجده حدبث نبوی بهره برده اند نیز  وقایعی را که تاریخ اسلام به ان اذعان داردبه عنوان سندی محکم برای اثبات ولایت امیرالمومنین ع بیان می کنند ایات تبلیغ اکمال دین تطهیر مباهله مودت ولایت الواالامر و اطعام طعام از ایاتی هستندکه به روشنیبر ولایت و فضیلت امیرالمومنین علی ع دلالت دارنددر احادیث نبوی نیز در فضیلت وولایتان حضرت سخن بسیاررفته است احادیث غدیر طیر مشوی رایت منزلتو ثقلین  اندکی از بسیا ر است در گفتار اهل بیت ع نیز در این باره سخن فروان است وان بزرگوران  همیشه و همواره فضیلت امامت وخلافت الهی وولایت امیرالمومنین ع را یاداور  شده اند تاجامعه این مهم رااز یاد نبرد نگاهی اجمالی به متن زیارت این زیارت مشتمل بر استدلال هایی از قران روایات پیامبر اکر،م ص مسلمات تاریخی است که بیانگر مرتبت و منزلت امیرالمومنین ع است در این زیارت بیش از هفتادایه قرانبه صورت کامل یا بحشی از ان به گونه صریح یا غیر مسقیم امده است همچنین احادیثی از پیامبر اکرم ص در باره منزلت و مقام بی مانند علی بن ابی طالب ع وو صایت   خلافت بلا فصل حضرت علی ع امده است در این زیارت له بخش هایی از تاریخ که شیعه و سنی ان را قبول دارتد اشاره شده و به غصب خلافت وستم هایی که به ایشان روا  داشته اند پرداخت شده است زیارت با سلام بررسول خدا ع اغاز می ،شود و باسلام    بر مبنای الهی وفرشتگان مقرب و عباد صالح خداوتد ادامه   می اید امام هادی ع در این زیارت شش سلام به امیرالمومنین ع دارندکه در پی هر سلام اوصافو مناقب حضرت علیع امده است  منقبت هایی که همه ان ها در احادیث نبوی وجود  دارد امام لقب امیرالمومنین رادر این زیارت ده بار به کار برده اند که پنج بار ان را همراه باسلام سه بار را برای شهادت   اشهد   و دوبار رابرای لعن دشمنان حضرت استفاده   کرده اند سیرده بار از لفظ اشهد استفاده کرده اند که با هر شهادتی چندین فضیلت از فضایل امیرالمومنین ع بیان می شود لفظ  مولا و مولی المومنین هفت باربرای امیر المومنین ع به کار رفته است در طول زیارت مجموعه ای از صفات حضرت که بندگی محض ایشان از اوامر الهی و اطاعت از رسول الله ص را نشان می دهد و قران احادیث و تاریخ روشنگر ان هستند بیان می شود در این  زیارتنامه به منظور اثبات فضایل حضرت    امیر ع به جنگ هایی که حضرت در زمان رسول الله ع در ان هاشرکت کردند از جمله  جنگ بدر احزاب احد حنین و خیبر و جنگ های زمان حکومت حضرتش که ناکثن مارقین و قاسطین به  ایشان تحمیل کرده اند نیز اشاره شده است  در اخر زیارت امام ع به گروه را که در حق انبیا و اوصیا ظلم کردند لعن ظلم کردند لعن می کنندواز خداوند می خواهد ما را در زمره کسانی که به واسطه ولایت ومحبت محمد و ال محمد ع به فوز وسعادت رسیده وایمن از عذاب گردیدند قرار دهد زمان صدور زیارت    مت کا خلیفه عباسی امام هادی ع را از مدینه به سامرا فر خواند در روز غدیر امام به نجف رسید و امیر المومنین ع راکزیارت کرد متن ان زیارت به زیادت غدیریه مشهور است در کتاب های دعا وزیارت زمان خواندن ان رروز   عید غدیر ذکر شده است محدث قمی با استناد به کلام عثمان بن سعید گفته است این زیارت را در هر روز از نزدیک و دور می توان خواند  سند زیارت این زیارت نامه را مشهدی د  کتاب المزار الکبیره نقل کرده است وان را از الوالفضل شاذان بن جبرییل قمی از عماد الدین محمد بن ابوالقاسم طبری از ابو علی فرزند شیخ طوسی از یدرش از شیخ مفبد از ابن ق لویل قمیوازشیخ کلینی از علر بن ابراهیم قمی از پدزش از ابوالقاسم حسیبن بن روح نوبختی و عثمان بن  سعیدعنری و از امام حسن عسگرر ع  به امام هدی ع استناد رجال این سند همه از بزرگان وشیوخ طایفه وروسای مذهب شیعه مستند و در وثاقت هیچ یک از انان نمی توان خدشه ای وارد کرد محدث قمی نه تنهابه معتبر بودن سند این زیارت نامه تصریح کرده بلکه فرموده است کمتر حدیثی به قوت سند این زیارت نامه می رسد به علاوه این سند به حسین بن روح و عثمان بن سعبد عمری رضوان الله علیهما منتهی می شودکه به ترتیب نایب سوم واول امام زمان ارواحناله الفداء  هستتد و این دو بزرگوار از امام عسگری ع نقل می کنند بررسی فرازهایی از زیارت از این زیارت می توان حیات سیاسی اجتماعی و فرهنگی  عصر امیرالمومتین ع را موردتجزیهو تحلیل قرار داد    1 امام هادی ع در این زیارت در باره امیر امومنین  فرموده است ان حضرت نخستین کسی است که اسلام اورد و خداوند مومن ومعتقد شد و دعوت پیامبر خدا را لبیک گفت خطاب به امیرالمومنینمی گوید تو نخستین کسی  هستی  که به خدا ایمان وردی و در پیشگاه خدا نماز گزاردی و درراه او جهاد کردی  2 از جهاد امیرالمومنین  ع و دلاوری ها و سر سختی های ان حضرت در جنگ ها سخن  گفته و خطاب به جد بزرگوارش عرض می کند تو دارای موافقی اشکار و مقاماتی مشهور و روز های سخت فراموش نشدنی هستی مانند روز چنگ بدر  روز جنگ احزابی که در ان اوقات خداو ند مومنان را ازمود وهمه سخت  متزلزل ونگران بودند و جان هابه لب رسیده بود و به خداوند بد گمان شدند و منافقان وانانی که در دل ها یشان مرض بود گفتند وعده های خدا و رسول به ما جز قریب نبود یا علی تو بودی که در ان هنگام عمروبن عبدود ان ها کشتی و جمعیت انان را پراکنده ساختی و خداوندکافران با دل های پر از خشم باز گرداند در حالی که به هیچ هدفی نرسیده بودند و خداوند مومنان را از رنج جنگ و کازار اسوده کرد و خداوند بر همگان تسلط و عزت و اقتدار دارد و باز در جنگ احد ووووو ونیز در جنگ حنین وووو و تو یا علی در ان کارزار دارای مقام صبر بودی وبه اجر عظیم الهی رسیدی وووو و در روز جنگ خیبر  و تو ای مولا در تمام جنگ هابا پیامبر ص حاضر بودی وبه اتفاق او در راه خدا جهاد می کردی و پرچم اسلام  را در چنگ ها پیشاپیش پیامبر می بردی ودر مقابل او شمشیر بر فرق دشمنان می زدی و چون کار ازمودگی و مهارت و تد بیرت در کارها مشهور بود پیامبر صدر بسیاری جاها تو را فرمانفرما قرارداد هیچ کس دیگر را فرمانروایتو نساخت 3 امام هادی ع در این زیارت نامه خوابیدن حضرت علی ع در بستر پیامبر ص را مطرح کرده اتدکه موقعی که قریش اجتماع کرده بودند تا اورا بکشند با جان خود و عداکاری خویش ان بزرگوار را حفظ کرد می گوید یا علی حال تو در شبی که جای پیامبر ص در بستر او خوابیدی نظیر حال حضرت اسماعیل ذبیح الله ع بود که هرچه پدرش به او فرمود او پذیرفت و تو همچون اسماعیل با بردباری و شکیبایی از پیامبر اطاعت کردی ووو خداوندنیز  طاعت تو را سپاس گفت و کارنبک تو را بر امت اشکار ساخت و فرمودومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله 4 امام دهم ع در این زیارت به برخی از صفات بر جسته جدش امیر المومنین ع اشاره  فرموده است کواهی می دهم ای امیر مومنان که تو همیشه با هوای نفس  مخالفت کرده و همواره به همراه تقوا پرهیز کاری بر فرو خوردن خشم و غضب توانابودی واز بدی های مردم چشم می پوشیدی   هنگامی که مردم از دستور خدا سر پیچی می کردند تو سخت خشمناک می شدی وجون    راه طاعت می پیمودند تو خشنود می گشتی و به هرچه  عهد  و پیمان داشتی عمل می کردی و انچه را که باید پاس داری    کاملا رعایت کردی و هرچه را به ودیعت نزد تو گذاشتند محافظت فرمودی و انچه از فرمان خدا بر عهده تو بود که مردم تبلیغ کنی انجام دادی  گواهی می دهم که تقیه تو از دشمنان نه به خاطر ذلت و خواری بود و خود داری کردن تواز گرفتن حقت نه به سبب عجز وناتوانی بود و هر گز اظهار     رضایت بر خلاف رضای خدا از انان نکردی و نه از راه سستی و ضعف در برابر ستم هایی که به تو رسید تسلیم شدی و از طلب حق خود کوتاهی کردی پناه به خدا هر گز از ترس و ضعف و ناتوانی نبود بلکه ظلمی که کردند در راه دین خدا منظورداشتی و کارت را به خدا واگذاشتی ودر سختی ها و شدابد روزگار باکی نداشتی  و در مشکلات سستی به خود راه  نمی دادی   از چنگ ها در راه اسلام از باز نایستادی 5این زیارت نامه مشتمل بر بیان جریان غدیر است که مسلماناندر انجابا امیرالمومنین ع به عنوان خلیفه و امام بیعت کردند از ابن رو امام هادی ع می فرماید همانا خداونددعای پیامبرش رادر باره تو مستجاب کرد ان گاه  خداوندپیامبرش   را  مامور ساخت تا امامت تو را بر امت اشکار کند تا مقام والای تو هویدا گردد و برهان حقانیت تو بر مردم اشکار       شود و سخنان بیهوده مخالفان نا بود گردد وراه عذر و بهانه مردم قطع شود  پیامبر ص فرمودایا بر مومنان از خود شان    سزاوارتر نیستم مردم همه عرض کردندچرا یا رسول الله ان گاه دست تو را گرفت و فرمودهر که من سر پرست ومولای او هستم این علی سر پرست   مولای اوست بار الها دوست بدارهرکه  علی دوست  بدارد و دشمن بدار ان کس را علی را دشمن بدارد ویاری کن هر که زا اورا یاری کند وخوار گردان   هر که اورا خوار سازد 6 امام هادی ع در این زیارت خطاب به حضرت امیرالمومنین ع می گویند و شهادت می دهم ای     امیرالمومنین ع که شک کننده  درباره تو اصلا به رسول امین ایمان نیاورده در همین زیارت حضرت امیر ع را دین قویم     پایدار و صراط مستقیم می خوانند وشهادت می دهند که حضرت صراط مسقیم خداوند است طبیعتا کسی که در صراط مستقیم  شک کند در نبوت شک کرده وکسی که د  نبوت شک کند گویا ابمان نیاورده است همچنین اگر کسی  دین الله القویم را نداشته باشد اصلا انکار دینی ندارد  امام هادی ع در این زیارت گاهی تندتر از این تعابیر هم دارد مثلا می فرماید فلعن الله من ساواک بمن ناواک لعنت خدا بر کسانی که تو رابا دشمنانت هم طراز پنداشتند یا کسانی که دشمنان تو را پیروی کردند تعابیری از این دست در این زیارت فراوان است  متن و ترجمه زبارت غدیر یه امام  هادی ع  امام هادی ع در هنگام زیارت قبر امیر مومنان ع در روز غدیر سالی که معتصم ایشان را فراخواندفرمودندبر سر قبر اوکه دورود های خداوند بر او باد می ایستی و می گویی سلام بر پیامبر خاتم ص و انبیای الهی   السلام علر محمد رسول الله خاتم النبین و سید المرسلین و صفوه رب العالمبن امین الله عی وحیه و عزایم امره الخاتم لما سبق و الفاتح لمااستقبل والمهیمن علی ذالک کله و رحمه الله  و برکاته و صلواته وتحیاته سلام و رحمت و برکات خدا و صلوات و دورودهای او بر محمد پیامبر خدا خاتم پیامبران خدا  خاتم پیامبران و سرور فرستادگان و گزیدگان پروردگار جهانیان و امین خداوندبر وحی و امو ر مهمش پایان بخش گذاشته ها و گشایشگر اینده هاو نگاهیان همه ان ها    السلام علی انبیاء الله ورسله و ملایکنه  المقربون و عباده الصالحین  سلام رحمت و برکات خدا بر پیامبران وفرستادگان الهی و فرشتگان مقرب وبندگان صالحین بیان اوصاف امبیرالمومنین ع    السلام علیک یاامیرالمو منین و سیدالوصین ووارث علم النبین وولی رب العلمین و مولای   مولی المومنینو رحمه الله و برکاته سلام و رحمت و برکات خدابر تو ای امیر مومنان وسرور اوصیاو وارث دانش انبیاو ولی پروردگارجهانیان ومولای من و مولای مومنان  السلام علیک یا امیرالمومنین یا امین الله فی ارضه وسفیره فی خلقه و حجته البا لغه علی عباده سلام بر تو ای امیر مومنان ای امین خدا در زمینش و سفیراو در خلقش وحجت رسای او بر بندگانش  السلام علیک یادین الله القویمو صراطه المستقم  سلام بر تو ای دین استوارخدا و راه راست او السلام علیک ایها النباالعظیم الذی هم فیه مختلفون و عنه بسالون سلام بر تو ای خبر بزرگی که در ان اختلاف می ورزند و از ان پرسیده می شوید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۱۶:۰۴
سید حسین صادق زاده

همچنین فرمودندو سبجعلون الامامه بعدی ملکا و اغتصابا الا لعن الله الغاصبین المغتصبین و عند ها سیفرغ لکم ایهاالثقلان من یفرغ و یرسل علیکما شواظ من نار و نحاس فلا تنتصران  به زودی پس از من امامت را با پادشاهی جا به جا نموده ان را غصب کرده وبه تصرف خویش در اورند هان  نفرین وخشم خدا بر غاصبان و چپاولگران و البته در ان هنگام خداوند اتش  عذاب  شعله ای از اتش ومس گداخته بر سر شما جن وانس خواهد ریحت انجاست که دیگر یاری نخواهند شد  در یکی از دعاهای روز عید غدیر نبز می خواهیم تبرا ممن یبیرا ء منه و نبغض من ابغضه و نجب من احبه  ما بیزاری می جوییم از ان کس که از علی ع  بیزاری جوبد و دشمن می داریم ان کس را که علی ع را دشمن دارد  و ووست می داریم کسی را که علی ع دادوست بدارد امام صادق ع نیز فرمودند در روز شب عید غدیر فراوان بگو  اللهم العن الجاهحدین والناکثین والمغیرین والمکذبین  بیوم الدین من الاولین والاخرین خداوند بر منکران و عهد شکنان و تغییر دهندگان خط ولایت و خلافت و تکذیب کنندگان قیامت  همهرا از اولین و اخرینشان لعنت فرست 22 صلوات صلوات یکی از بهترین وارزشمند ترین ذکرهاست که خدای تعالی به ان امر فرموداست   ان الله و ملایکته یصلون علی النبی یا ایهاالذبن امنو ا صلو ا علیه و سلمو تسلبما خدا و فرشتگان بر پیامبر دورود می فرستد ای کسانی که ایمان اورده اید براو درود فرستید و به  فرمانش به خوبی گردن نهید رویات فراوانی در باره اثار و برکات صلوات در کتاب های شیعیان و اهل سنت امده است که از اهمیت و اثار و برکات ان حکایت می کند رسول خدا ص در وصیت خود به امیر مومنان علی ع فرمودند یاعلی من صلی علی کل یوم و کل لیله وجبت له شفاعتی ولو کان من اهل الکبایر  یا علی هر کس هر روز و هرشب بر من صلوات بفرستد شفاعتم بر او اجب می شود هر چند گناهانش از گناهان بزرگ باشد یکی از اعمال روز غدیر بسیار صلوات فرستادن است در حقیقت روز غدیر بهار صلوات است و ثواب و برکات صلوات در ان مضاعف است  امام رضا ع در وصف این روز فرموده اند ویوم اکثار الصلاه  علی مجمد وال محمد روز غدیر روز صلوات فرستادن فراوان است  از امام صادق ع سوال کردند که در عید غدیر چه کار کنیم  یکی از کارهایی    که حضرت به ان توصیه کردند صلوات فراوان بود فرمودند      و تکثیر فیه الصلاه علی محمد واهل بیتش بسیار صلوات بفرستی بهترین هدیه به پبامبر والش در روز غدیر صلوات اس 23 بیعت و تجدیدعهد با امام زمان ع   تجدید بیعت با وجود مبارک و نازنین امام زمان ع یکی از مهم ترین اعمال در روز عید غدیر است چرا که امر ولایت ایمه ع و پذیرش ان بعد از توحید ونبوت پیامبر اکرم ص از اصول مهم دین است و عید غدیر روزی است که خداوند اراده فرمود که با امیر مومنان ع به عنوان ولی و جانشین و امام بعد از رسول خدا ص تجدید بیعت شود از این رو بهترین  ووالاترین عملی که یک مومن در اینروز شریف  باید انجام دهد تجدید بیعت با امام  وولی زمان خویش است این است که امام صادق در باره  غدیر فرمودند    هذا یوم عظیم عظم الله حرمته علی المومنین و اکمل لهم فیه الدین  و تمم علیهم النعمه و جدد لهم ما اخذ علیهم من العهد والمیثاق   روز غدیر روز بزرگی است  خداوند حرمت ان را بر مومنان  بزرگ داشته و دین را در ان برایشان به کمال رسانده  و نعمت را بر ایشان کامل کرده وعهد و پیمانی را که از ایشان گرفته بود تجدید کرده است چنان که یکی از نام های این روز  یوم المیثاق اماخوذه  است یعنی روز پیمانی که گرفته شده است امام صادق ع فرمودند واسمه فی السماء یوم اعهد المعهود و فی الارض یوم امیثاق  الماخوذ  نام این روز در اسمانروز عهدی است که گرفته شده است ودر زمین روز پیمان محکمی است که بسته شده است امام رضا ع در باره شءون عید غدیر فرمودند ویوم الشرط المشروط روز غدغدیر روز  بستن پبمان ولایت است از این رو این روز را باید روز بیعت و عهد و پیمان با امام زمان دانست معنای بیعت بیعت یعنی پذیرش امر ولایت و وصایت و خلافتامام ع که از سوی خدای تعالی به وسیله پیامبر اکرم ص به ما ابلاغ شده است پذیرش بیعت سه مرحله دارد پذیرش قلبی پذیرش زبانی و پذیرش عملی  اساس بیعت پذیرش قلبی است یعنی قلبا و از روی یقین به تمام شءونات امام و مقام  ولایت ایشان باور داشته باشیم انچنان که امام ع راصاحبکجان و مال و صاحب  جان ومال و صاحب اختیار خود بدانیم امر ایشان را امر خدا ونهی ایشان را نهی  خدای تعالی بدانیم و تبعیت و پیروی از ایشان را حتی در امور عادی بر خود واجب بشماریم   بیعت زبانی یعنی به همین اعتقاد قلبی اقرار داشته باشیم مرحله دیگر بیعت  مربوط به عمل ماست یعنی تمام انچه را که قلبا معتقدیم و به زبان اعتراف کردیم جامه عمل  بپوشانیمو در عمل تسلیم بی چون چرا ایمه ع باشیم بنا بر این بیعت واقعی همان تسلیم قلبی زبانی و عملی است نه دست دادن تنها در دعای شریف عهد با امام زمان ع می خوانیم  اللهم انی اجدد له فی صبیحه یومی هذاو ما عشت من ایامی عهدا و عقداوتبعه  له فی عنقی لا احول عنهاولا ازول ابدا خدایا در بامدادامروز و هر روز از روز های عمرم عهد و پیمانو بیعتی را که برای او به گردن دارم تجدید می کنم واز ان بر نمی گردم وکناره نمی گیرم تجدبد بیعت  اصل بیعت گرفتن خداوند   برای ایمه ع بر اساس روایات در عالم ذر بوده است انبیا واهل ایمان به ترتیب این بیعت را پذیرفته اند بعد از این پذیرش اراده خدای تعالی به این تعلق گرفت که وقتی انسان هاوارد دنیا می شوندان عهد وپیمان را فراموش کنندو پس از کمال یافتن عقل و فهم خوددرجست جوی صاحب ان پیمان  باشند به همین دلیل به مومنین دستور داده شد تاان عهد فراوش شده را به ویژه در روز غدیر تجدید نمایند چنان که امام صادق ع در باره روز عید غدیر فرمودند ان هذا الیوم یوم عظم الله حرمته علی المو منین اذ اکمل الله لهم فیه الدین وغم علیهم النعمه و جدد لهم ما اخذ علیهم من المیثاق والعهد  فی الخلق الاول اذا انساهم الله ذالک الموقف وو فقهم للقبول منه ولم یجعلهم من اهل الانکار الذین جحدو اکامروز روزی است که خداوندحرمتش را بر مومنان عظیم شمرده  چرا که دین را بر ایشان کمال بخشید و نعمت را تمام ساخت و عهد و پیمانی را که در روز افرینش نخست از انان گرفت وبه دست فراموشی سپردند تجدید نموده و توفیق قبول ان را به انان ها عنایت فرمود و انان را از انکارکنندگان قرار نداد شاهد دیگر این مطلب دعای امام صادق ع است که خواندن ان در روز شریف غدیر سفارش کرده اند در فرازی از این دعا چنین می خوانیم یا من هو کل یوم فی شان کما کان من شانک ان تفضلت علی بان جعلنی من اهل اجابتک واهل دینک و اهل دعوتک ووفقنی لذالک فی مبتده خلقی تفضلا منک وکرماو جودا  ای ان که هر روز در کاری است همان طور که  از کار تو ان است که بیش از استحقاق بر من ببخشی به این که مرا سزاوار اجابت خودت ودینت و دعوتت کردی و مرا در ابتدای افرینشم از سر بخشش  بیش از استحقاق و بدون عوض وبرزرگواری ات به ابن ها اجابت ودین ودعوت خدا موفق کردی ثم اردفت الفضل فضلاوالجود جودا والکرم کرمارافه منک ورحمه الی ان جددت ذالک العهد لی نجدیدا بعد تجدیدک خلقی و کنت نسیا منسیا ناسیا ساهبا غافلا فاتممت نعمتک  بان ذکرتنی ذالک و مننت به علی و هدیتنی له  ان گاه از روی مهر ورزی و رحمت پس از فزون بخشی فزون بخشی دیگری   پس از بخشش بدون عوض بخشش بدون عوض دیگری و پس از بزرگواری بزرگواری دیگری در پی اوردی تا بعد ازاین که افرینشم را تجدید کردی و ان عهد را نجدید کنم و حال ان که من نسبت به ان عهد فراموشکارو غافل بودم پس نعمت را بر من کامل نمودی وان را یاداوری کردی و بدین سبب بر من منت نهادی و مرا هدایت فرمودی از این رو هر روز با امام خویش  ببیعت و فاداری خودرا نسبت ب ان عهد دیرین اعلام می کنبم  سپس از خدای تعالی در خواست می کنیم که بتوانیم به تعهدی که نسبت به امام خود داریم کاملا موفق باشیم اللهم اجعلنی من انصاره  و اعوانه والذابین عنه والمسارعین الیه فی قضاء حوایجه و المحافین عنه والسابقون الی ارادته والمستشهدین بین یدیه  خدایا مارا از یاوران یاران مدافعان شتاب کنند گان در اجرای خواسته هایش حمایتگران او پیشی گیرندگان به تحقق ارده اش  شهیدان پیش رویش قرار بده اگر مومنی خواست ایمانش را تکمیل کند بابدغیر از دوز غدیر که بهترین زمان برای تجدید عهد با امام زمان ع است هرروز عهدش را با امام زمانش تجدید کند این عه  در واقع بیعت با پیامبر خدا ص و ایمه اطهار ع است چرا که بیعت با هر امامی در واقع بیعت با امام قبلی است از نشانه های پایبندی به عهد و میثاق با امام زمان ع ادای حقوق ان حضرت مهیا شدن برای ظهور ان حضرت دعا برای تعجیل در فرج ان حضرت زیارت ان حضرت احسان به شیعیان امام زمان ع ووظایف دیگری که در کتاب هایی که در این باره نوشته شده است از جمله کتاب مکیال المکارم که ان ها پرداخته است  24 عبادت و نماز و نیایش  روز غدیر عید سپاس   ستایش است واین امر در نماز و نیایش  تبلور می یابد  امام صادق ع فرمودند هو یوم عباده و صلاه روز عید غدیر  روز عبادت و نمار است امام رضا ع هم در باره روز عبادت و نماز است امام  رضا ع هم در باره روز غدیر فرمودند و یوم یستجاب فیه الدعا ان رو ز روز استجابت دعا ست برای عید غدیر دعا های فراوانی با مضامین بلندی در کتاب های دعا ذکر شده است غسل پیش از ظهر روز غدیر ونماز ویژه ای نیز ز اعمال روز غدیر است که اثار و برکات فراوان و ارزشمند ی برای ان ذکر کرده اند در این جا به یک دها ودو نماز که برای روز غدیر امده است بسنده می کنیم 25  دعای روز غدیر امام صادق  فرنودتد فاذا کان صبیحه ذالک الیوم وجب الغسل فی صدر نهاره و ان یبلس المومن  انطف ثیابه و افخرها ویتطیب امکانه وانبساط یده هنگامی  که صبح روز غدیر فرارسد غسلدر اول روز واجب می شود و مومن تمیزترین و فاخرترین لباس خودرا بپوشد ودر حد  وسعش از بوی خوش عطر استفاده کند وان گاه این دعا رابخواند اللهم ان هذا الیوم الذی شرفتنافیه بولایه ولیک علی صلوات الله علیه و جعلنه امیرالنومنین و امرتنابموالا ته و طاعته وان نتمسک بمایقربنا الیک  یز لفنالدیک امره و نهیه  پرودرگارا امروز روزی است که تو ما را به ولایت ولی خودت علی ع مشرف کردی واورا امیر مومنان قرار دادی و تو مارا به موالات و اطاعت او امر نمودی وبه ما امرکردی که به انچه ما رابه تو نزدیک می کند وامر ونهی علی ما رامقرب درگاه تو می سازد تمسک کنیم  اللهم فد قبلنا امرک و نهیک وسمعناو اطعننا  لنبیک و سلمناورضینا فنحن موالی علی صلوات الله علیه والیاوه  کما امرت  نوالیه و نعادی من یعادی و تبرا ممن یبراء منه ونبغض من ابغضه و نجب من احبه  وعلی  صلی الله علیه مولانا کماقلت و امامنا بعد نبیینا صلی الله علیه واله  کما امرت  ماامر تو را ونهی تو را پذیرفتیم و اطاعت از پیغمبر تو کردیم وتسلبم شدیمو راضی گشتیم پس مارا از موالیان علی که صلوات خدا بر او باد هستیم   از و ازموالیان اولیایاو هستیم همان طور که به ما امر فرمودی تا ولایت اورا داشته باشیم و با کسی  که بااو دشمنی می کنددشمن باشیم و بیزار ومتنفر باشیم از ان کسی که از او بیزاراست و مبغوض داشته باشیم کسی راکه علی رامبغوض دارد ودوست داشته ان کس راکه علی را دوست دارد وعلی که دورد خدار او باد همچنان که تو گفتی مولای ماست وهمچنان ک امر کردی بعد از پیغمبرما ص امام ماست 26 دعای ندبه یکی اززیباترین و بهترین دعاهای عصر غیبت امام مهدی ع است که هر صبح جمعه شیفتگان حضرت قایم ع با خواندن ان عشق وارادت خود را به ان حضرت ابراز می دارد این دعا در واقع یک دوره فشرده اصول عقاید  اسلامی است که به گونه ای هنر مندانه در قالب  دعا ونیایش ارایه شده است این دعا به دعا ندبه موسوم  گردیده  است هدف اصلی از این ندبه و گریه انتظار  مثبت و زمینه سازی برای حکومت جهانی اهل بیت ع به رهبری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه است  بر اساس روایات امامان معصوم ع خواندن دعای ندبه در چهار عید اسحباب دارد چمعه فطر قربان و غدیر گفتنی است که در بخشی از دعای ندبه رخداد عید سعید غدیاین گروه امده است فلما انفضت ایامه اقام ولیه غلی بن ابی طالب  صلوات الله علیهماوالهما هادیااذ   کان هو المنذر و لکل قوم هاد فقال  والملاء امامه من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم  وال من والاه و عاد من عاده وانصر من نصره واخذل من خذله و قال منکنت انانبیه فعلی امیره پس چون روزگارپبامبر ع سپری گشت ولی اش علی بن ابی طالب که دورد تو بر ان دو و خاندانشان باد را بر جای خویش گماشت تا هدایتگرمردم باشد زیرا او بیم دهنده بود و برای هر جامخه ای رهنمایی رهنمایی هست ان گاه در پیش روی جمعیت گفت هر که را من سر پرست اویم علی سر پرست اوست خداوند دوست بدار هرکه اورا دوست دارد و دشمن بدار هر که اورا دشمن بدارهر که اورا دشمن دارد و یاری ده هر کس اورا یاری کند و خوار گردان هر که اورا خوار سازد و گفت هر کس من پیامبرش باشم علی  امیر اوست 27نماز عید غدیر ابوهارون عبدی می گوید در روز هیجدهم ذیحجه خدمت حضرت صادق ع رسیدم امام روزه دار بودند فرمودند امروز روزی است که خداوندحرمتش را تمام ساخت و عهد و پیمانی را که در روز افرینش نخست از انان گرفت و به دست   فراموشی سپردند تجدید نموده و تو فیق قبول ان را به ان ها عنایت فرمود وانان رااز انکار کنندگان قرار نداد ان گاه امام دستور نمازو دعایی رادر رابطهبا همین شکر نعمت الهی دادند  فرمودند فانه من فعل ذالک کان کمن حضر ذالک الیوم و با یع رسول الله ص علی ذالک  کانت درجته مع درجه   الصادقین الذین صدفو الله ورسوله فی موالاه موالاهم ذالک  الیوم و کان کمن اسشهد مع رسول الله ص و امیر المومنین ع و مع الحسن و الحسین  صلی الله علیهما و کمن یکون تحت رایه القایم ع و فی فسطاطه من النجباء النقباء کسی که چنین  عملی راانجام دهد مانند کسی است که ان روز غدیرحضور داشته و بارسول اللهص بر ان ولایت و خلافت علی ع بیعت نموده و در درجه صادقیتی که خدا و پیامبرش را د  موردولایت مولی یشان دران روز تصدیق نموده اند قرار خواهد گرفت و مانندکسی است که با پیامبر و امیر مومنان  و امام حسن و امامحسین ع شاهد و حاضر بودهو مانند یکی از بر گزیدگان ونقیبانی است که زیر پرچم وخیمه حضرت قایم ع باشد نماز دیگر نیز برای این روز از امام صادق ع روایت شده است عرمودنددر عید غدیر نیم ساعت به ظهر مانده  غسل کند دعا کند و دو رکعت نماز در هر رکعتی یکمرتبه  حمد ده مرتبه قل هوالله و ده مرتبه ایت الکرسی وده مرتبه اناانزلناه بخواندبعد در باره ثواب این نماز فرمودند عدلت عنداالله عز وجل منه الف حجه و منه الف عمره و ما سال الله عزوجل حاجه من حوایج الدنیاو حوایج الاخره الا قضیت کاینه ما کانت الحاجه این نماز در نزد خدای تعالی معادل صد هزار حج و صد هزارعمره است و هر حاجت دنیایی و اخرتی از خدادر خواست کتدهرچه باشد بر اورده می شود   بعد فرمودند وان فاتتک الرکعتان و الدعا ء قضیتهمابعد  ذالک اگر این دو رکعت نماز    دعا از تو فوت شد بعدا قضاء کن   حضرت برای بعد از نمازدعایی  فرمودند که مضامین بسیار عالی دارد وبه جریان غدیر و عظمت  ان و مقام و منزلت بلند   امیرالمومنین  ع اشاره دارد پس از بیان دعا فرمودند ثم سءال بعد ها حاجتک للدنیا والاخره  فانهاوالله مقضیه فی هذالبوم  سپس حاجت های دنیا و اخرت خود از خدای تعالی در خواست کن که به خداقسم در این روزبر اورده است  مرحوم محدث قمی کیفیت خواندن این دو نماز را در مفاتیح الجنان در اعمال روز غدیر ذکر کرده است  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۰۰ ، ۱۹:۱۵
سید حسین صادق زاده