اصول کافی جلد 2 ص بقبه حاز حدیث قبل
عرضکردم خدای عزوجل در قران چگونه میفرماید امام فرمود بنظرم پیش از این هم در این باره سخن گفته یی از من پرسیده ای عرضکردم اریانگاه حضرت ایاتی راکه خدا در باره علی ع نازل فرموده و انچه پیغمبر ص راجع. حسن و حسین علیهمالسلام بعلب فرموده و انچه خدا بعلی ع اختصاص داده ووصیتی را که پیغمبر ص راجع باو نموده نصبش فرموده و مصایبیکه بانها میرسد اعتراف حسن و حسین را بان و دوستیش راو تسلبم کردن حسین امر امامت را طبق قولخدا و پیغمبر بمومنان از خودشان سزاورتراست و همسران وی مادران ایشاند و خویشاوندان در کتاب خدا بعضین نسبت ببعضی سزاوار تر است 6 سوره 33 مه را یاد اور شد فرمود بیاد اور تا معلوم امامت علی وحسن و حسین علیهمااسلام بدلیل ایات قران و احادیث پیغمبر ص بوده و از ان پس بدلیل ایه شریفه اولوا الواالارحام عرضکردم مردم در باره امام باقرع اعتراض کرده و میگفتندچگونه شد که امامت از میان تمام فرزندان پدرش بدرشدو بوی رسبدبا انکه در میان انهاکسانی بودند که ازنظر قرابت مثل او و نظر سن بزرگتراز او مانند زبدبن علی بودند در صورتیکه امامت بکوچکتران از اوبواسطه گوچکتر. بودنشان نرسید فرمود صاحب امر امامت بسه خصلت شناخته میشود که مختص باوست در غیر او نیست 1او نسبت بامام پسبن سزاوارتر نزدبگترو منسوبتر از سایر مردمست 2 وصی اوست 3 سلاح ووصیت پیغمبر ص نزد اوست و اینها زد من است کسی بامن در این باره نزاع نکند بحدیث 667 دجوع شود ع ضکردم اینها از ترس سلطان پنهانست فرمود پنهان نیست بلکه دلیل روشن داردهمهنا پدرم هر چه انجا مخزن وودایع امامت بود بمن سپرد و چون وفاتش نزدیک شد فرمود گواهانی را نزد من حاضر کن من چهار تن که نافع عبدالله بن عمربکی از انها بود حاضر کردم فرمود بنویس