دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

۱۴ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است

 تقرب به خدای تعالی و احذروا المکر و لا تخادعوه و فتءسوه ضماءیرکم ولا تواربوه وتقربوا ءالی الله بتوحیدهو طاعه من ءامرکم ءان تطیعوه  پس خدا رادر نظر داشته و مراقب باشید که تقوای الهی را به دست اورده وفرمان خدا را گوش کنید  واطاعتش نمایید از مکر و نیرنگ بر حذر باشید در اندیشه  فریب دادن حدا نباشید درون خود را تعتیش کنید و باخدا مکر به کار نبربد تقرب پیدا کنید به خداوند با اقرار به وحدانیت ا  و اطاعتاز کسانی که خدا به اطاعت انان فرمان داده است پر هیز ار تمسک به کافران  ولا تمسکو ا بعصم الکوافر و لا یجنح بکم الغی  فتضلو ا عن سبیل الرشادباتباع ء اولیک ء الذین ضلو او  ءاضلو قال الله عز من قاءیل فی طاءیفه ذکرهم بالذم فی کتابه اءناءاطعنا سادتنا و کبراءنا فءاضلونا  السیاره ربنا انهم ضعفین من العذاب و العنهم لعنا کبیرا و به پیوندبا کافران متمسک نشوید مبادا بدبختی و تباهی شما را بگیرد و به اطاعت از گمراهان و گمراه کنندگان میل و رغبت پیدا کنید و بیراهه روید خداوند متعال گروهی رادر قران مذمت می کند و می گویند پرردگارا ما از سران  و بزرگان خود اطاعت کردیم ومارا گمراه ساختند پروردگارا انان را عذاب دو چندان ده  وان ها را لعن بزرگی  فرما  و قال و اذ یتحاجون  فی النار فیقول الضعفاء  للذین استکبروا ءانا کنا لکم تبعا فهل وانتم مغنون     عنا من عذاب  الله من شی ء قالو لوء هداناالله لهدینا کم    و  می فرماید هنگامی که در اتش دوزخ باهم محاجه  می کنند  ضعیفان به مستکبران  می گویند ما پبرو شما بودبم ایا شما حاضرید سهمی از عذاب الهی را بپذیزرید و از مابرداربد  ان ها می گوبند اگر خدا ما را هدایت کرده ما نبز شما را هدایت کرده  بود ما نبز شما را هدایت می کردیم ولی از این ها گذشته است معنای  استکبار   ءافتدرون الاستکلار ما هو هو ترک الطاعه لمن ءامروا بطاعته و الترفع علی من ندبو متابعته  والقران ینطق من هذا عن کثیر ءان تدبره متدبره زجره وو عظه    ایا مب دانید استکبار چیست استکبار ترک اطاعت از کسی است که مامور به اطاعت از او هستبد و بدتری جستن   بر کسی است که به پیروی از او دعوت شده اید قران در این باره سخن فراوان گفته است اگر کسی در ان ایات تدبر کند   از انحراف در امان می ماند و پند می گیرد  معرفی  خود      واعلمو ایها المومنون ءان الله عزوجل قال ءان الله  عزوجل  قال ءان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان  مرصوص  ای مومنان بداند که خداوند متعال می فرماید خداوند کسانی را دوست دارد که در راه او در صف جهاد پبکار  می کنند  مانند سد ءاهنین همدست و پایدارند  ءاتدرون ماسبیل الله راه خدا چیست وچه کسی راه راست  وچه کسی صراط خداست و چه کسی طریق خداست  ءانا صراط  خدا است و چه کسی طریق خداست  ءانا صراط  الله الذی من لم یسلکه   بطاعه الله قیه هوی به ءالی النار ءانا سبیله الذی نصبنی للاتباع بعد نبیه صلی الله علیه و اله ءانا قسیم الجنه و النا ر وءانا حجه الله علی الفجا ر و نور الانوار من صراط  خداهستم که اگر کسی برای اطاعت خدا ان را نپیماید به اتش جهنم افکنده می شود من راه خدا هستم که خدا وندبعد از پیامبرش ص برای پیروی مردم مرامنصوب کرد من تقسیم کننده بهشت ودوزخم من خحت خدا بر تبهکاراتم من نور انوارم دعوت به تنبه و بیداری فانتبهو عن رقده الغفله  وباد روا بالعمل قبل حلول الاءجل و سابقوا الی مغفره من ربک قبلءان یضرب بالسور بباطن الرحمه وظاهر العذاب فتنادون فلایسمع نداوکم و تضجون فلا یحفل بصجیجکم و قبل ءان تستغیثو فلا تغاثو  بنابر این از خواب غفلت بیدار شویدوپیش از فرارسبدن مرک برای انجام کار بشتابید  و برای کسب مغفرت خدا بر بکدیگر سبقت گیرید قبل از ان که دبواری کشبده شود که باطن ان رحمت و ظهرش عذاب است ان گناه فریاد مب زنید اما کسی گوش فرا نمی دهد ناله سر می دهد استغاثه می کنید وبا تضرع و زاری استعداد می کنید   کسی به کمک شما نمی اید سارعو الی الطاعات قبل فوت الاو قات فکان قد جاءکم هادم اللذات فلا مناص نجاه و لا محیص تخلیص به سوی طاعت ها بشتابید قبل از که فرصت ها رااز دست دهید گویا مرگ به جانب شما رو نهاده است مرگی که تمامی لذایذ را تباه می سازد  برای بزرگداشت غدیر   عودوا رحمکم الله بعد انقضاء مجمعکم بالتوسعه  علی عیالکم والبر باخوانکم والشکر لله عزوجل علی ما منحکم وءاجمعو یجمع الله شملکم و تبارو ا یصل الله ءالفتکم خداوند شما را رحمت کند با پایان یافتن این اجتماع که به خانه هایتان بر می گردید برای اهل و عیال خود گشایشی داشته باشبد و در زندگی ان ها توسعه ای دهید به برادرانتان  نیکی کنید و خدا را بر این همه لطف و احسانش سپاسگزار   وشاکر باشید دور هم جمع شوید تا خداوند الفت شمارا پیشتر کندو به همدیگر احسان کنید تا خداوند صمبمیت شما را افزون گرداند تهادو ا نعم الله کما مناکم بالثواب فیه علی ءاضعاف  الا عیاد قبله و بعده الا فی مثله در این عید بزرگ نعمت هایی را که خداوند به شما ارزانی داشته است به همدیگرهدیه دهید همان گونه که خداوند در این عید چندین برابر عید های دیگر به شما پاداش وثواب می دهد والبر فیه یثمر  المال و یرید فی العمر و التعاظف فیه یقتضیرحمه الله و عطفه در این عید بزرگ احسان کردن ثروت را برکت می بخشد  عمر دا زیاد می کند در روز محبت به همدیگر و مهرورزی با بندگان خدا رحمت و عطوفت خداوندی را جلب می کند   و هیءو الاخوانکم  و عیالکم عن فضله بالجهد من جودکم و بما تناله القدره من استطاعتکم وءاظهروا البشر فیما بینکم والسرورفی ملاقاتکم  والحمد لله علی مامنحکم در این روز هر انچه در توان دارید از فضل واحسانی که خداوندنصیب شما کرده است برای برادران  واهل   عیال خو د هزینه کنید و گشاده دستی نماییدوزمینه پذیرایی از ان ها فراهم کنیدشادمانی خود را اشکار کنید  با لبخند تبسم با همدیگر رو به رو شوید شکر خدا را بر این همه دطف و کرامتش بر زبان داشته باشی  -وعودو ابالمزید من الخیر علی ءاهل التاءمیل لکم و ساوو ا بکم ضعفاءکم فی ما کلکم وما تناله ءالقدره من استطا عتکم  و علی حسب اءمکانکم و به انان که با ارزو مندی چشم به دستان شما دوخته اند دیدارشان بشتابید و بخشش فراوان کنید ضعیفان و ناتوانان را در یابید وهر انچه درتوان دارید وامکانات شما اجازه می دهد در خوراکی وبقیه نیازمندی ها باانان به مساوات رفتار نمایید فالدرهم فیه بماءیه ءالف درهم و المزید من الله عزوجل  پاداش یک درهم احسان در این روز برابر صد هزار در هم در روز های دیگراست و امید است  خداوند بیشتر از این هم پاداش دهد   روزه عید غدیر و صوم هذا الیوم ممآ ندب آلله تعالی ءالیه و جعل الجزاء العظیم کفاله عنه حتی لو نعبد له غبد من البعید فی الشبیبه ء من ابتداء الدنیا ءالدنیا الی انقضانها صانها رها قاءیما لیلها ءاذاءاخلص المخلص فی صومه  لقصرت الیه ءایام الدنیا  عن کفایه روزه این روز مستحب است وخداوند به ان دعوت نموده وپاداش عظیمی برای ان قرار داده است به گونه ای که بنده ای از بندگان خدا تمام عمر دنیا روزها را به روزه داری وشب ها را به عبادت سپری کند هم سان کسی که با نیت خالصانه در روز غدیر روزه گرفته است نمی شود و من ءاسعف ءاخاه مبتدیءا وبره راغبا فله کءاجر من صام هذا الیوم و قام لیله و هرکس در این رور بدون این که براد  مومنش از او در خواستی کرده باشد از او کار گشایی کند مشتاقانه برای او قدم خیر بر دارد همانند کسی است که در این روز روزه گرفته و شب ان را به عبادت گذارانده   افطاری دادن در عید غدیر     ومن فطر مومنا  فی لیله فکانما فطر عءباما  و فءیاءمایعد ها بیده عشره فنهض    ناهض فقال یا ءامیرالمومنین و ما الءفءیام  قال ماءیه ءالف  نبی و صدیق وشید  فکیف بمن تکفل عدد ا من المومنین    والمومنات و ءانا ضمینه   علی الله تعالی الاءامان من الءکفر و الفقر و ءان مات فی لیلته ءاو یومه ءاو بعده ءالی مثله من  غیر ارتکاب کبیره فءاجره علی الله تعالی  وکسی که در غروب روز غدیر به روزه داری افطاری دهد همانند کسی است که ده فیءام را افطاری داده باشد در این هنگام کسی از جا بر خاست و سوال کرد یا امیرالمومنین ع فءیام چیست  امیرالمومنین ع فرمود فیام صد هزار  پیامبر وشهید است حال  چکونه است پاداش کسی که جمعی از مردان وزنان اخل ایمان را افطاری داده باشد من ضمانت  می دهم که خداوند اورا از کفر و فقر امان دهد واگر در همان شب یا همان روز یا پس از ان روز غدیر سال اینده بمیرد بدون این که گناه کبیره ای مرتکب  شده باشد اجر و پاداش او با خداوند می باشد با برادران دینی    و من استد ان لاخوانه و ءاعانهم فءانا الضامن علی الله اءن بقاه قضاه و ءان قبضه حمله عنه و هر کس که برای برادرانش قرض بگبرد و برای حل مشگل ان ها واسطه شو د و به ان ها کمک نماید من ضمانت می دهم که خداوندقرض اورا بپردازد اگر زنده بماند و اگر جانش را بگیرد ازطرف او بر عهده می گیرد و ادا می کند و اذا تلا قیتم فتصا فحو ا بالتسلیم و تهانو النعمه فی هذا الیوم در این روز هنگامی که با یکدیگر ملاقات می کنید باهم دست بدهید واین نعمت بزرگ را به همدیگر تهنیت و تبریک بگویید اطلاع رسانی  غدیر  و لیبلغ الحاضر الغایب و الشاهد البایءن و لیعد الغنی علی الفقیر والقوی علی الضعیف ءامرنی رسول الله ص بذلک  مطالب مرا که شنیدید حاضران به غایبان برسانند و ان ها که در مچلس حضور داشتند پیام مرا به کسانی که به دلیل دو ری راه نتوانستند در این اجتماع شرکت کنند ابلاغ نمایند و تاکید می کنم که افرا د متمکن و دارای امکانات از ناتوانان وضعیفان دلجویی کنند کا رسول خداص مرا این چنین فرمان داده است میهمانی امام حسن مجتبی ع  ثم اخذ ص فی خطبه الجمعه و جعل صلاه جمعته صلاه عیده و انصرف یولده و شیعته اءلی منزل ءابی محمد الحسن بن علی ع بما ءاعد له پمن طعامه   انصرف غنیهم و فقیرهم برفده اءالی عیاله    امیرالنومنبن  ع بعد از این سخنان خطبه جمعه را اغاز فرمودند و نما ز جمعه را اقامه کردند و بعداز نماز با فرزندان و شیعیان خود با منزل امام حسن مجتبی ع رفتند ایشان غذایی را برای پذیرایی از مهمانان اماده کرده بود  همه مهمانان اعم ثروتمند و فقیر بر سر سعره حضرت نشستند و پس از صرف غذا همراه با هدیه ای به سوی خانه هایشان باز گشتند  نگاهی گذرا به خطبه  خطبه امبر المومنین ع با حمد و ثنای الهی و با کلمات و جملاتی پر معنا و شهادت به وحدانیت ذات اقدس اله و بیان برخی از صفات ثبوتیه و سلبیه او شروع مب شو د سپس با نشریح اهمیت نبوت و رسالت و بیان این که گواهی به نبوت قرین اعتراف به لاهوتیت خدا ست به بیان مساله امامت و مقام امامان ع می پردازد و در باره جایگاه  اقعی اءیمه ع خلقت و نشءات وجودی ان ها ودیگر ویژگی ها یشان سخن می گوید در ادامه به نقش پر اهمیت خو د می پردازد و در کنار حجت ظاهر شاهدی دیگر را بر حقانیت خود مطرح می فرماید پس از ان اهمیت روز جمعه و عید غدیر را خاطر نشان می سازد و فلسفه روز جمعه و اعمال مستحب ان را بیانمی نماید ان گاه به ارتباط توحید نبوت وولایت  دین با یکدیگراشارت می کند و اثار ثمرات معرفی ولی را در واقعه غدیر به تفصبل بیان کرده و با تعابیری بلند به تفسیر ان می پردازد پس از ان نصایح و پندهای ارزشمندی می دهد و با استناد با ایات قران مردم را به اطاعت خدا و رعایت تقوا و  دوری ازگناه تشویق مب نماید سپس در بیان معنای استکبار   استکبار را سر پیچی از پیروزی کسی که می بایست  اطاعت شود می داند و به تفسیر طریق صراط   سبیل الله می پردازد و می فرماید صراط منم  سببل الله منم نو ر الانوار منم  و در پایان خطبه بار دیگر مردم را به اخلاق فردی اجتماعی مالی و سقارش می کندو استحباب روزه وز غدیر و پاداش بس عظیم ان را یاد اور می شود خطبه غدیریه در منابع روایی    این خطبه در منابع معتبری همچون مصباح المتعبده شیخ الط ءیفه محمد بن حسن بن علی بن حسن طوسی متوفای 460 ق از مشهورترین محدثان فقیهان شیعه و نویسنده دو کتاب  التهذیب  و الاستبصار کتاب های چهار گانه حدیثی شیعه امده است پس از شیخ طوسی دیگر موءلفان جوامع رروایی   ادعیه ای روابت را بک واسطه و یا بی واسطه از شیخ طوسی و مصباح المتهجد وی نقل کرده اند بر خی از ان ها تمام خطبه را نفل کرده اند و بعضی تنها به نفل پارو هایی از ان بسنده  کرده اتد رضی الدین بوالقاسم علی بن موسی بن طاووس متو فای 664تمام این خطبه را در کتاب اقبال الاعمال و مصباح  الزایر به نقل از شیخ طوسی اورده است همچنین  شیخ تقی الدین ابراهیم بن علی ابن الحسن الکفعمی متوفای 905 این خطبه را از مصباح المتهجد شیخ طوسی در کتاب خود به نام جنه الامان الواقیه و چنهالایمان الباقیه معروف به مصباح کفعمی با کمی تفاوت اورده است علامه ملا محمد باقر مجلسی نیز این خطبه را از مصباح الزایر سید بن طاووس به بطور کامل در بحار الانوار نقل کرده است که با نسخه مصباح  المتهجداندکی تفاوت دارد مسند الامام الرضا هم متن کامل خطبه را از کتاب مصباح امتحجد نقل کرده ست ابن شهر اشوب در مناقب ال ابی طالب ع شیخ حر عاملی د  وسایل الشیعه محدث مفسر عبدعلی حویری در تفسیر نورالثقلین مجموعه جامع احادیث الشیعه  ایت الله بروجردی و الغدیر علانه امینی بخش هایی از این خطبه را به مناست های مختلفی اورده اند  شکوه غدیر در نگاه امیرالمومنین ع     در میان تعابیر که امیرالمومنین ع در باره شکوه  عظمت این روز و معرفی ان بیان داشته اند اشاره های بلندی است که انچه را بعد از واقعه غدیر  اتفاق افتاده است روشن می سازد  حضرت پس از حمد و ثنای الهی   پس از ان که این روز را یکی از اعیاد بزرگ بر می شمارند به حقایقی می پردازند که  به این روز عظمت بخشیده است نخست این که این روز را روز بیان اراده خدا و روز بلاغ ر می شمارند یوم الدوح ما بین به ءارادته فی خلصایه وذوی احتتباءیه طءامره با لبلاغ واژه دوح جمع دوحه به معنای درختان بزرگ و تنومند است این بیان در حقیقت بیانگرموقعیت جغرافیای تاربخی غدبر است امامکع می فرماید ان روز زیر درختان تنومند ایاتی نازل شد که مبین  اراده خدا برای بندگان خالص مخلص و بر گزیده ء اوست در ان روز جبرییل فرود امد وابه یاایها الرسول  بلغ وو وو را بر  پیامبر ص نازل کرد و ان حضرت را مءامور به تبلیغ امری کرد که بین خدا و پیامبر ص وجود داشت    ان ولایت علی ع بود از جمله بلغ مااونزل الیک به خوبی روشن می شود که پش از ان ولی امر تعیین شده بود وان روز تنها برای معرفی  ابلاغ بوده است  حضرت غدیر را روز بزرگ روز گشایش روز تکامل دانسته و فرموده است ءان یوم عظیم الشان فیه وقع الفرج و رفعت الدرج وو ضحت الحجج  امروز غدیر روز با عظمت و مهمی است که دران گشایش رخداده و نردبان تعالی بر افراشته شده و حجت ها اشکار گشته است   عظمت این روز بدان جهت است که ظرف ظهور اراده الهی و زمان ابلاغ پبام الهی است روزی است که گشایش و فرج حاصل شد چرا که نگرانی امت  اسلام نسبت به زمان پس از پیامبر را بر طرف کرد و بدان ها امید بخشید روزی که نردبان تکامل افراشته شد و با طرح مسءاله امامت و معرفی امام دین به کمال لازم خود  رسید روزی که حجت ها اشکار شد و بر همگان اتمام حجت گردبد حضرت روز غدیر را روز پرده برداری از مقام امامت معرفی کردند و فرمودند وهو یوم الا یضاح و الافصاح عن المقام الصراح  روز  غدیر وز روشنایی و پرده برداری از خالص ترین مفامات است افصاح به معنای اظهار کردن و مرادف با ایضاح است و صراحتبه معنای خالص بودن چیزی از تعلقات است سخن صریح هم از همین باب است بدان جهت  که اظهار و تاویل ندارد اما مقام صراخ یعنی جایگاه پاکی پیراستگی و منظور از ان مقام عصمت و امامت است که در روز غدیر از ان پرده برداری  شدو امام برای همگان  مشخص شد تا دیگر بهانه ای برای منافقان و دورویان نباشد تا نگویند پیامبر ص به صراحت کسی را معرفی نکرده است و یوم کماال الدین و روز کامل شدن دین روزی است که دین خداوند کامل شد کاری که در روز غدیر انجام گرفت انچنان از اهمیت بر خودرار بود که اگر انجام  نمی گرفت نه تنها دین به مرحله کمال خود نمی رسید که اصل رسالت نیز ابلاغ نشده بود  و یوم العهد المعهود  وروز عهد و پیمان بسته شده پیامبر  ص پس از ان که از مردم اقرار و اعتداف گرفت که من نسبت به مو منین از خودشان  اولویت دارم بر ولایت علی ع از انان پیمان گرفت واین همان  عهد معهود  است  ممکن است عهد معهود اشاره به عهدی  باشد که در اغا زخلقت از انسان گرفته شد و یوم الشاهد و المشهود و روز شاهدو مشهود شاهد پیامبر و مشهود علی ع است پیامبر ص شهادت به ولایت علی ع داد و انسان ها و فرشتگان بر این امر گواهی دادند تاریخ نیز گواهی داد که گروهی این ولایت را به علی  ع تبریک و تهنیت گفتند ودر ظرف تنها چند ماه ان را زیر پا گذاشتند و یومم تبیان العقود عن النفاق والجحود  وروز اشکار گشتن عقده های نفاق 

و کفر روزی که جریان حق از جریان نفاق مشخص شد وباعث شد حامیان واقعی از مدعیان دروعین جدا شوند انان که حقایق را اگاهانهگ انکار کردند و نفاق خود را در عمل اشکار ساختند و یوم  البیان عن حقایق الایمان  وروز بیان حقایق ایمان وروزی که خط ایماناز دیگرخطوط ممتاز شد   کسانی که تا تم روز ادعای ایمان به خدا و اطاعت از پیامبر  را داشتند در ان روز درونشان اشکار شد در ان روز همه دانستندکه اگر واقعا معتقد به اطاعت خدا  رسول هستند باید ولایت  علی بن ابیطالب ع را که مصداق بارز اطاعت  از خداو رسول است بپذیرد و یوم دخر الشیطان    وروز طرد شدن شیطان که از دین کامل و حقیقت ایمان دل خوشی ندارد دوست می داشت  دین نا تمام و ابتر بماند و به کفار و منافقین وعده می داد  که با مرگ پیامبر ص نفس راحتی می کشد با واقعه غدیر وسوسه ها تو طءها و نقشه ها نقش بر اب شد و همان گونه  که کافران مایوس و نومید شدند شیطان نیز نبود و از این رو مطرود گردید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۰۰ ، ۰۹:۴۰
سید حسین صادق زاده

فضیلت روز جمعه  فجعل  الجمعه مجتمعا ندبءالیه لتطهیر ما ،کان قبله و غسل ما کان ءاوقعته مکاسب السوء من مثله الی مثله و ذکری للمومنین و تبیان خشیه المتقین  اما روز جمعه را خداوند محل اجتماع مسلمانان قرار داده و مردم به سوی ان دعوت کرده است تا الودگی هایی  ا که در طول هفته پدید امده و انچه را داد و ستد ها و کسب های نا مناسب به وجود اورده است پاک گرداند و تذکری برای مومنان باشد که بدانند تقوا پیشگان از چگونه خشیتی بر خورددارند   ووهب من ثواب الاعمال فیه ءاضعاف ما وهب لاهل طاعته فی الایام قبله و جعله  لا یتم الا بالاءیتمارلما ءامر به و الا نتها عما نهی عنه وءا لبخوع  بطاعته فیما حث علیه و ندب الیه و خداونداعمال خیر  اهل طاعت خویش را در روز جمعه چندین برابر روزهای دیگر  پاداش می دهد این وعده های الهی تحقق نمی یابد مگر در مورد کسانی که زیر بار اوامر الهی رفته و خواست الهی را  پذیرفته و مطیع دستورهای خداوند باشند و خود را از انچه که خداوند نهی کرده دور نموده و به انچه که خداوند بدان فرا خوانده و تشویق کرده گردن نهند  توحید و ابلاغ ولایت   فلا یقبل توحیده الا با لا عتراف لنبینه صلی الله علیه و اله بنبوته و لا یقبل دینا الا بولایه من ءامربولایته ولا تنتظم ءاسباب طاعته الا بالتمسک بعصمه و عصم اهل ولایته بنابر ابن خداوند توحید را نمی پذیرد  مگر با اعتراف به نبوت پبامبرش ص  و هیچ دین و ایینی را نمی پذیرد مگر با پذیرش ولایت کسانی که به ولایتشان امرکرده است و زمیته های اطاعت خداوند فراهم فراهم نمی اید مگر با تمسک به عصمت الهی   عصمت اهل ولایت او   ءفانزل علی نبیه صلی الله علیه واله فی یوم الدوح ما بین به عن ءارادته فی خلصاءیه و ذوی اجتباءیه و ءامره بالبلاغ  و ترک الحفل باءهل الزیع و النفاق وضمن له عصمته منهم  و به همین دلیل خداوند در روز غدیر ایاتی را بر پیامبرش ص نازل فرمود و اراده خود را در باره مخلصین در گاهش و بر گزیدگانش به مردم تبیین نمود ورسول خدا ع را ماءمور کرد تا پیام اورا به مردم ابلاغ نماید ودر این راه از اهل  باطل و نفاق نهراسد و حفظ رسولش از اسیب انان تضمین نمود و کشف من خبایا ءاهل الریب و ضماءیرءاهل الا رتداد ما رمزفیه فعقله المومن و المنافق  فاء عز معز و ثبت علی الحق ثابت  خداوند با این ایه ا ز راز های نهفته در دل های اهل تردید ومردمان از دین بر گشته پرده بر داشت به گونه ای  که مومن و منافق مطلب را فهمید ان گاه اهل حق که عزیز بودند عزیزتر شدند وانان که در میدان حق ثابت قدم بودند پابدار تر گشتند و از دا دت جهله المنافق   حمیه المارق  و وقع ءالعض علی النواجد و الغمز علی السواعد و نطق ناطق ونعق ناعق و نشق ناشق و استمرعلی مارقیه مارق و وقع الا  ذعان من طاءیفه باللسان دون حقایق الایمان من طاءیفه با  للسان و صدق الایمان  در مقابل نادانی منافقانو تعصب کور از دین بر گشتگان فزونی یافت انان از شدت عصبانیت دندان ها  ا بر هم می فشردند ودست ها را فشار می دادند سخن ها   گفتندو فرباد ها بر اوردندولغزش ها داشتند برخی ب  عنادو لجاجت خود پابدار ماندند   حاضربه پذبرش حق نشدند گروهی نیز امر الهی را به زبان پذیرفتند اما باور حقیفی و فلبی به ان نداشتند  جمعی با زبان   قلر و ایمان صادقانه ان را پذیرفتندو به استقبالش رفتند اکمال دین واتمام نعمت وکمل الله دینه و ءاقر عین نبیه صلی الله علیه واله و المومنین و المتابعن و کان ما قد شهده بعضکم وبلغ بعضکم و تمت کلمه الله الحسنی الصابرین و دمر الله ما صنع فرعون و هامان و قارون وجنده و ما کانو یعرضون در ان روز خداوند دینش را کامل نمود وچشمان پیامبر ص ومومنان و پیروان راستین را روشنی بخشید و به وقوع پیوست انچه که برخی از شما گواه ان بودید و برخی خبر ان را شنیده اید ان روز نعمت زیبای خدا بر بندگان صبور و پایدارش کامل گشت   خداوندانچه را فرعون و هامان   قارون  لشکریانشان فراهم اورده بودندتباه ساخت وکاخ هایشان دا وبران کرد متمردین از ولایت  وبقیت خءاله من الضلال لا ءیالون الناس خبالا یقصدهم الله فی دیارهم و یمحوالله اثارهم و یبید معالمهم  و یعقبهم عن قرب الحسرات   بلحقهم بمن بسط ءاکفهم و مد ءاعناقهم و مکنهم من دین الله حتی بدلوه ومن حکمه حتی غیروه  والبته گروهی از گمراهان و اراذل و اوباش باقی مانده اند که از هیچ ظلم و ستمی در حق مردم کوتاهی نمی کنند خداوند انان را نیز در سرزمینشان عذاب و اثارشان را نابود خواهد ساخت و نشانه هایشان  را تباه خواهد کرد وبه زودی حسرت را بدرقه کاروان زندگی شان می نماید و له کسانی ملحقشان می کند که دست له جنایت گشودند و گردن کشی کردند و در دین خدا دست بردند و احکام الهی را دگر گون ساختند  و سیاتی نصرالله علی عدوه لحینه و لله لطیف خبیر و بدون تردید نصرت الهی نازل می شود   طومار دشمنان خدا را هم در هم می پیچد و خداوند لطیف واگاه است و فی دون ماسمعتم کفایه و بلاغ فتاءملو ارحمکم الله ما ندیکم الله  ءالیه وحثکم علیه و اقصدوا شرعه   واسلکو انهجه ولا تتبعو االسبل فتفرق بکم سبیله انچه شنیدید برای شنیدید برای شما کفایت می کند پس خداوند شما را موردلطف و رحمت خود قرار دهد تامل دهد تامل و تدبر کنید در انچه خداوند شما را به سوی ان دعوت نموده و برای ان تشویق کرده است و تصمیم بر پیمودن راه خدا بگبرید ورا روشن اورا بپیمایید و به راه های دیگر که شما را از راه های دیگر که شما را از راه او متفرق می سازد وارد نشوید -عظمت  غدبر  ان هذایوم  عظییم الشان فیه وقع الفرج و رفعت الدرج و و ضحت الحجج امروز غدیر روز با عظمت و مهمی است که در ان گشایش رخ داده و نردبان ترقی بر افراشته شده و حجت ها اشکار گشته است و یوماالاءیضاح و الافصاح عن المقام الصراح و یوم کمال الدین ویوم البیان عن حقایق الایمان و یوم دخر الشیطان و یوم البرهان هذا یوم الفضل  الذی کنتم نوعدون  و امروزروز روشنایی و پرده برداری از خالص ترین مقامات است و روز کامل شدن دین روز عهد و پیمان بسته شده و مشهود روز اشکار گشتن عقده های نفاق و کفر روز بیان ایمان روز طرد شدن شیطان روز  دلیل و برهان روز جدایی حق از باطلکه وعده ان به شما داده شده است هذایوم الملاالاعلی الذی ءانتم عنه معرضون امروز روز ملاء اعلی فرشتگان عالم بالاکه از ان روی بر می گردانید هذا یوم الارشاد و یوم محنه ءالعباد ویوم الدلیل علی الءدواد  امروز روز ارشاد و هدایت روز ازمون بندگان روز راهنمایی پبشاهنگان قوم است هذایوم ءابدی خفایا اصدور  مضمرات الامور امروز  روز اشکار گشتن چیز هایی است که درسینه ها پنهان و پوشبده  شده بود هذا یوم النصوص علی ءاهل الخصوص هذایوم شییت هذا یوم ءادریس هذا یوم یوشع هذا یوم شمعون  امروز روز تصریح بر افراد خاص است امروز روز شیث وصی و جانشین حضرت ادم ع است امروز روز  ادریس وصی یکی از پیامبران قبل از حضرت نوح ع است امروز دوز یوشع وصی  حضرت موسی ع است امروز روز شمعون وصی حضرت عیسی ع است هذا یوم الامن الماءمون هذایوم ءاظهار المصون من المکنون هذا یوم ءابلاء السراءیر امروز روز امن و اسودگی است امروز روز ظهور ان چیزی است که در نهان پاسداری می شد امروز امروز روز عیان شدن راز هاست فلم یزلع یقول هذایوم هذا یوم  و امیرالمومنبن ع پیوسته می فرمودند امروز  امروز  روز تقرب به خدای تعالی  سپس فرمودند فرافبوا الله عزوجل واتقوه واسمعوله   اطیعوه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۰۰ ، ۱۵:۴۱
سید حسین صادق زاده

اعتبارحدیث غدیر از نظر دللالت     برای تبیین مقصود حدیث غدیر  ابتدا لازم است برخی از الفاظ حدیث که در تبیین جهت دللا لی ان دخالت دارند توضیح داده شود     ابن کثیر در بدایه و نهایه و طبرانی و دیگران با سندی که بر صحت ان اذعان دارند نقل کرده اند که پیامبر ص در غدیر خم خطبه خواند و فرمود ای مردم نزدیک است من به سوی خدا دعوت شوم و این دعوت را مثبت پاسخ گویم من مسءولم وموردپرسش  قرارخواهم گرفت  شمانیز مسءول هستید و باز جویی خواهید شد در انجاچه خواهید گفت گفتند گواهی می دهبم که تبلیغ   رسالت  فرمودی جهاد نمودی نصیحت کردی خداوندا جزای خیر به تو دهد پیامبر ص فرمود مگر نه این است که شما شهادت می دهید لااله الله و ان محمداعبده و رسوله و این که بهشت اتش مرگ و زندگی بعداز مرگ خق است و قیامت حق است و قیامت بدون تردبد خواهد امد وخداوند مردگان در قبر را زنده می کند  گفتند بلی به ان گواهی می دهیم   در این  هنگام پیامبر ص گفت خداوند گواه باش سپس فرمود ای مردم خداوند مولای من است ومن مولای مومنانم ومن از خودشان    نسبت به ان ها اولی هستم فمن کنت مولاه فهذامولاه یعنی علیا اللهم وال من اولاهو عاد من عاداه  پس هر کس من مولای اویم این یعنی  علی مولای اوست خداوندا دوست بدار کسی را که اورا دوست می دارد و دشمن دار کسی که بت او دشمنی می کند ان گاه فرمودای مردم من پیش از شما مب روم و شما کنار حوض کوثر بر من وارد خواهید شد در موردثقلین از شما پرسش حواهم نمود و در این صحنه حضرت  امر می کند که به عنوان امام با حضرت علی ع بیعت کنند طرق متعددی وجود دارد که ابابکر و عمر امدند بیعت کردند وگفتند هنیا لک اصبحت مولی کل مومن و مو منه  دلالت مو7حدیث وکیفیت  استد لال  این حدیث با گونه ای روشن وو اضح  بر امامت وولایت  حضرت علی ع بعداز پیامبر گرامی اسلام ص دلالت دارد حضرت می فرمایدمن کنت مولاه فعلی مولاه کلمه مولا به معنای سپرست   صاحب اختیار  اولیبه تصرف است یعنی همان اولویت مطلقه که برای حضرت پیامبر ص بود برای حضرت علی ع برای مردم اثبات می شو د کلمه مولا به معنای اولی به تصرف بودن در  تب و نفاسیر فریقین امده است هر چند برای معانی دیگری مثل رب وصاحب   جار  محب ذکر شده است اما این معانی باعث  نمی شود که در اینجا به معنای اولی به تصرف نباشد زیرا معانی مذکو ر اکثرا امکان ندارد که در این خدیث مراد باشد چون مناست ندارد  شواهد و قرابن بر مطلب فراوان است 1 جملاتی که ازکلمه مولی در حدیث غدیرامده است خود شاهد قوی بر معتای  سرپرستی کلمه مولی است انجا که می فرماید الست اولی بکم من انفسکم قالو بلی یعنی ایا من از خود شمابر شما اولویت ندارم گفتندبلی  بعد فرمود کنت مولاه فهذاهلی مولاه  معلوم است که پیامبر اکرم ص می خواهیدهمان  اولویت  خودش بر نفوس را برای علی ع هم اثبات کند 2 مناسبت زمانی و مکانی که حضرت پیامبر ص در این وادی گرم و سوزان جمعیت کثیر را متوقف کرد مقتضای حکمت پیامبر این است که پیام مهم داشته است وان مساله امامت است نه این که جمعیت را متوقف کند بفرماید علی را دوست بداریدبه ویژه این که در بعضی از تعبیرات من بعدی دارد که با دوست داشتن ساز گاری ندارد بلکه می خواهد بگوید علی امام  شماست 3 قرینه دیگر فهم حاضربن و شعرا و خطبا در جلسه و خصوصا خود شیخین که از ان معنای سر پرستی فهمیدند و در اثار خود این معنا منعکس نمودتد شیخین  امدند وبه عنوان مولی و جانشبن پیامبرص این مقام را تبریک وتهنیت گفته اندومردم ان زمان از ان به یوم النصب تعبیر می کنند 4 نزول ایه تبلیغ که اگر ابلاغ نکنی رسالت نا تمام است که این امر مهم همان امامت است و ایه اکمال از نتایج  به دست امده از این حماسه حبر می دهد  5 خود ابن حطابه مشتمل بر حدیث ثقلین است که با معنای محبت سازگاری ندارد بنا براین حدیث غدیر از نظر دلالت نیز اعتبار کافی بر خورد ار است  استناد امیرالمومنین ع به حدیث غدیر         ابراهیم بن محمد موید جوینی در کتاب فراءید السمطین روایت کرده است در زمان  خلافت عثمان در مسجد رسول الله ص دیدم علی ع در مسجدبودو جماعتی در حال گفت کو با یکدیگربودند انان در باره قریش و فضل و سوابق قریش و انچه پیامبر در باره قریش فرمودند بود سخن  می گفتند و فضیلبت انصار و سوابق در خشان انان و تمجیدی را که خداوند از انان در قران نموده یاداور می شدند وهرگروه  فضیلت های خویش را بر   می شمردند در این حلقهء گفت و گو بیش از دویست تن شرکت داشتند که علی ع و سعد بن ابی وقاص  و عبدالرحمن بن عوف طلحه و زبیر و مقداد و ابو ذر وحسن و حسین ع و ابن عباس در زمره انان بودند این نشست از صبح تا ظهر ادامه  یافت و  علی  بن ابی طالب ع همچنان نشسته بود و ساکت بود که جمعیت رو به ان حضرت کرده و از وی خواستند  سخن بگوید ان حضرت فرمود خداوند به خاطر پیامبر و اهل بیت ان حضرت این ها را به ما موهبت کرد ان گاه شماری از فضیلت های خویش را بر شمرد وانان از ان تصدیق  و گواهی خواست و انان گواهی دادند از جمله فرمود  و خداوند امر فرمود تا مرا در غدیر خم نصب کند ان گاه پیامبر  خطبه خواند و فرمود ای مردم خداوند به من رسالتی داده   که سبنه ام از ان تنگ شده و گمان کردم که مردم مرا دراین  رسالت تکذیب خواهند کرد و سپس مرا تهدید کرده که یا  ان را تبلیغ کنم یا اگر تبلیغ نکنم مرا عذاب نماید و فرمود ای مردم ایا می دانید که خداوند متعال مولا و صاحب اختیار من است و من مولای مومنانان   از جان های انان اولی و سزاوار ترم   گفتند اری یا رسول الله فرمود یا علی بر خیز من بر خاستم فرمود کسی که من مولای او هستم علی مولای اوست خدایا دوست بدار ان که علی را ووست بدارد   دشمن بدار ان که اورا دشمن بدارد سلمان برخاست و گفت یا رسول االله این چه ولایتی است پیامبر این ولایت ان گونه ولایتی است که من دارم کسی که من از جانش نسبت به او اولی هستم علی نیز همان گونه از جان ا  اولی است ان گاه خدای تعالی این ایه کریمه دا نازل کرد الیوم اکملت لکم وووو یعنی مروز دینتان را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و راضی شدم که فرمود اری مخثوص علی است ودیگر اوصیای من تا روز قیامت  گفتند یا رسول الله ان ها را برای ما بیان کن  فرمود علی برادرم و وزبرم و وارث و وصییم و جانشین من  در میان امتم و سر پرست هر مومنی پس از من است   سپس  فرزندم حسن وحسین و سپس نه تن از فرزندان حسینم  قران با انان و انان با قران هستند انان از قران جدا نمی شوند و قران از انان جدا نمی شوند تا کتار حوض بر من وارد شوند ان گاه علی ع از کسانی که در ان جمع در صحنه غدیر خم حضور  داشتند و این سخنان را از پیامبر شنیده  بودند و در خاطر داشتند خواست تا بر خیزند و گواهی دهتد زید  بن ارقم براء بن عاذب سلمان ابوذر و مقداد برخاستند و گفتند ما گواهی می دهیم ودر خاطر داریم گفتار پیامبر را که بر منبر  ایستاده بود و تو در کنار وی بودی  ان گاه فرمود ایهاالناس خطبه در روز غدیر  به مناسب روز غدیر خم وبزرگ داشت   تبیین عظمت و جایگاه ان از سوی برخی از ایمه ع خطبه ها سخنانی ایراد شده است که مهم ترین ان ها خطبه ای است که امیر مومنان ع ان را در روز غدیر که با روز جمعه مصادف شده بود ایراد فرمودند    فیاض بن محمد طوسی در سال دویست و پنجاه و نه در طوس در حالی که به نود سالگی رسیده بود برای ما روایت کرد  که اباالحسن علی بن موسی ارضا ع را در روز عید غدبر  دیدار کرد در حالی که جمعی از یاران خاص ان حضرت در محضر ابشان بودند امام ع ان ها را برای افطار نگاه داشته و غذا و احسان و هدایا و جامه ها و حتی انگشتری  و کفش به منزل های انان فرستاده بودووضعیت و احوال انان   و اطرافیان خویش را دگر گون کرده بود و لوازمی جدید    برای حضرت تهیه شده بود که متفاوت با ابزار های رایج و مرسوم پیش از ان روز بود  حضرت در باره فضیلت ان روز و قدمت ان سخن می راند  از جمله سخنان ان حضرت این بود که پدرم به من گفت  جدم امام صادق ع از امام باقر ع به نقل از حضرت زین العابدین ع به من فرمود امام حسین فرمود  یکی از سال های امامت حضرت امیرالمومنین ع عیدغدیر با  روز جمعه مصادف شده بود و امیرالمومنین ع در ان روز پنج  ساعت از روز گذشته بود که بر منبر نشست و سپاس و ستایشی گفت که نه کسی مانند ان سپاس را شنیده بود ونه کسی به به مانند ان ستایش روی اورده بود از جمله فرمایشانی که از ان سخنرانی حفظ شده ای جملات است   حمد وثنای خداوند   الحمد لله الذی جعل الحمد من غیر حاجه منه ءا لی حامد به طریقا من طرق الاعتراف بلا هو تیته و صمدا نیته و ربانیته فءردا نیته و سببا ءالی المزید من رحمته و محجه للطالب من فضله و کمن فی ءابءطان اللفظ   حقیقه الاعتراف له ءبانه المنعم علی کل حمد باللفظ و ان عظم حمد و ثنا ء مختص خداوندی است که در عین بی نیازی از حمد  ثنای ستایشگرانش حمد را راهی از راه های اقرار به ذات لاهوتی نیاز ربوبی و بگانه خویس انتخاب کرده و حمد را یکی از اسباب اذدیاد رحمت خویش و مسیری برای جو یندگان   فضل و رحمتش قرار داده است  و حقیقت اعتراف به او را در نهان العاظ حمد و ثنا مستور داشته است و به این که در هر حمد وستایشی که انجام می گیرد با هر لفظی که باسد ه هرچند الفاظ بزرگی باشد  صاحب نعمت حقیقی و اصیل خداوند است وبس و اشهدءان لااله الا لله وحده لا شریک له شهاده نزعت عن اخلاص الطوی ونطق اللسان بها عباره عن عن صدق خفی ءانه الخالق الباری المصور له الاسماء الحسنی لیس کمثله شیء  ءاذکان الشیء من مشیته فکان لا یشبهه مکنونه  وشهادت می دهم که اله و معبودی جز خداوند بگانه نیست وهیچ شریکی ندارد شهادتی که بر خاسته از اخلاص درون و صداقت باطنی بوده و زبان ان را منعکس می کندخدایی که خالق است وافریننده ای  بی سابقه و صورتگری بی نظیر برای او نامی نیک است و چیزی مانند او نیست زیرا هر چیزی با خواست و مشیت او پدید امده است ودر نتیجه پدیده و مخلوقش مثل او نمی  شود جایگاه بلند پیامبر ص     واشهدو ءان محمد ا عبده  ورسوله استخلصه فی ءالقدم  علی اءیر اللامم علی علم منه انفرد عن التشاکل والتماثل من ءابناء الجس و شهادت می دهم که محمد ص بنده خدا و فرستاده اوست خداوند اورا از زمان های پیش حالص نموده و اگاهانه بر دیگر امت ها بر گزیده است حقیقت وجود او منحصر به فرد بوده و همگون و  هماننددیگر  انسان هانیست وانتجبه امراوناهیاعنه ءاقامه فی ساءیر عالمه فی الاداء مفامه اذ کان لا تدرکه الابصار ولا تحویه خواطر الا فکار و لا تمثله غوامص الظنن فی الاسرار لاءالهالاهو الملک الجبار   خداوند اورا بر گزید تااز جانباو فرمان دهنده به معروف ها وباز دارنده از منکر ها باشد اورا در نمام عوالم خلیفه و جانشین خود ساخت تا فیو ضاتش  از طرق او به خلایق برسد وبه وسیله او همه ساکنان عوالم با خدا ارتباط بر قرارکنند زیرا دیدگان خدا را نمی بینند و گذر   اندیشه ها بر او نمی افتد و درقلمرو  اسرار گمان های پنهان همتایی برای او نمی یابد خدایی غیر ان فرمانروای سامان بخش نیست قرن الاعتراف بنبوته با لاعتراف  بلا هو تتته و اختصه من تکرمته بما لم یلحقه یه ءاحد من بریته خداوند شهادت به نبوت رسول خدا ص را در کنار اعتراف به خداوندی  خویش قرار داد و چنان اورا احترام و تکریم نمو دکه هیچ مخلوقی به ان درجه از کرامت الهی نرسبد  فهو ءاهل ذالک بخاصیه و خلته ءاذ لا یختص من یشوبه    التغییر ولا یخالل من یلحقه التظنین اری رسول خدا ص به دلیل خصوصیات و صداقتش شایسته چنین مقام  رفیعی بود و این مقام  و منزلت نصیب کسانی نمی شود که متغیر الحال هستند وپیوست دگرگون می شوتد ورشته  محبت و دوستی را پاس نمی دارتد و در دام گمان ها گرفتار می شوند و ءامربالصلاه علیه مزید افی تکرمته و طریقا للداعی ءالی ءاجابته فصلی الله علیه و کرم و شرف و عظم مزید الا یلحقه التنفید و لا ینقطع  علی التاءبید حداوند فرمان داد تابر ارود  وصلوات بفرستم و این گونه بر احترام و تکریم او افزوده و ان صلوات هارا راهی برای اجابت دعای دعاکنندگان قرار داد و خداوند خود بر او صلوات فرستاد و گرامی اش داشت و شرافتش بخشید و چنان  عظمتش داد که ان را کراته ای نیست و تا ابد چنین خواهد بودمنزلت ایمه ع و ان الله تعالی اختص   لنفسه بعد نبیه صلی الله علیه واله من بریته خاصه علاهم بتغلبیته و  سمابهم ءالی رتبیته و جعلهم الدعا ت بالحق ءالیه و الادلا ء بالا رشاد علیه  لقرن  قرن و زمن ءانشاءهم فی القدم قبل کل مذرو و مبرو ءانوار ءانطقها بتحیمیده  الهمها شکره  و تمجیده و جعلنا الحجج علی کل معترف له بملکه الربوبیه وسلطان العبودیه اما پس از پیامبر ص خداوند گروه خاصی  را برای جانشینی او انتخاب نمود و  به انان مقام رفیعی عنایت فرمود و تا رتبه رسولش ص بالا برد و انان را دعوت کنندگان به سوی خود قراردا د راهنمایانی که در طول قرن ها و طی زمان ها مردم را به سوی او هدایت کنند انان قبل از خلقت هر پدیده ای به صورت نور هایی افریده شدند و خداوند افریده  شدند و خداوند انان را به حمد و ستایش خود گویا ساخت  وشکر وتمجید از خویش را به انان  الهام نمود و انان را حجت هایی قرار داد بر همه کسانی که به ربوبیت خداوند   عبودیت خویشتن  اعتراف دارند واستتق بها الحرسات  ءبانواع اللمغات  بخوعا ءفانه فاطر الارضین والسماوات و ءاشهدهم خلقه وولاهم ما شاء من ءامره جعلهم تراجم مشیتنه و السن ءارادته   خداوند به وسیله  انان موجوداتی را که توان سخن گفتن نداشتند گویا ساخت تا با زبان های گوناگون به خداوند یش  اعتراف کنند که او بدون تردید خالق و شکافنده اسمانها و زمین است  خداوند انان را بر افرینش خویش گواه گرفت و از ولایت امرش انچه می خواست بدان  ها سپرد و انان را تفسیر  کنند گان مشیت خود و بیانگران اراده اش قرار داد          عبیدالا یسبقوءیه بالقول وهم  بءامره یعملون یعلم ما بین ءایدهم و خلفهم و لا یشفعون الا لمن ارتضی و هم من خشیته مشفقون  انان  مصداق این ایه هستند هر گز در سخن بر حدا  پیشی نمی گیرند و پیوسته به فرمان  او عمل مب کنند خداوند اعمال  امروز و اینده و اعمال گذشته ان ها را می داند و ان ها جز برای  کسی که خداوند  راضی به شعاعت برای او است شفاعت نمی کنند و از ترس او بیمناکند   یحکمون بءاحکامه و یستنون  بسنته و یعتمدون  حدوده و یودون فرضه   انان بر اساس احکام خداوند حکم  می کنند  و سنت های الهی را جاری می سازند حدود اورا بر پا می دارند وواجب اورا اداک میکنند لطف  به بندگان  ولم یدع الخلق فی  بهم صما ولا فی عمباء بکما بل جعل لهم عقولا مازجت  شواهم و تفرقت فی هیا کلهم  و حققهما فی نقوسهم و استعبد لهما حواسهم خداوند ندگان را در مشگلات و دشواری ها به صورت  ناشنوا ها نکرده است ودر تیرگی ها بسان بی زبانان فاقدشعور و اننهاده است بلکه برای انان  عقل هایی  قرار داده که با تمام اعضای هایی  قرار داده که با تمام اعضای بدنشان در امیخته است ودر کالبد هایشان  گسترده  شده و در جان هایشان تثبیت گشته و حواس را تحت امر قرار داده است  فقرربها علی ءاسماع و نواظر و ءافکار و خواطر ءالزمهم  بها  حجته و ءاراهم بها محجته ءانطقهم عما شهد باء لسن  ذریه بما  قام  فیها  من قدرته و حکمته و بین عندهم بها لیهلک  من هلک  عن بینه و یحی من حی عن بینه و ان الله لسمیع علیم  بصیر شاهد خبیر خداوند به وسیله  عقل ها بر گوش و چشم  و افکار و خاطره های انسان ها حجت را تمام کرده و راه خود  را به انان نشان داده است و زبان های گویاو رسا در اختیارشان قرار داد تا انچه را که می بینند بیان کنند و این همه لطف که خداوندبه انسانها نمود و با قدرت و حکمت خویش چنین عقلی را در وجود ان ها قرار داد و به وسیله ان هر انچه لازم به گفتن بود گفت برای این بود که تا ان هاکه  هلاکو گمراه  می شوند از روی اتمام حجت  باشد وان ها که زنده می شوند و هلاک می یابند از روی اتمام حجت باشد   و ان ها که زنده می شوند و هدایت می یابند از روی  دلیل روشن باشد و خداوندشنوا و داناو بینا و گواهو اگاه  است     اجتماع دو عید ثم ءان الله تعالی جمع لکم معشر المومنین   فی هذا الیوم عیدین عظمین کبیر ین لا یقوم ءاحدهما الابصاحبه لیکمل عندکم جمیل صنیعته و یقفکم علی طریق  رشده و یقفوبکم اثار المسضیین بنور هدابته و یشملکم منهاج  قصده و یو فر علیکم هنی ء رفده ای مومنان خداوند متعال امروز دو عید بزرگ و مهم را برای شماجمع کرده است جمعه   و غدیر که پایداری هر کدام از این دو عید به دیگری است  خداوند با این دو عید زیباترین  کارهایش را به شما ارایه کرده و راه رشد و تعالی را به شما نشان داده و شمارا به پیروی    از کسانی که از انوار نور الهی  برخوردارند دعوت نموده   و راه متعادل را برای  پیمودن  شما هموار و گواراترین و شیرین ترین هدایا خود را برای شما ارزانی داشته است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۰۰ ، ۱۵:۳۸
سید حسین صادق زاده

بخش نهم مطرح کردن بیعت     معاشر الناس اءنی قد بینت لکم ءافهمتکم و هذاعلی  یفهمکم بعدی    ءالا و ءانی عند انقضاء خءطبتی ءا دعوکم  الی مضافقتی  علی بیعته و الاقراربه ثم مضافقته بعدی ءالاو ءانی قدبایعت الله و علی قدبایعنی و وانا اخذکم بءالبیعه له عن الله عزوجل ءان الذین  یبایعونک انمایبایعون الله یدالله فوق ءایدیهم فمن نکث فانما  ینکث علی نفسه و من ءاوفی بما عاهد علیه الله فسیوتیه اجرا عظبما  هان مردمان من پیام خدا  را برایتان اشکار کرده تفهیم  نمودم واین علی است که پس از من شما را اگاه می کند   اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه با من وسپس  با علی دست دهید تابا او بیعت کرده به امامتاو اقرار نمابید  اگاه باشبد من اخداوند وعلی با من پیمان بسته ومن اکنون از سوی خدای عزوجل برای امامت او پیمان می گیرم  ای پیامبر انان که با تو بیعت کنند هر اینه با خدابیعت کرده اید  دست خوا بالای دستان انان است وهرکس بیعت شکند بر  زیان خود شکسته  وانکس که بر پیمان خداونداستوار وبا وفا باشد خداوندبه او پاداش بزرگی خواهد داد بخش دهم حلال و حرام واجبات و محرمات  معاشر الناس  ءان الحج والعمره من شعایر الله فمن حج اءلبیتءاوعتمر فلا جناح علیه ءان  یطوف بهما الایه  معاشر الناس حجوالبیت  فماوردهءاهل بیت الا  استغنوا وءابشرواولا تخلفو عنه ءالابتروا وافتقروا       معاشر  الناس ما وقف با لموقف مومن الا غفر الله له ما   سلف من ذنبه الی وقته ذالک فءاذا انقضت حجته استاءنف عمله  معاشر الناس الحجاج معانون و نفقاتهم مخلفه علیهم  و الله لایضیع ءاجر المحسنین  معاشر الناس  حجوا البیت بکمال   الدین و التفقه ولا تنصرفو اعنکالمشاهد الابتوبهواءقلاع      معاشر الناس اءقیمو الصلاه و اءتواالزکاه کماءامرکم الله عزوجل فان طال علیکم الامد فقصرتم ءاونسیتم فعلی ولیکم ومبین لکم الذی نصبه الله عزوجل لکم   بعدی ءامین خلقه ءانه   منی و ءانامنه وهو ومن تخلف من ذریتی یخبرونکم بما تسطءاءلون عنه وببیتنون لکم مالا تعلمون هان مردمان همانا  حج و عمره از شعایر واداب و رسوم خدایی اسن پس زایر خانه خدا وعنره کنندکان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند هان مردمان در خانه خدا حج گذارید که هیچ خاندانی داخل ان نشد  مگر بی نیاز شد ومژده ،گرفت وکسی از ان روی بر نگردانید  مگر بی بهره و نیازمندگردید هان مردمان   مومنی در موقف عرفات مشعرمنا نماند مگر این که خدا گناهان گذشته اورا بیامرزد وبایسته  است که پس از پایان اعمال حج باپرونده پاک   کارخود را از سر گیرد هان مردمان دستگیری شده اندوهزینه های سفرشان جبران می شود جایگزین ان به انان خواهد رسید والبته خداوندپاداش نیکوکاران را تباه نخواهدکرد هان مردمان خانه خدا را بادین کامل ودانش ژرفای ان دیدا  کنید واز زیارتگاه ها جز با توبه وباز ایستادن از گناهان بر نگردید    هان مردمان نماز را به پا دارید و زکات بپردازید همان سان که خداوند عزوجل امر فرموده است پس اگرزمان بر شمادراز  شد و کوتاهی کردید یااز یاد بردید علی صاحب اختیار وتبیین  کننده بر شما ست خداوندعزوجل اورا پس از من امانتدار خویش در میانافریدگانش  نهاده است همانا او از من و من از اویم واو و فرزندان من از جانشیناناو پرسش های شمارا پاسخ دهندو انچه را نمی دانید به شمامی اموزند ءالاءان الحلال  والحرام ءاکثر من ءان ءاحصیهاو ءاعرفهما  فامر با لحلال و ا نهی عن الحرام فی مقام واحدفءامرت ءان اخذ البیعه منکم      والصفقه لکم بقبول ما جءتت به عن الله عزوجل فی علی  ءامیرالمومنین و الاوصیاء من بعده الذین هم منی ومنه امامه    فیهم قابمه خاتمهما المهدی الی یوم یلقی الله الذی ءیقدرو یقضی  معاشر الناس وکل حلال دللتکم علبه وکل حرام نهیتکم عنه فانی لم ءارجع عن ذالک ولم ءاجدد القول ءالا فاقیمو ا الصلاه و اتواالزکاه  وءامروابالمعروف وانهو ا عن المنکر 

هان روا و  ناروا بیش از ان استت که من شمارش کننم و بشناسانم و در اینجا یکباره  به روا فرمان دهم  و از ناروا باز دارم از این روی مءامورم از شما بیعت بگیر،م که دست در دست من نهید در مورد پذیرش انچه از سوی خداوند اورده ام   در باره علی  امیرامومنین و اوصیای پس از او که انان از من و اویند  و این امامت به وراثت پایداراست و فرجام امانان مهدی است  استواری امامت تا روزی است  که اوبا حداوند صاحب قدر   قضا کتد هان مردمان  شما را به هر گونه روا  وناروا راهنمایی کردم و از ان هر گز بر نمی  گردم  بدانید واگاه باشید ان ها را یا دکنید و نگه دارید و یگدیگر را به ان توصیه  نمایید  و در ان  احکام خدا دگرگونی راه ندهید هشدا ر که دو بار ه می گویم بیدار باشید نماز را به پادآرید و زکات بپردازید وامر به معروف کنید از منکر باز دارید   ءآلا و ءان رءاس الامر  بالمعر وف ءان تنتهو ءالی قولی و تبلغوه من لم یحضر و تاءمروه بقبوله عنی و تنهوه عن مخالفته فءانهءامر  من الله عزولو منی ولا ءامربمعروف ولانهی  عن منکر ءالامع آءامام معصوم معاشر الناس القران یعرفکم ءان الایمه من بعده ولده و عرفتکم ءانهم منیو منه حیث یقول الله فی کتابه  جعلها کلمه باقیهفی عقبه و قلت  لن تضلوما ءان تمسکتم بهم   معاشر الناس التقوی التقوی  واحذروا الساعه کما قال الله عزوجل  ان زلزله الساعه شی عظیم ءاذکراالممات والمعاد  وآلحساب و الموازین و اءلمحاسیه بین یدی رب العالمین والثواب العذاب فمن جاء بالجسنه ءاثیب علیها ومن جاء بالسیه فلیس له فی الجنان نصیب بدانید که ریشه امربه معروف این است که به گفته من در باره امامت برسید وسخن مرا به دیگران برسانیدو غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه  کنید و انان را از ناسازگاری سخنان من باز دارید همانا سخن من فرمان خدا ومن است و هیچ امر به معروف و نهی از منکری   جز باامامان پس از علی فرزندان اویند ومن به شماشناساندم  که انان از او واز من اند چرا که خداوند در کتاب خود  می  گوید امامت را فرمانی  پایدا ر در نسل او قرا ر داد  من نیز گفته ام که مادام که به قران و امامان تمسک کنید گمراه نخواهید شد هان مردمان تقوا تقوا رهایت کرده و از سختی رستاخیز بهراسید همان گونه که خداوند عزوجل فرمود البته لرره روز رستاخیز حادثه بزرگ است مرگ قیامت وحساب و میزان و محاسبه در برابر پروردگارجهانیان و پاداش و کیفر را یادکنید ان که نیکی اورد پاداش گیرد وان که بدی کرد بهره ای از بهشت نخواهد بردبخش یازدهم بیعت گرفتن رسمی    معاشر الناس انکم اکثر من ءان تصافقون بکف واحد فی وقت واحد و قدءامرنی الله عزوجل ءان اخذ من السنتکم الاءقرار بما عقدت لعلی ءامیرالمومنین ولمن اء بعده من الاءایمه منی و منه علی ما ءاعلمتکم ءان ذریتی من صلبه فقولوبءاجمعکم ءانا سامعون مطیعون راضون منقادون لما بلغت  عن ربنا وربک فی ءامر امامنا علی ءامیرالمومنین و من ولد من صلبه من  الاءیمه نبایعک علی ذالک بقلوبنا وءانفسنا واءلسنتنا  ءایدینا علی ذالک  نحی و  علبه نموت و علیه نبعث والا تغیر ولا نبدل ء ولا نشک واا نجحد والا نرتاب ولا نرجع عن العهد ولا ننقض المبثاق         هان مردمان شما بیش از انید که در یک زمان دست من بیعت نمایید از این روی خداوند عز وجل به من دستور داده که از زبان  شما اقرار بگیرم وپیمان ولایت علی امیرالمومنین را محکم کنم ونیز بر امامان پس از او که ار نسل من و اویند همان گونه که اعلام کردم که ذریه من از نسل اوست پس  همگان بگویید البته که سخنان تو را شنبده پیروی می کنم و از ان هاخشنودیم و بران گردن نهاده وبر انچه از سوی پروردگارمان در امامت اماممان علی امیرالمومنین و امامان دیگر از صلب او به ما ابلاغ کردی با تو پیمان می بندیم با دل وجان و زبان ودست هایمان با این پیمان زنده ایم و باان خواهیم مرد و باان اعتقاد بر انگیخته می شویم و هر گز ان رادگرگون نکرده شک و انکار نخواهیم  داشت  واز عهدو پیمان خود بر نمی گردیم  وعظتنایوعظ الله فی علی ءامیرالمومنین  و ولایمه الذین ذکرت من ذریتک من ولد ه بعده الحسن والحسین من نصبه الله بعد هما فالعهد والمیثاق لهم مءاخوذ  منا من قلوبنا  ءانفسناوءالستنا  و ضمایءیرنا وءایدینا من ءادرکهابیده و الا فقد ءاقربلسانه ولا نبتقی بذالک بدلا ولا یری  الله من ءانفسنا حولا  نحن نوءدی ذالک عنک الدانی و القاصی من آولادناواهالیناو نشهدالله بذالک و کفی با لله شهیدا و ءانت علینابه شهبد - معاشر الناس ما تقولون فاءن الله  یعلم کل صوت و خافیه کل نفس  فمن اهتدی فلنفسه و من ضل فانما یضل علیها و من بایع فانما یبایع الله یداللله فوق ءایدیهم  معاشر الناس فبایعو الله و بایعونی و بایعوا علیا  ءامیرالمومنین و الحس والحسین و الایمه منهم فی الدنیا و الخره کلمه باقیه ای رسول خدا مارا به فرمان خدا پند دادی در باره علی امیرال،ومنین و امامان از نسل خودواوکه حسن و حسین و انان که خداوند پس از انان بر پا کرده است پس عهد و پیمان از ماگرفته شد از دل وجانو زبان و روح   دستانمان هر کس توانست با دست و گرنه با زبان پیمان بست  و هر گز پیمان را دگرگون نخواهیم کرد   خداوند ارما شکست عهد نبیندو نیز فرمان تو را به نزدبک و دور از فرزندان   خویشان خود خواهیم رسانبد  خداوندرا بر ان گواه خواهیم گرفت و هر اینه خداوند بر گواهی کافی است وتو نیز بر ماگواه باش  هان مردمان چه می گویید همانا خداوند هر صدایی را می شنو د وان را که از دل ها می گذرد می داند هر ان کس پذیرفت به خیر خویش پذیرفته است وان که گمراه شد  به زیان خود رفته است وهر کس بیعت کند هر اینه با خداوند پیمان  بسته که دست خدا بالای دستان ان هاست  هان مردمان اینک با خداوند بیعت کنید و بامن پبمان بندید و با علی  امیرالمومنبن و حسن حسین و امامان پس از ان از نسل انان که نشانه پایدار در دنیا و اخرت اند- یهلک الله من غدر و یرحم من وفی ومن نکث فانماینکث و من ءاوفی بماعاهدعلیه  الله   فسیوتیه ءاجرا عظیما  معاشر الناس قولو الذی قلت لکم و     سلموا علی علی  ءبامره المومنین و قولو ا سمعنا ءاطعنا        غفرانک ربنا و الیک المصیر و قولو  الحمد لله الذی هدانا لهذا و کنا لنهتدی لولا ءان هدانا الله الایه  معاسر الناس وان فضا ءیل علی بن ابیطالب عندالله عزوجل و قدءانزلها فی القران ءاگثر من ءان ءاحصیها فی مقام واحد فمن وانباکم بها وعرفها فصدفوه   معاشر الناس من یطع الله و رسوله و علیا و الابمه  الذین ذکرتهم فقدفاز فوزا عظبما خداوند مکاران را تباه می کندو باوفایان مهر می ورزدهر که پبمان شکند جز ابن نیست که به زیان خود گام  بر داشته و هر که بر عهدی که با خدا بسته پابرجا ماند به زودی خدا اورا پاداش بزرگی خواهد داده  هان مردم انچه بر شما بر گفتم بگویید و به علی با لفب امیرالمومنین سلام کنید و بگوییدشنیدبم و فرمان می بریم  پروردگاراء امرزشت خواهیم و بازگشت به سوی تواست و  نیز بگویید تمام  سپاس وستایش خدایی راست که ما رابه این راهنمابی فرمود وگر نه راه نمی یافتیمتا اخر ایه هان مردمان  هر اینه بر تری های علی بن ابی طالب نزد خداوندعزوجل که درقران نازل فرموده بیش از ان است که من یکباره بر شمارم پس هر کس از مقامات ا و خبر داد و ان ها را شناخت اورا تصدیق و تایید کنید هان مردمان ان کس که از خدا و رسولش و علی و امامانی که نام بردم پیروی کند به رستگاری بزرگی دست یافته است معاشر الناس السابقون الی مبایعتهو موالاته والتسلیم  علیه بءامرهالمو مومنین ءاولایک هم الفاءیزون فی جنات النعیم  معاشر الناس قولوما یرضی الله به عنکم من القول فاءن تکفروا ء،نتم و من فی  الارض  جمیعا فلن یضر الله شیءا اللهم اغفر للمومنین وماءادیت و ءامرت  و اغضب علی الجاحدین الکافرین والحمد لله رب العلمین هان مردمان سبقت جویان به بیعت و پیمان و سر پرستی او وسلام بر او با لقب امیرالمومنین رستگاران اند  و در بهشت های پر بهره خواهند بود  هان مردمان انچه خدا را خشنود کند  بگویید پس اگر شماو تمام زمینیان کفران ورزند خدارا زیانی نخواهد رسانید پروردگارا  انان را که به انچه ادا  کردم و فرمان دادم  ایمان اورند  بیامرز و بر منکران کافر خشم گیرا والحمد لله رب العلمین اتمام حجت باحدیث غدیر حماسه اعجاب اور و دلنشین غدیر نقطه در تاریخ اسلام است که ولایت حضرت علی ع را به طور رسمی و صزیح مطرح نموده واز اهمیت خاصی بر خودار است وبرای هیچ کس عذری باقی نمی گذارد  چنان که حضرت صدیقه طاهره ع در جوا ب عذر تراشی های انصار فرمودند  هل ترک ءابی یوم غدیر خم لاحد عذرا ایا پدرم در روز غدیر عذری برای کسی باقی گذارد  تواترحدیث غدیر مضمون خطبه غدیردر طول  قرن های متمادی به چند صورت در منابع حدینیو تاریخی شیعی و سنی نقل  شده است  وجه اشراک تمام ان ها اعلان ولایت حضرت علی ع است عبارت  من کنت مولاه فهذاعلی مولآه در همه این نقل ها مشترک است این بنداز خطبه با  عنوان حدیث غدیر معروف شده است هیچ یک ار احادیث نبوی در صحت و تواتر به پایه حدیث به غدیر نمی رسد سخنان رسول الله و بیعت مسلمانان با امیر مومنان ع در بزرگ ترین اجتماع اسلامی که تا ان روز نظیر نداشت  و در محضر بزرگان صحابه بر گزار گردید امیر المومنین ع در دوران خلافت خود واقعه غدیر را به طور مکرر  احتجاج با مخالفان و یاغیان د  محضر مسلمانان    یاد اوری  کردند و هر بار جمعی از صحابه که در غدیر حضور داشتند بر خاستند و شهادت دادند بزرگترین مستند شیعه  حدیث غدیر بزرگترین حجت و مستند شیعه امامیه  بر ولابت  مطلقه علی ع است به استنادحدیث است که خلافت رامو هبتی الهی می دانند نه مقامی که مردم انتخاب کنند بر تری اسنادحدیث غدیر  اسناد حدیث غدیر نیز بر سایر احادیث نبوی برتری و امتیازدارد بیش ازصدوده تن از اصحاب پیغمبر و هشتادو چهارتن از تابعین غدیر و سیصدوشصت تن از ثقات و بزرگان محدثین ان روایت کرده اند راویان مشهور غدیر از اهل اهل بیت ع امیرالمو منین علی ع فاطمه زهرا ع حسن بن علی ع حسین بن علی ع هستند و از صحابه عباس بن عبدالمطلب   عبدالله بن عباس عایشه و ام سلمه همسران پیغمبر اسماء بنت عمیس ابوبکر عمر عثمان طلحهزبیر سعد بن ابی وقاص عبدالرحمن بن عوف ابو هریره اسامه بنزید ابی بن  کعب جابر بن عبدالله ابوذر غفاری سلمان فارسی خالد بن ولیدعمار بن یاسر عمرو بن اعاص بودند نام تمامی ایشان ونام تابعین وروایاتی که حدیث غدیر را روایت کرده اند با ترجمه احوال  و روایات ایشان در دو مجلد کتاب عبقات الانوار تالیف محققانه میر حامد حسین لکنهویی نیشابوری در 1008 صفحه همراه  باصد وپنجاهتن از محدثین و علمای مشهور که این حدیثورا روایت کرده اند نوشته شده است منهج اول و منهج دوم  این  اثر بی نظیر و مجلدات دوازده گانه منهج  دوم که در شرح حدیث غدیر و یازده حدیث متواتر دیگر شیعه تالیف شده است اثر بی نظیری است که اهمیت حدیث غدیر را نشان می دهد حدیث  غدیر در کتب متعدد   علاوه بر علمای شیعی از عهد شیخ  طوسی گرفته تا زمان حاضر کتاب های بسیاری در اثبات صحت و تواتر سند ووضوح  دلالت ان بر ولایت و خلافت علی ع تالیف  کرده اند بسیاری از علمای اهل سنت نیز کتاب ها و رساله های ویژه ای به مسءله ولایت و حدیث غدیر اختصاص  داده اندکه مرحوم علامه امینی در الغدیر از بیست وشش تن از ایشان نام برده است مشهور ترین ایشان عبارت اند از الو جعفر محمد بن جریر بن یزید طبریک م 310 ق  مفسر و مورخ مشهور که کتاب الولایه فی طریق حدیث الغدیر را در دو مجلد تالیف و طرق والفاظ این حدیث را جمع اورده است    ابن عقده احمد بن سعید همدانی م 333 ق کتاب الولایه فی طریق حدیث الغدیر را تالیف و حدیث غدیر را از صدو پنج طریق روایت کرده است ابن اثیر در الاصابه فی تمییز الصحابه و ابن حجر عسقلانی در تهذیب از ان بسیار نقل کرده اند در تهذیب التهذیب امده است که این عقده  حدیث غدیر را از هفتاد صحابی روایت کرده و ان راصحیح می داند ابوبکر  جغانی م 355ق کتاب من روی حدیث غدیر خم  را تالیف کرده  است   وی حدیث غدیر را از 125 ق طریق روایت کرده است ابو طالب عبیدالله بن احمد انباری واسطی م 356 ق کتاب طریق  روایت حدیث الغدیر  را تالیف کرده است ابوافضل  محمد  بن عبدالله شیبانی م 372 ق کتاب  الطالب اورده غدیر حم است که علی بن عمر  دارقطی بغدادی  م 385 حدیث  غدیر را در جزوه ای جمع اورده به روایت شیخ سلیمان حنفی در کتاب ینابیع الموده امام الحرمین ابو المعالی جوینی استاد غزالی گفته است در بغدادبیست هشتمین جلد کتابی را در دست صحافی دبدم که روایات حدیث غدیررا در لفظ من کنت مولاه فعلی مولاه جمع اورده و در انتهای ان نوشته شده بود در جزء بیست ونهم خواهد امد   علوی الهدار الحداد در کتاب  القول الفصل اورده است که حافظ ابوالعلا ء عطار همدانی گفت حدیث غدیر را به دویست و پنجاه طریق روایت می کنم بنا بر این با توجه در رابطه با راویان حدیث بیان شد و با توجه به این که در منابع متعدد و متقن و سنو مسانید نقل شه است  حدیث غدیر از نظر 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۰ ، ۲۰:۴۱
سید حسین صادق زاده

معاشر الناس  انما اکمل الله عزوجل دیتکم بامامیه فمن لم  یءاتم به و بمن یقوم مقامه من ولدی من صلبه الی  یوم القیامه والعرض علی الله عزوجل فاءولیک الذین حبطت اءعمالهم فی الدنیا والاخره و فی النار هم خالدون  لایخفف   عنهم العذاب ولا هم ینظرون  هان مردمان خداوند عزوجل دین را با امامت علی تکمیل فرمود اینک انان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او تا بر پایی ورستاحیز و عرضه بر خدا پیروی نکننددر دوجهان در دو جهان کرده هایشان یهوده بوده در اتش دوزخ ابدی خواهند بود به گونه ای  ه نه از عذابشان کاسته ونه بر ایشان فرصتی خواهد بود       معاشر الناس هذا علی ءانصرکم  لی و اءحقکم بی و ءاقربکم الی و اءعزکم  علی والله عزوجل و ءاناعنه راضیان و ما  نزلت ایه رضا فی القران الا فیه و لا خاطب  الله الذین  امنو الا بداء  به ولا نزلت ایه مدح فی القران الا فیه ولا شهد الله  بالجنه فی هل آتی  علی الا نسان الاله ولا ولا ءانزلها فی سواه ولامدح بها غیره هان مردمان  این علی یاورترین سزاوارترین و نزدیک ترین و عزبز ترین شما نسبت به من است  خداوند   عزوجل  و من از او خشنودیم ایه رضایتی در قران نیست مگر این که در باره اوست   خدا هر گاه ایمان اورندگان را خطایی نموده به او اغاز کرده و اولین شخص مورد نظر خدای متعال بوده است  ایه ستایشی نارل نگشته مگر در باره او و خداونددر سوره  هل اتی علی الانسان گواهی بر بهشت  رفتن نداده مگر برای او و ان را در حق غیر او نازل نکرده و به ان جز اورا نستوده معاشر الناس هو نا صر دین الله و المجادل  عن سول الله و هوالتقی النقی الهادی المهدی نبیکم خیر نبی ووصیکم خبر وصی  و بنوه خیر الاوصیا ء   معاشر الناس  ذریه کل نبی من صلبه و ذریتی من صلب امیرالمومنین علی  معاشر الناس ءان ابلیس ءاخرج ادم من الجنه با لحسد فلا تحسدو ه فتحبط ءاعمالکم و تزل ءاقدامکم فاء ن  ادم اهبط الی الارض بخطیءته واحده و هو صفوه الله عزوجل و کیف بکم وانتم انتم ومنکم ءاعداء لله الا و انه لایبغض علیا الاشقی ولا یوالی علیا الاتقی ولا یومن به الا مومن مخلص هان مردمان او یاور دین خدا و دفاع کننده از رسول اوست او پرهیز کار پاکیزه و رهنمای ارشاد شده به دست خود خدا است پیامبر تان برترین پیامبر وصی او برترین وصی و فرزندان او ب ترین اوصیایند  هام مردمان به راستی  که شیطان اغواگر ادم را با رشک از بهشت رانده مبادا شما به علی رشگ ورزید که کرده هایتان نابود  گام هابتان لغزان حواهد شدادم  به خاطر یک اشتباه بل زمین هبوط کرد   حال ان که بر گزیده خدای عزوجل بود پس چگونه خواهید بود شما و حال ان که شما شماییدو دشمنان خدا نیز از میان شمایند اگاه باشبد که باعلی نمی گرود مگر مومن بی الایش  و فی علی والله نزلت سورهء العصر بسم الله الرحمان الرحبم ءان الانسان لفی خسر الاعلیا الذی امن و رضی بالحق والصبر معاشر الناس قداستشهدت  الله و بلغتکم رسالتی و ما علی الرسول الاالبلاغ المبین معاشر الناس ءاتقو الله حق تقاته ولا تموتن الا وانتم مسلمون سوگندبه خدا که سوره والعصر در باره اوست به نام خداوندمهربان مهرورز قسم به زمان که انسان در زیان است  مگ  علی که ایمان اورده و به درستی وشکیبایی اراسته است  های مردمان خدا را گواه گرفتم   پبام اورابه شمارسانیدم و بر فرستاده وظیفه ای جز بیان و ابلاغ روشن نلاشدهان مردمان تقوا پیشه کنیدهمان گونه که بایسته است و نمیرید جز با شرف اسلام بخش ششم  اشاره به کار شکنی های منافقین      معاشر الناس امنوا بالله و رسوله والنور   الذی ءانزل معه من قبل ءان نطمس  وحوها فنردها علی ءادبارهاءاو  نلعنهم کما لعنا اصحاب السبت  بالله ما عنی بهذا الایه الا قوما ن ءاصحابی ءاعرفهم  باسماءیهم و قد ءامرت با لصفح  عنهم فلیعمل کل ءامری علی ما یجد لعملی  فی فلبه م، الحب والبغض       معاشر الناس  النور من الله عزوجل مسلوک قی ثم فی علی بن ءابی طالب ثم فی النسءل منه ءالی الفابم المهدی الذی باخذ بحق الله و بکل حق هو لنا لان  الله عزوجل قد جعلنا حجه علی المقصر ین و المعاندین و المخالفین والخاءیینین ولاثمین والظالمین والغاصمین من جمیع العالمین هان مردمان به خدا ورسول و نور همراهش ایمان  اورید پیش از ان  چهره ها رو تباه وواژگونه کنیم یا چونان اصحاب روز شنبه یهودیانی که بر خدا نیرنگ اورندرانده شوید  به خدا  سوگند که مقصود خداوند از این ایه گروهی از صحابه اند که انان را با نام و نسب می شناسیم لیکن به پرده پوشی    کارشان ماموربم  پس هر کس پایه کار خویش را مهر ویا خشم علی در دل قرار دهد و بداند که ارزش  عمل او وابسته به ان است مردمان نور از سوی خداوند عزوجل در جان من سپس در جان علی بن ابی طالب ان گاه در نسل او تا قایم مهدی که که حق خدا و ما را می ستاند جا گرقته است چرا که خداوندعزوجل ما را بر کوتاهی کنندگان ستیزه گران ناسازگاران خاءنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان دلیل و راهنما وحجت اورده است  معاشر الناس ءانذرکم ءانی رسول الله قد خلت من قبل الرسلءافان مت  او قتلت انقلبتم علی اعقابکم من ینفلب علی عقبیبه   فلنءهان یضر الله شیءیا وسیجزی الله الشاکرین الصابرین الاوان علیا هوالموصوف بالثب  والشکرثم من بعد ه ولدی من صلبه  معاشر الناس لا تمنو علی باسلامکم بل  لا تمنو  علی الله عیحبط عملکم و یسخط علیکم و یبتلیکیکم بشواظ من نار و نحاس ءان ربکم لبا المرصا د  هان مردمان هشدارتان می دهم همانا من رسول خدابم پیش از من نیز رسولانی امده و سپری گشتنه اند ایا اگر من بمیرم یا کشته شوم بابه جاهلیت عقب گرد  می کنید  ان که به قهقرا برگردد هرگز  خدارا زیانی نخواهد رسانبد و خداوند سپاسگزاران شکبباگر را پاداش خواهد دا د بدانبد که علی و پس از او قرزندان من از نسل اودارای کمال شکیبایی و سپایگزاری اند هان مردمان اسلامتان را برمن بلکه بر خدا منت نگذارید که اعمال شما را  بیهوده و تباه خواهد کرد بر شما خشم  خواهد گرفت و سپس شما را به شعله از اتش و مس گداخته گرفتار خواهد نمود همانا پروردگار شما در کمینگاه است معاشر الناس ءان الله وءانا بر یءان منهم   معاشر الناس انهم وءانصارهم و اتباعهم و اءاشیاهم فی الدرک الاسفل  من النار ولبیس مثوی المتکبرین الا انهم اصحاب الصحیک فلینظر ءاحدکم فی صیحفته     معاشر الناس ءانی آدعها امامه ووراثه فی عقبی الی یوم القیامه وقد بلغت ما ءامرت بتبءلیغه حجه علی کل حاضر وغایب و علی کل ءاحد ممن شهید ءاولم یشهد ولد اولم یولد فلببلغ الحاضر الغایءب والواد الی یوم القیامه و سیجعلون الامامه بعدی ملکا و اغتصابا الا لعن الله الغاصبین المغتصبین  وعند ها سفرغ لکم ایهاالثقلان من یفرغ و یرسل علیکما شواظ من نار و نحاس فلا تنتصران مردمان به زودی پس از من پیشوایانی خواهندبود که شما را به سوی اتش می خوانند ودر روز رستاخیز تنها و بدون یاور حواهند ماند همان مردمان خداوند ومن از انان بیزاریم  هان مردمان انان و یاران و پیروانشان در بدترین جای جهنم جایگاه متکبران خواهند بود بدانید  انان اصحاب صیحفه اند اکنون هر کس در صیحفه ء خود نظر کند هان مردمان اینک جانشینی خورا به عنوان امامت و وراثت به امانت در نسل خود تا بد پایی رور رستاخیر به جای می گذارم و حال مءاموریت تبلیغی خود را انجام می دهم تا برهان بر هر شاهد و غایب و بر انان که زاده شده یا نشده اند وبر تمامی مردمان باسد پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان وپدران به فرزتدانتا بر پایی رستاخیز برساننداگاه باشید به زودی پس از من امامت را با پادشاهیابه جا نموده ان را غصب کرده وبه تصرف خویش در اورند  هان نفرین وخشم خدا بر غاصبان و چپاولگران و البته در ان هنگام خداوند اتش عذاب وشعله هایی از اتش ومس گداخته بر سر شما جن و انس خواهد ریخت  انجاست که دیگر یاری نخواهد شد معاشر الناس ءان الله عزوجل لم یکن لیذرکم علی ماانتم علیه حتی یمیزالخبیث من الطیب و ما کان الله لیطیعکم  علی الغیب  معاشر الناس انه ما من قریه الا والله مهلکها بتکذیبها   قبل یوم القیامه  و مملکها الامام المهدی والله مصدق وعده   معاشر الناس قدضل قبلکم اکثرالاولین والله لقدءاهلک االاولین  و هومهلک الاخرین  هان مردمان هر اینه خداوتد عزوجل شماکرا به حالتان رها نخواهدکرد تاناپاک را از پاک جدا کند و خداوند نمی خواهد شما را بر غیب اگاه گرداند هان مردمان هیچ سرزمینی نیست  مگر این که خداوند به خاطر  تکذیب  اهل  حق را انان را پیش از روز رستاخیز نابود خواهد فرمود وبه امام مهدی خواهد سپرد وهر اینه خداوند وعده خود را انجام خواهد داد هان مردمان پیش از شما شمار فزونی از گذشتگات گمراه  شدند و خداوند انان را نابود کرد و همونابود کننده  ایندگان  است قال الله تعالی  الم نهلک الاولین ثم نتبعهم الاخرین کذالک نفعل بالمجرمین ویل یومءذ للمکذبین  معاشر الناس ءان الله قد ءامرنی و نهانی و قد ءامرت علیا و نهیءته بءامره فعلم الامر والنهی لدیه فاسمعو ااامره تسءلموا ءاطیعوه تهندوا لنهیه ترشدوا و صبروا الی مراده ولا تتفرق بکم السبل عن سبیله  او خود در کتابش اورده ایا پیشینیان را تباه نکردیم و دنبال انان ایندگان را گرفتارنساختیم   با مجرمان اینچنین کنبم وای بر ناباورا ن هان مردمان همانا خداوند امر و نهی خودرابه من فرموده ومن نبز به دستور او   دانش ات را نزد علی نهادم پس فرمان اورا بشنوید و گردن نهید و پیروی اش نمایید و از انچه بازتان دارد خوداری کنیدتاراه یابید به سوی هدف او حرکت کنید راه های گوناگون شما را از راه او باز ندارد بخش هفتم پیروان اهل بیت ع و دشمنانشان  معاشر الناس ءاناصراط الله المستقیم الذی ءامرکم باتباعه ثم علی من بعدی ثم  ولدی من  صلبه ءاءیمه  الهدی ءیهدون الی الحق و یعدلون ثم قراء بسم الله الرحمان الرحیم الحمد لله رب العلمین الی اخرها  هان مردمان صراط  مسقیم خداوند منم که شما را به پیروی ان امر فرموده است   وپس از من علی است و ان گاه فرزندانم از نسل او پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند   به ان حکم و دعوت کنند سپس پیامبر ص قرایت فرمود بسم الله ارحمن الرحیم الجمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم تا اخر سوره    و قال فی نزلت و فیهم والله  نزلت ولهم  عمت  و ایاهم  خصت  ءاولءک ءاولیاء الله الذبن لا خوف علیهم ولاهم یحزنون ءالا  ءان حزب الله هم الغلبون ءالا ان ءاعداءهم هم السفهاء الغاوون   ءاخوان الشیاطین یوحی بغضهم ءالی بعض زخرف القول  غرورا الا ان ءاولیاءیهم  الذین ذکرهم الله فی کتابه فقال عزوجل لاتجد قوما یومنون با لله والیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله ولو کانواباءههم ءاوءابناهءهم ءاو اءخوانهمءاوعشیرتهم  ءاولیک کتب فی قلوبهم الایمان الی اخر الایه  هان به خدا سوگند این سوره در باره من نازل شده و شامل امامان مب باشد و به انان اختصاص دارد انان اولیای خدایتدکه ترس و اندوهی بر ایشاننیست اگاه باشبد البته حزب خدا چیره و غالب خواهد بود  هشدار که ستیزندگان با امامان   گمراه و همکاران شباطین اند برای گمراهی مردمان سخنان بیهوده و پوچ را به یکدیگر می رسانند بدانید  که خداوند از دوستان امامان در کتاب خود چنبن یاد کرده ای پیامبر ما نمی یابی گروهی را که به خدا و روز باز پسین ایمان و ستیزه گران با خوا و رسول را دوست داشته باشند هر چند انان پداران برادران وخویشانشان باشتد انان که چنین اند خداوند ایمان را در دل هایشان نوشته است تا اخر ابه ءالاءان ءاولیاءیهمامومنون الذین وصفهم الله عزوجل فقال الذین امنو ا  ولم یلبسو ایمانهم بظلم ءالءیک لهم الامن و هم  مهتدونءالا  ءان ءاولیایهم الذین امنو  ولم یرتابو ا  الا ءان ءاولیلءیهم الذین ید خلون الجنه بسلام امنین  تتلقام الملاءیکه  بالتسلیم یقولون  سلام علیکم  طبتم  فادخلوها خالدین  ءالا ءاولیاءیهم لهم الجنه یرزقون فیهابغیر حساب ءالا ءان ءاعدایهم الذین یصلون سعیراءالا ءان ءاعدایهم الذین یسمعون لجهنم شهیقا وهی تفور و یرون لها زفیرا ءالا ءان ءاعدایءهم الذین قال الله فیهم کلما دخلت امه لعنت ءاختها الایه ءالا ان ءا عدایهم آلذین قال الله عزوجل کلما ءالقی فیها فوج  ساءلهم خزنتهاالم یاءتکم نذیر  قالو بلی قد  جاء نا نذیر فکذبنا و قلنا ما نزل الله من شی ء ءان ءانتم الا فی ضلال کبیر الی قوله ءالانسخقالاصحاب السعیر  الا ءان ءاولیایهم الذین یخشون ربهم بالغیب لهم مغفرهو اجر کبیر هان دوستداران امامان اهل ایمان اندکه خدای عزونل انان را تو صیف کرده و فرموده است انانکه ایمان اورده وباور خود را به شرکت نیالوده اند در امان و درراه راست هستند هشدار  اولیای امامان انان اند که با ارامش و سلام به بهشت در خواهتد شد و فرشتگان با سلام انان را پذیرفته  خواهند گفت درود بر شناکه پاک شده اید  اینک داخل شوید که در بهشت جاودانه خواهید بود -هان دشمنان انان کسانی هستند که در اتش در ایند و همانا ناله افروزش جهنم را می شنوند در حالی که شعله های اتش زبانه می کشد و زفیر و صدای باز دم جهنم را نیز در می یابند هان خداوند در باره ستیزگران با انان فرموده است هرگاه امتی داخل جهنم شو د همتای خو درا نفرین کند هشدار که دشمنان امامان همانان که خداوند در باره انان فرموده است هر گروهی از انان داخل  جهنم شود نگاهبانان می پرسند  مگربرایتان تر ساننده ای نیامد می گویند چرا ترساننده امد لیکن تکذیب  کردیم  وگفتیم خداوند وحی نفرستاده وشما نیستید مگر در گمراهی بزرگ   تا انجا که فرماید هان نابو د باد دوزخیان هان یاران امامان در نهان  از پروردگار خویش ترسانند امرزش و پاداش بزرگ برای انان خواهد بود        معاشر الناس شتان ما بین السعیر والاجر الکبیر    معاشر  الناس عدونا من ذمه الله ولعنه و ولینا کل من مدحه الله ءاحبه   معاشر الناس ءالاو انی ءانا الندیر و علی البشیر   معاشر  الناس ءالاو انی منذر و علی هاد  معاشر  الناس ءالا وانی نبی و علی وصی  معاشر الناس ءالاو انی رسول و علی الامام والوصی من بعدی والاءیمه من بعده ولده ءالاو انی  و الدهم  وهم یخرجون  من صلبه  هان مردمان چه بسیار راه است  میان اتش و پاداش بزرگ  هان مردمان خداونددشمنان  ما را مذمت و تفرین فرموده ودوستان مارا ستوده و دوست دارد هان مردمان بدانید که همانا من انذارگر هستم وعلی مژده دهنده هان که من بیم دهنده ام و علی راهنما هان مردمان بدانید که من پیامبر م  و علی وصی من است     هان مردمان بدانیدکه همانا من فرستاده و علی امام ووصی پس از من است م امامان پس از او فرزندان اویند اگاه باشید من پدر انانم ولی ایشان از نسل علی خواهند بود     بخش هشتم  حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف      ءالا ءان خاتم الا ءیمه منا القاءیم المهدی     ءالاانه الظاهر علی الدین    ءالاءانه المستقیم من الظلمی ءالا ءانه فاتح الحصون و هادمها    ءالا ءانه غالب کل قبیله من ءاهل الشرک وهادیها   ءالا ءانه المدرک بکل ثار لاولیاء الله   ءالاانه الناصر لناص لدین الله ءالاءانه الغراف من بحرعمیق  ءالاءانه یسم کل ذی فضل بفضله وکل ذی جهل بجهله ءالاءانه خیره الله و مختاره  ءالا وارث کل علم و المحیط بکل فهم ءالا ءنه المخبر عن ربه  عزوجل  المءسید  لامر ایاته آلا ءانه  الرشیدالسدید ءالا ءانهگالموض ءالیه  ءالاءانه قدبشربه من سلف من القرون بین یدیه     ءالاآنه الباقی حجه ولآ حجه بعده ولادحق الا معهولا نور آلا  عنده ءالاءانه  لاغالب له ولا منصورعلیه ا ءلاوءانه ولی الله  فی ارضه و حکمهفی وءامینه فی سره و علانیته اگاه  باشید همانا اخرین امام  قاء یم مهدی از ماست هان او بر تمامی  ادیان چیره خواهد بود هشدار که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران   هشدارکه اوست  فاتح دژها  و  منهدم کننده ان ها هشدار  که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و وراهنمای انان هشدار که او خونخواه تمام اولیای خداست اگاه باشید اوست یاور دین خدا هشدار که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون    گیرد هشدار که او به هر ارزشمندی به اندازه ارزش او وبه هر نادان و بی ارزشی به اندازه نادانی اش نبکی کند    هشدا ر که او نیکو و برگزیده خداونداست  هشدار که او وارث دانش هاو حاکم بر ادراک  هاست هان بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید وایات و نشانه های اورا  بر پاکند بدانیدهمانا اوست بالیده و استوار بیدار باشیدهموست  که اختیارامور جهانیان و ایین به او واگذارشده است   اگاه باشید  که اوست حجت پایدار و پس از او حجتی نخواهدبود درستی و  راستی و نور وروشنایی تنهانزد اوست هان کسی بر او پیروز نخواهد شدو ستینده او یاری نخواهد گشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۰۰ ، ۱۲:۴۶
سید حسین صادق زاده

لا حلال الا ماءاحله الله و رسوله وهم ولا حرام الا ما حرمه الله  علیکم و رسوله   هم والله عزوجل عرفنی الحلال والحرام و ءاناءاقضیت بما علمنی ربی من کتابه و حلاله   حرامه الیه   معاشرالناس علی فضلوه ما من علم الا و قد ءاحصاه الله فی و کل علم علمت فقد ءاحصیته فی امام المتقین و ما من علم الا وقد علمته علیا و هو  الامام المبین الذی ذکره الله فی سوره یس  وکل شی ء آءحصیناه  فی امام مبین  معاشر الناس لا تضلو  عنه ولاتنفرو امنه ولا تستنکفوا عن ولایه لومه لاثم  اول من امن با لله و رسولهلم یسبقه الی الایمان بی ءاحد والذی  فدی رسول الله بنفسه و الذی کان مع رسول الله ولا ءاحد یعبد الله مع رسوله من الرجال غیره اول الناس صلاه و اول من عبد الله معی ءامرته عن الله ءان ینام قی مضجعی ففعل فادیا لی بنفسه روا نیست مگر انچه حدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نیست و اگر می خواستم نام گویندگان چنین   سخنی را بر زبان اورم و یا به انان اشارت کنیم و یا مردمان را به سویشان را هدایت کنم که انان را شناسایی کنند می توانستم لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده  لب فروبستم با این جال خداونداز من خشنود نحواهد گشت مگر این که انچه در حق علی فرو فرستاده به گوش شما برسانم  سپس پیامبر ص این ایه را تلاوت کرد  ای پیامبر ما انچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده در حق علی تبلاغ کن وگرنه کار رسالتش را انجام ندادی ای و البته حداوند تو را از اسبب مردمان نگاه می دارد فاعلمو معاشرالناس ذالک فیه و افهمو و اعلموه ا ءان الله قد نصبه لکم ولیا و اماما فرض طاعته علی المهاجر والا نصار وعلی التابعین لهم بءاحسان و علی البادی والحاضر و علی لعجمی و العربی و الحرو المملوک و الصغبر  و الکبیر و علی البادی والاسود  و علی کل موحد ماض جکمه جاز قوله نافذ ءامره ملعون من خالفه مرحوم من تبعه و صدقه فقد غفرالله له و لمن سمع منه و اطاع له                            معاشر الناس انه اخر مقام ءاقومه فی هذا المشهد فاسمعو  و اطیعو ا و انقادو ا لامرالله ربکم فان الله عزوجل هو مولاکم و اءلاهکم  ثم من دونه رسوله و نبیه المخاطب لکم ثم من بعدی علی ولیکم و امامکم باء مرالله ربکم ثم  الامامه فی ذریتی من ولده الی یوم تلقون الله و رسوله هان مردمان بدانید  ابن ایه در باره اوست عمق ان را فهم کنید و بدانید که حداوند او را برایتان صاحب اختیارو اما،م قرار داده است پیروی اورا بر مهاجران و انصار   انان که به نبکی ار ایشان  پبروی می کنند و بر صحرانشینان و شهر وندان و بر عجم و عرب و ازاده و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید وسیاه و بر هر یکتا پرست لازم شمرده است هشدار که اجرای فرمان وگفتار او لازم و امرش نافذ است ناسازگارش رانده پیرو و یاو ر کننده اش در مهر و شفقت است هر اینه خداوند او و  شنوایان او و پیروان راهش را امرزیده است هان مردمان اخرین بار است که در این اجتماع   به پا ایستاده ام پس بشنوید و فرمان حق را گردن نهید چرا که خداوندعزوجل  صاحب اختیار وولی و معبود شماست و پس از خداوند ولی شما فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شاست و با شما سخن می گوید و پس از من به فرمان پروردگار علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست ان گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود این قانون تا بر پایی رستاخیز که خدا ورسول اورا دیدار کنید دوام دارد لا حلال الا ما احله الله و رسوله و هم و لا حرام ءالاما حرمه الله علیکم  و رسوله و هم والله  عزوجل عرفنی  الحلال و الحرام و ءانا  ءافضیت بما علمنی ربی من کتاب و حلاله و حرامه ءالیه    معاشر الناس  علی فضلوه ما من  علم الا وقد ءاحصاه الله فی وکل علم  علمت فقد ءاحصیته فی امام  المتقین و ما من علم الا و قد علمته علیا و هو االامام المبین الذی ذکره الله فی سوره یس وکل ءاحصیناه فی ءامام مبین معاشر الناس لا تضلو عنه ولا تنفروا منه و لا تتنکفو ا عن ولایته  فهو الذی یهدی ءالی الحق و یعمل به و یزهق الباطل  و ینهی عنه ولاتاء خذه فی الله لومه لاءیم  اول من امن بالله و رسوله لم یسبقه الی الایمان بی احد و الذی فدی رسول الله بنفسه و الذی کان مع رسول الله و لا احد یعبد الله مع رسوله من الرجال غیره اول الناس صلاه واولمن عبد الله معی ءامرته عن اللهءان ینام فی مضجعی ففعل فادیا لی بنفسه روا نیست مگر انچه خدا و رسول او و امامان روا دانند   ناروا نیست مگر انچه انان ناروا دانند حداوند  عزوجل هم روا و هم ناروا را برای من فرموده وانچه پروردگارم ار کتاب خویش حلال و حرامش به من اموخته در اختیارعلی نهاده ام هان مردمان اودا بر تر بدانید چرا که هیچ دانشی نیست مگر این که خداوند ان را در جتن من نوشته و من نیز ان را در جان پیشوای پرهیزکارانعلی ضبط کرده ام او علی پیشوای روشنگراست که خداوند اورا در سوده یاسین یاد کرده استو دانش هر چیز را در امام  روشنگر بر شمرده ام 

 هان مردمان از علی رو بر نتابید  واز امامتش نگریزید و از سر پرستی اش رو بر نگردانبد او شمارا به درستی و راستی  خوانده و خود نیز بدان عمل نماید  او نادرستی را نابود کند و از ان باز دارد در راه خدا نکوهش نکو هشگران اورا از کارباز ندارد-او نخستین مومن به خدا و رسول اوست وکسی در ایمان به سبقت نجسته و همو جان خود را فدای رسول الله نموده و با او  همراه بوده است  تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند می کر د وجر او کسی چنین نبود اولین نماز گرار و پرستشگر خدا به همراه من است از سوی خداوند به او فرمان دادم تا در شب هجرت در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده پذبرفت که جان خود را فدای من کند معاشر الناس انه ءامام من الله ولن یتوب الله علی احد ء انکرو لایته  و لن یغفر له حتما علی الله ءان یفعل ذالک بمن خالف ءامره و ءان یعذبه عذابانکرا ابدا الاباد و دهر الدهور فاحدرو ا ءان تخالفوه فتصلو نارا و قو دها الناس والحجاره اعدت للکافرین هان مردمان اورا برتر دانید که خداوند اورا بر گزیده و پیشوایی اورا بپذیرید که خداونداورا بر پاکرده است هان مردمان او سوی خدا  امام است و هر گز خداوند توبه کسی که اورا انکارکند نپذیرد و اورا نیامرزد این است روش قطعی خداوند در باره کسی که بک علی ناسازگاری می کند و هر اینه اورا به عذاب دردناک پایدار کیفر کند از مخالفت او بهراسید و گرنه در اتشی در خواهید شد که اتشگره ان مردمان و سنگ است که برای کافران  اماده شده است معاشر الناس  بی والله بشر الاولون  من النبین  المرسلین ءانا والله خاتم الانبیا والمرسلین والحجه علی جمیع المخلوق من اهل السماوات والارضین فمن شک فی ذالک فقد کفر کفر الجاهلیه الاولی  من شک فی شی ء من قولی هذافقد شک فی کل ما انزل الی و من شک فی واحد من الایءمه فقد شک فی الکل منهم والشاک فینا فی النار  معاشر الناس حبانی الله عزوجل بهذاهءالفضیله  منا منه علی و احسانا منه ءالی ولااله الا هو   الاله الحمدمنی ءابد الابدین ودهر الداهرهرین  وعلی کل حال

  1. هان مردمان به خدا سوگند که پیامبران پیشین به ظهورم مژده  داداند واکنون من فرجتم پیامبران و برهان بر افریدگان   اسمانیان و زمینیانم ان کس که راستی و درستی مرا باور نکند به کفر جاهلی در امده و تردید در سخنان امروزم هم سنگ تردید در تمامی محتوای دسالت من است و شک و نا باوری در امامت یکی از امامان بسان شک و ناباوری در تمامی انان است  و هراینه جایگاه ناباوران مااتش دوزخ حواهد بود هان مردمان خداوند عزوجل از روی منت و احسان حویش این برتری را به من پیشکش کرد والبته که حدایی جز او نیست اگاه باشید تمامی ستایش ها در همهروزگاران   در هر حال و مقام ویژه اوست معاشر الناس فضلو ا علیا فانه افضل الناس بعدی من ذکر   انثی ما ءانزل الله الرزق وبقی الخلق   ملعون ملعون  مفضوب مغضوب من رد علی قولی ولم یوافقه الا ءان جبرییل خبرنی عن الله تعالی بذالک و یقول من عادی علیا ولم یتوله فعلیه لعنتی و غضبی و لتنظر نفس ما قدمت  لغد و اتقو الله ءان تخالقوه فتزل قدم بعد ثبوتها ءان الله خبیر بما تعملون معاشر الناس انه جنب الله الذی فی کتابه العزیز    فقال تعالی مخبرا عمن یخالفه ء ان تقول نفس یا حسرتنا علی ما فرطت فی جنب الله هان  مردمان علی را برتر دانید که او برترین مردمان از مرد وزن پس از من است تا هنگام که افری گان پایدارتد و روزی شان فرود اید دور باد دور باد از درگاه  مهر خداوند و مورد خشم باد مورد خشم باد ان که این گفته را نپذیرد و بامن سازگار نباشید هان بدانید جبرییل از سوی خداوند خبرم داد هر که باعلی بسیتیزد  و بر ولایت او گردن نگذارد نفرین و خشم من بر او باد وو البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود چه پیش  فرستاده هان   تقوا پیشه کنید واز ناسازکاری باعلی بپرهیزد  مباد که گام هایتان پس از استواری درلغزد که خداوند بر کردارتان اگاه است هان مردمان همانا او همجوار و همسایه خداوند است کهکدر نوشته عزیز خود اورا یاد کرده و در باره ستیزندگان بااو فرموده است تا ان که مبادا کسی در روز رستاخیز بگوید افسوس که در باره همحوار و همسایه خدا کوتاهی کردم معاشر الناس تدبرواالقران   افهمو ایاته و انظروا الی محکماته ولا تتبعو ا متشابهه فوالله لن یبین  لکم زواجره ولن یوضح لکم تفسیره الا الذی ءانااخذ بیده و مصعده الی   شاءیل بعضده و رافعه بیدی  و معلمکم ءان من کنت مولاه فهذا علی مولاه و هوعلی بن ابی طالب ءاخی وو صی   موالاته  من الله عزوجل ءانزلهاعلی هان مردمان در قران اندیشه کنید و ژرفی  ایات ان را دریابیدو بر محکماتش نظر کنید واز متشابهاتش پیروی ننمایید پس له ادا سو گند که باطن ها   تفسیر ان اشکا ر نمی کند مگر همین که ست و بازوی اورا گرفته وبالا اورده ام واعلام می دار،م که هر ان  که من س  پرست اویم این علی سرپرست اوست وا  علی بن ابی طالب است برادر ووصی من که سر پرستی وولایت او حکمی است از سوی خدا  ه بر من فرستاده شده است معاشر الناس ءان علیا والیبین من ولدی من صلبه هم الثقل الاصغر و القران الثقل الاکبر فکل واحد منهما منتءی عن صاحبهو موافق له لن یففترقاحتی یردا  علی الحوض الا انهم ءامناء الله فی خلقه  و  حکامه فی ءارضه الاوقد ءادیت الا و قد بلغت الاوقد  اسمعت الاوقد ءاوضجت الاوءان الله عزوجل قال وءاتا قلت عن الله عزوجل ءالا انه لا آمیرالمومنین غیر ءاخی هذا ءالالاتحل طءامره الممومنین بعدی الاحد غیره هان مردمان همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او یادگار گرانسنگ کوچک ترند و قران یادگار گرانسنگ بزرگ تر هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد با ان سازگار است ان دو هر گز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند هان  بدانید  که انان امانتداران خداوند در میان افرید گان  و حاکمان اودر زمین اویند هشدار که من انچه ب  عهده ام بود ابلاغ کردم و به گوششان رساندم و روشن نمودم بدانید که این سخن خدا بود ومن از سوی او سخن گفتم هشدار که پس هر گز جز برادرم کسی  نباید امبرالمومنین خوانده شود هشدار که پس از من اماراتمومنان برای کسی جز او روا نباشد ثم قال  ایهاالناس من اولی بکم  من انفسکم قالوا الله ورسوله فقال الا من کنت مولآه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ء وانصر من نصره  واخذل من خذله سپس فرمود مردمان  کیست سزاوارتر شما به شما گفتند خداوند و پیامبر او سپس فرمود اگاه باشید ان که سرپرست اویم پس این علی سرپرست اوست خداوندا دوست بدار ان را که سر پرستی او را بپذیرد و دشمن بدار هر که اورا دشمن دارد ویاری کن اورا و تنها گذار ان را که اورا تنها بگذارد  بحش چهاردهم معرفی  امیرالمومنین ع معاشر الناس هذاعلی ءاخی ووصی و واعی علمی و خلیفتی فی ءامتی علی من امن بی و علی تفسیر کتاب الله عزوجل والداعی ءالیه والعامل بمایرضاه والحارب لاعداءیه والموالی علی طاعته والناهی عن معصیته انه خلیفته   رسول الله و ءامیرالمومنین والامام  الهادی من الله و قاتل  الناکثین والقاسطین والمارقین ءامر الله یقول الله  ما یبدل  ءالفوللدی بءامرک یارب ءاقول اللهم  وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله  واءلعن من ءانکره واغضب علی من جحد حقه هان مردمان این علی است برادر ووصی  و نگاهبان دانش من و هموست جانشین من در میان امت وبر گروندگان  به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان  را به سوی او بخواند وبه انچه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید او پشتیبان فرمانبرداری  خداوند و باز دارنده از نافرمانی او باشد همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای اهل ایمان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان رویگردانان از راستی و درستی و به در رفتگان از دین پیکار کند خداوند می فرماید   فرمان من دگرگون نخواهد شد پردودگارا اکنون به فرمان تو چنین می گویم خداوندا دوستداران  اورا دوست دار و دشمنان اورا دشمن دار پشتیبانان اورا پشتیبانی کن یارانش را یاری نما خوداری کنندگان از یاری اش را به خود رهاکن ناباورانش  را از مهرت بر ان و بر انان خشم خود را فرود اور اللهم انک  ءانزلت الایه فی علی ولیک عند تبیین ذالک و نصبک ایاه لهذاالیوم  الیوم ءاکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه وهو فی الاخره من الخاسرین اللهم انی اشهدک اءنی قد بلغت معبودا تو خود در هنگام بر پاداشتن او و بیان ولایتش  نازل فرمودی که امروز ایین شما  را به کمال ونعمت خود را بر شمابه اتمام رساندم و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم  و ان که به جز اسلام دینی را بجوید از او پذیرفته نبوده  در جهان دیگر در شما زیانکاران خواهد بود خداوندا تو را کواه می گیرم که پیام تو را رساندم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۰۰ ، ۱۸:۳۲
سید حسین صادق زاده

کریم  حلیم ذوءانات قد وسع کل شی رحمته من علیهم بنعمته لا یعجل بانتقامه ولا یبادر الیهم بما استحقو امن عذابه فد فهم  السراءیره و علم الضماءیر و لم تخف علیه المکنونات ولا اشتبهت علیه الخفیات له الاحاطه بکل شیء و الغلبه علی کل شی و القوه فی کل شی والقدره علی ولیس مثله شیء و هو منشیء الشی حین لاشیء داءیم حی و قاءیم  بالقسط لا اله الا هو اعزیز الحکیم  جل عن اندرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو یدرک الابصار و هو الطیف الخبیر لا یلحق احد وصفه من معاینه ولا یجد احد کیف هو من سر و علانیته لا بما دل  عزوجل علی نفسه کریم وبردبار وشکیباست رحمتش جهان شمول وعطایش منت گذار در انتقام بی شتاب ودر کیقر سزاواران  عذاب صبور و شکیباست بر نهادن ها اگاه وبر درون ا دانا پوشیده ها بر او اشکار وپنهان ها بر او روشن است فراگیری و چبرگی بر هر هستی نیروی افریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست اورا همانندی نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشی جاودانهو زنده  وعدل گستر جز او حداوندی نباشد  واوست ارجمند  حکیم  دیده ها را بر او راهی نیست واوست در یابنده ها بر پنهانی ها اگاه و بر کارها داناست کسی از دیدن به وصف او نرسد وبر چگونگی او از تهان و اشکار دست نباید مگر او  عزدجل خود راه نماید و بشناساند و اشهد انه الله الذی ملا ادهر قدسه والذی یغشی الاءبد نورءه والذی ینفذءامره بلا مشاوره مشیرولا معه شریک فی تقدیره ولا یعاون فی تدبیره صور ابتدع علی غیر مثال و خلق بلا معوته من ءاحد ولا احتیال  ءانشاءها فکانت وبرء اهافبانت فهو الله الذی لا اله الا هو       المتقین الصنعه ء الحسن الصنیعه العدل الذی الا یجور والاکرم الذی ترجع الیه الامور و اشهد انه الله تواضع کل شیء لعظمته و ذل کل شیء لعزته واستسلم کل شیء لقدرته و خضع کل شیء لهیبته ملکالاملاک و مفلک الافلاک و مسخر الشس و القمرکل یجری لاجل مسمی یکور للیل علی النهار و بکورالنهار علی الیل یطلبه حثیثا قاصم کل جبار عنید   مهلک کل شفیطان  مرید و گواهی می دهم که ا  الله است همو که تنزهش سراسر روزگاران را فرا گیرد و نورش ابدیت را شامل است بی مشاوره فرمانش را اجرا بی شریک تقدیرش را امضا  و بی یاور سامان دهی فرمایدصورت افرینش اورا الگویی نبوده و افریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی هستی بخشیده است جهان با ایجاد او موجود وبا افرینش او پدیدار شده است ^پس اوست الله که معبودی به جز او نیست همو که صنعش استوا ر است و ساختمان افرینشش زیبا دادگر است که ستم روا نمی دارد و کربمی که کارها به او باز می گردد و گواهی می دهم که او الله است که افریدگان در برابر بزرگی اش فروتن ودر مقابل عزتش رام و به توانایی اش تسلیم و به هیبت و برزگی اش فروتن اندپادشاه هستی ها و چرخاننده سپهر ها و رام کننده افتاب و ماه که هر یک تا اجل  معین جریان یابند او پرده شب را به روز و پرده روز را که شتابان در پی شب است به شب پیچد اوست شکننده هر ستمگری سرکش   نابود کننده هر شیطان رانده شده لم یکن له ضد ولا معه ند ءاحد صمد لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفوا ءاحد اله واحد ورب ما جد یشاء فیءمضی و یرید فیقضی و یعلم فیحصی و یمیت ویحی و یفقر  و یغنی و یضحک و یبکی  و یدنی و یقصی و یمنع و یعطی له الملک وله الحمد بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر یولج الیل فی النها ر و بولج النهار فی  اللیل لا اله الا هو العزیز الغفار مستجیب الدعاء   و مجزل العطا محصی العطا ء محصی الانفاس ورب الجنه والناس الذی لا یشکل علیه شیء ولا یضجره صراخ المستصرخین ولا یبرمه الجاح الملحین  الاالعاصم للصالحن والموق  للمفلحین و مولی المومنین ورب العالمین الذی استحق من کل من خلق ان یشکر ویحمده علی کل حال نه اورا ضدی باشد و نه برایش شریک و مانندی یگتا و بی نیاز ته زاده ونه زاییده شده اورا همتایی نبوده خداوند یگانه و پوردگار بزرگوار است بخواهد و به انجام رساند اراده کند و حکم نماید بداند  و بشمارد بمیراتد و زنده کند نیازمند و بی نیاز گرداند بخنداند و بگریاند نزدیک اورد و دو ر برد باز دارد  عطا کند اوراست پادشاهی و ستایش به دست توانای اوست تمام نیکی و هموست بر هر چیز توانا شب را در روز و دوز را در شب فرو برد معبودی جز او نیست گرانمایه و امرزنده اجابت کننده دعا و افزابنده عطابر شمارنده نفس ها پروردگارجن و انسان چیزی بر او مشگل ننماید فریاد فریاد کنندگان اورا اررده نکند  واصرار اصرا کنندگان اورا به ستوه نیاورد نیکو کاران را نگاهدار رستگارانرا یار مومنان را صاحب اخیار و جهانیان را پروردگار است ان که در همه احوال سزاوار سپا س و ستایش افریدگان است  احمده کثیراواشکره دایما علی السراء والضراء والشده والرخاء وءاومن به و بملایکه و کتبه و رسله اسمع  ولامره و ءاطیع و ء ابادر الی کل ما یرضاهوءاستسلم لما قضاه رغبه فی طاعته و خوفامن عقوبته لانه الله الذی لا یومن مکره ولایحاف جوره اورا ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر اسایش و سختی و به او و فرشتگان و نوشته ها و فرستا ده هایش ایمان داشته فرمان اورا گردن می نهیم و اطاعت می کنم  و سوی خشنودی او  می شتابم و به حکم او تسلیم چرا که به فرمانبری او شاء ق و از کیفر او ترسانم زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد زیرا او را ستمی   نیست    بخش دوم فرمان الهی برای مطلبی مهم            وءاقرله علی نفسی با لعبودیه و اشهد له بالربوبییه و ءاودی ما ءاوحی به الی حذرا من ان لا ءافعل   فتجل بی منه قارعه لا ید فعها عنی احد و ان عظمت حیلته  وصفت خلته لا اله الاهو لانه قد  ءاعلمنی انی ان لم ابلغ ما انزل الی فی حق علی  فما بلغت رسالته وقد ضمن لی تبارک وتعالی العصمته من الناس وهو الله الکافی الکریم  و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم ووظیفه خود را در انچه وحی شده انجام میدهم  مبادا که از سوی عذابی فرود اید که کسی را یارای دور ساختن ان از من نباشد هر چند پوابش بسیار و دوستی اش با من خالص باشد معبودی جز او نیست چرا که اعلامفرموده که اگر انچه در باره علی نازل کرده به مردم نرسانم وظیفه رسالتش را انجام نداده ام و خداوند تبارک و تعالی امنیت از ازار مردم را برایم تضمین کرده والبته که او کافی و بخشنده است فاوحی الی بسم الله الرحمن الرحیم یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی علی الخلافه لعلی بن ابی طالب و ان لم تفعل فما بلغت رسالته  والله یعصمک  من الناس معاشر الناس ما قصرت فی تبلیغ ما انزل الله تعالی الی و اناء بین لکم سبب هذا الایه ان جبرییل هبط الی مراراثلاثا یامرنی عن السلام ربی و هو السلام ان اقوم فی هذاالمشهد  فاعلم کل ءابض ءاسودان علی بن ابی طالب اخی ووصی و خلیفتی علی امتی والامام من بعدی الذی محله منی محل هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی و هو ولیکم بعد الله و رسوله و قد انزل الله تبارک و تعالی علی بذالک ایه من کتابه  هی انما ولیکم الله و رسوله والذین امنو الذین یقیمون   الصلاه وبوتون الزکاه وهم راکعون علی بن ابیطالب الذی اقام الصلاه  واتی الزکاه و هو راکع یرید الله عزوجل فی کل حال  پس ان گاه خداوندچنین وحی ام فرستاد به نام خداوند مهربان مهر ور زا ای فرستاده ما انچه از سوی پروردگارت در باره علی و خلافت او تو فرود امده بر مردم ابلاغ کن و گرنه رسالت حداوندی را به انجام نرسانده ای و او تو را از اسیب مردمان نگاه  می دارد هان مردمان انچه بر من فرود امده در تیلیغ ان کوتاهی نکرده امو حال برایتان سبب نزول ایه را بیان می کنیم همانا جبرییل سه مرتبه بر من فرود امد ار سوی سلام پروردگارم که تنها او سلام است فرمانی اورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر وصی و جانشین من در میان امت وامام پس از من بوده جایگاه او نسبت به من بسان هارون نسبت ه موسی است لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود واو علی صاحب اختیارتان پس از حدا ورسول است  پروردگارم ایه ای بر من نازل فرموده که همانا ولی صاحب اختیار و سر پرست شما خدا و پیامبر او ومومنانی هستند که نماز را به پا می دارندو در حال رکوع زکات می پردازند و هر اینه علی بن ابی طالب نماز را به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پبوسته خدا خواه است سءالت جبرییل ان یسءعفی لی السلام عن تبلیغ ذالک الیکم ایها الناس لعملی بقلها المتقین و کثره المنافقین و اد غال اللا یمین  و حیل المستهءزیین بلاسلام    الذین وصفهم الله فی کتابه بانهم یقولون بالسنتهم ما لیءیس   فی قلوبهمو یحسبونه هینا وهو عندالله عظیم و کثره ءاذاهم لی غیر مره حتی سمونی ءاذنا و زعمو ا انی کذالک لکثیره   ملازمته انی وءاقبالی علیه و هواهو قبوله منی حتی انزل الله عزوجل فی ذالک و منهم الذین  یءوذون النیو یقولون هو اذن قل ءاذن  علی الذین یزعمون انه ءاذن خیر لکم یومن بالله  و یومن  للمومنین الایه و من اجبرییل در خواستم که ارخداوندسلام اجازه کند و مرا از این ماموریت معاف فرماید   زیرا کمی پرهیز کاران و فزونی منافقان ودسیسه ملامت   گران و مکر مسخره کنندگان  اسلام را می دانم همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده است به زبان ان را می گویند که در دل هایشان نیست و ان را اندک و اسان  می شمارند  حال ان که نزد خداوند بس بزرگ است ونیز از ان روی که  منافقان بارها مرا ازار رسانیده تا بدانجا که مرا اذن  سخن شنو و زود باور   نامیده اند به خاطر همراهی افزون علی بامن و رویکرد من به او و تمایل و پذبرش او  از من تا بدانجاکه خداونددر ابن موضوع ایه ای فروفرستاده است و از اناناند کسانی که پیامبر خدا را می ازارند  می گویند او سخن شنو و زود باور است لیکنبه خبر شماست او پیامتر ص به خدا ایمان دارد و مومنان را تصدیق  می کند وراستگو می انگا رد  و لو شءت ان ءاسمی  القایلین بذالک باسمایهم  لسمیت  و ءان ءاذل علیهم لدللت و لکنی والله  فی ءامورهم د تکرمت و کل ذالک  لایرضی الله منی الاءان ابلغ ما انزل الله الی فی حق علی و ان لم تفعل فما بلغت رسالته  والله یعصمک من الناس و اگر می خواستیم نام گویند گان چنین سخنی را بر زبان اورم و یا به انان  اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم که انان را شناسایی کنند می توانستم لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده  لب فرو بستم با این حال خداوند خشنود نخواهد گشت مگر این که انچه در حق علی فرو فرستادن به گوش شما برسانم سپس پیامبر ص این ایه را تلاوت کرد ای پیامبر ما انچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده در حق علی ابلاغ کن وکرنه کار رسالتش را انجام  نداده ای و البته   خداوند تو را از اسیب مردمان نگاه می دارد* بخش سوم اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام   فاعلمو معاشرالناس ذالک فیه و افهموه و اعلمو  ان الله قد نصبه لکم  ولیا و اما،ما قرض طاعته علی المهاجرین و الانصا ر و علی    التابعن لهم باحسان  وعلی البادی والحاضر و علی العچمی والعربی والحر والمملوک و الصغیر  و الکبیر وعلی الابیض و   الاسود  وعلی کل موحد ما ض حکمه قوله نافذ ءامره ملعون    من خالفه مر حوم من تبعه و صدقه  فقدغفرالله له و لمن سمع منه و اطاع له معاشر الناس انه اخر مقام ءاقومه  فی هذا المشهد اسمعو و ءاطیعو و انقاد وا لامر لله ربکم فان الله عزوجل علی ولیکم و امامکم  بامر الله ربکم ثم الامامه فی ذریتی من ولده یو، تلقوءن الله و رسوله  هان مردمان بدانید این ایه در باره اوست عمق  ان رو فهم کنبد و بدانید که خداوند اورا برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده است پیروی اورا بر مهاجران  و انصا ر و انانکه به نیکی از ایشان پیروی میکنند و بر صحرا نشینان و شهر وندان و بر عجم و عرب و ازاده و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتا پرست لازم شمرده است هشدار که اجرای فرمان و گفتار او لازم   امرش نافذ است ناسازگارش  رانده پیرو وباور کننده اش در مهر و شفقت است هر اینه خداوند او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را امرزیده است هان مردان اخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام پس بشنوید و فرمان حق را  گردن نهید چرا که خداوند عزوجل صاحب اختیار وولی و معبود شاست و با شما سخن می گوید و پس از من به فرمان پروردگار هلی ولی و صاحب اختیا و امام شماست ان گاه امامت در فرزندان  من از نسل علی خواهد بود این قانون تا بر پایی رستاخیز که خدا   رسولش اورا دیدار کنید دوام دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۰۰ ، ۱۰:۲۹
سید حسین صادق زاده

 صحیفه  ملعونه  عده ای در زمان حیات رسول خدا ص گرد هم امدند و پیمان نامه ای امضا کردند که نگذارند خلافت به امیرالمومنین ع برسد این پیمان نامه در منابع شیعه صحیفءه   ملعونه و مشءومه خوانده شده است نوشتن صیحفه ملعونه دو اتفاق افتاد یکی قبل از واقعه غدیرو دیگری پس از ان  مرحوم مجلسیی داستان صیحیفه ملعونه را در  بحار الانوار از حذیقه نقل کرده است که خلاصه اش چنین است نحستین کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و عمر بودند اساس و پایه ای که طبق ان پیمان بستندو سایر پیمان هایشان هم بر ان پایه بودابن بود که اگر محمد بمیردیا کشته شود امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم به  طوری که تا ما هستیم احدی از انان به خلافت دسک نیابد  بعد ار ان ابو عبیده جراخو معاذ بن جبل ودر اخر سالم مولی ابی حذیفههم به انان  پیوستند و پنج نفر شدند اینان جمع شدند وداخل  کعبه رفتند  و بین خود نوشته ای در این باره  نوشتندکه اگر محمد بمیرد زا کشته شودوو و ودر تمام ایگ قضیایا عایشه و حفصه جاسوس  پدرانشان درخانه پیامبر ص بودند سپس ابوبکر و عمره سراغ منافقین   ازاد شدگان فرستادند وما بین خود مشورت و نظر خواهی کردندو برای رای متفق شدند که هنگا،م بازگشت پیامبر ص از حجهالوداع در گردنه هرشی  که در راه مکه در نزدیکی چحفه است شتر حضرت را بر مانتد و به این طریق حضرت رک به قتل رسانند کسانی که اجرای این نقشهرابر عهده داشتتند1چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم اجرای همین نقش بر عهده  داشتند پس از که امیر المو منبن ع از طرف خداوند در غدیر خم منصوب شد پیامبر ص حرکت کرد تابه گردنه هر شی رسید ان عده جلوتر  رفتند و بر سراه پنهان شدند تا نقشه خودرا عملی کنند ولی این بار هم خداوند انان رو مفتضح  کرد   پیامبرش را حفض نمود صحیفه دوم این عده وقتی وارد مدینه شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند ودر بین خود نوشته ای نوشتند و انچه در باره خلافت تعهد کرده بودند در ان ذکر کردندکه اولین مطلب ان شکستن پیمان ولایت علی بن ابیطالب ع بو د واین که خلافت از ان ابوبکر   عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با اتان است واز این عده خارج ننی شود این صحیفه دوم سی و چهار نفر  امضا کر دند که چهارده  نفر همان گمین کنندگان در گردنه  هرشی بودند  که عبارت بودند از ابوبکر عمر عثمان  معاویه  عمرو عاص طلحه ابو عبیده جراح عبدالرحمن بن عوف سالم مولی ابی حذیفه معاذن جبل  ابو موسی اشعری مغیره بن   شعبه سعد بن ابی وقا ص و اوس بن  حدثان  بیست نفر  دیگر عبارت بودند از ابوسفیان عکرمه پسر ابو جهل خالد بن ولید  بشیر بن سعید سهیل بن عمر و صهیب بن ستان ابو الا عور اسلمی صفوان بنی امیه سعید بن عاص عیاش بن ربیعه حکیم بن حزام مطیع بن اسود مدری   چند نفر دیگر که هر  کدام از اینان جمعیت عظیمی را به دنبال خود داشتند که سخنانشان را می پذیرفتند و از انان اطاعت می کردند  نویسنده این صیحفه  سعبد بن عاص اموی ودر محر،م سال دهم هجرت ان را نوشت سپس ان را به ابو عبیده جراح سپردندو اوان را به مکه فرستاد ان صیحیفه همچنان  د ر کعبه مدفون  بود تا زمان عمر که ان را از محلش بیرون اورد مفاد پیمان نامه  متن صیحفءه ملعونه دوم در کتاب بحارالانوار امده است بخشی از مفاد ان عبارت است از 1 این متن توافق تمام مهاجربن و انصار است 2 انگیزه نوشتن این صیحفه گمراه نشدن مسلمانان و اقتدای مسامانان اینده به ان است  3 حضرت متمد ص از پیامبران الهی بوده و خداوند دستو ر ابااغ دین اسلام را به او داده است وی پس از مرگ خود جانشینی برای خود انتحاب نکرد و انتخاب جانشین خود را به مردم واگذا ر کرد 4 اگر شخصی ادعاکند رسول الله شخص معینی را به عنوان جانشبن خود معرفی واسم و نسب اورا بیان کرد دروغ گفته است 5  پیامبر ص فرمود اصحاب من مانند ستارگان اند به هر کدام از انان اقتداکنید هدایت می شوبد  شخصی که ادعا کند بر دیگران برتری داشته وامام است حرف باطلی گفته است 6 طبق حدیث ماانبیااز خود ارث نمی گذاربم   انچه از ما باقی می ماند صدقه است اهل بیت رسول خدا خلیفه نیستند زیرا نزدبکی خویشاوندی باپیامبر  دلیل ب  خلافت نمی شود7 کسی که با کتاب خدا و سنت پبامبرتمسک کند گمراه نمی شود اگر شخصی این عقیده را نداشت  بیاید اوراکشت  واکنش ها به صحیفه ملعونه  پیامبر اکرم  ص در خطبه غدیر حم به صحیفه ملعونه اشاره کردند و درباره امامانی که بعد از او می ایند و دعوت  به اتش می کنند هشدا ر دادتد و جایگاه انان  وپیروانشان را در اتش دانستند و بیزاری خود را از اصحاب صحیفه اعلام کردند فرمود معاشر الناس انه سیکون من بعدی  ایمه یدعون الی النا ر و یوم القیامه لا ینصرون ای مردم پس از من پیشوایانی  ظهور می کنندکه شما رو به سوی اتش جهنم می خوانند و در دوز رستاخیز هیچ یاری   و کمکی نشوند معاشر الناس انهم و انصارهم و اتباعهم و اشیاعهم فی الدرک الاسفل من النارو لبءس مثوی المتکبرین  ای مردم انان و تمام انصا ر و اعوان وپیروانشان در پست ترین طبقه ودوزخ اند وبه راستی بد است  جایگاه گردنکشان الا انهم ء اصحاب صحیفه فلینظر احدکم فی صحیفته  بدانبد که انان اصحاب صحیفه اند پس باید لر یک از شما در صحیفهاش نظرکندراوی حدیث میگوید امام باقر ع فرمودند جز گروهی اند ک بقیه مردم ماجرای صحیفه را فراموش کردند بنابر این برخی منابع پیامبرص پس از پیمان دوم صحیفه ملعونه انان را به سردمداران جاهلیت تشبیه کرد و اعلام کرد که اگر خداوند دستور به  صبر و امتحان امت خود نداده بود اصحاب صیحیفه را گردن می زد همچنین علی ع در اعتراض به غصب خلافت توسط ابوبکر ماجرای صحیفه  ملعونه را به او یاد اوری کرد ابو بکر از ان حضرت سوال کرد چگونه از ماجرا مطلع شه است ایشان به زبیر سلمان اباذر غفاری و   مقداد دستور داد تا ماجرای صحیفه ملعونه را که از زبان پیامبر ص شنیده بودند تعریف کنند  تو طیه قتل پیامبر ص در هر شی  نقشه قتل پیامبر ص بارها به اجرا در امد ولی منجر به شکست شد یک بار در جنگ تبوک و چند بار به وسیله سم و بارها به صورت ترور ان حضرت تدارک دیده شده بود  در حجهالوداع  همان پنج نفر اصحاب صحیفه بانه نفر دیگر برای   بار اخر نقشه دقیق تری برای قتل حضرت در راه باز گشت  از مکه به مدینه کشیدند  نقشه چنین بود که در محلی از پیش تعیین شده در قله کوه هر شی بین جحفه وابواء کمین کنند و همین که شتر پیامبر ص سر با لایی کوه را پیمود ودر سرازیری قرار گرفت ستگ های بزرگی را به طرف شتر حضرت رها کنند تا برمد و حضرت را بر زمین افکند و انان با استفاده از تاریکی شب به حضرت حمله کنند و ایشان را به قتل برسانند و متواری شوند خداوند متعال پیامبرش را از این تو طءه  اگاه ساخت  ووعده حقظ او را داد منافقین که چهارده نفر بودند نقشه خود را  عملی  ساختند همین که شتر پیامبر ص به فله کوه رسید  و خواست رو به پایین رود سنگ ها را رها کردند پیامبر با یک اشاره به شتر فرمان توقف داد در حالی که حذیفه و عمار یکی افسار شتر حضرت را دردست داشت ودیگری از پشت سر شتر را حمایت می کرد با توقف   شتر سنگ ها به سمت پایین کوه رفتند و حضرت سالم ماند   منافقین که از اجرای دقیق نقشه مطمءن بودند از کمین گاه نیرون امدند و باشمشیر های برهنه به حضرت حمله کردند تا کار را تمام کنند ولی عمار و حذیفه شمشیر  کشیدند و با انان در گیر شدند و سر انجام ان ها را فراری دادند حذیفه می گوید از پیامبر خدا ص سوال کردم این گروه چه کسانی بودند و هدفشان چه بود فرمود ای حذیفه اینان منافقین دنیا و اخرت بودند پرسیدم چرا کارشان را نمی سازی و افرادرا برای کشتنشان  ماء مور نمی کنی فرنود خداوند دستور اغماض نسبت به ان ها داده است ومن خوش ندارم مردم بگویند او مردم را به دین خود فراخواند وپس از این که مسلمان شدند و به او کمک کردند ان ها را به قنل رساند ای حذیفه کار را به خدا واگذار و خدا در کمین شان نشسته و مدتی کوتاه به ان ها مهلت داده سپس به عذاب گرفتار شان می سازد پرسیدم   ایا ار مهاجرین بودند یا از انصار   پیغمبر اکرم ص یکی یکی نامشان را بر شمرد ونام کسانی در میانشان بود که دوست تداشتم از این گروه باشند من چیزی نگفتم  پیامبر ص به من فرنودند ای حذیفه گویا در نام بعضی شک داری  اکنون سرت را بالا کن و نکاه کن من هم به طرف انان نگاه کردم  دیدم در اطراف گردنه  ایستاده اند  در این هنگام برقی جهید و اطراف ما را روشن کرد و این روشنایی به گونه ای بود که من گمان کردم خورشبد طلوع کرده است وقتی درست نگاه کردم همه را شناختم دیدم همان افرادی هستند که پیامبر  ص به نامشان   تصریح رده و تعداشان چهارده نفر بود از قریش و چنج نفر از سایر مردم حذبفه می گوید از گردنه پابین امدیم و فجر طلوع کرده بود رسول خدا ص برای نماز وضو گرفت و به انتظار پابین امدن اصحاب از عقبه نشست پس از اجتماع همه اصحاب  دیدم همان افراد در میان جمع و پشت سر رسول خدا ص به نماز ایستاده اند نماز جماعت بر پاشد و حضرت سخنانی فرمود کهکاشاره صمنی به انان داشت  شعر غدیر   شعر در صدر اسلام سریع ترین و ماندگار ترین  رسانه محسوب می شد است دد واقع یکی از کارهای اساسی  مرحوم علامه امینی رحمت الله  در مجموعه یازده جلدی الغدیر  در باره همین مساله است وی به برسی اشعار شعرای بزرگ و معروف عرب که در باره غدیر شعر سروده اند  پرداخته  ودیوگاه انان را از کلمه مولا و قصه غدیر  مورد بر رسی قرار  می دهد مثلا بررسی می کند کهکدر قرن اول که حسان بن ثابت در واقعه  غدیر بودهکوشعر گفته است استباطش  از مولا و غدیره بوده ویا در قرن دوم برداشت کمیت ایدی از این واقعه چگونه بوده است و به همین ترتیب جلو می رود  از معجزات الهی این بود که یک شاعر پر توان به نام حسان بن ثابت ولایت حضرت علی ع از پیامبر اجازه می گیرد که این واقعه با شکوه را به شعر بیان کند واو بلند می شود ودر قصیده ای گویا این واقعه با شکوه را می رسراید و شعرش ماندگار می شود پیش از این  سروده او در فصل واقعه غدیر بیان شد             سروده عمر وعاص در باره واقعه غدیر   از نکات  جالب این است که مرحوم علامه امینی در الغدیر  به یکی از شعرایی   که به واقعه غدیر به همان نحوی که در باور شیعه است اشاره و اتفاقا این شاعر یکی از دشمنان اهل بیت و امیرالمومنین ع است واو کسی جز عمرو عاص نیست  عمروعاص قصیدهای به نام جلجلیه دارد که از شاهکارهای ادبی عرب است وقتی معاویه عمروعاص را به فرمانداری مصر منصوب می کند  پس از پرداخت مالیات معاویه اورا تهدید می کند که اگرخراج مصر را ندهی تو را عزل می کنم عمروعاص در جواب معاویه این قصیده جلجله را می فرستد جلجل صدای زنگ شتر را می گویند عمر و عاص در اخر قصیده حزاب به معاویه می گوید نگذار ای شتر گردنش تکان بخورد وصدای جلجل بلند شود که ابروی تو می رود  این فصیده 66 بیت است عمروعاص در ضمن این قصیده به حقایقی از جمله واقعه غدیر و حقانیت و خلافت وولایت تمیرالمومنین ع بر اساس همان اعتقاد شیعه اشاره می کند حقایقی که هر مسلمان ازاده از خواندن ان متاثر خواهد شد مضمون بعضی ابیات قصیده از این قرار است  -عمرو عاص می گوید ای معاویه قضایا را فراموش نکن  ووو این من بودم که به مردم گفتم نمازشان بدون وجود تو قبول نمی باشد  این من بودم  که ان ها را بر انگیحتم تا با سید اوصیا علی به بهانه خون خواهی ان مرد احمق عثمان جنگ کنند جنگ صفین  واین من بودم که به لشگر یانت یاد دادم که هر گاه دیدید علی همچون شیری برای کشتن شما به سویشان می اید شلوارتان را در بیاورید و مشت به اوکنید تا او ه خاطر حیا از کشتن شما منصرف شود  ای معاویه  گفت و گوی مرا با ابو موسی فراموش کرده ای که ان روز چگونه جامه خلافت را بر تو پوشاندم  ای معاویه این من بودم که بدون جنگ و دعوا تو را بر فراز منبر نشاندم گر چه به خدا قسم لیاقت ان را نداشتی و نداری  ای پسر هند ماکاز روی نادانی تورا علیه علی یاری نمودیم و علی کسی بود که خدا اورا به عنوان نباء عظیم یاد نموده است  وقتی تو را بر سر مسلمین بالا بردیم به اسفل  سافلین فرو افتادیم-اب معاویه یادت هست که پیامبر مصطفی در مورد علی چقدر سفارش  می کرد یادت هست که در غدیر خم به منبر رفت در حالی که دست علی در دست او بو  به امر خداوند گفت ای مردم ایا من بر شما ولایت ندارم همه گفتند بلی  ان گاه حضرت فرمود پس هر کس  که من مولاو ولی او هستم علی نیز ولی اوست  یادت هست در ان روز پیامبر دعا کرد که خدایا دوستان علی را دوست دار و دشمنان اورا دشمن بدار در ان روز استاد تو ابوبکر دید دیگر گردنبند خلافت  علی پاره شدنی نیست امد و به علی تبریک گفت ای معاویه ما جایمان در اتش در درک اسفل جهنم خواهد بود و در فزدای قیامت خون عثمان ما را نخواهد داد ووو فردا دشمن ما علی است که نزد خدا ورسولش عزبز است  پس وای بر تو ووای برمن  ای معاوبه چه نستی می تواند میان تو وعلی باشد    علی که چون ستاره اسمان است کجا وتو که چون ریگی هستی کجا ای معاویه اگاه باش که در گردن من زنگوله ای است که اگر گردنم را تکان بدهم کزنگوله به صدا در خواهد امد پس از ان ابیات له سمع معاویه رسید متعرض او نشد مرحوم  علامه امینی این قصیده را در جلد  دوم الغدیر  از مصادر اهل سنت و شیعه نقل کرده است  متن وترجمه خطبه غدیر ندر این خطبه پیامبر اکرم ص  بنا به ماموریتی که به موجب ایه 67 سوره مایده معروف  به ایه تبلیغ یافته بودند علی ع را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی نموده واز ان ها بر این امر بیعت گرفتند این خطبه طولانی است وبه نظر می رسد  حد اقل ایراد ان حدود یک ساعت به طول انجامیده است حدیث غدیر بحشی از این خطبه است که پیامبر ص فرمودند من کنت مولاه فهذا علی مولاه  در این خطبه پیامبر ص  به صراحت به جانشینی علی ع با الفاظ   مختلف تاکید نموده است وحتی اسامی سایر ابمه شیعه نبز برده شده  است ابن خطبه در چندین بخش ایراد شده است که ان دا به روایت امام باقر ع نقل می کنبم  بخش اول  حمد وثنای الهی  پیامبر ص در غدیر حم بر فراز ان سنگ ها ایستادند و خطبه غدیر را با حمد و ثنای الهی چنین اغاز فرمودند    احمد لله الذی علا توحده و دنا فی تفرده وجل فب سلطاءیه و عظم فی ارکانه و احاط بکل شیء علما و فی مکانه و قهر جمیع الخلق بقدرته و بر هانه حمیدالم یزل محموداالا یزال باریء المسموکات و داحی المد حوات و جبارالارضین و السماوات فدوس سبوح رب الملایءکه والروح متفضل علی جمبع من براء هء متطول علی جمیع من ءانشءاه یلحظ          کل عین والعیون لا تراه   ستایش خدارا سزاست  که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی  اش به افرید گان نزدیک است سلطنتش پر جلال و در ارکان افرینش اش بزرگ است بی  ان که مکان گیرد و جا به جا شود بر همه چیز احاطه دارد  و بر تمامی افریدگان به قدرت و برهان خود چبره است همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی اورا پایانی نیست  اغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست   اوست افرینده اسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران ان ها دور و منزه از حصایص افریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس   همگان برتر است هموست پروردگار  فرشتگان  و روح افزونی بخش افریده ها و نعمت ده ایجاد  شده هاست به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند  ودیده ها هر گز اورا نبینند 

 

 

 

 

 

 

 

ح

  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۰۰ ، ۱۶:۵۶
سید حسین صادق زاده

بیعت مردان       پساز پایان خطبه به سوی پیامبر و امیرالمومنین صلوات الله  علیهما والهما هجوم اورند وبا ایشان به عنوان بیعت دست می دادند نخستین کسانی که با رسول خداص بیت کرد خلیفه اول دوم بودند و پس از ان در دیگر مهاجران وانصار و مردم به ترتیب فدر و منزلت خویش بیعت کردند ان ها به پیامبر و امیرالمومنین ع تبربک و تهنیت می گفتند و پیامبر ص می فرمود الحمد لله الذی فضلنا علی جمیع العا لمین سپاس خداوندی را که  مارابر همه مردم فضیلت داده است برای ان که رسمیت مساله محکم تر شود وان جمعیت  انبوه بتوانند مراسم بیعت را به طور منظم و برنامه ریزی شده ای انجام دهند پیامبر ص دستور دادند تا دو خیمه بر پا شود یکی را مخصوص خودشان قرار دادند تا در ان جلوس نمایند وامر کردند تا مردم جمع شوند ویکی هم برای بیعت  با امیرالمومنبن ع  پس از ان مردم دسته دسته در خیمه پیامبر ص حضور می یافتند و با ان حضرت ببعت نموده و به ایشان تبریک وتهنیت می گفتند  سپس در خیمه مخصوص امیرالمومنین ع حاضر می شدند و به عنوان امام و خلیفه بعداز پیامبرشان با ان حضرت بیعت می کردند و به خنوان امیرالمومنین  بر ایشان سلام می کردند واین مقام والا را به ان حضرت تبریک و تهنیت می گفتند -برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت واین مدت را حضرت در غدیر اقامت داشتند بیعت بیعت شکنان نکته جالب توجه اینجاست که نخستین کسانی که در غدیر با امیرالمومنین ع بیعت نمودند و در این کار پیشگام شدند همان هایی بودند که زود تر از همه ان را شکستند و پیش از همه پیمان خودرا زیر پا گذاشتند انان عبارت بودند از ابوبکر عمر طلحه و زبیر که بعد از پیامبر ص یکی پس از دیگران رودرروی امیرالمومنین ع ایستادند جالب تر این که عمر بعداز بیعت این کلمات را بر زبان می راند بخ بخ لک یاابن ابی طالب اصبحت مولایومولاکل مومن ومومنه  افتخار برایت باد گوارایت باد پسر ابی طالب  اکنون تو مولای من و مولای ر مرو وزن شده ای همه مردم بدون چون چرا با امرالمومنین ع بیعت می کردند ولی ابوبکر و عمر باان که پیش از همه خودرا برای بیعت به میان انداخته بودند قبل از بیعت به صورت اعتراض گفتند ایا این امر از طرف خداوند است یا از طرف رسولش یعنی  یا از جانب خود می گویی حضرت فرمودند از طرف خداست  بیعت زنان پیامبر ص دستور دادند تا ظدف ابی اورند وپرده ای زدند که نیمی از ظرف اب در یک سوی پرده ونیم دبگر ان در سوی دیگر قرار بگیرد تا زنان با قرار دادن دست خود دریک سوی اب و قرار دادن امیرالمومنین ع دسشان را در سوی دیگر با حضرت بیعت  کنند با این صورت بیعت زنان هم انجام گرفت  و همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگوییند واین دستور را در باره همسران خویش موکد داشتند یاد اور می شود که بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا ع از حاضرین در غدیر بودند همچنین همه همسران پیامبر ص در ان مراسم حضور داشتند عمامه سحاب  پیامبر ص در این مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت به عنوان تاج افتحار بر سر امیرالمنین ع قرار داد ند و انتهای عمامه را بر دوش ان حضرت اویزان نمودند و فرمود ند عمامه تاج عرب است خود امیرالمومنبن ع در این باره چنین فرمودند پبامبر ص در روز غدیر خم عمامه ای بر سرم بستندو یک طرفش را بر دوشم اویختند و فرمودند خداوند در روز بدر و حنین مرا به وسیله فرشتگانی که چنین عمامه ای به سر داشتند یاری نمود  ظهور جبرییل در غدبر  مساله ای دیگری که پس از خطبه پیامبر ص پیش امد و لار دبگر حجت را بر همگان تمام کرد این بود که مردی زیبا صورت و خو شبوی را  دیدند که در کناد مردم ایستاده بود ومی گفت  لقد عقد هذا الرسول لهذا  الرجل عقده لا یحلها بعده الا کافر    این پیامبر برای این مرد پیمانی بست که بعد از او جز کافر ان را بر هم نمی زند عمر نزد او امد و گفت ای بنده خدا تو کیستی پاسخی  نداد نزد پیامبر ص رفت و گعت مردی را کنار مردم دیدم که چنبن می گفت  حضرت فرنودند او  جبربیل بود تو مواظب باش این پیمان را نشکنی سروده حسان در باره غدیر بخش دیگری از مراسم پر شور غدیر در خواست حسان بن ثابت بود او به حضور رسول خدا ص امد و عرضه داشت ایا اجازه می دهید در این باره اشعاری به عرض برسانم که خدا از ان ها  راضی باشد فرمودند به نام خدا بگو حسان در جای بلندی قرار گرفت ومسلمان ها هم همچنان اناده گوش دادن  بودند وی این چنین سرود  ینادیهم یوم الغدیر نبیهم                  بخم و اسمع بالرسول منادیا        و قال فمن مولاکم وولیکم      فقالو ا و لم تبءدو ا هناک التعادیا                   الهک مولانا وءانست ولینا         ولن تجدن منا لک الیوم عاصیا          فقال له قم یا علی فاننی       رضیتک من بعدی اماما و هادیا        فمن کنت مولاه  فهذا   ولیه                    فکونو اله انصار صدق موالیا        هناک دعا اللهم وال ولیه         وکن للذی عادی علیا معادیا    در روز غدیر خم پیامبر  مسلمانان  را گرد اورد وبه ان ها خطاب کرد وگفت مولا وولی شما کیست   ان ها بدگ که اظهار نفاق و دشمنی نمایند  پاسخ دادند خدای ما مولای ما و توه، ولی ما هستی و انروز به هیچ وجه از ما سرکشی نخواهی دید  ان گاه فرمود یاعلی از جای بر خیز که من پس ازخود به امامت و هدابت تو خرسندم   واضافه کرد کسی که من مولای او هستم علی ولی اوست و شماهم به راستی یاور و دوست او باشید  در اینجا شروع کرد به دعا  نمودن که پروردگار ا دوست اورا دوست بدار وباددشمنش دشمنی کن  رسول  خدا ص از سرود های او به وجد امد و فرمود لا ترزال یا حسان مویدا بروح الفدس ما نصرتنابلسانک  اب حسان تا وفتی که مارا زبان خود یاری  می کنی روح القدس یاور و و مویدتو باشد اشعار حسان بن ثابت به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماتد پایان مراسم غدیر   بدین ترتیب پس از سه روز مراسم پایان یذیرفت و ان رورها به عنوان ایام الولایه در ذهن ها نقش بست گروها وقبایل عرب هر یک با دنیایی از معارف  اسلام پس از وداع با پیامرشان و معرفت کامل به جانشبن اوراهی شهر ها منتشر شد وبه سرعت به گوش همگان رسید وبدین گونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد خلاصه ای از خطبه غدیر     پیامبر گرامی اسلام ع در اغاز این خطبه بعد از حمد و ثنای الهی فرمودند اقرا ر می کنم به بندگی خدا وشهادت می دهم که پروردگار من است و انچه به من وحی نموده ادا می نمایم و گرنه بیم ان دارم غذابی بر من  فرود اید خداوندبرمن چنین وحی کرده است ای پبامبرانچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی رسالت اورا نرسانده ای و خداوند تو را از مردم حفظ  می کند ای مردم من در رساندن انچه خداوند بر من نازل کرده و گوتاهی نکرده ام جبرییلسه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام رساند وووو و مرا مامور کرد که در این محل اجتماع به پا بر خیزم وبر هر سفید وسیاهی اعلام کنم ان     علی بن ابی طالب اخی ووصی و خلیفتی و الامام من بعدی الذی محله منی هارون  من موسی الاانه لا نبی بعدی ولیکمبعد الله و رسوله به راستی علی بن ابی طالب براد  وصی و جانشین من و امام  بعد از من است کسی که نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسی است جز این که پیامبری بعد از من نیست واو صاحب  اختیار شمابعد از خدا و رسولش می باشد  ولادت و امامت دوازوه امام ع  ای مردم    این مطلب را در باره اوبدانید وبفمبد که خدوند اورا برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است ان گاه فرمودند  ثم من بعدی ولیکم و امامکم بامرالله من ربکم ثم الایمه  الذین من صلبه الی یوم یلقون الله و رسوله لا خلال الا ما ء احله الله ولا حرام الا ما حرمه لله عرفنی الحلال واحرام و لعد از من علی صتاحب اختیار شما   امام شما به امر خداوند پردودگارشما ست و سپس و امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید حلالی نیست مگر انچه خدا و رسولش وانان امامان حلال کرده  باشند و حرامی نیست مگر انچه خدا و رسولش و انان حرام کرده باشند سپس فرنودند فمن شک فی ذالک فهو کافر کفر الجاهلیه الاولی و من شک فی قولی هذا فقد شک فی الکل منه  والشاک فی ذالک فله النار  هرکس    در این گفتار شک کند مانند کفر جاهلیت نخستین کار شده اسک وهر کس در چیزی از سخن من شک کند در همه انچه بر من نازل شده شک کرده است و هرکس در یکی از امامان شک کند در همه انان شک کرده است و شک کننده در باره  ما در اتش اس تا این که به این جمله معروف رسیدند من کنت مولاه فهذا علی مولا ه هر کس من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار اوست  توجه به مساله امامت   بعد از ان که ایه اکمال دا بیان نمودند فرمودند  معاشر الناس انما اکمل الله عروجل دینکم بامامته فمن لم  ءیاتم به و بمن کان من ولدی من صلبه الی یوم القیامه والعرض  علی الله تعالی فءاولیک   حبتت  اعمالهم  ای مردم خداوند دین شما را با امامت علی ع کامل نمود پس هر کس به او و به کسانی که جانشین او از فرزندان من و از نسل او تا روز قیامت و رفتن به پیشگاه خدای عزیر و جلیل هستند اقتدا نکند پس چنین کسانی اعمالشان از بین رفته است هم چنین فرمودند        ما یبغض علیا الا شقی و لا یتوالی  علیاالا تقی ولا یومن به الا مومن  مخلص بدانید که با علی دشمنی نمی کند مگر شقی و باعلی دوستی نمی کند مگر کسی که دارای  تقوا باشد و به ایمان  نمی اورد مگر مومن مخلص ایمه نار بعد از پیامبر ص         پیامبر ص کسانی را که پس از ایشان با ولایت امیرالمومنین ع به مخالفت  بر خاستند ایمه نار و اتش خواندند  و فرمودند    مهاشر الناس سیکون من بعدی اءیمه بدعون الی النار و یوم القیامه لا ینصرون  معاشر الناس ان لله وانابرءیان منهم     معاشر الناس انهم و انصارهم و اشیاعهم فی الدرک الاسعل من النار و لبءس مثوی المتکبرین  ای مردم  پس از من به  زودی پیشوایان و امامانی خواهند بود که مردم را به اتش   فرا می خوانند و روز رستاخیز یاری نخواهند شد ای مردم   خداوند و من از انان بیزاریم  و همانا  انان و یاران و شیعیان و پیروان ایشان در پست ترین طبقه  دوزخ اند  و بسیار  بد است  جایگاه متکبران یادی از حضرت مهدی  ع  در این   نیز یادی از حضرت مهدی  ع کردند و فرمودند   معاشر الناس   ال نبی و علی وصی الا  ان خاتم الاءیمه  منا القاءیم المهدی  ای مردم من پیامبرم وعلی وصی من است و همانا مهدی  قابم که خاتم امامان است از ماست او که دین اشکار می سازد و از ستمگران انتقام می گیرد  همانا که او گشاینده  وویرانگر دژ هاست و اوست که تمام فرقه های مشرکان را می کشد او انتقام خون همه اولیای خدا را می گیرد  او تاصر  دین خداوند است او از دریا های ژرف به دست  خویش اب بر می دارد او صاحب هر فضلی را به فضیلتش و هر جاهلی به جهلش نام و نشان می دهد  همانا که او برگزیده و گزینه    خراوند است همانا که او وارث همه علوم و اگاه   چیره  به همه ان هاست اوست که از خدای خود خبر می دهد و امور   مربوط به ایمان را خبر می دهد اورا هنمای استوار است    کار ها به  او تفویض شده است  اوست  که همه کسانی که  پیش از او بوده اتد به وجود او مژده داده اند او حجت باقی  خداوند است و پس از او حجتی نیست و حق فقط هنراه او ست و نور و پرتوی جز پیش او نیست هیچ کس بر او چیره و پیروز  نمی شود  و همانا که او  ولی خدا در  زمین خدا وحکم  خدا میان خلق خداست و امین خدا در نهان و اشکار است  و در پایان خطبه فرمودند  ای مردم ر کس خدا و   رسولش وعلی وامامان را که ذکر کردم اطاعت کند به رستگاری بزرگ دست یافته  است پس از غدیر  هر چند توطءای منافقان علیه ولایت پیشینه ای دراز داشت  اما پس از  واقعه غدیر  رنگ و بوی تازه ای به خود گرفت و اغاز انحراف  ها و تلاشهایی  بود که خبر از اینده ای تاریک و فتنه انگیز خبر می داد که بعد  از وقوع شهادت پیامبر خاتم ص دامن امت   اسلامی را فراگرفت و امامت را از خط اصلی خویش خارج  کرد و زمام امور به دست غاصبان افتاد منشءا این انحرافات   توطءیه ها نپیذیرفتن خط امامت وولایت پس از پیامبر ص بود  که در روز غدیر به اوج خود رسید  کسانی که از قبول ولایت سر باز زدند   امام رضا ع در بیانی زیبا کسانی را که از پذیرش ولایت امیرمومنان ع در روز غدیر  سر باز زدند به ابلیس تشببه کردند و فرمودند و مثل المومنین فی قبولهم ولاء امیرالمومنین  فی یوم غدیر خم کمثل الملایکه فی سجودهم  لادم و مثل من ابی والایه االامیرالمومنبن   فی  یوم  الغدیر مثل ابلیس  مثل مومنین  در قبول ولایت امیرالمونین ع در روز غدیر خم مثل ملایکه در سجودشان در برابر حضرت ادم  ع  است ومثل کسانی  که در روز غدیر  از ولایت امیرالمونین ع سر باز  زدنداز اباتی که در باره سجده به حضدت ادم ع در قران  امده است  در می یابیم که از همان ابتدای خلقت بشر دو جریان حق  وباطل  شکل گرفت  جریان حق به فرماندهی  خلفای الهی بود وجریان باطل به شکل گرفت جریان حق به فرماندهی  خلفای بلیس  و شیاطین  در این بین شیاطین  با ابزارهای خاص خود از هر گونه تلاشی  در به انحراف  کشاندن مردم از خط خلفای الهی و دشمنی با ان ها دریغ  نکرد ند در ما جرای غدیر  نیز مشاهده می کنیم زمانی که پیامبر ص قصد تعیین خلیفه  داشت یک فراخوان  همگانی بین مسلمانان  داد و از ان ها دعوت کرد تا در این مراسم حضور داشته باشند پس از ان که اکثر مسلمانان در غدی  جضور یافتند از ان ها نسبت به ولایت  امیرالمومنین ع پیمان گرفت و به ان ها امر فرمود  با امام ع دست بیعت دهند نکته جالب توجه اینجاست که پیامبر ص در خلال سخنان  خویش به ماجرای حسادت ابلیس نسبت به ادم ع که منجر به اخراج  ایشان از بهشت شد اشاره کرد و امت خویش را از این رفتار   ابلیس یعنی حسادت بر حذر  داشت حضرت در این بخش فرمود   ان ابلیس اخرج ادم من الجنه بالحسد فلا تحسد وه    فتحبط ءاعمالکم و تزل اقدامکم ای مردم به راستی ه ابلیس ادم را با حسادت از بهشت راند مبادا شما به علی حسادت ورزید که در این اعمالتان نابود وگام هایتان  لغزان خواهد شد فان ادم ءاهبط الی الارض بخطیءیه واحده و هو صفوه الله عزوجل وکیف بکم وانتم ءانتم و منکم ءاعداء لله ادم به خاطر  یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال ان که بر گزید ه خدای عزوجل بود پس چگونه خواهید بود شما حال ان که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند الا والله لا یبغض  علیا الا شقی و لا یوالی .علیا الاتقی ولایومن به مومن مخلص  نمی پذیرد مگر فرد پرهیز کار و به او ایمان نمی اورد مگر فرد مومن  مخلص  دوستی دشمنان و دشمنی دوستان   سید بن طاووس در اقبال الاعمال می نویسد روی ان لله تعالی غرض علیاعلی الاعداء یوم الابتهال فرحعو عن العداوه   و عرضه علی الاولیاء یوم الغدیر فصاروا اعداء فشتان ما بینهما روایت شده است که خدای متعال علی ع را در روز مباهله بر دشمنان عرضه کرد از دشمنی بر گشتند و اورا در دوز غدیر بر دوستان عرضه کرددشمن شدند ومبان دو  چه اندازه فاصله است  هم امیر مومنان عپ شدید ترین ابتلا ءات را داشت وهم مردم به وسیله ان حضرت سخت  مورد ازمایش قرار گرفتند پبامبر خدا ص به ان حضرت فرمودند  یا علی انک مبتلی والناس مبتلءونبک یا علی تو ازمایش می شوی و مردم نیز به تو ازمایش خواهند شد اعلام جانشینی ان حضرت در روز غدیر  عظیم ترین ازمون برای مردمی بود که مدعی اطاعت از خدا و رسول بودند گروهی نتوانستند امامت ان حضرت را پپذیرد و در این امتحان رد شدند گمان ابلیس        زید شحام می گوید قتاده بن دعامه نزد امام باقر ع امد و ازحضرت از تفسیر  این ایه سوال کرد  ولقدصدق علیهم ابلیس  ظنه فاتبعوه الا فریقا من المومنین  به یقین ابلیس گمان خود را درباره ان ها محقق یافت که همگی از او پیروی  کردند جز اندکی از مومنان  حضرت در پاسخ فرمودند چون خداوند به موجب ایه یاایها الرسول بلغ ما ءانزل الیک من ربک  وان تفعل فما بلغت رسالته به پیامبر خود امر فرمود که امیرالمونین ع را به عنوان خلیفه خود در میان مردم بگمارد   رسول خدا ص دست علی ع را در روز غدیر خم در دستان خود گرفت و فرمود هر کس که من مولای اوهستم علی مولای او است ابلیس ها بر سر خود خاک  پاشیدند  ابلیس بزرگ به انان گفت چه شده ا ست انان یاسخ دادند قدعقدهذا الرجل  عقده  لا یحءلها  اتسی الی یوم القیامه این مرد رسول خداص با دستان خود گرهی بسته است که تا روزقیامت هیچ انسانی نمب تواند ان را بگشاید  ابلیس به انان گفت کلا الذین حوله  قد وعدونی فیه عده ولن یحلفونی فیها  هر گز این چنین نخواهد شد چرا که کسانی که اطراف او رسول خدا ص هستند به من وعده در مورد او داده اند که هر گز خلف وعده نمی کنند واین گونه بود که خداوند فرمود اری به یقین  ابلیس گمان خود را در باره ان ها محق یافت که همگی  از او پیروی کردند جز گروه اندکی از مومنان منظو ر از گروه امیرالمو منین ع و نسل پاک هستند        معجزه غدیر  واقعه عجیبی که به عنوان  یک معجزه امصای الهی را بر خط  پایان غدیر ثبت کرد جریان حارث فهری بوداو در اخرین ساعات از روز سوم  نزد پیامبر ص امد وگفت ای محمد سه سوءال از تو دارم ایا شهادت به یگانگی خداوند و پیامری ودت را از جانب پروردگارت اورده ای یا از پیش خود گفتی  ایا نماز و زکات و حج وجهادرا از جانب پروردگار اورده اییا از پیش خود  گفتی  ایااین که در باره علی بن ابی طالب گفتیمن کنت مولاه  فهذاه علی مولاه  از جانب پروردگار گفتی یااز پیش حو گفتی  حضرت در جواب ب هر سه  سوء ال فرمودند  خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرییل است ومن اعلان کننده پیام  خدا هستم و بدون اجازه  پروردگارم  خبری را اعلان نمی کنم  حارث گفت خدایا ا گر محمد در انچه می گوید صادق و راستگواست شعله ای از اتش برمن بفرست این را گفت و رفت هنوز مقدار  کمی  نرفته  بود که ابر سیاهی ظاهر شد ورعد و برقی زد وصاعقه ای اورا در اتش   خود فرو برواورا سوزاند همین  جا بود که این نازل شد سءال ساءیل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج  تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد این عذاب محصوص کافران  است و هیچ کس نمی تواند ان را دفع کند از سوی  خداوند ذی المعارج  خداوندی که فرشتگانش  بر اسمان ها صعود و عروج می کنند پیامبر ص به اصحابشان  فرمودند ایا دیدیدو شنیدن  گفتند اری  فر مودندطوبی لمن  والاه و الویل لمن عاداه خوشا به بحال کسی که با علی دوستی  کند ووای بر ان که باعلی دشمنی  کند با این معجزه بر همگان  مسلم شد که غدیر از منبع  وحی سر چشمه گرفته  ویک فرمان  الهی است  

   

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۰ ، ۱۳:۱۴
سید حسین صادق زاده

سپس مردم  را بر حذر داشتند که مبادابعد از او اختلاف  کنند و روی یگدیگر شمشر بکشند در همین جا بود که تصریح فرمودند اگر من نباشم علی بن ابی طالب در مقابل متخلفین   خواهد ایستاد سپس حدیث ثقلین بر لسان مبارک حضرت جاری شد و فرمودند من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم که اگر به این دو تمسک کنید هر  گز گمراه نمی شوبد  کتاب خدا   عترتم یعنی  اهل بیتم اشاره هم داشتند به این که عداای از همین اصحاب من روز قیامت به جهنم برده می شوند خطبه پیامبر ص در مسجد خیف در روز سوم  از توقف در منی بار دیگر خضرت فرمان دادندکها مردم در مسجد خیف اجتماع کنند  حضرت در مسجد نیز خطابه ای ایراد فرمودند  که ضمن ان صریحا از مردم خواستند که گفته های  ایشان را خوب به خاطر بسپارند و به غایبان  برسانند در این خطبه به اخلاص عمل و دلسوزی برای امام مسلمین و تفرقه نینداختن  سفارش فرمودند و تساوی همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی را اعلام کردتد بعد از این بار دیگر متعرض مسءاله خلافت شدند و حدیث ثقلین  بر لسان ان تضرت جاری شد وبار دیگر برای غدیر زمینه را اماده کردند   در این مقطع منافقین کاملا احساس خطر کردند و قضیه را جدی گرفتندو برنامه های  خود را اغاز کردند و پیمان نامه نوشتندو هم قسم شدند که خلافت و جانشینی در اهل بیت پیامبر اتفاق نیفتد و برای قتل ان حضرت برنامه ریزی کردند  اعلان رسمی برای حضور در غدیر   با این که انتظار می رفت   پیامبر خدا ص در مکه بمانند ولی بلا فاصله پس از اتمام حج به منادی خود بلال دستور دادن  تا به مردم اعلان کند فردا کسی جز معلولان نباید باقی بماند و همه باید حرکت کنند تا در وقگ معین در غدیر حاضر باشند  غدیر کمی قبل جحفه است که به امر خاص الهی انخاب شد در این مکان ابگیر و درختان کهنسال وجود داشت هم اکنون نیز غدیر محل شناخته  شده ای در دویست کیلو متری مکه و به فاصله دو میل دومیل قبل  جحفه به طرف مکه قراردار  و مسجد غدیر   محل نصب  امیرالمومنین ع محل عبادت و زیارت زایران است برای مردم  بسیار جالب توجه بود که پیامبر شان بعد از ده سال دوری از مکه یدون تن که مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدار شان  بیایند و مسایل خو(درا مطرح کنند بعد از اتمام مراسم حج فورا از مکه خارج شدند  و مردم را نیز به خروج از مکه وحضور در  غدیر  امر نمودند صبح ان روز که پیامبر ص از مکه حرکت کردند سیل جمعیت که بیش از صدو بیست هزار نفر و به قولی صدو وچهل هزار و به قول دیگر  صدو هشتاد هزار نفر تخمین زده می شدند به همراه خضرت حرکت کردتد ختی عده ای حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن که مسیرشان به دست شمال نبود همراه حضرت تا غدیر امدند فرمان خدا در غدیر چون به غدیر حم رسبدند پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرییل با عرمانی استوار وامان از مردم از امد و گفت   ای محمد  خدای عزوجل سلامت می رساند و چنین می فرماید یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین ای پیامبر انچه از طرف پروردگارتبر تو نازل شده است کاملا به مردم برسان و اگر نکنی رسالت او را انجام نداده ای خداوند تو را از خطرات احتمالی مردم نگاه می دارد و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند  در اینجا بود که به پیامبر ص وحی شد که خداوند اورا از شر مردم محفوظ  می دارداز این رو فرمودند ایها الناس ءاجیبو ا داعی الله انا رسول الله ای مردم دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من یام  اور خدایم  و این کنایه از ان بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است فرمان دادند تا منادی تدا کتد همه مردم متوقف شوند و انان که پیش رفته اند باز  گردند وانان که پشت سر هستند توقف کنند تا اهسته اهسته همه حجمعیت   در از پیش تعیین شده جمع گردند توقف مردم در غدیر  پس از این دستو ر همه مرکب ها   متوقف شدند و کسانی که پیشتر رفته بودند باز گشتندو همه مردم در منطقه غدیر پیاده شدند وهریک برای خود جایی پیدا کردند وکم کم ارام گرفتند  شدت گرما در اثر حرارت افتاب  داغی زمین سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس خود را به سر انداخته وکوشه از از ان را زیر  پای خود قرار داده بودتد وعده ای از شدت  گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند از سوی دیگر پیامبرع دستور دادند تا به محل درختان کهنسال بروند و انجا را اماده کنند ان ها خارهای ژیر درختان را کندند و سنگ های ناهموار را جمع کردند زیر درختان را جاروب کرده  و اب پاشیدتد در فاصله بین دو درخت روی شاخه ها  پارچه ای انداختند تا سایبانی از افتاب باشد و ان محل برای برنامه ای سه روزه که حضرت در نظر داشتند کاملا مساعد شود سپس در زیر سایبان سنگ ها را روی هم چیدند واز رواندازهای شتران و سایر مرکب ها کمک گرفتند و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند وروی ان پارچه ای انداختند وان را طوری بر پاکردند که نسبت به به ووطرف جمعبت در وسط قرار بگیرد و پیامبر ص هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد وهمه اورا ببینند پیامر و امیرالمومنین ص بر فراز منبر            انتظار مردم به پایان رسید منادی حضرت ندای تماز جماعت داد و سپس نماز ظهر را به جماعت خواندند    بعد از ان مردم ناظر بودند که پیامبر ص بر فراز ان منبر ایستادند بالای منبر بیایند در سمت راستشان بایستند    قبل از شروع خطبه امیرالمومنین ع یک پله پایین تر بر فراز منبر در طرف راست ایستاده بودند  پیامبر اکرم ص نگاهی به راست وچب جمعیت نمودند و منتظر شدند تا مردم کاملا جمع شوند پس از اماده شدن مردم سخنرانی تازیخی  واخرین حطابه رسمی خود را برای جهانیان اغاز کردند دو اقدام عملی بر فراز منبر           در اثنای خطبه پیامبر ص دو اقدام عملی بر فراز منبر انجام   دادند که بسیار جالب توجه بود 1 پیامبر ص پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت وولایت امیرامومنین ع برای ان که تا اخر دوز گار راه هر گونه شک و شبهه بسته باشد  وهر تلاشی در این راه در نطفه خنثی شود ابتدا مطلب را به طور لسانی اشاره کردند و سپس به صورت عملی برای مردم بیان کردند ابتدا فرمودند   معاشر الناس تدبرو ا القران وافهمو  ایاته و محکماته ولا تتبعو ا متشابهه فوالله لهو مبین لکم نورا   واحدا ولا بو ضح  لکم تفسیره الا الذی انااخدببده و مصعده  الی و شاءیل بعضده و مغلمکم ان من کنت مولاه فهذا علی مولاه ای گروه مردم  در مورد قران تدبر کنید و ابات محکم ان را نبکو بفهمید واز ایات متشابه پیروی مکنبد به خدا سوگند هرگز کسی دشواری ها و تفسیر ان را برای شما روشن نمی کند جز همین کس که من دست اورا می گیرم و به سوی خود  بر می اورم و بازویش را بر می افرازم و به شما اعلام می کنم که هر کس من مولای اویم علی مولای اوست  بعد از ان حضرت گفته حود را عملی کردند و بازوی علی ابن ابی طالب  ع را گرفتنددر این هنگام حضرت گفته خود را عملی کردند وبازوی علی بن ابیطالب ع را گرفتند   در این هنگام امیرالمومنین ع دست خود زا به سمت صورت حضرت باز کردند تا ان که دست های هر دوی ان ها به سوی اسمان قرار  گرفت  سپس پبامبر ص امیرالمومنبن ع رااز جا بلند کردند تا حدی که پاهای ان حضرت در برابر زانو های پیامبر ص قرار گرفت و مردم سفیدی زیر بغل ان دو را دیدتد که تا ان روز دبده نشده بود در این حال فرمودند هرکس من مولی  و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست 2   اقدام دیگر حضرت ان بود که چون بیعت گرفتن از فرد فرد ان جمعیت انبوه از طرفی غیر ممکن بود از سوی دبگر  امکان داشت افرلد به بهانه های مختلف ار ریر بار بیعت شانه خالی کنند و حضور نبابند و در نتیجه نتوان التزام عملی و گواهی قانونی از انان گرفت از ابن دو حضرت در اواخر سخنانشان  فرمودند ای مردم شمابیش از ان هستید که در یک جلسه بتوانید با من دست بیعت دهید و خدای عزوحل فرمان داده است که نخست از شما  اقرار زبانی بگیرم که دد مورد امیرالمومنین علی وامارت او و امامانی که پس از او می ایند و از نسل من و اویند اقرار کنید و به شماگفتم واعلام کردم که ذریه من از صلب اویند اکنون همگان بگویید انا سامعون   مطیعون راضون منقادون لما بلته عن ءامرربی و ءامرعلی ءامیر المومنبن ومن ولده من صلبه من الایمه علی ذالک قلوبناو انفسنا والسنتناو ابداننا نحیاو نموت و نبعث الا نغیرو نبدل ولا نشک ولانرتاب ولا نرجع عن عهدولا میثاق ونغطی الله  ونعطیک  ونعطی علیا امیرالمومنبن و ولده الایمه الذین  لهم ذکر من صلبه من الحسن والحسین   ما شنوا و فرمانبردار و پذیرا و خشنود به ان چیزی هستبم که ار سوی پروردگارمان کهکپروردگار تو  هست در مورد علی و فرزندانش ابلاغ کردیوو در این امر لادل و جان ودست و زبان بیعت می کنیم   و بر این بیعت رندگی می کنبم و می میریم و بر انگیخته می شویم ان را تغییر وتبدیل نمی کنیم ودران سک و تردید روا نمی داربم و از این عهد بر نمی گردیم و پبمان نمی شکنیم و از خداوندوازتو و از امیرالمومنین علی و فرزندانش حسن وجسین که امام اند و از صلب علی وذریه تو می باشند اطاعتگمب کنیم  پبداست که حضرت عین کلامی را که می بایست مردم تکرار کنند به انان القا فرمودند و عبارات ان را   مشخص کردند تا هر کس به شکل خاصی برای خود اقرار نکند بلکه همه به انچه حضرت از انان مب خواهند التزام دهند وبر سر انبیعت نمایند وفتی کلام پبامبر ص پایان یافت همه  مردم سخن ان حضرت وبدین وسیله بیهت عمومی گرفته شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۰ ، ۱۱:۲۶
سید حسین صادق زاده