اصول کافی ج۳ ص ۳۶۱ حدیث ۱۱
امام صادق ع فرمود مرد مالداری با لباس پاکیزه خدمت رسولخدا ص و نزدیک حضرت نشست سپس مرد تنگدستی با جامه های چرکین وارد شد و پهلوی مرد مالدار نشست مال دار جا مه ها یشرا از زیر پای او بکشید رسولحدا ص باو فرمود ترسیدی چیزی از فقر تو چسبد گفت نه فرمود ترسیدی از دارایی تو چیزی باو برسد گفت نه فرمود ترسیدی لباست چرک شود گفت نه فرمود پس چه تو را بر این گاد واداشت گفت یا رسول الله ص من همدمی شیطانی دارمکه هر کار زشتی را در نظرم زینت دهد و هر کار خوبی زشت نمایش دهد من نصف مالم را باو میدهم پیامبر ص بان مرد نادارا فرمود تو میپذیری گفت نه مرد مالدار گفت چرا گفت زیرا میترسمدر دل من در اید آنچه در دل تو در آمده که تکبر و توهین فقرا باشد ۱۲ امام صادق ع فرمود در منا جات موسی علیهالسلام است گه خدایتعالی فرماید ای موسی هر گاه دیدی فقر رو آورده ب،گو مرحبا به شعار شایستگان و چون دیدی توانگری رو آورده بگو گناهی است که عقوبتی شتاب کرده است ۱۳ پیغمبر ص خوشا حال مستمندان از لحاظ صبر آنها خوشا آنها که بصبر چسبیده اند آنها یند که ملکوت آسمانها و زمین را می بینند شرح یعنی حقایق جهان برای آنها منکشف گردد و بدانند آفریننده آسمانها و زمین عاجز و بخیل نیست و فقر و ثروت مردم طبق قضا و قدر او جاری شود و بجهت مصلحت بزرگی است که قادر متعال مقدر فرموده است از اینرو با رضایت و خرسندی صبر میکنند