اصول کافی ج4 ص 51
باب کسیکه مسلمانان را ازار کند و خوارشان شمارد هشام بن سالم گوید شنیدم حضرت صادق ع میفر مود خدای عزوجل فرماید بچنگ با من اعلان. دهد انکس که بنده مومن مرا بیازارد و از خشم من اسوده خاطر باشد انکس که بنده مومن مرا گرامی دارد و اگر در میانه مشرق و مغرب زمین افریدهء از افرید هایم جز یک مومن و یک پیشوای عادلی با او نباشد من بعیادت از تمامی انچه در زمینم افریدم بی نیاز باشم و هر اینه هفت اسمان و هفت زمین بخاطر او بر پا باشند و برای اندو از ایمانی که دارند ارامشی فراهم سازم که نیازی به ارامش دیگری نداشته باشند شرح مجلسی ره گوید مقصود از بی نیازی خداوند بعبادت یک مومن و یک امام از. عبادت دیگران پذیرفتن عبادت اندو است و گرنه خدای متعال غنی بالذات است و نیازی بعبادت هیچ کس ندارد و نیز مقصود از بودن یک مومن و یک پیشوا اعم است از اینکه با لفعل ان مومن موجود باشد یا بالقوه زیرا چه بسا پیغمبرانی که مبعوث شدند و تا مدتی کسی بانها ایمان نیاورده چنانچه در باب کمی عدد مومنین گذشت که حضرت ابراهیم. ع یک تنه عبادت خدایرا میکرد و کسی با او نبود تا انکه. خداوند او را باسماعیل و اسحاق ماءنوس کرد و بعضی گفته اند مقصود بیان حال این. امت است پس منا فاتی با تنهایی پیمبران گذشته ندارد