اص ل کافی ج 2 ص ص214 بقیه از حدیث قبل
اینست انچه. یعقوب پسرانش را بدان وصیت میکند و پسرانم همانا خدا این دین را برای شما بر گزید نمیرید جز اینکه مسلمان باشید 122یسوره2 و محمدبن علی بپسرش جعفر بن محمد وصیت کردو دستورش داد که اورا با بردیکه در ان نماز جمعه میخواند کفن پوشد وبا عمامه خودش اورا عمامه بندد و قبرش چهار گوشه ساخته چهار انگشت از زمین بلند کند و سپس انرا واگذارد از چهار انگشت بلندتر نکندانگاه فرمود وصیت نامه را در هم پیچید و بگواهان فرمود بروید خدا شما را رحمت کند پس از رفتن ایشان من گفتم پدرم در این وصیت نامه چه احتیاجی بگواه گرفتن بود فرمود من نخواستم که تو پس از مرگ من مغلوب باشی و مردم بگویند او وصیت نکرده است و خواستم تو دلیلی داشته باشی که هر گاه مردی این بلد اید و گوید وصی فلانی کیست بگویند فلانی من گفتم اگر وصیت شریک داشته باشد چگونه تعیین میشود فرمود از او سوال میکنید مسایل مشگل علمی امور غیبی را ازاو میپرسبد مطلب برای شما روشن میشود