دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

غدیر برترین پیام آسمانی 2 9

جمعه, ۳۰ مهر ۱۴۰۰، ۱۰:۳۷ ق.ظ

 درخواست مشاهده خدای تعالی        از سوی دیگر جمعی از بنی اسراییل با اصرار وتاکبد از حضرت موسی ع خواستند که خدو را مشاهده کنند و اگر اورا مشاهده نکنند هر گز ایمان نخواهند اورد موسی ع هرچه ان ها نصیحت کرد فایده نداشت سر انجام حضرت موسی ع از میان ان ها هفتاد نفر را بر گزید  همراه خود به میعاد پروردگار کوه طور برد موسی ع در کوه طور تقاضای بنی اسراییل را چنین عرضه داشت رب انظر ارنی انظر الیک پرودگارا خودت را بی ایشان نشان بده تا 3تو را ببینم خداوند متعال فرمود لن ترانی ولکن انظر الی الجبل فان استقر مکانه قسوف ترانی انظر الی الجبل فان استقر  مکانه فسوف ترابی هرگز مرا نخواهی دید ولی به بکوه بنگر اگر در جای خود ثابت ماند مرا حواهی دید ناگاه خداوند در کوه تجلی  کردکرد و نابود و همسان وحشت زده شد که مدهوش بر روی زمین افتاد واین هفتاد نفر هلاک شدند وقتی حضرت موسی ع به هوش امد عرض کرد  سبحانک تبت الیک و انا اول المومنین پروردگارا تو منزه هستی من این همان تجلی قدرت خدا بر کوه بود چرا که قوم حضرت موسی ع از موسی خواسته بودند که از خدا بخواهد خود نشان دهد با این که خداوند دیدنی نیست تجلی خدا بر کوه طور وهلاکت هفتاد نفراز قوم موسی ع و مدهوش شدن خود موسی ع هم مجازات ات ها بود که چنین تقاضایی کرده اند وهم نشان دادن قدرت الهی بود تا ان ها با دیدن جلوه های قدرت الهی با چشم باطن خدا را بنگرید موسی ع وقتی که به هوش امد وهلاکت نمابندگان بنی اسراییل را دید عرض کرد رب لو شءت اهلکهم من قبل و ایای اتهلکا بما فعل السفهاء منا پروردگارا اگر تو می حواستی می توانستی ان ها و مرا پیش از این هلاک کنی من چگونه پاسخ قوم را بگویم که بر نمایندگان ان ها  چنین گذشت ایا مارا به خاطر کار سفیهان از ما هلاک می کنی  سپس با تضرع وزاری گفت پروردگارم  می دانیم که این ازمایش تو بود که هر که را بخواهی و سزاوار بدانی با ان گمراه می کنی و هر کس را بخواهی و شایسته ببینی هدایت  مب نمایی بار الها تنها تو ولی و سرپرست ما هستی ماراببخش و مشمول رحمت خود قرار ده تو بهترین امرزندگان  هستی باز گشت به قوم   سر انجام هلاک شدگان زنده شدند و به همراه خضرت موسی ع به سوی بنی اسراییل باز گشتند و انچه را دیده بودند برای ان ها باز گو کردند حضرت موسی ع در همین سفر الواح تورات را از خداوند گرفت  و خداوند در کوه طور به حضرت موسی فرمود یا موسی انی اصطفیتک علی الناس برسالاتی و بکلامی فخذ ما انتیتک وکن من الشاکرین و کتبناله فی الالواح من کل شیء مو عظه و تفصیلا لکل شیء فخذ شیء فذ ها بقوه و امر قومک یاخذوا باحسنتها ساریکم دار الفاسقین ای موسی من تورا با رسالت های خویش و سخن گفتنم با تو ر مردم بر گزیدم پس انچه را به تو داده ام محکم بگیر واز شکر گزاران باش  وبرای مردم در الواح تورات از هر موضعی اندرزی نوشتیم واز واز هر چیز بیانی کردیم پس ان را با جدیت بگیر و قوم خود بگو به نیکوتریرن ان ها عمل کنند و ان ها که به مخالفت بر می خیزند کیفرشان دوزخ است وبه زودی خانه فاسقان را به شما نشان خواهیم داد به این ترتیب موسی ع در میعاد گاه طور شرایع و  قوانین ابین  خود را به صورت صفحه هایی از تورات از درگاه الهی گرفت وبه سوی قوم بازگشت تا ان ها را در پرتو این کتاب اسمانی و قانون اساسی هدایت کند و به سوی تکامل ،برساند اربعین موسوی  اربعین موسوی با اربعبن کلیمی در اصطلاح یه سی روز ماه ذیقعده به علاوه ده روز اول  ذیحجه گفته می شود که بر اساس روایات خداوند در این ایام حضرت موسی ع را به کوه طور فراخواند وسی روز تا پایان ماه ذیقعده با ان حضرت موسی ع را به کوه طور فرا خواند و سی روز تا پایان ماه ذیقعده با ان حضرت وعده نمود و سپس با افزون ده روز اول ذیحجه ان را تکمیل فرمود  چون این چهل روز در ایات قران وروایات دوره عبادت حضرت موسی کلیم الله در خلوت خود با خداوند بوده و پس از این چهل روز بود که خداوند تورات را بر ان حضترت نازل نمود این ایام را اربعین موسوی یا اربعین کلیمی می نامند حضرت موسای کلیم ع در یام حالاتی خاص داشت واز جذ باتالهی به شکلی مخصوص بهره مند بود در رویات امده  است  انه ما اکل وما شدب ولا نام ولا اشتهی شیءا من ذالک فی ذهابه و مجبتءه اربعین یوما شوقا الی ربه حضرت موسی ع چهل روز از شدت جذبات الهی و شوقی که داشت نه در رفتن  نه در امدت نه چبزی خورد و نه چیزی نوشید ونه خواببد ونه اشتهای چیزی داشت در دعا ها به حالان خاص ان حضرت در این ایام و تجلیات خاص خداوندبرای ان حضرت مکرر اشاره شده است عدد چهل و اربعین  گرفتن بر اساس روایات وتجربه اهل معنا اثری خاص بر وصول انسان به کمالات دارد از این رو در مبان اهل سلوک متداول است که بسیاری از عبادات را در دوره های چهل روز به جا می اوند   ماه ذیقعده نخستین ماه از سه ماه حرامی است که به هم پیوسته اند وذیقعده و ذیحجه و محرم و ماهای حرام دارای حرمتی خاص در عالم ملکوت ودر عالم ظاهر هستند اسباب استجابت دعا در ان ها فراهم است و بار گناه در ان ها سنگین تر از اوقات دیگر است بر این اساس همواره سالکین الی الله را به مراقبه بیشتر در این ماه ها دعوت می کنند  دهه روز اول ماه ذیحجه نیزاز شریف ترین اوفات سال است تا انجا که بر اساس روایت هیچ دهه ای در نزد خداوند از این ده روز محبوب بر  نیست پیامبر خدا ص فرمودند ما من ایام العمل الصالع فیها اءحب الی لله عزوجل من ایام العشریعنی عشر ذیحجه عمل خیر و عبادت درهیچ ایامی در نزد حق تعالی محبو تر از دهه اول ذیحجه نیست  از این رو دوره چهل روزه بسیار سزاوا ر توجه و عبادت و مراقبه خاص در این چهل روز اثار بسیار مهمی دارد و تاکید بسیار زیادی بر عبادت و مراقبه در اندارند  در دهه اول ماه ذیحجه که  اوج اربعین موسوی است هرشب دو رکعت نماز میان مغرب و عشا خوانده می شود ودر هر رکعت بعداز حمد یک بار سوره توحید و یک بار ایه شریفعه وواعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشرفتم میقات ربه ار بعین لیله و فال موسی لاخیه هارون اخلفنی فی قومی و اصلح ولا تتبع سبیل المفسدین فزایت گردد که اگر چنین شود انسان با حجاج در ثواب حجشان شریک می گردد از این روایت واین دسنور به روشنی فهمیده می شود که این ایام که اتمام اربعین حضرت موسی علی نبینا و اله و علیه السلام است مخصوص به ان حضرت نبوده است بلکه ایامی است برای کسب فیض برای همه مومنین  و در عبادت در ان ایام برای کسب فیض از برای همه مومنین  در عبادت در ان ایام برای کسب فیض از رحمت الهی به ان ماجرا اشاره نموده و از خداوند تمنای برکت  می کنیم  حضرت موسی ع می خواست به چنین مقامی از شهود و معرفت برسد در حالی که رسیدن  به مقامی در دنبا  ممکن نیست اگر چه در اخرت که عالم شهود و عالم بروز است تامکان دارد از این رو خداوند در پاسخ حضرت موسی ع گفت چنین رویتی هر گز برای تو ممکن نیست وبرای اثبات مطلب جلوه ای بر کوه کرد و کوه ازهم متلاشی شد وبالا خره حضرت موسی ع از این در خواست توبه نمود روابتی از امیرالمومنین ع بر این مطلب نصریح دارد فرمودند فکانت مساله تلک امرا  عظیما و سال امدا  جسیما فعوقب  فقال الله تبارک و تعالی لن ترانی  فی الدنیا حتی تموت فترانب فی الخره  درخواست او امری بزرگ و عظیم بود از این رو مجازات شد و خداوند تبارک وتعالی فرمود مرا در دنیا نخواهی دید تا این که جان دهی و ان گاه مرا در اخرت میببنی جلوه یکی از شیعیان امیرالمومنین ع  در روایت امده است که جلوه  جلوه یکی از شیعیان امیرامومنین ع بوده است چنان که امام صادق ع می فرماید  ان الکروبین قوم من شیعتنا من الخلق الاول جعلهم الله خلف العرش لو    قسم نور واحد منهم علی اهل الارض لکفاهم  هماناکروبیان  قومی از شیعه ما و از خلق نخستین می باشد و خدا انان را در بهشت عرش قرارداده است و اگر یک نور از انان بر اهل زمین می تابد  برای اهل زمین کافی بود سپس فرمودند ان موسی ع لما ان ساءل ربه ما سال امر واحدا من الکروبین فتجلی للجبل فجعله دکا وقتی که موسی ع ان خواسته را از پروردگارش طلب کرد خدای تعالی به یکی از کروبیان فرمان داد واو بر کوه جلوه کرد و ان را همسان خاک قرار داد حضرت موسای کلیم ع می خواست خدای متعال را با عالی ترین مرتبه ایمان ببیند یعنی مب خواست حقیفت مقامات امیرالمو منین ع در این دنیا بر قلبش تجلی کند وبا کنه تورانیت امیرامومنین ع خدا را در این دنیا ببیند واین در ای دنیا ممکن نیست از این رو وفتی تجلی کرد کوه متلاشی شد و هفتاد نفر از بنی اسراییل از دنیا رفتند و خضرت موسی ع هم بیهوش بر زمین افتاد یعنی تاب تجلی نور یکی از شیعیان کامل اهل بیت ع را نداشتند تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل تجلی نور الهی بر کوه انانیت  در عبد قربان نور الهی بر کوه تجلی کرد و کوه متلاشی شد از این تجلی هفتاد نفر بنب اسراییل که همراه حضرت موسی ع بودند مردند خود حضرت موسی ع هم بیهوش شد اگر این نور بر کوه انانیت انسان هم تجلی کند ان را با خاک یکسان می  کند از ان پس ار جان و مال و ابرویش  د راه خدا می گذرد  اگر با خانمش با دوستش رفیقش ارباب رجوعش بکو مگو دارد گذشت می کند و کوتاه می ابد یک استاد اخلاق و عرفانی بود کهشاگرد های زیادی تربیت می کرد یکی اشاگردان دچار مشگلی شد و بیست سال به مسافرت رفت بعداز بیست سال بر گشت خیلی حسرت  می خورد که بیست سال نبودم ه استادش گفت من بیست سال سر درس شما نبودم می شود خلاصه و چکیده ان بیست سال را به من انتقال بدهید فرمود بله خلاصه همه درس ها اخلاق وعرفان در یک جمله بسیار کوتاهی است که روی ناخن هم می توانی بنویسی  وان این است ذبح نفسک و الا فلا نفست را قربانی کن نفست قربانی کن و گرنه هیچ فایده ای ندارد منرا زیر پا بگذار و پرچم و پرچم خدا را بلند کن نا خدا یک   قدم بیشتر نیست هر کس روی خودش پا گذاست رستگار شد خلاصه همه اخلاق و عرفان این است که خودت را قربانی کنی وگرنه اگر میلیون سال هم عبادت کنی دور خودت می چرخی تواضع حضرت عیسی     حضرت عیسی ع پیامبر بسیار بزرگی است الان بیشترین پیرو را در روی کره زمین دارد  هرچند بعداز امدن پیغمبر اسلام دین انبیای دیگر منسوخ است و باید اسلام را بپذیرند قران می گوید نصارای به ما نزدیک ترهستند ر زمان ظهور حضرت مهدی ع بیشتر از همه مسیحی ها به امام زمان ع گرایش پبدا می کنند چون حضرت عیسی ع ظاهر می شود و بام زمان بیعت می کند و جزءخدمتگزاران و سربازان امام زمان ع است مسیحی همه ایمان می اورند و زود تسلیم می شوند حضرت عیسی ع مسر نداشتند و ازدواج نکردند خانه و زندگی نداشتند بک سری حواریین اطراف ان حضرت جمع شدند ودر تبلیغ دین به ابشان کمک می کردند حضرت عیسی ع بااین ها بسیار یگانه بود یک روز حضرت عیسی ع به حواریین فود  من خواسنه ای از شما دارم حاجت مرا براورده کنید شاید ان ها اگر می دانستید  چه می خواهید بگوییدقبول  نمی کردند گفتند در خدمت هستم حضرت عیسی ع ظرف ابی اورد و فرمود می خواهم پای همه شما را بشوبم گفتند خجالت می کشم  عیسی روح الله و نماینده خداست و پای گردان خودرا می شوید عرض کردند ای روح خدا ما سزاوارتر به این کارهسنیم حضرت عیسی ع فرمود سزاوارترین انسان به تواضع و فروتنی  عالم است من این گونه به شما تواضع نمودم تا بعد از من شما نسبت به مردم این گونه تواضع کنید  ان گاه افزود بالتواضع تعمر الحکمه لا بالتکبر و کذالک فی السهل ینبت الزرع لا فی الجبل  بنای حکمت با تواضع ساخته می شود نه با تکبر و هم چنین  زراعت ر زمین نرم می روید نه در زمبن سخت  همان طور که در سنگ سفت گیاه نی روبد  قلب هایی هم که مغرور  و متکبر است درونش خیر و برکت علم و معارف الهی رویش ندارد قلبی که متواضع است حکمت و معارف وحقایق در ان رویش دارد ادم ها مغرور  ومتکبر به درد تازیانه جهنم  می خورند  شیطان چند  هزار سال عبادت کرد اما به هنکام امتحان وقتی  خدا به او  گفت به  بهتر از خودت سجده کن نکرد و خودش را زیر پا  نگذاشت مرحوم حاج اقای دولابی مب فرمودند  بعضی هفتاد سال است دور خود  می چرخند در کار  خودش است و نمی خواهد خدا را راضی کند  ومی خواهد خودش را راضی کند خدارا باش وخود ا نباش تمام غصه های ما و غ هایی این  که چرا حرف من نشده  وحرف خداشد با خدا قهر می گنیم  چون حرف ما پیاده نکرده  خدا به حضرت  ابراهیم   ع فرمود اسلم تسلیم شو گفت اسلمت لرب العالمین در پروردگار جهانیان تسلیم شدم حضرت امیر فرنودند من اسلام را طوری معنا کنم که هیچ کس معنا کنم که هیچ کس معنا نکرده باشد  بعد فرمودند ن الاسلام هو التسلیم  اسلام همان تسلیم  است اسلم  یعنی تسلیم  حدا شو  خودت را در اختیار خدا  قرار بده مثل کسی که  درجننگ دست بالا می کند  و می گوید  تسلیم هستم بعضی ما  هفتاد سال با خدا می جنگیم که چرا برای من نشد چرا خدا به من  پسر  نداد کم داد یا زیاد داد اخرهم  همان شود  که خدا می خواهد مرحوم حاج اقای دولابی می فرمود لات ها می گویند باید لنگ بیندازی یعنی تسلیم شوی ایشان می فرمود هرچه سرمایه داری هرچه عقل و فکر و تدبیر داری لنگ بخر وبرای خدا لنگ بینداز انی وجهت و جهی للذی فطر السماوات و الارض حنیفا و ما انا من المشرکین  من روی

 خود را به سوی کسی کردم که اسمانها و زمین را افریه من در  ایمان خود خالصم واز مشرکان نیستم قلبم  را به کسی می دهم که مرا خلق کرده است بزرگ ترین تعریفی که خدا از حضرت اراهیم می کند این است کان حنیفا مسلما و ما کان من المشرکین   ابراهیم موحد  خالص و مسلمان بود و هر گز از مشرکان نبود  مشرک نبود خدا را در همه جا بر خودش و نفسش و دیگران مقدم  می کرد شرک واقعی این است که من را بر خدا مقدم کنم خدا می گوید این کاررا بکن می گویم نه اید غرور خودرا بشکنیم  روز دوازدهم ذیحجه  عقد اخوت ببن  پیامبر ص و علی ع   مرحوم علامه مجلسی دربحار الا نوار به نقل از شیخ طوس می گوید روز هجدهم روزی است که پبامبر ع باعلی ع عقد اخوت  بست الثاتی عشر من اخی رسول الله ص علیاه عقد اخوت پبوندی است که هر کدام از دوطرف عفد دبگری را در همه چبز  ترجیح دهد  مثلا اگر  فرد حاجتی دار کسی که با او عقد دیگری را در همه چیز دهد  مثلا اگر فرد حاجتی دارد کسی که بااو عقد بسته  اورا بر دبگری مقدم کند و در رفع حاجتش بکوشد بلکه در اعمال مستجبی اورا شریک کند در عبارت عربی صیقه این عفد امده است که دو برادر هر حفی را از همدیگر جز دبد و بازدبد  دعا کردن و شفاعت در اخرت ساقط ی کنن این عقد تعهداتی        همچون ارث بردن از یکدیگر و محرم شدن را ایجاد نمی کند لنابراین دو نفر که عقد اخرت بسته اند از هم ارث نمی بدرند  وهیچ محرمیت میان وابستگان انان ایجاد نمی شوداین عقد فقط میان دو مرد یا دو ز بسته می شودوهیچ  زن و مردی نمی توانند این عقد را بین خود جاری کنند خواهر  وبرادر شوند عقد اخوت در عید غدیر عقدی را بین خود بر قرار سازند که مفاد ان اخوت و همدلی در دنیاو دستگیری از همدیگر در اخرت است دو مرد یا دوزن دست راست خود را به  هم می دهند ویکی از ان دو نفر می گویند واخیتک فی الله  وصافیک  فی الله و صاقحتک فی الله و عاهد ت الله و ملایکته و کتبه ورسله و انبیاء ه و الایمه المعصومین علی انی ان کنت من اهل الجنه واشفاعه و اذن لی بان ادخل الجنه لاادخلها الا و انت معی  برای خدا با تو برادی و صفا یکرنگی می ورزیم و  برای خدا دستم را در دست قرار می دهم و در پیشگاه خدا و فرشتگان وکتاب ها فرستادگان او عهد می کنم که اگر از اهل بهیشت و شفاعت باشم احازه ورود در بهشت را یابم بدون تو وارد بهشت نشوم سپس طرف دیگر در جواب او می گوید  قبلت قبول کردم  باز نفر اول مبگوید اسقطت عنک جمیع حقوق لاخوه ما خلا الشفاعه و الدعاء و الزباره نمام حقوق برادری به جز حق شفاعت ودعا و دبدو بازدبدرا از تو سافط کردم و نفر دوم می گویدقبلت  قبول کردم لازم نیست عقد اخوت حتما به عربی خوانده شود بلکه اگر ان را به فارسی یا زبان دبکری هم حاری کنند  صحیح است واما باید الفاظی را به کار برند که معنای این عقد را برساند اگر دو خانم بخوانند باهم عقد خواهری بر قرارکنند در صورت حواندن عقد به عربی بابد ضمیر های مذکر را تبدیل به ضمیر های مونث کنند پیشنه اخوت  مفهوم برادری دینی در فرهنگ صدر اسلام و ترویج ان از سوی پیامبر اکرم ص در میان مهاجران و انصار پس از هجرت به مدینه از کهن ترین نمونه های کاربردتعبیر برداری میان مسلمانان و در شما ر اصلی ترین راهکارها ی پیامبر ص محسوب می شود

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۷/۳۰
سید حسین صادق زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی