دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

غدیر برترین پیام اسمانی 1 2

جمعه, ۱۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۴:۵۶ ب.ظ

 صحیفه  ملعونه  عده ای در زمان حیات رسول خدا ص گرد هم امدند و پیمان نامه ای امضا کردند که نگذارند خلافت به امیرالمومنین ع برسد این پیمان نامه در منابع شیعه صحیفءه   ملعونه و مشءومه خوانده شده است نوشتن صیحفه ملعونه دو اتفاق افتاد یکی قبل از واقعه غدیرو دیگری پس از ان  مرحوم مجلسیی داستان صیحیفه ملعونه را در  بحار الانوار از حذیقه نقل کرده است که خلاصه اش چنین است نحستین کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و عمر بودند اساس و پایه ای که طبق ان پیمان بستندو سایر پیمان هایشان هم بر ان پایه بودابن بود که اگر محمد بمیردیا کشته شود امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم به  طوری که تا ما هستیم احدی از انان به خلافت دسک نیابد  بعد ار ان ابو عبیده جراخو معاذ بن جبل ودر اخر سالم مولی ابی حذیفههم به انان  پیوستند و پنج نفر شدند اینان جمع شدند وداخل  کعبه رفتند  و بین خود نوشته ای در این باره  نوشتندکه اگر محمد بمیرد زا کشته شودوو و ودر تمام ایگ قضیایا عایشه و حفصه جاسوس  پدرانشان درخانه پیامبر ص بودند سپس ابوبکر و عمره سراغ منافقین   ازاد شدگان فرستادند وما بین خود مشورت و نظر خواهی کردندو برای رای متفق شدند که هنگا،م بازگشت پیامبر ص از حجهالوداع در گردنه هرشی  که در راه مکه در نزدیکی چحفه است شتر حضرت را بر مانتد و به این طریق حضرت رک به قتل رسانند کسانی که اجرای این نقشهرابر عهده داشتتند1چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم اجرای همین نقش بر عهده  داشتند پس از که امیر المو منبن ع از طرف خداوند در غدیر خم منصوب شد پیامبر ص حرکت کرد تابه گردنه هر شی رسید ان عده جلوتر  رفتند و بر سراه پنهان شدند تا نقشه خودرا عملی کنند ولی این بار هم خداوند انان رو مفتضح  کرد   پیامبرش را حفض نمود صحیفه دوم این عده وقتی وارد مدینه شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند ودر بین خود نوشته ای نوشتند و انچه در باره خلافت تعهد کرده بودند در ان ذکر کردندکه اولین مطلب ان شکستن پیمان ولایت علی بن ابیطالب ع بو د واین که خلافت از ان ابوبکر   عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با اتان است واز این عده خارج ننی شود این صحیفه دوم سی و چهار نفر  امضا کر دند که چهارده  نفر همان گمین کنندگان در گردنه  هرشی بودند  که عبارت بودند از ابوبکر عمر عثمان  معاویه  عمرو عاص طلحه ابو عبیده جراح عبدالرحمن بن عوف سالم مولی ابی حذیفه معاذن جبل  ابو موسی اشعری مغیره بن   شعبه سعد بن ابی وقا ص و اوس بن  حدثان  بیست نفر  دیگر عبارت بودند از ابوسفیان عکرمه پسر ابو جهل خالد بن ولید  بشیر بن سعید سهیل بن عمر و صهیب بن ستان ابو الا عور اسلمی صفوان بنی امیه سعید بن عاص عیاش بن ربیعه حکیم بن حزام مطیع بن اسود مدری   چند نفر دیگر که هر  کدام از اینان جمعیت عظیمی را به دنبال خود داشتند که سخنانشان را می پذیرفتند و از انان اطاعت می کردند  نویسنده این صیحفه  سعبد بن عاص اموی ودر محر،م سال دهم هجرت ان را نوشت سپس ان را به ابو عبیده جراح سپردندو اوان را به مکه فرستاد ان صیحیفه همچنان  د ر کعبه مدفون  بود تا زمان عمر که ان را از محلش بیرون اورد مفاد پیمان نامه  متن صیحفءه ملعونه دوم در کتاب بحارالانوار امده است بخشی از مفاد ان عبارت است از 1 این متن توافق تمام مهاجربن و انصار است 2 انگیزه نوشتن این صیحفه گمراه نشدن مسلمانان و اقتدای مسامانان اینده به ان است  3 حضرت متمد ص از پیامبران الهی بوده و خداوند دستو ر ابااغ دین اسلام را به او داده است وی پس از مرگ خود جانشینی برای خود انتحاب نکرد و انتخاب جانشین خود را به مردم واگذا ر کرد 4 اگر شخصی ادعاکند رسول الله شخص معینی را به عنوان جانشبن خود معرفی واسم و نسب اورا بیان کرد دروغ گفته است 5  پیامبر ص فرمود اصحاب من مانند ستارگان اند به هر کدام از انان اقتداکنید هدایت می شوبد  شخصی که ادعا کند بر دیگران برتری داشته وامام است حرف باطلی گفته است 6 طبق حدیث ماانبیااز خود ارث نمی گذاربم   انچه از ما باقی می ماند صدقه است اهل بیت رسول خدا خلیفه نیستند زیرا نزدبکی خویشاوندی باپیامبر  دلیل ب  خلافت نمی شود7 کسی که با کتاب خدا و سنت پبامبرتمسک کند گمراه نمی شود اگر شخصی این عقیده را نداشت  بیاید اوراکشت  واکنش ها به صحیفه ملعونه  پیامبر اکرم  ص در خطبه غدیر حم به صحیفه ملعونه اشاره کردند و درباره امامانی که بعد از او می ایند و دعوت  به اتش می کنند هشدا ر دادتد و جایگاه انان  وپیروانشان را در اتش دانستند و بیزاری خود را از اصحاب صحیفه اعلام کردند فرمود معاشر الناس انه سیکون من بعدی  ایمه یدعون الی النا ر و یوم القیامه لا ینصرون ای مردم پس از من پیشوایانی  ظهور می کنندکه شما رو به سوی اتش جهنم می خوانند و در دوز رستاخیز هیچ یاری   و کمکی نشوند معاشر الناس انهم و انصارهم و اتباعهم و اشیاعهم فی الدرک الاسفل من النارو لبءس مثوی المتکبرین  ای مردم انان و تمام انصا ر و اعوان وپیروانشان در پست ترین طبقه ودوزخ اند وبه راستی بد است  جایگاه گردنکشان الا انهم ء اصحاب صحیفه فلینظر احدکم فی صحیفته  بدانبد که انان اصحاب صحیفه اند پس باید لر یک از شما در صحیفهاش نظرکندراوی حدیث میگوید امام باقر ع فرمودند جز گروهی اند ک بقیه مردم ماجرای صحیفه را فراموش کردند بنابر این برخی منابع پیامبرص پس از پیمان دوم صحیفه ملعونه انان را به سردمداران جاهلیت تشبیه کرد و اعلام کرد که اگر خداوند دستور به  صبر و امتحان امت خود نداده بود اصحاب صیحیفه را گردن می زد همچنین علی ع در اعتراض به غصب خلافت توسط ابوبکر ماجرای صحیفه  ملعونه را به او یاد اوری کرد ابو بکر از ان حضرت سوال کرد چگونه از ماجرا مطلع شه است ایشان به زبیر سلمان اباذر غفاری و   مقداد دستور داد تا ماجرای صحیفه ملعونه را که از زبان پیامبر ص شنیده بودند تعریف کنند  تو طیه قتل پیامبر ص در هر شی  نقشه قتل پیامبر ص بارها به اجرا در امد ولی منجر به شکست شد یک بار در جنگ تبوک و چند بار به وسیله سم و بارها به صورت ترور ان حضرت تدارک دیده شده بود  در حجهالوداع  همان پنج نفر اصحاب صحیفه بانه نفر دیگر برای   بار اخر نقشه دقیق تری برای قتل حضرت در راه باز گشت  از مکه به مدینه کشیدند  نقشه چنین بود که در محلی از پیش تعیین شده در قله کوه هر شی بین جحفه وابواء کمین کنند و همین که شتر پیامبر ص سر با لایی کوه را پیمود ودر سرازیری قرار گرفت ستگ های بزرگی را به طرف شتر حضرت رها کنند تا برمد و حضرت را بر زمین افکند و انان با استفاده از تاریکی شب به حضرت حمله کنند و ایشان را به قتل برسانند و متواری شوند خداوند متعال پیامبرش را از این تو طءه  اگاه ساخت  ووعده حقظ او را داد منافقین که چهارده نفر بودند نقشه خود را  عملی  ساختند همین که شتر پیامبر ص به فله کوه رسید  و خواست رو به پایین رود سنگ ها را رها کردند پیامبر با یک اشاره به شتر فرمان توقف داد در حالی که حذیفه و عمار یکی افسار شتر حضرت را دردست داشت ودیگری از پشت سر شتر را حمایت می کرد با توقف   شتر سنگ ها به سمت پایین کوه رفتند و حضرت سالم ماند   منافقین که از اجرای دقیق نقشه مطمءن بودند از کمین گاه نیرون امدند و باشمشیر های برهنه به حضرت حمله کردند تا کار را تمام کنند ولی عمار و حذیفه شمشیر  کشیدند و با انان در گیر شدند و سر انجام ان ها را فراری دادند حذیفه می گوید از پیامبر خدا ص سوال کردم این گروه چه کسانی بودند و هدفشان چه بود فرمود ای حذیفه اینان منافقین دنیا و اخرت بودند پرسیدم چرا کارشان را نمی سازی و افرادرا برای کشتنشان  ماء مور نمی کنی فرنود خداوند دستور اغماض نسبت به ان ها داده است ومن خوش ندارم مردم بگویند او مردم را به دین خود فراخواند وپس از این که مسلمان شدند و به او کمک کردند ان ها را به قنل رساند ای حذیفه کار را به خدا واگذار و خدا در کمین شان نشسته و مدتی کوتاه به ان ها مهلت داده سپس به عذاب گرفتار شان می سازد پرسیدم   ایا ار مهاجرین بودند یا از انصار   پیغمبر اکرم ص یکی یکی نامشان را بر شمرد ونام کسانی در میانشان بود که دوست تداشتم از این گروه باشند من چیزی نگفتم  پیامبر ص به من فرنودند ای حذیفه گویا در نام بعضی شک داری  اکنون سرت را بالا کن و نکاه کن من هم به طرف انان نگاه کردم  دیدم در اطراف گردنه  ایستاده اند  در این هنگام برقی جهید و اطراف ما را روشن کرد و این روشنایی به گونه ای بود که من گمان کردم خورشبد طلوع کرده است وقتی درست نگاه کردم همه را شناختم دیدم همان افرادی هستند که پیامبر  ص به نامشان   تصریح رده و تعداشان چهارده نفر بود از قریش و چنج نفر از سایر مردم حذبفه می گوید از گردنه پابین امدیم و فجر طلوع کرده بود رسول خدا ص برای نماز وضو گرفت و به انتظار پابین امدن اصحاب از عقبه نشست پس از اجتماع همه اصحاب  دیدم همان افراد در میان جمع و پشت سر رسول خدا ص به نماز ایستاده اند نماز جماعت بر پاشد و حضرت سخنانی فرمود کهکاشاره صمنی به انان داشت  شعر غدیر   شعر در صدر اسلام سریع ترین و ماندگار ترین  رسانه محسوب می شد است دد واقع یکی از کارهای اساسی  مرحوم علامه امینی رحمت الله  در مجموعه یازده جلدی الغدیر  در باره همین مساله است وی به برسی اشعار شعرای بزرگ و معروف عرب که در باره غدیر شعر سروده اند  پرداخته  ودیوگاه انان را از کلمه مولا و قصه غدیر  مورد بر رسی قرار  می دهد مثلا بررسی می کند کهکدر قرن اول که حسان بن ثابت در واقعه  غدیر بودهکوشعر گفته است استباطش  از مولا و غدیره بوده ویا در قرن دوم برداشت کمیت ایدی از این واقعه چگونه بوده است و به همین ترتیب جلو می رود  از معجزات الهی این بود که یک شاعر پر توان به نام حسان بن ثابت ولایت حضرت علی ع از پیامبر اجازه می گیرد که این واقعه با شکوه را به شعر بیان کند واو بلند می شود ودر قصیده ای گویا این واقعه با شکوه را می رسراید و شعرش ماندگار می شود پیش از این  سروده او در فصل واقعه غدیر بیان شد             سروده عمر وعاص در باره واقعه غدیر   از نکات  جالب این است که مرحوم علامه امینی در الغدیر  به یکی از شعرایی   که به واقعه غدیر به همان نحوی که در باور شیعه است اشاره و اتفاقا این شاعر یکی از دشمنان اهل بیت و امیرالمومنین ع است واو کسی جز عمرو عاص نیست  عمروعاص قصیدهای به نام جلجلیه دارد که از شاهکارهای ادبی عرب است وقتی معاویه عمروعاص را به فرمانداری مصر منصوب می کند  پس از پرداخت مالیات معاویه اورا تهدید می کند که اگرخراج مصر را ندهی تو را عزل می کنم عمروعاص در جواب معاویه این قصیده جلجله را می فرستد جلجل صدای زنگ شتر را می گویند عمر و عاص در اخر قصیده حزاب به معاویه می گوید نگذار ای شتر گردنش تکان بخورد وصدای جلجل بلند شود که ابروی تو می رود  این فصیده 66 بیت است عمروعاص در ضمن این قصیده به حقایقی از جمله واقعه غدیر و حقانیت و خلافت وولایت تمیرالمومنین ع بر اساس همان اعتقاد شیعه اشاره می کند حقایقی که هر مسلمان ازاده از خواندن ان متاثر خواهد شد مضمون بعضی ابیات قصیده از این قرار است  -عمرو عاص می گوید ای معاویه قضایا را فراموش نکن  ووو این من بودم که به مردم گفتم نمازشان بدون وجود تو قبول نمی باشد  این من بودم  که ان ها را بر انگیحتم تا با سید اوصیا علی به بهانه خون خواهی ان مرد احمق عثمان جنگ کنند جنگ صفین  واین من بودم که به لشگر یانت یاد دادم که هر گاه دیدید علی همچون شیری برای کشتن شما به سویشان می اید شلوارتان را در بیاورید و مشت به اوکنید تا او ه خاطر حیا از کشتن شما منصرف شود  ای معاویه  گفت و گوی مرا با ابو موسی فراموش کرده ای که ان روز چگونه جامه خلافت را بر تو پوشاندم  ای معاویه این من بودم که بدون جنگ و دعوا تو را بر فراز منبر نشاندم گر چه به خدا قسم لیاقت ان را نداشتی و نداری  ای پسر هند ماکاز روی نادانی تورا علیه علی یاری نمودیم و علی کسی بود که خدا اورا به عنوان نباء عظیم یاد نموده است  وقتی تو را بر سر مسلمین بالا بردیم به اسفل  سافلین فرو افتادیم-اب معاویه یادت هست که پیامبر مصطفی در مورد علی چقدر سفارش  می کرد یادت هست که در غدیر خم به منبر رفت در حالی که دست علی در دست او بو  به امر خداوند گفت ای مردم ایا من بر شما ولایت ندارم همه گفتند بلی  ان گاه حضرت فرمود پس هر کس  که من مولاو ولی او هستم علی نیز ولی اوست  یادت هست در ان روز پیامبر دعا کرد که خدایا دوستان علی را دوست دار و دشمنان اورا دشمن بدار در ان روز استاد تو ابوبکر دید دیگر گردنبند خلافت  علی پاره شدنی نیست امد و به علی تبریک گفت ای معاویه ما جایمان در اتش در درک اسفل جهنم خواهد بود و در فزدای قیامت خون عثمان ما را نخواهد داد ووو فردا دشمن ما علی است که نزد خدا ورسولش عزبز است  پس وای بر تو ووای برمن  ای معاوبه چه نستی می تواند میان تو وعلی باشد    علی که چون ستاره اسمان است کجا وتو که چون ریگی هستی کجا ای معاویه اگاه باش که در گردن من زنگوله ای است که اگر گردنم را تکان بدهم کزنگوله به صدا در خواهد امد پس از ان ابیات له سمع معاویه رسید متعرض او نشد مرحوم  علامه امینی این قصیده را در جلد  دوم الغدیر  از مصادر اهل سنت و شیعه نقل کرده است  متن وترجمه خطبه غدیر ندر این خطبه پیامبر اکرم ص  بنا به ماموریتی که به موجب ایه 67 سوره مایده معروف  به ایه تبلیغ یافته بودند علی ع را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی نموده واز ان ها بر این امر بیعت گرفتند این خطبه طولانی است وبه نظر می رسد  حد اقل ایراد ان حدود یک ساعت به طول انجامیده است حدیث غدیر بحشی از این خطبه است که پیامبر ص فرمودند من کنت مولاه فهذا علی مولاه  در این خطبه پیامبر ص  به صراحت به جانشینی علی ع با الفاظ   مختلف تاکید نموده است وحتی اسامی سایر ابمه شیعه نبز برده شده  است ابن خطبه در چندین بخش ایراد شده است که ان دا به روایت امام باقر ع نقل می کنبم  بخش اول  حمد وثنای الهی  پیامبر ص در غدیر حم بر فراز ان سنگ ها ایستادند و خطبه غدیر را با حمد و ثنای الهی چنین اغاز فرمودند    احمد لله الذی علا توحده و دنا فی تفرده وجل فب سلطاءیه و عظم فی ارکانه و احاط بکل شیء علما و فی مکانه و قهر جمیع الخلق بقدرته و بر هانه حمیدالم یزل محموداالا یزال باریء المسموکات و داحی المد حوات و جبارالارضین و السماوات فدوس سبوح رب الملایءکه والروح متفضل علی جمبع من براء هء متطول علی جمیع من ءانشءاه یلحظ          کل عین والعیون لا تراه   ستایش خدارا سزاست  که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی  اش به افرید گان نزدیک است سلطنتش پر جلال و در ارکان افرینش اش بزرگ است بی  ان که مکان گیرد و جا به جا شود بر همه چیز احاطه دارد  و بر تمامی افریدگان به قدرت و برهان خود چبره است همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی اورا پایانی نیست  اغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست   اوست افرینده اسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران ان ها دور و منزه از حصایص افریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس   همگان برتر است هموست پروردگار  فرشتگان  و روح افزونی بخش افریده ها و نعمت ده ایجاد  شده هاست به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند  ودیده ها هر گز اورا نبینند 

 

 

 

 

 

 

 

ح

  

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۱۲
سید حسین صادق زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی