دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

غدیر برترین پیام اسمانی 4 0

يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ۰۳:۳۸ ب.ظ

اعتبارحدیث غدیر از نظر دللالت     برای تبیین مقصود حدیث غدیر  ابتدا لازم است برخی از الفاظ حدیث که در تبیین جهت دللا لی ان دخالت دارند توضیح داده شود     ابن کثیر در بدایه و نهایه و طبرانی و دیگران با سندی که بر صحت ان اذعان دارند نقل کرده اند که پیامبر ص در غدیر خم خطبه خواند و فرمود ای مردم نزدیک است من به سوی خدا دعوت شوم و این دعوت را مثبت پاسخ گویم من مسءولم وموردپرسش  قرارخواهم گرفت  شمانیز مسءول هستید و باز جویی خواهید شد در انجاچه خواهید گفت گفتند گواهی می دهبم که تبلیغ   رسالت  فرمودی جهاد نمودی نصیحت کردی خداوندا جزای خیر به تو دهد پیامبر ص فرمود مگر نه این است که شما شهادت می دهید لااله الله و ان محمداعبده و رسوله و این که بهشت اتش مرگ و زندگی بعداز مرگ خق است و قیامت حق است و قیامت بدون تردبد خواهد امد وخداوند مردگان در قبر را زنده می کند  گفتند بلی به ان گواهی می دهیم   در این  هنگام پیامبر ص گفت خداوند گواه باش سپس فرمود ای مردم خداوند مولای من است ومن مولای مومنانم ومن از خودشان    نسبت به ان ها اولی هستم فمن کنت مولاه فهذامولاه یعنی علیا اللهم وال من اولاهو عاد من عاداه  پس هر کس من مولای اویم این یعنی  علی مولای اوست خداوندا دوست بدار کسی را که اورا دوست می دارد و دشمن دار کسی که بت او دشمنی می کند ان گاه فرمودای مردم من پیش از شما مب روم و شما کنار حوض کوثر بر من وارد خواهید شد در موردثقلین از شما پرسش حواهم نمود و در این صحنه حضرت  امر می کند که به عنوان امام با حضرت علی ع بیعت کنند طرق متعددی وجود دارد که ابابکر و عمر امدند بیعت کردند وگفتند هنیا لک اصبحت مولی کل مومن و مو منه  دلالت مو7حدیث وکیفیت  استد لال  این حدیث با گونه ای روشن وو اضح  بر امامت وولایت  حضرت علی ع بعداز پیامبر گرامی اسلام ص دلالت دارد حضرت می فرمایدمن کنت مولاه فعلی مولاه کلمه مولا به معنای سپرست   صاحب اختیار  اولیبه تصرف است یعنی همان اولویت مطلقه که برای حضرت پیامبر ص بود برای حضرت علی ع برای مردم اثبات می شو د کلمه مولا به معنای اولی به تصرف بودن در  تب و نفاسیر فریقین امده است هر چند برای معانی دیگری مثل رب وصاحب   جار  محب ذکر شده است اما این معانی باعث  نمی شود که در اینجا به معنای اولی به تصرف نباشد زیرا معانی مذکو ر اکثرا امکان ندارد که در این خدیث مراد باشد چون مناست ندارد  شواهد و قرابن بر مطلب فراوان است 1 جملاتی که ازکلمه مولی در حدیث غدیرامده است خود شاهد قوی بر معتای  سرپرستی کلمه مولی است انجا که می فرماید الست اولی بکم من انفسکم قالو بلی یعنی ایا من از خود شمابر شما اولویت ندارم گفتندبلی  بعد فرمود کنت مولاه فهذاهلی مولاه  معلوم است که پیامبر اکرم ص می خواهیدهمان  اولویت  خودش بر نفوس را برای علی ع هم اثبات کند 2 مناسبت زمانی و مکانی که حضرت پیامبر ص در این وادی گرم و سوزان جمعیت کثیر را متوقف کرد مقتضای حکمت پیامبر این است که پیام مهم داشته است وان مساله امامت است نه این که جمعیت را متوقف کند بفرماید علی را دوست بداریدبه ویژه این که در بعضی از تعبیرات من بعدی دارد که با دوست داشتن ساز گاری ندارد بلکه می خواهد بگوید علی امام  شماست 3 قرینه دیگر فهم حاضربن و شعرا و خطبا در جلسه و خصوصا خود شیخین که از ان معنای سر پرستی فهمیدند و در اثار خود این معنا منعکس نمودتد شیخین  امدند وبه عنوان مولی و جانشبن پیامبرص این مقام را تبریک وتهنیت گفته اندومردم ان زمان از ان به یوم النصب تعبیر می کنند 4 نزول ایه تبلیغ که اگر ابلاغ نکنی رسالت نا تمام است که این امر مهم همان امامت است و ایه اکمال از نتایج  به دست امده از این حماسه حبر می دهد  5 خود ابن حطابه مشتمل بر حدیث ثقلین است که با معنای محبت سازگاری ندارد بنا براین حدیث غدیر از نظر دلالت نیز اعتبار کافی بر خورد ار است  استناد امیرالمومنین ع به حدیث غدیر         ابراهیم بن محمد موید جوینی در کتاب فراءید السمطین روایت کرده است در زمان  خلافت عثمان در مسجد رسول الله ص دیدم علی ع در مسجدبودو جماعتی در حال گفت کو با یکدیگربودند انان در باره قریش و فضل و سوابق قریش و انچه پیامبر در باره قریش فرمودند بود سخن  می گفتند و فضیلبت انصار و سوابق در خشان انان و تمجیدی را که خداوند از انان در قران نموده یاداور می شدند وهرگروه  فضیلت های خویش را بر   می شمردند در این حلقهء گفت و گو بیش از دویست تن شرکت داشتند که علی ع و سعد بن ابی وقاص  و عبدالرحمن بن عوف طلحه و زبیر و مقداد و ابو ذر وحسن و حسین ع و ابن عباس در زمره انان بودند این نشست از صبح تا ظهر ادامه  یافت و  علی  بن ابی طالب ع همچنان نشسته بود و ساکت بود که جمعیت رو به ان حضرت کرده و از وی خواستند  سخن بگوید ان حضرت فرمود خداوند به خاطر پیامبر و اهل بیت ان حضرت این ها را به ما موهبت کرد ان گاه شماری از فضیلت های خویش را بر شمرد وانان از ان تصدیق  و گواهی خواست و انان گواهی دادند از جمله فرمود  و خداوند امر فرمود تا مرا در غدیر خم نصب کند ان گاه پیامبر  خطبه خواند و فرمود ای مردم خداوند به من رسالتی داده   که سبنه ام از ان تنگ شده و گمان کردم که مردم مرا دراین  رسالت تکذیب خواهند کرد و سپس مرا تهدید کرده که یا  ان را تبلیغ کنم یا اگر تبلیغ نکنم مرا عذاب نماید و فرمود ای مردم ایا می دانید که خداوند متعال مولا و صاحب اختیار من است و من مولای مومنانان   از جان های انان اولی و سزاوار ترم   گفتند اری یا رسول الله فرمود یا علی بر خیز من بر خاستم فرمود کسی که من مولای او هستم علی مولای اوست خدایا دوست بدار ان که علی را ووست بدارد   دشمن بدار ان که اورا دشمن بدارد سلمان برخاست و گفت یا رسول االله این چه ولایتی است پیامبر این ولایت ان گونه ولایتی است که من دارم کسی که من از جانش نسبت به او اولی هستم علی نیز همان گونه از جان ا  اولی است ان گاه خدای تعالی این ایه کریمه دا نازل کرد الیوم اکملت لکم وووو یعنی مروز دینتان را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و راضی شدم که فرمود اری مخثوص علی است ودیگر اوصیای من تا روز قیامت  گفتند یا رسول الله ان ها را برای ما بیان کن  فرمود علی برادرم و وزبرم و وارث و وصییم و جانشین من  در میان امتم و سر پرست هر مومنی پس از من است   سپس  فرزندم حسن وحسین و سپس نه تن از فرزندان حسینم  قران با انان و انان با قران هستند انان از قران جدا نمی شوند و قران از انان جدا نمی شوند تا کتار حوض بر من وارد شوند ان گاه علی ع از کسانی که در ان جمع در صحنه غدیر خم حضور  داشتند و این سخنان را از پیامبر شنیده  بودند و در خاطر داشتند خواست تا بر خیزند و گواهی دهتد زید  بن ارقم براء بن عاذب سلمان ابوذر و مقداد برخاستند و گفتند ما گواهی می دهیم ودر خاطر داریم گفتار پیامبر را که بر منبر  ایستاده بود و تو در کنار وی بودی  ان گاه فرمود ایهاالناس خطبه در روز غدیر  به مناسب روز غدیر خم وبزرگ داشت   تبیین عظمت و جایگاه ان از سوی برخی از ایمه ع خطبه ها سخنانی ایراد شده است که مهم ترین ان ها خطبه ای است که امیر مومنان ع ان را در روز غدیر که با روز جمعه مصادف شده بود ایراد فرمودند    فیاض بن محمد طوسی در سال دویست و پنجاه و نه در طوس در حالی که به نود سالگی رسیده بود برای ما روایت کرد  که اباالحسن علی بن موسی ارضا ع را در روز عید غدبر  دیدار کرد در حالی که جمعی از یاران خاص ان حضرت در محضر ابشان بودند امام ع ان ها را برای افطار نگاه داشته و غذا و احسان و هدایا و جامه ها و حتی انگشتری  و کفش به منزل های انان فرستاده بودووضعیت و احوال انان   و اطرافیان خویش را دگر گون کرده بود و لوازمی جدید    برای حضرت تهیه شده بود که متفاوت با ابزار های رایج و مرسوم پیش از ان روز بود  حضرت در باره فضیلت ان روز و قدمت ان سخن می راند  از جمله سخنان ان حضرت این بود که پدرم به من گفت  جدم امام صادق ع از امام باقر ع به نقل از حضرت زین العابدین ع به من فرمود امام حسین فرمود  یکی از سال های امامت حضرت امیرالمومنین ع عیدغدیر با  روز جمعه مصادف شده بود و امیرالمومنین ع در ان روز پنج  ساعت از روز گذشته بود که بر منبر نشست و سپاس و ستایشی گفت که نه کسی مانند ان سپاس را شنیده بود ونه کسی به به مانند ان ستایش روی اورده بود از جمله فرمایشانی که از ان سخنرانی حفظ شده ای جملات است   حمد وثنای خداوند   الحمد لله الذی جعل الحمد من غیر حاجه منه ءا لی حامد به طریقا من طرق الاعتراف بلا هو تیته و صمدا نیته و ربانیته فءردا نیته و سببا ءالی المزید من رحمته و محجه للطالب من فضله و کمن فی ءابءطان اللفظ   حقیقه الاعتراف له ءبانه المنعم علی کل حمد باللفظ و ان عظم حمد و ثنا ء مختص خداوندی است که در عین بی نیازی از حمد  ثنای ستایشگرانش حمد را راهی از راه های اقرار به ذات لاهوتی نیاز ربوبی و بگانه خویس انتخاب کرده و حمد را یکی از اسباب اذدیاد رحمت خویش و مسیری برای جو یندگان   فضل و رحمتش قرار داده است  و حقیقت اعتراف به او را در نهان العاظ حمد و ثنا مستور داشته است و به این که در هر حمد وستایشی که انجام می گیرد با هر لفظی که باسد ه هرچند الفاظ بزرگی باشد  صاحب نعمت حقیقی و اصیل خداوند است وبس و اشهدءان لااله الا لله وحده لا شریک له شهاده نزعت عن اخلاص الطوی ونطق اللسان بها عباره عن عن صدق خفی ءانه الخالق الباری المصور له الاسماء الحسنی لیس کمثله شیء  ءاذکان الشیء من مشیته فکان لا یشبهه مکنونه  وشهادت می دهم که اله و معبودی جز خداوند بگانه نیست وهیچ شریکی ندارد شهادتی که بر خاسته از اخلاص درون و صداقت باطنی بوده و زبان ان را منعکس می کندخدایی که خالق است وافریننده ای  بی سابقه و صورتگری بی نظیر برای او نامی نیک است و چیزی مانند او نیست زیرا هر چیزی با خواست و مشیت او پدید امده است ودر نتیجه پدیده و مخلوقش مثل او نمی  شود جایگاه بلند پیامبر ص     واشهدو ءان محمد ا عبده  ورسوله استخلصه فی ءالقدم  علی اءیر اللامم علی علم منه انفرد عن التشاکل والتماثل من ءابناء الجس و شهادت می دهم که محمد ص بنده خدا و فرستاده اوست خداوند اورا از زمان های پیش حالص نموده و اگاهانه بر دیگر امت ها بر گزیده است حقیقت وجود او منحصر به فرد بوده و همگون و  هماننددیگر  انسان هانیست وانتجبه امراوناهیاعنه ءاقامه فی ساءیر عالمه فی الاداء مفامه اذ کان لا تدرکه الابصار ولا تحویه خواطر الا فکار و لا تمثله غوامص الظنن فی الاسرار لاءالهالاهو الملک الجبار   خداوند اورا بر گزید تااز جانباو فرمان دهنده به معروف ها وباز دارنده از منکر ها باشد اورا در نمام عوالم خلیفه و جانشین خود ساخت تا فیو ضاتش  از طرق او به خلایق برسد وبه وسیله او همه ساکنان عوالم با خدا ارتباط بر قرارکنند زیرا دیدگان خدا را نمی بینند و گذر   اندیشه ها بر او نمی افتد و درقلمرو  اسرار گمان های پنهان همتایی برای او نمی یابد خدایی غیر ان فرمانروای سامان بخش نیست قرن الاعتراف بنبوته با لاعتراف  بلا هو تتته و اختصه من تکرمته بما لم یلحقه یه ءاحد من بریته خداوند شهادت به نبوت رسول خدا ص را در کنار اعتراف به خداوندی  خویش قرار داد و چنان اورا احترام و تکریم نمو دکه هیچ مخلوقی به ان درجه از کرامت الهی نرسبد  فهو ءاهل ذالک بخاصیه و خلته ءاذ لا یختص من یشوبه    التغییر ولا یخالل من یلحقه التظنین اری رسول خدا ص به دلیل خصوصیات و صداقتش شایسته چنین مقام  رفیعی بود و این مقام  و منزلت نصیب کسانی نمی شود که متغیر الحال هستند وپیوست دگرگون می شوتد ورشته  محبت و دوستی را پاس نمی دارتد و در دام گمان ها گرفتار می شوند و ءامربالصلاه علیه مزید افی تکرمته و طریقا للداعی ءالی ءاجابته فصلی الله علیه و کرم و شرف و عظم مزید الا یلحقه التنفید و لا ینقطع  علی التاءبید حداوند فرمان داد تابر ارود  وصلوات بفرستم و این گونه بر احترام و تکریم او افزوده و ان صلوات هارا راهی برای اجابت دعای دعاکنندگان قرار داد و خداوند خود بر او صلوات فرستاد و گرامی اش داشت و شرافتش بخشید و چنان  عظمتش داد که ان را کراته ای نیست و تا ابد چنین خواهد بودمنزلت ایمه ع و ان الله تعالی اختص   لنفسه بعد نبیه صلی الله علیه واله من بریته خاصه علاهم بتغلبیته و  سمابهم ءالی رتبیته و جعلهم الدعا ت بالحق ءالیه و الادلا ء بالا رشاد علیه  لقرن  قرن و زمن ءانشاءهم فی القدم قبل کل مذرو و مبرو ءانوار ءانطقها بتحیمیده  الهمها شکره  و تمجیده و جعلنا الحجج علی کل معترف له بملکه الربوبیه وسلطان العبودیه اما پس از پیامبر ص خداوند گروه خاصی  را برای جانشینی او انتخاب نمود و  به انان مقام رفیعی عنایت فرمود و تا رتبه رسولش ص بالا برد و انان را دعوت کنندگان به سوی خود قراردا د راهنمایانی که در طول قرن ها و طی زمان ها مردم را به سوی او هدایت کنند انان قبل از خلقت هر پدیده ای به صورت نور هایی افریده شدند و خداوند افریده  شدند و خداوند انان را به حمد و ستایش خود گویا ساخت  وشکر وتمجید از خویش را به انان  الهام نمود و انان را حجت هایی قرار داد بر همه کسانی که به ربوبیت خداوند   عبودیت خویشتن  اعتراف دارند واستتق بها الحرسات  ءبانواع اللمغات  بخوعا ءفانه فاطر الارضین والسماوات و ءاشهدهم خلقه وولاهم ما شاء من ءامره جعلهم تراجم مشیتنه و السن ءارادته   خداوند به وسیله  انان موجوداتی را که توان سخن گفتن نداشتند گویا ساخت تا با زبان های گوناگون به خداوند یش  اعتراف کنند که او بدون تردید خالق و شکافنده اسمانها و زمین است  خداوند انان را بر افرینش خویش گواه گرفت و از ولایت امرش انچه می خواست بدان  ها سپرد و انان را تفسیر  کنند گان مشیت خود و بیانگران اراده اش قرار داد          عبیدالا یسبقوءیه بالقول وهم  بءامره یعملون یعلم ما بین ءایدهم و خلفهم و لا یشفعون الا لمن ارتضی و هم من خشیته مشفقون  انان  مصداق این ایه هستند هر گز در سخن بر حدا  پیشی نمی گیرند و پیوسته به فرمان  او عمل مب کنند خداوند اعمال  امروز و اینده و اعمال گذشته ان ها را می داند و ان ها جز برای  کسی که خداوند  راضی به شعاعت برای او است شفاعت نمی کنند و از ترس او بیمناکند   یحکمون بءاحکامه و یستنون  بسنته و یعتمدون  حدوده و یودون فرضه   انان بر اساس احکام خداوند حکم  می کنند  و سنت های الهی را جاری می سازند حدود اورا بر پا می دارند وواجب اورا اداک میکنند لطف  به بندگان  ولم یدع الخلق فی  بهم صما ولا فی عمباء بکما بل جعل لهم عقولا مازجت  شواهم و تفرقت فی هیا کلهم  و حققهما فی نقوسهم و استعبد لهما حواسهم خداوند ندگان را در مشگلات و دشواری ها به صورت  ناشنوا ها نکرده است ودر تیرگی ها بسان بی زبانان فاقدشعور و اننهاده است بلکه برای انان  عقل هایی  قرار داده که با تمام اعضای هایی  قرار داده که با تمام اعضای بدنشان در امیخته است ودر کالبد هایشان  گسترده  شده و در جان هایشان تثبیت گشته و حواس را تحت امر قرار داده است  فقرربها علی ءاسماع و نواظر و ءافکار و خواطر ءالزمهم  بها  حجته و ءاراهم بها محجته ءانطقهم عما شهد باء لسن  ذریه بما  قام  فیها  من قدرته و حکمته و بین عندهم بها لیهلک  من هلک  عن بینه و یحی من حی عن بینه و ان الله لسمیع علیم  بصیر شاهد خبیر خداوند به وسیله  عقل ها بر گوش و چشم  و افکار و خاطره های انسان ها حجت را تمام کرده و راه خود  را به انان نشان داده است و زبان های گویاو رسا در اختیارشان قرار داد تا انچه را که می بینند بیان کنند و این همه لطف که خداوندبه انسانها نمود و با قدرت و حکمت خویش چنین عقلی را در وجود ان ها قرار داد و به وسیله ان هر انچه لازم به گفتن بود گفت برای این بود که تا ان هاکه  هلاکو گمراه  می شوند از روی اتمام حجت  باشد وان ها که زنده می شوند و هلاک می یابند از روی اتمام حجت باشد   و ان ها که زنده می شوند و هدایت می یابند از روی  دلیل روشن باشد و خداوندشنوا و داناو بینا و گواهو اگاه  است     اجتماع دو عید ثم ءان الله تعالی جمع لکم معشر المومنین   فی هذا الیوم عیدین عظمین کبیر ین لا یقوم ءاحدهما الابصاحبه لیکمل عندکم جمیل صنیعته و یقفکم علی طریق  رشده و یقفوبکم اثار المسضیین بنور هدابته و یشملکم منهاج  قصده و یو فر علیکم هنی ء رفده ای مومنان خداوند متعال امروز دو عید بزرگ و مهم را برای شماجمع کرده است جمعه   و غدیر که پایداری هر کدام از این دو عید به دیگری است  خداوند با این دو عید زیباترین  کارهایش را به شما ارایه کرده و راه رشد و تعالی را به شما نشان داده و شمارا به پیروی    از کسانی که از انوار نور الهی  برخوردارند دعوت نموده   و راه متعادل را برای  پیمودن  شما هموار و گواراترین و شیرین ترین هدایا خود را برای شما ارزانی داشته است

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۲۱
سید حسین صادق زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی