دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

دستمایه عمر

مجموعه ای از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

غدیر برترین پیام اسمانی 4 8

پنجشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۰، ۰۳:۵۲ ب.ظ

 بخشش و ایثار    السلام علبکیا امیرالمومنین و سید الوصین و اول العابدین و ازهد الزاهدین ورحمه الله و برکاته و صلواتته و تحیاته سلام و رحمت و برکات وصلوات و دورود های خدابر تو ای امیر مومنان  سرور اوصیا واولین عابدان و زاهد ترین زاهدان  انت مطعم الطعام علی حبه مسکینا واسیرا لوجه الله لا ترید جزاء و لاشکورا و فیک انزل  الله تعالی و بوثرون علی انفسهم و او لو کان بهم خصاصه و من یوق شح نفسه فاولیک هم المفلحون    تو همانی که خوراکت را با وجود میل به ان  برای خدا به مسکبن و یتیم و اسیر دادی و پاداش و سپاس نخواستی و خداوند متعال در باره تو چنین نارل کرد هر چند حود نیازی مبرم دارند دیگران را بر خود مقدم می دارند و هر کس از خست نفس خود نگاه داشته رستگار  است وانت الکاظم للغیظ  والعافی عن الناس والله یحب المحسنین  تو فرو خورنده خشم و عفو کننده مردم بودی و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد  در صحنه عمل   وانت الصابرفی الباساء والضراء و حین الباس و انت القاسم بالسویه و العادل فی الرعیه و  العالم بحدودالله من جمیع البریه والله تعالی ءاخبر عما اولاک من فضله بقوله ءافمن کان مومنا کمن کان فاسقا لا یستوون اما الذین امنو و عملو الصالحات فلهم جنات ااماوای نزلا بما کانو یعلمون تو و در سختی و زیان و هنگامه جنگ   شکیبا بودی و مساوی تقسیم کردی و درمیان مردم عادل و از همه مردمان به احکام الهی داناتر بودی   خداوند متعال با این ابه از انچه به تو عطا کرده بود خبر داد ایا مومن همچون فاسق است بکسان نیستند اما کسانی که ایمان اوردند   کارهای شایسته کردند در برابر کارهایشان باغ هایی دارند که در ان ها جای می گیرند  دارای علم تنزیل وحکم  تاویل      وانت المخصوص بعلم التنزیل   حکم  التاویل و نصر الرسول و لک المواقف  المشهوده  والمقامات المشهوره والایام المذکورا  یوم بدر و یوم الاحزاب اذ زاغت الا بصار و بلغت القلوب الحناجر و تظنون با الله الظنونا هنالک ابتلی المومنین و ژلزلوا زلزالا   شدبد و اذ یقول المنافقون والذین فی قلو بهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الاغروراو اذ قالت  طاءیفه منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارججعو و یستاذن  فریق  منهم النیی یقولون ان بیوتناعوره و ما هی بعوره ان یریدون الا فرارا و قال  الله تعالی ولماراء المو منین  الاحزاب قالو هذاما وعدنا الله ورسوله و صدق الله ورسوله و مازادهمالا ایمانا   تسلیما فقتلت  عمروهم  و هزمت  جمعهم و رد الله الذین  کفرو بغیظهمم ینالو  خیرا  و کفی الله المومنین  القتال  وکان الله قویاعزیرا تو وئژه به علم تنزیل قران  وحکم تاویل و یاری پیامبر ص هستی وتو جایگاه  هایی  مشهود و مفام  هایی مشهود وروزهایی به یاد ماندنی داری رور بدر وروز احزاب  ان گاهکه چشم ها خیره شد و جان هابه لب رسید  به خدا گمان هایی نا بجا می بردند انجا مومنان ازمایش شدند و سخت تکان خوردند و هنگامی که منافقان و کسانی که دل هایشان بیمار بود می گفتند خدا و پبامبرش وعده ای جز قریب به ما ندادند و هنگامی که گروهی از انان ار پبامبر ص اجازه می خواستند و می گفتندخانه های ما بب حفاظت  است و حال ان که خانه هایشان بی حقاظ نبود وانان جز  فرارنمی خواستند  و خداوند متعال فرمود وچون مومنان دسته های دشمن را دیدند گفتنداین همان است که خدا و پبامبرش به ما وعده دادند و خدا پیامبرش راست گفتند  و جز بر ایمان و تسلیم انان نیفزود  پس عمرو قهرمان انان را کشتی و گر  وهشان را پراکندی و خداوند کافران را بی ان که به مال برسند به غیظ و حسرت باز گرداند و خدا زحمت جنگیدن را از مومنان برداشت و خدا نیرو مند  است در جنگ احد  ویوم احد اذ یصعدون ولا یلوون علی احد والرسول ید عوهم فی اخراهم  و انت تذود بهم المشرکین عن النبی ذات الیمین  و ذات الشمال حتی ردهم الله عنکما خایفین و نصربک الخاذلین     و روز جنگ احد هنگامی که مسلمانان کم ایمان راه  خویش در پیش گرفتند پیامبر  ص و به پشت  سرشان هم ننگریستند و پیامبر به دنبالشان  ان ها را فرا می خواندتو حمله مشرکان  دا از چب و راست دفع می کردی و انان را از پیامبر ص دور می ساختی تا ان که خداوند انان را ترسان و هراسان از شما دور ساخت و هزیمت یافتگان رو با تو یاری نمود در جنگ  حنین

و بوم حنین علی ما  نطق به التنزیل اذ اعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیءاو ضاقت علیکم الا رض بمارحبت ثم ولیتم  مدبرین ثم انزل الله سکینته علی رسوله و علی المومنین و المومنین  انت و من یلیک و عمک الباس ینادی المنهزمین   یا   اصحاب سوره البقره یا اهل بیعه الشجره حتی استجاب له قوم قدکفیتهم  المءونه و تکفلت دونهم  المعونه فعادوا یسینمن المثوبه راجین وعد الله تعالی بالثوبه وذلک قوله جل ذکره ثم یتوب الله من بعد ذالک علی من  یشاء وانت حاءیزدرجه الصبر   فایز بعظیم الاء جر  وروز جنگ حنین بنا به انچه قران می گوید و به یاد اورید ان گاه راکه فراوانی تان شما خوش امده بود ولی هیچ سودی برایتان نداشت وزمین باهمه فراخی اش  بر شما تنگ امد وعقب نشبنی کردید سپس خداوند ارامش خویش را بر پبامبرش و بر مومنان فرو فرستاد و مومنان تو و همراهانت   بودید  و عمویت عباس که فراریان دا ندا می داد ای اصحاب  سوره بقره ای بیعت کنندگان شجره تا ان که گروهی اورا اجابت کردند  به جای انان رنج جنگ را به دوش     کشیدی و یاری پیامبر ص را به  عهده گرفتی و انان مایوس از پاداش وتنها به امید وعده خداوند متعال به فبول توبهباز امدند واین همان گفته خداوند بلند   مرتبه است و در پی ان خداوند از هرکس که بخواهد در می گذرد تو به درجه  صبر  نایل گشتی وبه پاداشی بزرگ رسیدی در روز خیبر  و یوم خببراذ اظهر المنافقین و قطع دابر الکافرین والحمد الله رب االعلنین ولقد کانو عادوالله من قبل لابولون الادبار و کان عهد الله مسءولا  وروز جنک خیبر ان گاه که خداوند منافقان را سست و کافران را ریشه کن ساخت سپاس از ان خدای جهانیان است و همینان بودند که پیش تر با خدا پیمان بسته بودند که پشت نکننند و پیمان الهی بز خواست دارد  حجت بالغه الهی   مولای انت الحجه البالغه والمحجه والتمعته السابغته  والبرهان المنیر فهیءا لک ما اتاک الله من فصل ولسانءک ذی الجهل  مولای من تو حجت رسا وراه اشکار ونعمت  فراوان و برهان نورافشانی مبارکت باد فضیلتی را که خدا بهکتو بخشید و نابود باد دشمن جاهلت  همراه پبامبر  ص در همه جنگ ها  شهدت  مع النبی ص جمیع حروبه ومغازیه  تحمل الرایته  امامه و تصرب بالسیف قدامه ثم لحرمک المشهور و بصیرتک بمافی الامور امرک ی المواطنولم یک علیک امیر در همه جنگ ها و نبرد های پبامبر ص با او بودی و پرچم را پشاپیش او حمل می کردی ودر جلوی او شمشیر   می زدی سپس تو را به خاطر دور اندیشی  مشهور و بینشت   در امور در معرکه ها  فرمانده کردو کسی بر تو فرمانده  نبود - امام المتقین و کم من امر صدک عن امضاء  عزمک   فیه التقی واتبع غیرک فی نیله الهوی فظن المجاهلون  انک عجزت عماالیه انتهی ضل ولله الظان  لذالک و ما اهتدی و لقد او ضحت ما ءاشکل من ذالک لمن توهم و امتری بقولک صلی الله  علیک قد یری الحول القلب  وجه الحیله و دونها حاجز من  تقوی الله فیدعها  رای العین و ینتهز فرصتها من لاجریحه  من  تقوی الله  فیدعها رای العین وینتهز فرصتهامن لا جریحه له فی الدین صدقت و خسر المبطلون  چه بسیار که تقوا تو را اجرای تصمیمت باز داشت ولی غیر تو برای دستیابی بدان از هوا و هوس خویش پیروی کرد از این رو جاهلان پنداشتندکه تو در نچه اتفاق افتاد ناتوان بودی  به خدا سوگند کسی که چنین پنداشت گمراه شد و ره نیافت و تو خود که دورد خدا بر تو باد با این سخنت که فرمودی بینا و اگاه به امور می داند چگونه  حیله کند اما تفوای الهی مانع اوست پس دیده را نادیده می گیرد اما ان که پروای دین ندارد از ان فرصت سوء    استفاوه می کند هرچه را در این میان مبهم بود برای انان که دچار توهم و تردید بودند  توضیح دادی تو راست گفتی و باطل اندیشان  زیانکارند  در برابر حیله پیمان شکنان          و اذ ما کرک  الناکثان فقالا نرید العمره فقلت لهما لعمر کما ما ترید ان العمره لکن الغدره و اخذت البیعه علیهماو جددت المیثاق فجدا  فی النفاق فلمانبهتهما  علی فعلهما اغفلا وعادا و ما انتفعاء و کان عاقبه امرهما خسرا   و چون پیمان شکنان طلحه و زبیر  با تو مکر کردند و گفتند قصد عمره داریم تو به انان گفتی به جانتان سوگند که اهنگ عمره ندارید بلکه قص  خیانت دارید و  از ان دو بیعت گرفتی و تجدید پیمان کردی اما ان دو در نفاق جدیت ورزیدند و چون ان دو را بر   کارشان اگاهی دادی بی اعتنایی کردند و باز گشتند و از تذکرت یود نبردند و فرجامشان به زیان کشید  در برابر شامیان  ثم تلاهما اهل الشام فسرت الیهم بعد الاعذار و هم لا یدینون دبن الحق ولا یتدبرون القران  همج ضالون و با لذی انزل علی محمد فیک  کافرون و لاهل الخلاف  علیک ناصرون و قد امرالله  تعالی باتباعک وندب المومنین الی نصرک قال الله تعالی یاایها الذین امنو اتقوالله و کونو ا مع الصادقین  پس از ان دو اهالی شام بودند که  پس از اتمام حجت بر انان به سویشات حرکت کردی در حالی که نه به دین حق گرویده بودند ونه  تدبری در قران داشتند کسانی پست وسبک س  و گمراه و به انچه در باره تو بر محمد ص نازل شد منکر و یاور مخالفان تو بودند  در حالی که خدای متعال به پیروی از تو فرمان داده بود و مومنان را به یاری تو فراخوانده بود  انجاکه خداوند متعال فرمود  ای مومنان از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید     ظهور حق   بک ظهر الحق و قد نبذه الخلق و ءاوضحت السنن بعد الدروس و الطمس ولک سابقه الجهاد علی تصدیق التنزیل ولک فضییله الجهاد علی تحقیق التاویل و عدو الله جاحد لرسول الله یدعو باطلا و یحکم جاءیرا و یتاء مر غاصبا ویدعو جزبه الی النار  مولای من حق با تو  اشکار شد در حالی که مردم ان را دور افکنده بودند سنت ها را پس از کهنگی و فرسودگی روشن ساختی و برای تو ست  سابفه جهاد بر سر تصدیق  ظاهر قرانو برای توست فضیلت جهاد در تحقق باطنی ان  دشمن تو خدا و منکر پبامبرخداست که به باطل می خواند و ستم حکم می دهد و غاصبانه فرمان می راند و پیروانش  را به سوی اتش می کشاند عمار در صعین  و عمار المجاهد و ینادی بین الصفین الرواح الرواح الی الجنه ولما استسقی فسقی   اللبن کبر و قال لی رسول الله صلی الله علیه و اله اخر شرابک من الدنیا  ضیاح من لبن وتقتلک الفءته  الباغیه   عمار  می جنگید و میان دو لشگر ندا می داد پیش به سوی بهشت و چون اب خواست وبا شیر سیرابش کردند تکبیر راند وگفت پیامبر ص به من فرنود اخرین نوشیدنی تو از دنیا شیر رقیق شده است و تو را گروه سنمکار  می کشد   فا عترضه ابو العادیه الفزاری فقتله فعلی  ابی العادیه لعنه الله ولعنته  ملایکه ورسله اجمعین و علی من سل سیفه علیک و سللت علیه سیفک یا امیر المومنین من المشرکین و المنافقین الی یوم الدین و علی من رضی بما ساءک  و لم یکرهه و اغمض عینه ولم  ینکره او اعان علیک بید اولسان  او فعد عن نصرک او خذل عن الجهاد معک او غمط فضلک او جحد حقک او عدل بک من جعلک الله اولی به نفسه  پس ابو عادیه فزاری راه بر اوگرفت  و وی را به شهادت رساند پس لعنت خدا  لعنت همه   فرشتگان و فرستادگانش تا روز قیامت بر ابو عادیه باد و نیز بر هر کسی که به روی تو شمشیر کشید و نیز بر مشرکان و منا فقانی که تو ای امیر مومنان بر ان ها شمشیر کشیدی و نیز بر مشرگان و منافقانی که تو ای امیر مومنان بر ان ها شمشیر کشیدی و نیز لعنت خدا بر ان که به نا خشنودی  تو رضایت داد ان را نا پسند نداشت و چشم بر هم نهاد و انکارش نکرد یا با دست و زبان دشمنت را بر ضد تو یاری داد یا از یاری ات دست کشید یا از جها د در کنار تو تن زد  یا فضیلت ارا بر نتافت  یا حقت را انکار کرد یا کسی را که خداوند تو را به او از خودش سزاوار تر  قرار داده بود با تو هم تراز شمرد و صلوات الله علیک ورحمه الله و برکاته و سلامه و تحیاته و علی  الایمه من الک الطاهرین انه حمبد مجید درودهای خدا و نیز رحمت و برکات و سلام و شادباش های او بر تو و پیشوایان از میان خاندان پاک تو که او ستوده و شکوهمند است حادثه ناگوار فدک    والامر الا عجب و الخطب الفظع بعد جحدک حقک غصب الصدیقه الزهرا سیده النساء فدکا و رد شهادتک و شهاده السیدین سلالتک و عتر ه  اخیک المصطفی    صلوات الله علیکم و قد ءاعلی الله تعالی علی الاءمه درجتکم و رفع منزلتکم و ابان فضلکم و شرفکم علی الالعالمین فءاذهب عنکم الرجس وطهرکم تطهیرا  امر عجیب تر و حادثه ناگوارتر بعد از غصب امامت تو غصب فدک حضرت صیقه طاهره سبده  زنان عالم بود ورد کردن شهادت  تو و دو سید اهل بهشت حضرت امام حسن و حضرت امام حسین  فرزند انت که عترت پیغمبر خدا بودند درود ور حمت خدا بر شما اهل بیت پیغمبر باد که خدا شما رابر تمام امت بلند مرتبه تر و منزلت شما را   رفیع تر قرار داد و فضل و شرافت شما رابر اها  عالم  اشکار کرد وشمارا از رجس و ناپاکی کاملا پاک ومنزه ساخت قال الله جل وعزه   ان الانسان خلق هلو عا اذا مسه الشر جزوعا واذا مسه الخیر  منوعا  الاالمصلین  فاسثنی الله تعالی نبیه المصطفی و انت یا سید الاوصیاء من جمیع الخلق فما ءاعمه من ظلمک عن الحق ثم افرضوک سهم خدای عزوجل فرمود  انسان طبعا و خلقنا حریص و ناشکیباست هر گاه شری به اوبرسد به جزع و ناله در اید و چون  به خیری نایل گردد  از حرص منع احسان  می کند مگر اهل نماز که مراد پیغمبر بر گزیده اش و شخص توست  ای امیر مومنان که از تمام خلق تو سید اوصیای رسولی پس چه اندازه در گمراهی سر گشتهو حیران ماندند انان که در امر امامت و سلطنت الهیه در باره تو ستم کردند ان گاه از راه مکر و خدعه سهم ذوی القربی را بر فرض و لازم گردانیدند و به ظلم وجور از اهل ان فدک و حقوق ذوی القربی را منع کردند و سپس که امر خلافت به تو باز گشت  باز از ان برای رضای حق در گذشتی  پس حال مظلومی و محنت و الام تو به محنو الام پیغمبران ع شبیه  بود در هنگامی که ان ها تنهاو بی یار و یاور بودند

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۰۴
سید حسین صادق زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی