منا جات نامه خواجهکعبدالله انصاری ص 225
يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۵:۲۶ ب.ظ
یارب ز شراب عشق سر مستم گن در عشق خودت نیست کن و هستم کن
از هرچه ز عشق خود تهیدستم کن یکباره به بند عشق پا بستم کن
ای واقف اسرار صمیرهمه کس در حالت عجزد ستگیر همه کس
ازهرگنهم توبه ده و عدرپزیز همه کس ان کس که ببند گی قرارشباشد
بانیک و بد خلق چه کارشباشد گر بنده اختیار در بانی کن
ان خوجه بود که اختیارش باشد با داده حق گر تو راصی باشی
از همچو ویی کی متقاصی باشی راصی شو خوشباش که یکهفته دور
مستقبلی اید که تو ماصی باشی دانی که ترا عشق چه می فرماید
گر نفس و هوا را بکشی شاید در بند هوای نفس اماره مباش
تا بر تو در صفای دین بگشاید
۹۸/۰۶/۲۴