اصول کافی جلد 3 ص 428 حدیث 5

امام صادق ع فرمود عالمی نزد عابدی رفت باو گفت نماز خواندنت چگونه و در چه حداست  عابد گفت مانند مانند منی را از نمازش میپرسند در صورتیکه من ازن فلان زمان و فلان  وقت عبادت  خدا میکنم عالم ،گفت گریه کردنت چگونه گفت چنان میگریم که اشگهایم روان میشود عالم گفت همانا اگر خنده کنی و ترسان باشی بهتراست از اینکه گربه کنی وببالی هرکه بخود ببالد چیزی از عملش بالا نرود پذیرفته نشود  6 امام باقر یا امام صادق ع فرمود دو مرد داخل مسجد شوند که یکی عابد ودیگری فاسق باشد و از مسجد خارج شوند در حالیکه فاسق صدیق واقعی ومومن  واقعی  شده باشد عابد فاسق و این برای. این انستکه عابد داخل مسجد شود در حالتیکه  بعبادتش ببالد و بان بنازد وفکرش در ان باره باشد  ولی فکر. فاسق  باره ندامت و پشیمانی از عشقش باشد و از خدای هزوجل راجع بگناهانی که کرده امرزش. خواهد عبدالرحمن بن حجاج گوید بامام صاوق ع عرضکرد مر دی عملی گناهی میکند ز ان ترسان و هزاسان میشود سپس کا ر نیکی میکند و اورا شبه عجبی میگیرد و بکار نیکش میبالد  امام فرمود او در حالت اولش با ترس بهتر است از حالت عحب و خود بینش. 

اصول کافی جلد3 ص 426 ص حدیث 16

امام صادق ع فرمود هیچ بنده یی نیست جز اینکه بر سرش لگامی است و فرشته یی است که انرا نگه میداردو هرگاه کردنکشی کند فرشته باو گوید فروتنی کن خداپستت کند سپس همواره نزد خود بزرگترین مردم در چشم مردم خوارترین انها باشد و هر گاه تواضع کند خدای عزوجل اورا بالابرد و فرشته باو گوید سرفرازباش ،خدا فرازت کند سپس همواره نزد خود کوچکترین مردم ودر چشم مردم بالاترین انها باشد  امام صادق ع فرمود هیچکس لاف بزرگی نزند جز بسبب ذلتی که درخود میبیند و در حدیث دیگر که. انحضرت. فرمودمردی تکبر و گردنکشی نکند مگر بجهت ذلتی که در خود میبیند  

اصول کافی جلد 3 ص 429 حدیث بقیه حدیث 7

فرمود خدای عزوجل بداود ع فرمود ای داود گنهکاران را مژده بده و صدیقان راستگویان و درست کرداران را بترسان داود عرضکرد چگونه گنهکاران مژده دهم و صدیقان را بترسانم فرمود ای داود گنهکاران مژده بده که من توبه را میپذیرم و از گناه در میگذرم و صدیقان  بترسان که با اعمال خویش خود بین نشوند زیرا بنده یی نیست که بپای. حسابش کشم جز این انکه هلاک باشد و سزاوار عذاب زیرا از نظر عدالت و حساب عبادت بنده با شکر از نعمتها او برابری نکند

اصول کافی جلد 3 ص 429 حدیث7

رسولخد ص فرمود زمانی موسی ع نشسته بود که ناگاه شیطان سوی او امدوکلاه دراز رنگارنگی بسر دتشت چون نزدیگ موسی ع رسید کلاهش برداشت خدمت موسی بایستاد وبا  و سلام موسی گفت تو ک یستی گفت شیطانم موسی  ع  شیطان تویی خدا اوره ات کند شیطان گفت من امده ام بتو سلام کنم بخا طر منزلتی که نزد خدا داری موسی ع باو فرمود این کلاه چیست گفت بوسیله این کلاه دل امیزاد را میربایم گویا رنگها مختلف کلاه نمودارشهوات و زینتهای دنیا و عقابد فاسد و ادبان باطل بوده است موسی ع باو فرمود  گفت بمن خبر بده ار گناهی که ادمیزاد مرتکب شود بر او مسلط بر او مسلط شوی شیطان گفت هنگامی که اورااز خود خوس اید و عملش را زباد شممارد ک گناهش در نظرشکوچ  شود

اصول کافی جلد 3 ص 381 حدیث 9

 امیرالمومنین ع فرمود بر هر بنده یی  چهل پرده،کشیده شده تا وقتی چهل کبیره مرتکب شو.د چون مرتکب چهل گناه کبیره   شد پرده ها از او انگاه خدا بان فرشته ها وحی فرماید که بنده ام را با بالها ی خود بپوشانید   فرشتگان اورا با بالهای خود بپوشاند سپس ان کازشتی را نگذارند جز انکه مرتکب شود تا انجا،که با ارتکاب زشتکاری میان مردم ببالد  انگاهفرشتگانگ